مورخ: 1387/10/30
شماره: 381
آرا هیات عمومی دیوان عدالت
رای شماره 381 هیات عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص ابطال مصوبه شماره 7585/ش الف س مورخ 1387/10/30 شورای اسلامی شهر شیراز
مرجع تصویب : ???
شماره ویژه نامه : 19458 سال صفر شماره 19458

رای شماره 381 هیات عمومی دیوان عدالت اداری در خصوص ابطال مصوبه شماره 7585/ش الف س مورخ 1387/10/30 شورای اسلامی شهر شیراز

در برقراری عوارض مالیات بر ارزش افزوده تفکیک و افراز اراضی
تاریخ دادنامه: 1390/09/07 شماره دادنامه: 381 کلاسه پرونده: 88/185
مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری
شکات: آقایان رحیم کشکولی و بهنام جباری
موضوع شکایت و خواسته: ابطال مصوبه شماره 7585/ش الف س مورخ 1387/10/30 شورای اسلامی شهر شیراز
گردش کار: شـکات به مـوجب دادخواسـت تقدیـمی، ابطـال مصـوبه شمـاره 7585/ش الف س مورخ 1387/10/03 شورای اسلامی شهر شیراز را خواستار شده اند و در جهت تبیین خواسته توضیح داده اند که:
«1ـ هیات عمومی در چند ماه پیش دقیقا در همین خصوص (موضوع و مفاد مصوبه معترض عنه) به موجب رای وحدت رویه شماره 218 مورخ 1387/04/09 در پرونده کلاسه 86/475 مبادرت به اتخاذ تصمیم و صدور حکم به ابطال چهار مصوبه غیرقانونی شورای اسلامی شهر شیراز تحت شماره‌های 1664ـ 1386/05/08 و 12868ـ1386/06/12 و 14391ـ1384/08/23 و بند ب مصوبه 1351 مورخ 1382/06/04 دایر بر الزام متقاضیان فعلی تفکیک یا دارندگان املاک تفکیک شده از قبل، بدون مهر و تایید شهرداری به واگذاری زمین رایگان یا معادل ریالی آن به شهرداری تحت عنوان هزینه خدمات به شهرداری صادر کرده است. هم اینک شورای اسلامی شهر شیراز حسب مصوبه جدید که به منظور ایجاد دور تسلسل و در تاسی به مفاد چهار مصوبه قبلی ابطال شده خود، این بار با عنوان جدید، لیکن کاملا هماهنگ با ماهیت و محتوای مصوبات ابطال شده قبلی که صرفا عنوان آن تغییر یافته با طرح ادعای جبران و مطالبه هزینه خدمات و عوارض ارزش افزوده بابت تفکیک اراضی جدیدالتقاضا و همچنین اراضی تفکیک شده ماقبل تصویب مصوبه با عنوان عوارض ارزش افزوده در هنگام صدور پروانه ساختمانی اقدام کرده است که خلاف قانون بودن این مصوبه اظهرمن الشمس است و شورای شهر در این زمینه فاقد هرگونه مجوز قانونی است زیرا که اساسا رای وحدت رویه صرفا با رای وحدت رویه جدید یا قانون موخر از درجه اعتبار ساقط می‌شود. از سویی بر فرض محال صحت وضع و وصول هرگونه عوارض بابت تفکیک به هنگام این خواسته می‌تواند موضوعیت داشته باشد که این امر در صلاحیت شهرداری باشد در حالی که تفکیک در صلاحیت ذاتی اداره ثبت است.
2ـ مصوبه معترض عنه از مصادیق بارز قانونگذاری است که خارج از حدود صلاحیت و اختیارات شورای شهر است، مضاف بر آن بر فرض محال استحقاق شورا در تصویب مصوبه که آن را عطف به ماسبق کرده است و حتی آن دسته از اراضی را که به حکم قطعی و اجرا شده محاکم قضایی در اجرای ماده 154 اصلاحی قانون ثبت و اجرای آن‌ها انجام و پایان پذیرفته است نیز شامل می‌شود حال آن که اثر قانون نسبت به آینده است و در خصوص آیین‌نامه استثنایی وجود ندارد و اقدام شورای شهر مغایر با قانون و اصول مسلم حقوقی است و از سویی حتی عوارض مربوط باید منطبق و در راستای سیاست عمومی دولت باشد که عوارض بی پایه و اساس مصوب در مواردی بالغ بر 85% قیمت روز زمین، عامل تشدید بحران، تورم و گرانی است.
3ـ مستمسک و استناد شورا در تصویب مصوبه مورد شکایت در صدر لایحه مورد تصویب عبارتند از:
الف ـ تبصره ذیل ماده 50 قانون مالیات بر ارزش افزوده: که تعمق و بررسی در کلیه موارد قانون مالیات بر ارزش افزوده بویژه ماده 3 قانون مالیات بر ارزش افزوده صرفا مربوط به کالا و خدمات (نظیر خدمات حمل و نقل و امثالهم) است بعلاوه موارد مصرحه در مواد 39، 38، 16 قانون مالیات بر ارزش افزوده مبین آن است که قانون موصوف صرفا امور معاملاتی و مبادلاتی بر ارزش کالاها و خدمات مربوط به آن و مشخص شده در قانون را شامل می‌شود. همچنین عوارض منظور شده جهت شهرداری در قانون مالیات بر ارزش افزوده نیز صرفا ناظر بر موارد مبادرت به تولید و حمل و نقل صادرات و واردات کالا خاص و مشخص در مادتین 43 و 38 قانون مالیات بر ارزش افزوده دقیقا مشخص شده است و در هیچ جای قانون حتی یک کلمه در خصوص اموال غیرمنقول نام و ذکری به میان نیامده است. حتی توجه به مشروح مذاکرات مجلس محترم شورای اسلامی مندرج در صفحه 19 شماره 16838 در وصف عوارض محلی و ملی نیز صرفا از عوارض ناشی از ارزش گمرکی کالاهای وارداتی و به عنوان عوارض ملی و محلی و جایگاه و نقش شوراها صحبت به میان آمده است.
ب ـ مستحضرید امر تفکیک که اساسا دارای قوانین خاص از جمله ماده 101 قانون شهرداری ها و ماده 154 اصلاحی قانون ثبت است و در صلاحیت ذاتی اداره ثبت است و تن ها حقوق معین شده از سوی قانونگذار در ماده 101 قانون شهرداری ها صرفا گذرها و معابر حاصل تفکیک است که به طور مجانی در سهم شهرداری قرار گرفته است و شهرداری بابت آن وجهی پرداخت نمی کند بنابراین بدیهی است که اقدام شورای شهر شیراز در وضع حقوق مضاعف بر قانون موضوعه که برای شهرداری در رابطه با تفکیک معین شد عملی غیرقانونی و به نوعی قانونگذاری است که خارج از حدود صلاحیت و اختیارات شورای شهر است.
مضافا به این که شهرداری در خصوص تفکیک، صرفا دارای وظیفه اظهارنظر از جهت پاسخ به ادارات ثبت یا دادگاه‌ها در مهلت دو ماهه است که بابت آن در صورت تحقق تفکیک از حقوق و مالکیت گذرها و معابر حاصل از تفکیک بدون پرداخت هرگونه وجهی برخوردار می‌شود. از سویی مستحضرید که شهرداری در قبال اظهارنظر موضوع تفکیک خدماتی ارایه نمی دهد که مستحق دریافت حقوق خاصی باشد. به جز همان حقوق متعلقه که در قانون خاص (ماده 101 قانون شهرداری ها) احصا شده است.
ج ـ استناد دیگر شهرداری در مفاد مصوبه مورد شکایت تبصره 4 ذیل ماده واحده قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرح‌های دولتی و شهرداری ها مصوب 1370 است که مستند مزبور صرفا راجع به تبیین حقوق مراجع قانونی در قبال موافقت با درخواست کتبی ورود آن دسته از املاک متقاضی تفکیک به داخل محدوده‌های مجاز به شرط واگذاری موازی 20% از عرصه ملک به مراجع قانونی مربوط است. که در صورت وجود چنین شرایط نیز قانونگذار حقوق مراجع قانونی مربوط را معین و هیچ گونه توجیه و موضوعیتی بر وضع عوارض جدید و مضاعف بر حقوق احصا شده در قانون و در عین وجود قانون خاص از هیچ گونه توجیهی برخوردار نخواهد بود.
ت ـ عنوان اختیارات شورای اسلامی شهر به تجویز بند 16 ماده 71 قانون تشکیلات و وظایف شوراها به استناد نص صریح ماده یک قانون تجمیع عوارض صرفا منحصر و محدود به موارد خاصی تعریف شده است که در ماده یک قانون موصوف به تجمیع عوارض مربوط است لذا تسری و تفسیر شورای شهر در اختیارات مربوط به موارد دلخواه و اجتهاد و تفسیر از قانون محکوم به بطلان است زیرا آیین‌نامه ها و مصوبات شورا صرفا در راستای قانون از موضوعیت و مشروعیت لازم برخوردار است.
در خاتمه نظر به اهمیت ویژه رسیدگی عاجل در صدور دستور موقت مورد خواسته در یکی از شعب دیوان و همچنین صدور حکم به ابطال مصوبه مورد شکایت در هیات عمومی را استدعا داریم و تقاضای عاجل مبنی بر توجه به رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری و علی‌الخصوص صدر آن را داریم.»
همچنین به موجب لایحه تکمیلی توضیح داده اند که:
«1ـ درخواست اینجانبان از هیات عمومی دیوان ابطال مصوبه یادشده به دلیل خروج شورا از حدود صلاحیت و اختیارات شورای شهر و همچنین عدم توجه و مغایرت با ماهیت قانون مبنا است، چرا که مصوبه شورای اسلامی شهر شیراز مطلقا در راستای قانون مبنا نبوده است و دارای مغایرت اساسی است زیرا قانون مالیات بر ارزش افزوده از بدو تا ختم صرفا مربوط به کالا، خدمات حمل و نقل و حقوق گمرکی است و اموال غیرمنقول از شمول آن خروج موضوعی دارد و صراحت مواد 43، 39، 38 و 16 قانون مالیات بر ارزش افزوده دلیل بر این مدعاست. لذا مصوبه یادشده مغایر قواعد مسلم حقوقی و موازین قانونی است بنابراین بدین جهت ابطال آن مورد استدعاست.
2ـ ملاحظه مشروح مذاکرات جلسه 265 مجلس شورای اسلامی مندرج در روزنامه رسمی شماره 16838 به هرگونه شایبه و تفسیر غلط در خصوص عوارض موضوعه (تبصره یک ذیل ماده 50 قانون مالیات بر ارزش افزوده) پاسخ گوست و محرز کرده است که عوارض مورد نظر صرفا راجع به حقوق گمرکی و سود بازرگانی و متوجه واردات است و اساسا ارتباطی به بحث، زمین، تفکیک و صدور پروانه ساختمانی ندارد و پر واضح است که شورای شهر خارج از حدود اختیارات و بر خلاف اصل قانون مبنا اقدام به تصویب مصوبه معترض عنه کرده است.
3ـ مقایسه بین متن و ماهیت مصوبه مورد شکایت با ماهیت و محتوای چهار مصوبه ابطال شده قبلی شـورای اسلامی شهر شیراز (مـوضوع رای وحدت رویه شـماره 218ـ1387/04/09) بیانگر این مهم است که تمامی مصوبات مزبور دقیقا از یک معنا، مفهوم و هدف برخوردارند و صرفا عنوان آن‌ها متفاوت است، چنانچه در مصوبه معترض عنه، شورای شهر با اتخاذ شگردی جدید در پوشاندن لباس دیگری به خواسته‌های غیرقانونی خود برای تحقق بخشیدن به زیاده خواهی و قانون گریزی شهرداری با تصویب مصوبه جدید برکار اشتباه و خلاف قانون خـود اصرار ورزیده است که مسلما این امر مردود و غیـرقابل پذیرش است زیرا ماهیت امر قـبلا توسط هیات عمومی دیوان رسیدگی و ابطال شـده است و با تصـویب مصـوبه جـدید طرف شـکایت در واکنش به چهـار مصوبه باطل شـده قبلی توسط هیات عمومی، آن را با اقدام خلاف قانون جدید پاسخ داده است. ملاحظه پرونده، مقایسه مصوبات و همچنین رای وحدت رویه یاد شده مورد استدعاست.
4ـ مستندات شورای اسلامی شهر طی لوایـح 15138ر ش الف ـ1389/01/26 و 11423 رش الف س ـ1388/07/06 در پرونده مطـرح شده بیانگر تصور و تلقی غلط طرف شکایت از باب اختیار بی حد و حصر برای خود در وضع عوارض آن هم تحت هر عنوان و با استنادهای کاملا بلاوجه است زیرا:
ماده یک قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی و چگونگی برقراری و وصول عوارض از تولیدکنندگان کالا و ارایه دهندگان خدمات و کالاهای وارداتی (قانون تجمیع عوارض) ناسخ کلیه قوانین و مقررات گذشته بوده است و قانونگذار در قانون موصوف به منظور ایجاد چارچوب جامع و مانع و جلوگیری از وضع عوارض غیرقانونی، تکلیف انواع و حدود عوارض را مشخص کرده است چنانچه قبلا نیز در پرونده کلاسه 86/475 هیات عمومی که منجر به صدور دادنامه شماره 218 ـ 1387/04/09 در ابطال چهار مصوبه غیرقانونی شورای اسلامی شهر شیراز شد، مستندات بی پایه و اساس شورای اسلامی شهر شیراز طی جوابیه 4578ـ1386/12/11، بندهای 26 و 16 ذیل ماده 71 قانون شوراها بوده است که با توجه به جامعیت و آخرین اراده قانونگذار در قانون تجمیع عوارض مصوبات معترض عنه خلاف قانون شناخته و ابطال شد. مضافا شورای اسلامی شهر شیراز به منظور گمراه کردن ذهن قضات به برخی از آرا قبلی هیات عمومی نیز استناد کرده است که همگی راجع به موارد خاص و بی ارتباط به اصل موضوع مصوبه مورد شکایت است.
در خاتمه با عنایت به مستندات و مشروح معروض در دادخواست و لوایح تقدیمی در پرونده مطرح شده حاضر و همچنین استدعای ملاحظه و مقایسه پرونده کلاسه 86/475 به طرفیت شورای اسلامی شهر شیراز موضوع دادنامه شماره 218 ـ 1387/04/09 به منظور صیانت از قانون و حقوق عامه، ابطال مصوبه شماره 7585ـ1387/10/30 از تاریخ تصویب مصوبه مذکور را استدعا داریم.»
در پاسخ به این شکایت، رییس شورای اسلامی شهر شیراز به موجب لایحه دفاعیه شماره 11423/ش الف/س ـ1388/07/06 توضیح داده است که:
«با احترام، عطف به اخطاریه شماره هـ/88/185 مورخ 1388/03/06 در خصوص دعوای آقایان رحیم کشکولی و بهنام جباری به طرفیت شورای اسلامی شهر شیراز مبنی بر دستور موقت و ابطال مصوبه شماره 7585 مورخ 1387/10/30 مراتب ذیل در تبیین اقدامات شورا حضور قضات دیوان معروض می‌شود:
1ـ در ذیل دادخواست تقدیمی صرفا امضای یکی از شکات به نام بهنام جباری از سوی دفترخانه اسناد رسمی گواهی شده است و امضای شاکی ردیف یک از سوی مراجع ذی صلاح گواهی نشده است که ایراد به دادخواست تقدیمی از سوی شاکی است.
2ـ با توجه به این که شاکی ردیف اول به موجب صورت جلسه های شماره 1/7799 و 1/7798 مورخ 1388/04/09 اصالتا و به وکالت از مالکان پلاک‌های موضوع پرونده‌های دیوان در خصوص نحوه تملک پلاک‌های مورد مسیر و پلاک‌هایی که قصد صدور پروانه بر روی آن‌ها است توافق کرده است که مراتب از سوی مالکان و نامبرده و شهرداری در حال اجرا و اقدام است لذا با عنایت به توافق‌های انجام شده دستور موقت شماره 311 مورخ 1388/02/19 شعبه 27 دیوان عدالت اداری فاقد موضوعیت است و تقاضای نقض آن را دارد.
3ـ موضوع مصوبه شماره 7585 مورخ 1387/10/30 شورای اسلامی شهر شیراز وضع عوارض قانونی مستند به بند 16 ماده 75 اصلاحی قانون شوراها برای اراضی و املاک واقع در محدوده و حریم شهر شیراز است که پس از ابلاغ به مرجع ذی صلاح مندرج در ماده 93 قانون اصلاحی یادشده مورد تایید قرار گرفته است و توسط شهرداری اجرا می‌شود و با توجه به این که در قانون مالیات بر ارزش افزوده هیچ گونه عوارضی برای چنین املاک و اراضی وضع نشده است لذا بر اساس تبصره ذیل ماده 50 قانون مذکور و به موجب بند 16 ماده 76 اصلاحی قانون شوراها این اختیار برای شوراها وجود دارد که برای مواردی که در قانون ارزش افزوده تعیـین تکلیف نشـده است وضع عـوارض کند و از طرفی نظر به این که طبق مقررات جاری، بودجه شهرداری مستقل از درآمدها و هزینه‌های دولت است و می‌باید از طریق عوارض محلی تامین شود به همین دلیل چنانچه شوراها مستند به قوانین یاد شده محدود یا محروم از وضع عوارض برای املاک مورد نظر باشند، عملا درآمد شهرداری ها به حداقل ممکن خواهد رسید و دیگر برای شهرداری ها امکان احداث معابر جدید، پل های هوایی، پارک‌ها و حتی جمع آوری زباله وجود نخواهد داشت.
4ـ تبصره 4 ذیل ماده واحده قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرح‌های دولتی مصوب 1370 که در بند ج دادخواست شاکی ذکر شده است این اختیار را به شهرداری ها داده است که املاکی که خارج از محدوده قانونی است و مالکان آن‌ها قصد تفکیک و وارد کردن املاک خود به محدوده قانونی را دارند. برای تامین معوض املاک مورد مسیر می‌باید 20 درصد خالص زمین خود را به شهرداری واگذار کنند و این امر صرفا اختصاص سهم خاصی از عرصه ملک به شهرداری از باب ورود به محدوده قانون شهر است و این اختصاص زمین مغایرتی با وضع عوارض قانونی طبق اختیارات مندرج در بند 16 ماده 76 اصلاحی قانون شوراها و براساس تبصره ذیل ماده 50 قانون ارزش افزوده توسط شوراها ندارد و در صورتی که شهرداری برای تامین معوض املاک مورد مسیر نیاز به 20 درصد خالص عرصه مورد تفکیک ورود به محدوده را داشته باشد عرصه مورد نظر در عوارض مورد مطالبه لحاظ و ارزش20 درصد عرصه از کل عوارض کسر می‌شود و عمدتا اخذ عوارض از مالکان به منظور ارایه خدمات بهتر و شایسته تر به شهروندان توسط شهرداری است.
5 ـ شاکی در دادخواست خود استناد به ماده یک قانون تجمیع عوارض کرده و اظهار داشته است که اختیارات مندرج در بند 16 ماده 76 اصلاحی قانون شوراها توسط قانون تجمیع احصا شده است در صورتی که اولا: قانون تجمیع عوارض با تصویب قانون ارزش افزوده نسخ شده و فاقد اعتبار و استناد است. ثانیا: ذکر تولیدکنندگان، ارایه دهندگان خدمت و کالا، در این قانون در جهت تعیین موضوعات مورد نظر در این قانون است و ارتباطی با سایر موارد از جمله عوارض موضوع شکایت ندارد، لذا وضع این عوارض با استناد به بند 16 ماده 76 اصلاحی قانون شوراها و تبصره ذیل ماده 50 قانون ارزش افزوده مغایرتی با ماده یک قانون تجمیع عوارض یا قانون ارزش افزوده ندارد.
6 ـ در موارد متعدد هیات دیوان عدالت اداری وضع عوارض از سوی شوراهای اسلامی را تایید کرده است از جمله الف: به موجب رای شماره 1147 مورخ 1386/10/04 هیات عمومی دیوان صراحتا اخذ عوارض از زمین‌هایی که بدون لحاظ مقررات و ضوابط شهرداری تفکیک شده اند مغایر قانون تشخیص داده نشده و آن را در حدود اختیارات مندرج در بند 16 ماده 71 سابق قانون شوراها (ماده 76 فعلی) دانسته است.
ب: هیات عمومی دیوان عدالت اداری طی دادنامه شماره 1331 مورخ 1386/11/14 دعوای آقای ابراهیم بهادری مبنی بر ابطال مصوبه شماره 235 مورخ 1381/03/29 شورای اسلامی شهر شیراز در خصوص اخذ ارزش قسمتی از زمین شاکی بابت تغییر کاربری را مغایر قانون ندانسته است.
ج: طی دادنامه شماره 113 مورخ 1387/02/29 هیات عمومی دیوان عدالت اداری علی رغم وجود قانون تجمیع عوارض در خصوص وصول عوارض از تولیدکنندگان کالا، ارایه دهندگان خدمات و کالاهای وارداتی، مستند به بند 16 ماده 71 قانون شوراها (اصلاحیه جدید، ماده 76 است) شورای اسلامی را در برقراری و وضع عوارض کسب پیشه از بانک‌های دولتی و خصوصی، مجاز دانسته و اقدام شورا را مغایر قانون تشخیص نداده است، لذا با عنایت به مراتب فوق نظر به این که مصوبه شماره 7585 مورخ 1387/10/30 شورای اسلامی شهر شیراز علاوه بر این که در راستای آرا دیوان تصویب شده، برای مالکان این اختیار و اراده را قایل شده است که در صورتی که موافق با پرداخت عوارض مذکور در قبال تفکیک املاک خود توسط شهرداری باشند با تنظیم توافقنامه این موضوع محقق شود و امری اجباری نیست که در صورت عدم مراجعه و درخواست مالکان، شهردار راسا مبادرت به تعیین عوارض به صورت قهری نماید و آنچه در رای شماره 218 مورخ 1387/04/09 ذکر شده است مربوط به اخذ قسمتی از زمین اشخاص به صورت درصدی جهت تفکیک بوده است (صرف نظر از تبصره 4 ماده واحده قانون تعیین وضعیت 1370) در صورتی که در مصوبه 7585 مورخ 1387/10/30 موضوع وضع عوارض بر اساس بند 16 ماده 76 اصلاحی قانون شوراها برای ارایه خدمات برای املاک و اراضی سطح شهر (جدول گذاری، زیرسازی، آسفالت، باغچه بندی، فضای سبز و حفظ و نگهداری و غیره) است و این اقدام شورا در جهت تبعیت از نظر قضات هیات عمومی دیوان در رعایت حقوق مالکانه اشخاص در عدم اختصاص قسمتی از زمین ایشان به شهرداری است و وضع عوارض مذکور ارتباطی با عوارض متعلقه به کالاها، خدمات فنی و حرفه‌ای و تولیدات مذکور در قانون تجمیع عوارض ندارد و زندگی شهرنشینی و داشتن امکانات ویژه اعم از جمع آوری زباله، خیابان‌های مناسب، فضای سبز و پارک، پل های هوایی، زیرگذر و روگذر، تونل ها و دیگر خدمات مستلزم پرداخت عوارض متناسب با هزینه‌های جاری خواهد بود.
7ـ انجام تفکیک و صدور اسناد مالکیت در اختیار اداره ثبت اسناد و املاک است و لیکن طبق ماده 101 قانون شهرداری هرگونه اقدام از سوی اداره ثبت مستلزم تایید ضوابط و مقررات شهرسازی از سوی شهرداری است و لازمه رعایت ضوابط شهرسازی تامین سرانه فضای سبز، ایجاد گذرهای مناسب و احداث پارکینگ ها و تامین خدمات مورد نیاز از جمله خدمات حمل و نقل، حمل زباله، دفن اموات و ده ها وظیفه قانونی و متـفاوت دیگر خواهـد بود که از محل پرداخت عوارض منـدرج در مـصوبه 7585 تامین می‌شود و اقدام شورا در وضع عوارض منطبق با شرح وظایف قانونی مندرج در بند 16 ماده 76 اصلاحی قانون شوراها است و اقدام شهرداری در اخذ عوارض مذکور منافاتی با جایگاه وظایف اداره ثبت ندارد.
8 ـ مصوبه شورای اسلامی شهر متعرض تفکیک هایی که با طی مراحل قانونی به اتمام رسیده است، نشده است بلکه این مصوبه ناظر بر مواردی است که متقاضی تفکیک هستند یا حقوق شهرداری در این خصوص را پرداخت نکرده اند و این موضوع مصداق عطف به ماسبق کردن و تصمیم گیری نسبت به موارد سابق نیست.
با عنایت به مراتب فوق از آنجا که اقدام شورای اسلامی شهر شیراز در چهارچوب شرح وظایف قانونی و در جهت تامین هزینه‌های زندگی شهری و بالابردن امکانات رفاهی و اجتماعی و فرهنگی شهروندان صورت گرفته است، از محضر قضات هیات عمومی دیوان تقاضای رد دعوای شاکی و نقض دستور موقت شماره 311 مورخ 1388/02/19 صادره از شعبه 27 دیوان عدالت اداری را دارم.»
هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور روسا، مستشاران و دادرسان علی‌البدل شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آرا به شرح آینده به صدور رای مبادرت می‌کند.

رای هیات عمومی
نظر به این که مطابق ماده 4 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1380 اخذ هرگونه وجه، کالا و خدمات توسط دستگاه‌های اجرایی به تجویز قانونگذار منوط شده است و هیات عمومی دیوان عدالت اداری به موجب آرا متعددی از جمله آرا شماره 218 مورخ 1387/04/09 و 492 مورخ 1389/11/04 و 336 مورخ 1390/08/09 و 333 مورخ 1390/08/09 اختصاص قسـمتی از املاک متقاضیان تفکیک و افراز به شهرداری به طور رایگان و یا وصول مبلغی به عنوان هزینه خدمات تفکیک و افراز را خلاف اصل تسلیط و اعتبار مالکیت مشروع و مغایر احکام مقنن دانسته است و شهرداری در خصوص موضوع (تفکیک و افراز)، ارایه دهنده خدمتی نیست تا مطابق ماده 5 قانون مالیات بر ارزش افزوده امکان برقراری عوارض برای خدمت داشته باشد و حکم مقرر در ماده واحده قانون اصلاح ماده 101 قانون شهرداری مصوب 1390/01/28 و تبصره 3 آن صرف نظر از این که مطابق ماده 4 قانون مدنی عطف به ماسبق نمی شود، اساسا ناظر به اخذ زمین یا قیمت روز آن جهت تامین سرانه فضای عمومی و خدماتی و تامین اراضی مورد نیاز شوارع و معابر عمومی تا میزان 25 درصد است. بنابراین مصوبه شماره 7585/ش الف س مورخ 1387/10/30 شورای اسلامی شهر شیراز خارج از حدود اختیارات شورای مذکور و مغایر قانون است و به استناد بند یک ماده 19 و ماده 20 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری حکم به ابطال آن از تاریخ تصویب صادر و اعلام می‌شود. بدیهی است قانون اصلاح ماده 101 قانون شهرداری مصوب 1390/01/28 با رعایت ماده 2 قانون مدنی حاکمیت خود را دارا خواهد بود.

مورخ: 1387/02/17
شماره: 3
قانون ارزش افزوده قدیم
مورخ: 1387/02/17
شماره: 5
قانون ارزش افزوده قدیم