مرجع تصویب : قوه قضاییه | ??? | ||
شماره ویژه نامه : 1272 | سال هفتاد و شش شماره 21862 | ||
شماره 100/2795/9000 1399/01/16 جناب آقای اکبرپور رییس محترم هیات مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور آییننامه شماره 100/1472/9000 مورخ 1399/01/09 ریاست محترم قوه قضاییه در خصوص «تعرفه حقالوکاله، حقالمشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری» جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ایفاد میگردد. مدیرکل دبیرخانه قوه قضاییه ـ دکتر محسن محدث شماره 100/1472/9000 1399/01/09 در اجرای ماده 19 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب 1333 و ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1379 و به پیشنهاد کانون وکلای دادگستری مرکز و مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضاییه "آییننامه تعرفه حقالوکاله، حقالمشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری" به شرح مواد آتی است. ماده 1ـ اصطلاحات و اختصارات به کار رفته در این آییننامه در معانی زیر به کار میرود: الف ـ کانون: کانون وکلای دادگستری؛ ب ـ مرکز: مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضاییه؛ پ ـ صندوق: صندوق حمایت وکلا؛ ت ـ قانون مالیات ها: قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 با اصلاحات و الحاقات بعدی. ماده 2ـ قرارداد حقالوکاله بین وکیـل و موکل معتبر است. در صورتی که قراردادی در خصوص حقالوکاله در بین نباشد، تعیین حقالوکاله در مورد وکیل و موکل، محکوم علیه، مالیات و سهم کانون، صندوق و سهم مرکز بر اساس این تعرفه خواهد بود. چنان چه میزان حقالوکاله در قرارداد کمتر از تعرفه موضوع این آییننامه باشد، در مورد محکوم علیه مبلغ کمتر ملاک است. ماده 3ـ وکیل مکلف است در فرم وکالتنامه مبلغ حقالوکاله را درج نماید و نباید از عباراتی مانند «طبق تعرفه» استفاده کند. در صورتی که حقالوکاله وجه نقد نباشد، وکیل موظف است ضمن درج اصل حقالوکاله، معادل ارزش ریالی آن را در وکالتنامه اظهار نماید. چنان چه در نتیجه توافق وکیل و موکل و حسب وکالتنامه، مبلغ حقالوکاله مازاد بر تعرفه تعیین شده باشد، دادگاه نسبت به محکوم علیه تا حداکثر میزان تعرفه موضوع این آییننامه رای خواهد داد؛ اما مبلغ علیالحساب دریافتی از موکل مبنای ابطال تمبر علیالحساب مالیاتی موضوع ماده 103 قانون مالیات ها، سهم کانون، مرکز و صندوق میباشد. ماده 4 ـ در صورتی که وکیل کسری تمبر مالیاتی داشته باشد دفتر شعبه مکلف به قبول وکالتنامه وی است و در اجرای ماده 54 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 بدوا جهت ابطال تمبر مالیاتی به وکیل اخطار صادر میگردد. تا زمان تکمیل تمبر مالیاتی، کلیه اخطاریه ها (به جز نقص تمبر مالیاتی) به موکل به عمل میآید. ماده 5 ـ در صورتی که قراردادی در خصوص حقالوکاله در بین نباشد، حقالوکاله وکلای متعدد به تساوی به آنان تعلق میگیرد؛ مگر آن که به نحو دیگری توافق شده باشد. هم چنین هر یک از وکلا به نسبت سهم خود مکلف به ابطال تمبر مالیاتی، سهم کانون، مرکز و صندوق هستند؛ مگر آن که یکی از وکلا سهم دیگری را پرداخت نماید. تبصره ـ در مواردی که چند وکیل در پرونده اعلام وکالت مینمایند و پروانه برخی از کانون و برخی از مرکز باشد، با توافق وکلا از فرم وکالتنامه کانون یا مرکز به عنوان وکالتنامه مشترک میتوانند بهره ببرند و لوایح را نیز در سربرگ یکی از وکلا تقدیم نمایند، اما هر کدام از وکلا مکلفند حقوق قانونی مربوط به سهم خود از حقالوکاله را حسب مورد به کانون، مرکز و صندوق حمایت بپردازند. ماده 6 ـ در صورت انتخاب وکیل جدید توسط موکل، اعم از آن که به نحو استقلال باشد و یا انضمام به وکیل سابق، وکیل جدید نیز مکلف به ابطال تمبر علیالحساب مالیاتی موضوع ماده 103 قانون مالیات ها و پرداخت سهم کانون، مرکز و صندوق میباشد. تبصره ـ در اجرای تبصره 3 ماده 103 قانون مالیات ها، چنان چه پس از ابطال تمبر تعقیب دعوا به وکیل دیگری توکیل شود، وکیل جدید مکلف به ابطال تمبر بر روی وکالتنامه و پرداخت سهم کانون، مرکز و صندوق نمی باشد. ماده 7ـ در صورتی که وکیل به نحو تبرعی وکالت یکی از اقربای نسبی یا سببی خود تا درجه 3 از طبقه 3 را بر عهده بگیرد، از ابطال تمبر و پرداخت سهم کانون، مرکز و صندوق معاف است. ماده 8 ـ تنظیم و ارایه وکالتنامه توسط وکیل تسخیری یا معاضدتی الزامی است؛ هرچند توسط مرجع قضایی و به نمایندگی از موکل امضا شده باشد. حقالوکاله وکیل تسخیری یا معاضدتی دو برابر حداقل تعرفه موضوع این آییننامه است و تا زمانی که وکیل حقالوکاله را دریافت نکرده باشد، نیازی به ابطال تمبر مالیاتی و پرداخت سهم کانون، مرکز و صندوق نمی باشد. ماده 9ـ با لحاظ ماده 62 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، در دعاوی مالی در موردی که حکم دادگاه بدوی از حیث بهای خواسته قطعی است، میزان حقالوکاله ده درصد بهای خواسته است و در صورت قطعی نبودن حکم از حیث خواسته یا بهای آن، به ترتیب زیر تعیین میشود: الف ـ تا مبلغ پانصد میلیون ریال: هشت درصد بهای خواسته. ب ـ نسبت به مازاد بر مبلغ پانصد میلیون ریال تا دو میلیارد ریال: هفت درصد بهای خواسته؛ پ ـ نسبت به مازاد بر مبلغ دو میلیارد ریال تا ده میلیارد ریال: پنج درصد بهای خواسته؛ ت ـ نسبت به مازاد بر مبلغ ده میلیارد ریال تا سی میلیارد ریال: چهار درصد بهای خواسته؛ ث ـ از مبلغ سی میلیارد ریال به بالا، سه درصد بهای خواسته تبصره ـ در صورتی که با لحاظ ماده 62 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 بهای خواسته در موقع تقدیم دادخواست مشخص نباشد، پس از تعیین قطعی بهای خواسته وکیل مکلف به ابطال مابهالتفاوت علیالحساب تمبر مالیاتی نسبت به بهای قطعی خواسته است. چنانچه پیش از تعیین قطعی بهای خواسته به هر دلیلی دعوا رد شود، مطابق بند «ب» ماده 13 این آییننامه رفتار خواهد شد. ماده 10 ـ حقالوکاله طرح یا دفاع در مقابل دعاوی ورود، جلب و یا اعتراض ثالث و تقابل معادل حقالوکاله مرحلهای است که ثالث در آن مرحله وارد یا جلب شده یا به رای صادره در آن مرحله اعتراض کرده و یا خوانده، دعوای تقابل مطرح کرده است. ماده 11ـ حقالوکاله پروندههای منجر به صدور حکم غیابی و اعتراض به آن به میزان مقرر در ماده 9 این آییننامه است؛ اما چنانچه وکیل از ابتدا وکالت داشته و به حکم غیابی اعتراض شود، از جهت تعقیب و دفاع از حکم غیابی در مرحله واخواهی، حقالوکاله دیگری به وکیل محکومله حکم غیابی تعلق نمی گیرد. ماده 12ـ در مواردی که دعوا به یکی از نتایج زیر منجر شود، حقالوکاله به ترتیب زیر تعیین میشود: الف ـ قرار ابطال دادخواست پیش از پاسخ به دعوا و دفاع از آن: یک چهارم حقالوکاله مرحله نخستین؛ ب ـ قرار رد دادخواست پس از پاسخ به دعوا و دفاع از آن: یک دوم حقالوکاله مرحله نخستین؛ پ ـ قرار عدم استماع یا رد دعوا به عللی مانند مرور زمان و اعتبار امر مختوم و رد تقاضای اعاده دادرسی: تمام حقالوکاله ای که برای حکم مقرر است؛ ت ـ قرار سقوط دعوای تجدیدنظر پیش از پاسخ به دعوا و دفاع از آن: یک چهارم حقالوکاله مرحله تجدیدنظر؛ ث ـ قرار سقوط دعوای تجدیدنظر پس از پاسخ به دعوا و دفاع از آن: یک دوم حقالوکاله مرحله تجدیدنظر؛ ج ـ حقالوکاله اعتراض به قرارهای حقوقی قابل اعتراض حداقل یک میلیون ریال و حداکثر یکصد میلیون ریال است. تبصره ـ در صورت فسخ یا نقض قرارهای موضوع این ماده و اعاده پرونده جهت ادامه رسیدگی ماهوی، حقالوکاله آن مرحله به وکیل تعلق میگیرد. ماده 13 ـ حقالوکاله امور حسبی، دعاوی خانوادگی و غیرمالی به شرح زیر تعیین میشود: الف ـ مطلق دعاوی خانوادگی یا دعاوی مالی ناشی از زوجیت و هم چنین امور حسبی: حداقل مبلغ پنج میلیون ریال و حداکثر مبلغ دویست میلیون ریال؛ ب ـ دعاوی که خواسته آنها مالی نیست یا تعیین بهای خواسته به موجب قانون لازم نیست: حداقل مبلغ چهار میلیون ریال و حداکثر مبلغ سیصد میلیون ریال. ماده 14 ـ حقالوکاله رسیدگی به دعاوی کیفری، به شرح زیر تعیین میشود: الف ـ جرایم داخل در صلاحیت رسیدگی دادگاههای کیفری یک، نظامی یک و دادگاه انقلاب: 1 ـ جرایم مستوجب مجازاتهای سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد یا حبس تعزیری درجه یک: حداقل مبلغ پنجاه میلیون ریال و حداکثر دو میلیارد ریال؛ 2 ـ جرایم مستوجب مجازاتهای تعزیری درجه 2 و 3: حداقل مبلغ سی میلیون ریال و حداکثر یک میلیارد ریال؛ 3 ـ دیگر جرایم: حداقل مبلغ ده میلیون ریال و حداکثر پانصد میلیون ریال؛ . ب ـ جرایم داخل در صلاحیت رسیدگی دادگاههای کیفری دو و نظامی دو و اطفال و نوجوانان: 1 ـ جرایم مستوجب مجازاتهای حدود، دیات و تعزیری درجه 4 و 5: حداقل مبلغ ده میلیون ریال و حداکثر پانصد میلیون ریال؛ 2 ـ جرایم مستوجب مجازاتهای تعزیری درجه 6: حداقل مبلغ پنج میلیون ریال و حداکثر سیصد میلیون ریال؛ 3 ـ دیگر جرایم: حداقل مبلغ دو میلیون ریال و حداکثر دویست میلیون ریال؛ پ ـ اعتراض به قرارهای قابل اعتراض دادسرا: حداقل یک میلیون ریال و حداکثر یکصد و پنجاه میلیون ریال؛ ت ـ فرجامخواهی کیفری، تقاضای اعاده دادرسی و تقاضای اعمال ماده 477 آیین دادرسی کیفری: حداقل دو میلیون ریال و حداکثر دویست میلیون ریال؛ ث ـ دعاوی که فقط وکلای تبصره ماده 48 آیین دادرسی کیفری میتوانند در آنها قبول وکالت نمایند: حداقل پنجاه میلیون ریال و حداکثر پانصد میلیون ریال. تبصره1ـ از حقالوکاله دعاوی کیفری موضوع این ماده پنجاه درصد مربوط به فرآیند تحقیق در دادسرا اعم از دادسرای عمومی و انقلاب، دادسرای نظامی و سایر دادسراها و سی درصد مربوط به دادگاه بدوی و بیست درصد مربوط به تجدیدنظرخواهی است. در مواردی که رسیدگی فاقد مرحله دادسرا است، حقالوکاله مرحله دادسرا به حقالوکاله مرحله بدوی افزوده میگردد و در مواردی که حکم بدوی قطعی است حقالوکاله مرحله تجدیدنظر نیز در مرحله بدوی پرداخت میگردد. تبصره2ـ در صورت قبول فرجام خواهی یا اعاده دادرسی و نقض رای سابق و عودت پرونده به مرجع سابق یا همعرض جهت رسیدگی و وکالت وکیل در مرحله جدید، حقالوکاله آن مرحله نیز اضافه خواهد شد. تبصره3ـ در صورتی که پرونده دارای چند موضوع اتهامی باشد، ملاک تعرفه اتهامی است که دارای جرم اشد است و به ازای هر جرم اضافه تر 20 درصد همان حقالوکاله به تعرفه اضافه میگردد. ماده 15 ـ حقالوکاله در شوراهای حل اختلاف و محاکم دادگستری در مقام رسیدگی به اعتراض نسبت به آرا شوراهای مذکور، حسب مورد به میزان حقالوکاله مرحله نخستین و تجدیدنظر دعاوی کیفری و امور و دعاوی حقوقی مربوط است. ماده 16 ـ حقالوکاله در دیوان عالی کشور در دعاوی مالی و غیرمالی براساس تعرفه مرحله تجدیدنظر است. ماده 17ـ حقالوکاله اعتراض به آرا کیفری که مرجع رسیدگی به آن دیوان عالی کشور است، بر اساس تعرفه مرحله تجدیدنظر است. ماده 18 ـ حقالوکاله وکیلی که پس از نقض رای وکالت را بر عهده میگیرد، معادل یک دوم حقالوکاله پیش از نقض است. ماده 19 ـ تعرفه حقالوکاله در دادسرا و دادگاه عالی انتظامی قضات و دادسرای دیوان عالی کشور و سایر دادسراها و دادگاههای انتظامی، حداکثر مبلغ بیست میلیون ریال است. ماده 20ـ حقالوکاله در دیوان عدالت اداری و سازمان تعزیرات حکومتی، حداقل مبلغ چهار میلیون ریال و حداکثر مبلغ پانصد میلیون ریال است. حقالوکاله در مراجع غیرقضایی مانند هیاتهای موضوع قانون کار مصوب 1369، حداقل مبلغ چهار میلیون ریال و حداکثر مبلغ دویست میلیون ریال اسـت. ماده 21 ـ شصت درصد حقالوکاله موضوع مواد 9، 13 و 20 این آییننامه به مرحله نخستین و چهل درصد به مرحله تجدیدنظر تعلق میگیرد. ماده 22ـ حقالوکاله هر مرحله در ابتدای هر مرحله به وکیل پرداخت میشود؛ مگر این که به نحو دیگری توافق شده باشد. تبصره ـ در صورتی که کانون یا مرکز گواهی وکالت تخصصی برای وکلا صادر کند، به حقالوکاله آنان در حدود صلاحیت تخصصی، 10 درصد افزوده میگردد. ماده23 ـ به منظور کاهش ورود پرونده به دستگاه قضایی و تشویق وکلا به سوق دادن پرونده به صلح و سازش و حل و فصل در خارج از دادگستری، حقالوکاله اموری که خارج از دادگستری است (مانند داوری) یا پس از طرح آن در دادگاه به خارج از دادگستری ارجاع و به صدور رای منجر میشود و حقالوکاله دعاوی که در دادگاه یا خارج دادگاه به صلح ختم میشود و نیز در خصوص مطلق دعاوی خانواده در مواردی که به صلح و سازش ختم شود، به میزان حقالوکاله کل دعوا است. ماده 24 ـ در صورت عزل، فوت یا حجر موکل یا استعفای وکیل یا انتفای موضوع وکالت به جهتی از جهات قانونی، چنان چه پرونده آماده صدور رای باشد، تمام حقالوکاله آن مرحله به وکیل تعلق خواهد گرفت. در غیر این صورت، میزان حقالوکاله به تناسب کاری که وکیل در آن مرحله انجام داده است، حسب مورد به تشخیص کانون یا مرکز تعیین خواهد شد. ماده 25 ـ حقالوکاله امور اجرایی در اجرای احکام دادگستری (حقوقی) و ادارات اجرای اسناد رسمی و لازم الاجرای سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، حداقل چهار میلیون ریال و حداکثر دو درصد مبلغ محکوم به یا مورد اجرا است و نسبت به دیگر موارد حداقل چهار میلیون ریال و حداکثر تا مبلغ یک صد و پنجاه میلیون ریال است. ماده 26ـ حقالزحمه ارایه خدمات حقوقی و مشاورهای وکلا در صورتی که وکالتنامه ای تنظیم نشده و توافقی در بین نباشد، به شرح زیر است: الف ـ اموری از قبیل تنظیم دادخواست، شکواییه، لایحه دفاعیه و اظهارنامه: حداکثر پنجاه میلیون ریال ب ـ مشاوره به ازای هر ساعت: حداقل پانصد هزار ریال و حداکثر پنج میلیون ریال پ ـ حقالزحمه صرف مطالعه پرونده توسط وکیل، حداقل دو میلیون ریال و حداکثر پنجاه میلیون ریال است. تبصره ـ وکلا مکلفند در اردیبهشت ماه هر سال درآمد سال شمسی سابق خود از محل این ماده و نیز اقساط موجل حقالوکاله که دریافت نموده اند را به کانون یا مرکز اعلام نموده و تمبر مالیاتی علیالحساب و حقوق قانونی آن را بپردازند و در صورتی که درآمدی نداشته اند صراحتا به کانون اعلام نمایند. ماده 27 ـ تعرفه حقالوکاله دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت، حسب مورد تابع مقررات این آییننامه است. ماده 28 ـ حقالوکاله دیگر مواردی که در این آییننامه تعیین تکلیف نشده است، حداقل مبلغ ده میلیون ریال و حداکثر مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال است. ماده 29 ـ وکلای دادگستری عضو کانونهای وکلا مکلفند معادل پنجاه درصد آن چه بابت مالیات طبق قانون مالیات ها تمبر به وکالتنامه الصاق میکنند، برای صندوق و یک چهارم تمبر را بابت هزینه کانون و وکلای دادگستری عضو مرکز مکلفند پنج درصد حقالوکاله بابت هزینه مرکز به امور مالی دادگستری پرداخت کنند. دادگستری مکلف است سهم صندوق و سهم کانون و سهم مرکز را از تمام وکلای کانون و مرکز در هر مورد قبول و در آخر هر ماه حسب مورد به کانون وکلای دادگستری مربوط و یا مرکز پرداخت کند. ماده 30ـ هزینه مسافرت وکلا، چنانچه نسبت به آن توافق نشده باشد، اعم از هزینه ایاب و ذهاب و اقامت در داخل یا خارج از کشور و ... به عهده موکل بوده و علاوه بر هزینههای سفر و حقالوکاله، فوقالعاده ماموریت برای هر روز در صورتی که سفر در داخل استان و خارج از حوزه قضایی محل اشتغال وکیل باشد مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال و در صورتی که سفر خارج از استان محل اشتغال وکیل باشد مبلغ سه میلیون ریال و در مسافرت های خارج از کشور هم طراز مدیران کل میباشد. تبصره ـ با توجه به لزوم تمرکز فعالیت وکالتی در حوزه قضایی مندرج در پروانه، وکلایی که مبادرت به تمرکز فعالیت وکالتی در شهری غیر از محل مندرج در پروانه خویش نموده اند در پروندههای مرتبط با این تخلف، علاوه بر این که از سوی کانون یا مرکز تحت تعقیب انتظامی قرار خواهند گرفت، حق دریافت هزینه سفر و فوقالعاده ماموریت مندرج در این ماده را ندارند. ماده 31ـ در صورتی که وکیل مبادرت به ابطال تمبر مالیاتی بنماید و سپس پرونده به نحوی مختومه گردد که متناسب با تمبر ابطال شده مستحق دریافت حقالوکاله نگردد، مدیر دفتر شعبه رسیدگی کننده مکلف است پس از تایید قاضی شعبه گواهی ابطال تمبر مازاد با قید مبلغ مازاد را صادر نماید و وکیل میتواند این گواهی را به همان میزان در پروندههای دیگر خود به عنوان تمبر مالیاتی ابطال شده و سهم کانون، مرکز و صندوق استفاده نماید و در صورت عدم استفاده، آن را به اداره مالیاتی ارایه نماید تا از میزان تمبرهای مالیاتی وی کسر شود. ماده 32ـ در مواردی که پرونده دارای وکیل باشد و به دلیل فوت یا حجر موکل، رسیدگی تا تعیین وراث، قیم یا قایم مقام قانونی متوقف گردد، قبول وکالت از وراث، قیم یا قایم مقام قانونی نیاز به ابطال تمبر مالیاتی مجدد و پرداخت سهم کانون و صندوق و مرکز ندارد. ماده 33ـ در صورتی که موکل وزارتخانه، موسسه دولتی، شرکت دولتی، شهرداری و موسسات وابسته بـه دولـت و شهرداری ها باشد وکیل مکلف به ابطال تمبر مالیاتی نیست و موکل مکلف است وفق تبصره 2 ماده 103 قانون مالیات ها رفتار نماید. وکیل مکلف است حقوق قانونی کانون، مرکز یا صندوق را بپردازد و فیش واریزی یا رسید آن را ضمیمه وکالتنامه بنماید. ماده 34ـ با توجه به مقررات جدید مالیاتی و شفافیت ناشی از اجرای قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مودیان، مصوب 1398/07/21، قضات عضو هیاتهای حل اختلاف مالیاتی با رعایت مقررات این تعرفه، درآمد سالیانه وکلا را صرفا بر اساس بیست برابر میزان تمبر ابطال شده محاسبه مینمایند و مالیات مقطوع را بر اساس آن مورد حکم قرار میدهند. مراجع قضایی و دیوان عدالت اداری در خصوص پروندههای اعتراضی مالیاتی این مقرره را در بررسی پرونده و صدور حکم لحاظ مینمایند. این آییننامه مشتمل بر 34 ماده و 10 تبصره در تاریخ 1398/12/28 به تصویب رییس قوه قضاییه رسید و از تاریخ تصویب، کلیه آییننامههای سابق در خصوص حقالوکاله، حقالمشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری ملغی است. رییس قوه قضاییه ـ سیدابراهیم رییسی |