بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه یکصد و سی و هشتم(138) 1 شهریورمـاه 1384 هـجـری شمسی 17 رجـب المرجب 1426 هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دوره هفتم ـ اجلاسیه دوم
1385 ـ 1384
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه یکم شهریور ماه 1384
فهرست مندرجات:
1 ـ اعلام رسمیت و دستور جلسه.
2 ـ تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
3 ـ ادامه بحث و بررسی درخصوص برنامه ها و صلاحیت وزرای پیشنهادی.
4 ـ اسامی غایبین و تاخیرکنندگان.
5 ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده.
«جلسه ساعت هشت و بیست و یک دقیقه به ریاست آقای غلامعلی حدادعادل رسمیت یافت»
اداره تدوین مذاکرات مجلس شورای اسلامی
1 ـ اعلام رسمیت و دستور جلسه
رییس ـ بسم الله الرحمن الرحیم
با حضور 206 نفر جلسه رسمی است ، دستور جلسه را اعلام بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم
دستور جلسه یکصد و سی و هشتم روز سه شنبه اول شهریورماه 1384 هجری شمسی مطابق با هفدهم رجب 1426 هجری قمری:
ادامه بررسی برنامه و صلاحیت وزرای پیشنهادی به ترتیب:
ـ جهادکشاورزی؛ جناب آقای محمدرضا اسکندری.
ـ دادگستری؛ جناب آقای جمال کریمی راد.
ـ دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح؛ جناب آقای مصطفی محمدنجار.
ـ راه و ترابری؛ جناب آقای محمد رحمتی.
ـ رفاه و تامین اجتماعی؛ جناب آقای سیدمهدی هاشمی.
ـ صنایع و معادن؛ جناب آقای علیرضا طهماسبی.
ـ علوم، تحقیقات و فناوری؛ جناب آقای محمدمهدی زاهدی.
ـ فرهنگ و ارشاد اسلامی؛جناب آقای محمدحسین صفارهرندی.
ـ کار و امور اجتماعی؛ جناب آقای سیدمحمد جهرمی.
ـ کشور؛ حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای مصطفی پورمحمدی.
ـ مسکن و شهرسازی؛ جناب آقای محمد سعیدی کیا.
ـ نفت؛ جناب آقای علی سعیدلو.
ـ نیرو؛ جناب آقای سیدپرویز فتاح.
2 ـ تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رییس ـ تلاوت کلام الله مجید را آغاز بفرمایید.
(آیات 163ـ 159 از سوره مبارکه «آل عمران» توسط قاری محترم آقای سیداحمد واقفی تلاوت گردید)
اعوذبالله من الشیطان الرجیم ـ بسم الله الرحمن الرحیم
فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل على الله ان الله یحب المتوکلین * ان ینصرکم الله فلا غالب لکم و ان یخذلکم فمن ذا الذی ینصرکم من بعده و على الله فلیتوکل المومنون * و ما کان لنبی ان یغل و من یغلل یات بما غل یوم القیامه ثم توفى کل نفس ما کسبت و هم لا یظلمون * ا فمن اتبع رضوان الله کمن با بسخط من الله و ماواه جهنم و بیس المصیر * هم درجات عند الله و الله بصیر بما یعملون *
(صدق الله العلی العظیم ـ حضار صلوات فرستادند)
رییس ـ از آقای واقفی قاری محترم تشکر می کنیم.
تعدادی از نمایدگان ـ تذکر داریم.
رییس ـ چند نفر از نمایندگان تقاضای تذکر کرده اند اگر اجازه میفرمایید ما از این تذکرات صرفنظر کنیم، اگر تذکرها به دستور مربوط بود وقتی وارد دستور شدیم به اقتضای دستور درخواست تذکر کنید. حالا این دیگر تابع لطف دوستان است که ما یکقدری در مضیقه وقت هستیم. ظاهرا آقای دلخوش اصرار دارند. پس درخواست می کنم در حداقل وقت، مطالب خودتان را بیان کنید که ما سریعتر وارد دستور شویم، بفرمایید.
سیدکاظم دلخوش اباتری ـ بسم الله الرحمن الرحیم
آقای دکتر اگر اجازه بدهید من می خواهم از وقت خودم کامل استفاده کنم. تذکر من ماده (78) است، من در این روند کار مجلس طی دو روز گذشته چند اشکال می بینم، لازم دانستم بعنوان وظیفه عرض کنم.
در ابتدا بنده به عادل بودن جناب عالی و به هنر آقای باهنر شکی ندارم، نکته دوم اینکه وزرایی را که آقای رییس جمهور پیشنهاد داده اند بهرحال مجلس خرد جمعی است و تصمیمی که مجلس میگیرد احتمال دارد که این تصمیم سه ماه دیگر، چهار ماه دیگر رییس جمهور محترم را متوجه بکنند که این نقصی را که مجلس گرفته این نقص، نقص بحقی بوده است.
آن چند نکته و چند اشکالی را که به ذهنم میرسد اول اینکه تعدادی از همکاران که باتجربه هم هستند راه مخالف خاموش را در پی گرفته اند که آن به خود عزیزانی که تجربه هم دارند برمی گردد. اما تعدادی از دوستان و همکاران عزیز وقت ما را گرفتند به بهانه اینکه بعنوان مخالف ثبت نام می کنیم، بعضی از وزرا را (8) نفر، (9) نفر از آقایان آمدند و مخالف ثبت نام کردند، ما هم در زمان مقررش برای ثبت نام آمدیم. وقتی که پای صحبت مخالفین میشود آقایان در آن برگه ها مشخص است، آمدند انصراف دادند. مگر میشود (8) نفر آدمی که مخالفت ثبت نام کرده بود حقوق همکاران دیگر را تضییع بکند و از طرفی حقوق بعضی از وزرای عزیز پیشنهادی... خوب، بعضی از وزرا مخالف ندارند و حق آنها هم تضییع میشود. این ها به چه صورتی به این حجت شرعی رسیده اند؟! این حجت شرعی هم مثل آن حجت شرعی طلوع صبح مخالف و غروب موافق هست که آقایان داشتند؟! (رییس ـ حالا مختصر بفرمایید) خواهش من این است.
بحث دیگرم این است که بهرحال مواد (111) و (190) این دو ماده کاملا مشخص است، هیات رییسه آمده این دو ماده را رها کرده و به نظر مشورتی اعضای هیات رییسه تکیه کرده. در صدر ماده (111) دقیقا مشخص است آمده موضوعاتی که طبق دستور در مجلس مطرح میشود (در بحث مذاکرات) و در انتها آمده درصورتیکه مخالفی نباشد موافق هم صحبت نمی کند.
در همان ماده (190) هم ترتیب را ذکر کرده، اگر مخالف نباشد ترتیب بهم می خورد. خواهش ما این است بعضی از آقایان موافقین هم جای خودشان را به دو، سه نفر میدهند و اینجا هم بجای اینکه برنامههای وزیر پیشنهادی را بیایند مطرح کنند و راهکارهایی را که وزیر پیشنهادی دارند، متاسفانه میآیند تعریف و تمجید میکنند. خواهش من از جناب عالی اول صبح و اول جلسه هم هست به جهت اینکه وقت جلسه گرفته نشود همانطور که جناب عالی هم بارها تذکر داده اید در ارتباط با مخالفین، آییننامه دست شما را باز گذاشته، شما درجا اعلام بفرمایید وقتی وزیری (8) نفر مخالف دارد و (8) نفر آنجا اعلام انصراف میدهند حق دیگران را ضایع میکنند لااقل اگر در داخل صحن مخالفی هست درجا ثبت بکند و مخالفت خودش را اعلام بکند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ خیلی متشکر، بنده چون خودم دوستان را به کوتاه سخن گفتن دعوت می کنم در توضیح دادن دشواری دارم، اگر بخواهم سکوت بکنم ممکن است منشا ابهام بشود، بخواهم توضیح بدهم وقت گرفته میشود. عجالتا عرض می کنم وقتی چند نفر به بهانه مخالف و بعنوان مخالف ثبت نام میکنند و بعد انصراف میدهند تصور نمی کنم این ضرری به مخالف های واقعی برساند، برای اینکه انصراف میدهند اگر مخالف واقعی هم ثبت نام کرده باشد وقت به او میرسد، حقی هم که از وزیر ضایع نمی شود اگر کسی بعنوان مخالف ثبت نام کرده باشد و در مخالفت صحبت نکند. حالا شاید من دقیقا متوجه مقصود شما نشدم، اما آن مقداری که فرمودید بنده اینطور به ذهنم میرسد.
اما اینکه در آییننامه گفته شده موافق و مخالف به ترتیب صحبت میکنند، دیروز هم من عرض کردم، هم آقای باهنر فرمودند که این ترتیب، ناشی از بودن مخالف است ولی ذکر کلمه ترتیب صراحت ندارد که اگر مخالفی نبود چون گفته شده بترتیب موافقی هم صحبت نمی کند. خوب، اگر مخالفی نبود ترتیب لازم نیست ولی موافق صحبت میکند.
من یک مطلبی به شما عرض کنم، بنده احتمال می دهم علت اینکه این اندازه بر تبعیت از نص آییننامه تقید و اصرار دارم احتمال می دهم نکته ای منظور نظر نویسندگان و تصویب کنندگان این آییننامه در وقت خودش بوده. همانطور که شما آقای دلخوش اشاره کردید بعضی وقت ها کسی بعنوان مخالف ثبت نام میکند و عمدا صحبت نمی کند تا موافقی هم نتواند صحبت بکند. ما خودمان هم در مجلس بعضی وقت ها دیده ایم، حالا نمی خواهم بگویم. بعضی وقت ها هم برای سرعت بخشیدن به کار یکی، کسی بعنوان مخالف صحبت میکند بعد مثلا از او خواهش میکنند آقا شما صحبت نکنید که موافق هم صحبت نکند کار زودتر بگذرد، همیشه هم نیت ها، نیت های سیاسی نیست، بعضی وقت ها هم برای تسریع درکار است. بنده احتمال می دهم علت اینکه تصریح نشده که اگر مخالفی با وزیر نبود موافق صحبت نکند، این است که یکوقت ممکن است این یک ابزاری شود برای اینکه هیچ نمایندهای در موافقت با یک وزیر اصلا مجال صحبت پیدا نکند. یعنی فرضا دو نفر بعنوان مخالف ثبت نام کنند بعد هم عمدا صحبت نکنندکه به موافق هم اجازه صحبت قانونا داده نشود، درنتیجه یک وزیری بدون اینکه کلمه ای در مخالفت یا موافقت او از جانب نمایندگان اظهار بشود به رای اعتماد برسد و به احتمال زیاد هم رد بشود و ملت هم نداند که بالاخره داستان چه بود. من چون احتمال می دهم یک چنین جهتی هم باشد، ترجیح می دهم که ما نص آییننامه را رعایت بکنیم.
بهرحال ان شاالله امیدوارم با دقت در اینکه موافق و مخالف در متن موافقت و مخالفت صحبت کنند و راجع به مشکلات حوزه انتخابیه شان صحبت نکنند، حتی همان مردم حوزه انتخابیه هم متوجه میشوند یک نمایندهای وقتی آمده صحبت بکند گریزی به صحرای کربلا میزند نابجاست، چه برسد دیگران. این است که ان شاالله در حداقل وقت حداکثر نتیجه را بگیریم. آقای فولادگر بفرمایید، مختصر صحبت بفرمایید.
حمیدرضا فولادگر ـ بسم الله الرحمن الرحیم
با فرمایش شما و تذکر جناب آقای دلخوش بخشی از عرایض بنده حل شد. من فقط یک نکته را جناب آقای رییس متذکر می شوم همان مواد (190) و (191) آییننامه. تقاضای من این است که حتما در بحث آییننامه این روش ثبت نام اصلاح بشود، این روشی که هست صبح هرکس زودتر از خواب بلند شد بیاید همه لیست را پر کند و بعد یکمقداری در بحث های موافقین و مخالفین اثر بگذارد، من خودم شاهد بودم بعضی از همکاران من در مجلس چه موافق و چه مخالف بحث هایی داشتند که با این شیوه ثبت نام نتوانستند این بحث ها را عرضه بدارند. ما در طول چهار سال یکی از مهمترین کارهایمان رای اعتماد به وزراست، یکی از مهمترین کار در طول چهار سال برای یک نماینده و قطعا اگر این روش ان شاالله اصلاح بشود کیفیت بحث ها را بهبود می بخشد.
رییس ـ ان شاالله در اصلاح آییننامه به این جهت هم می پردازیم، خود شما هم یادداشت کنید که تعقیب بفرمایید. آقای مرحبا بفرمایید. آقای مرحبا اجازه میدهند ما بگذریم؟
مرحبا ـ آقای رییس! من یک توضیح می دهم.
رییس ـ بفرمایید.
شاپور مرحبا ـ بسم الله الرحمن الرحیم
باتوجه به اینکه بنده بیش از (9) سال سابقه خدمتگزاری در مجلس را دارم روال در دورههای قبلی اینطور بود، اگر چنانچه مخالفی نبود موافقی هم صحبت نمی کرد. اما باتوجه به توضیحی که در بدو شروع جلسه قبلا داده شد که بله، موافق حقش هست صحبت کند الان جناب عالی درخواست کردید که موافقین دیگر صحبت نکنند که ما تمام کنیم.
یک بحثی هم درخصوص اینکه بعضی از نمایندگان گریزی به صحرای کربلا نزنند از حوزه انتخابیه صحبت نکنند بحث این است این بخشی از معضلات و مشکلات اکثریت نمایندگان مجلس است که خواسته شان این است که ما هیچ سهمی از کابینه نمی خواهیم که مثلا حتما باید وزیری از فلان استان باشد، اما بحث من این است اگر چنانچه وزیری از استانی انتخاب شد حق استان دیگر را تضعیف نکند، آنچه که برای او محترم باشد حق باشد و تخصیص اعتبارات براساس توجیه اقتصادی باشد (رییس ـ متوجه شدیم) نه براساس قدرت که من دیگر نمی خواهم ادامه بدهیم.
رییس ـ ممنون، آقای عسکری آخرین نفر هستند ان شاالله مختصر و به مورد می فرمایند.
علی عسکری ـ بسم الله الرحمن الرحیم
آقای دکتر! ما شما را عادل میدانیم (رییس ـ اسما) تذکر من ماده (17) است قسم هیات رییسه. «سوگند یاد می کنم که حداکثر توان خود را برای اجرای آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی با مراعات بیطرفی کامل در انجام وظایف بکار گیرم و از هرگونه اقدام مخالف آییننامه اجتناب کنم».
فکر می کنم دوستان هیات رییسه تقریبا هرچه وقت بخواهند از ناحیه دولت محترم در اختیارشان هست و اکثر این عزیزان صحبت کردند و در عین حال ما هم به دوستان هیات رییسه همگرایی با دولت را تبریک می گوییم و بحثی که وجود دارد این است خود حضرت عالی فرمودید موافق حقش هست صحبت بکند و بعضی از دوستان موافق صحبت کردند، بنده هم (15) دقیقه وقت موافق برای یکی از وزرا داشتم که چون شما فرمودید از این وقت استفاده نشود به احترام حضرت عالی من صرفنظر کردم ولی الان فکر می کنم که بنحوی تبعیض دارد روا میشود، بعضی ها صحبت کردند و بعضی دیگر را میفرمایید صحبت نکنند. تفسیر قبلی حضرت عالی چیزی بود و تفسیر الان چیز دیگر.
فکر می کنم اگر مانع نشویم از دوستان نماینده چه موافق و چه مخالف و همه از فرصتی که آییننامه به آنها اجازه میدهد استفاده بکنند بسیار مناسب است و اگر مصلحت بدانید برای اینکه تلقی به این نشود که درحقیقت مثلا زود می خواهیم رای بدهیم و دوستان بروند و به کارهایشان مشغول بشوند و ما هم به کارهایمان، باتوجه به اینکه ما کاری مهمتر از این نداریم که درحقیقت در مورد وزرا بحث مبسوط صورت بگیرد، هم موافق و هم مخالف. فکر می کنم در همان جلسه اگر مخالفی وجود ندارد، حضرت عالی مصلحت بدانید و بگویید که اگر یکساعت فرصت داریم و بعد از یک تنفسی نسبت به آن وزیر بزرگوار کسی مخالف می خواهد صحبت بکند در همین جلسه مشخص بشود مخالف صبحت کند تا موافق هم بتواند صحبت بکند به آییننامه عمل شده و تصور من این است باتوجه به اینکه بالاخره نمی خواهیم بعد از انتخاب این بزرگواران دوباره ما سوال، تذکر، تحقیق و تفحص و این موارد را مبنای کارمان قرار بدهیم اولی این است اصلا خود حضرت عالی و هیات رییسه دنبال این باشید که بزرگوارانی بعنوان مخالف صحبت کنند تا موافقین هم بتوانند دفاع کنند و ان شاالله به شکل کارآمد بتوانیم تصمیم بگیریم.
رییس ـ مطالب مختلفی فرمودید که فکر می کنم پاسخ این مطالب جابجا در ضمن توضیحات قبلی، امروز و روزهای قبل ما داده شده بود، بهرحال تشکر می کنم ان شاالله بتوانیم زودتر کار خودمان را شروع کنیم.
3ـ ادامه بحث و بررسی درخصوص برنامه ها و صلاحیت وزرای پیشنهادی
رییس ـ آقای حاجی بابایی دستور را مطرح بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای جهادکشاورزی جناب آقای محمدرضا اسکندری است.
منشی (محبی نیا) ـ مخالف برنامه و صلاحیت جناب آقای محمدرضا اسکندری آقای شافعی هستند، بفرمایید.
کریم شافعی ـ سلام علیکم ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
(حضار صلوات فرستادند)
در ابتدای جلسه عرض سلام خدمت همه همکاران بزرگوار، میهمانان عزیز و رییس جمهور محترم دارم و عرایضم را با این نکته آغاز می کنم در تعقیب فرمایشات بعضی از همکاران، احساس بنده هم این است که باتوجه به دقت و یا حساسیت بعضی از دوستان یا هیات رییسه برای تسریع در رسیدگی، ما مرتکب یک اشتباهی می شویم.
گاهی دوستانی وساطت میکنند که مخالفین صحبت نکنند با این هدف که چیزی گفته نشود، مخالفی حرفی نزند، مخالفی هم صحبت نکند و ظاهر معنا این است که زود جمعبندی بکنیم و تمام شود. ولی من این را برای مجلس عیب می بینم که (290،280) نفر نماینده مجلس بنشینند، برنامهای از جانب وزرای محترم ارایه بشود و هیچکسی هم این را نقد نکند و در عین حال چه در گذشته و چه در آینده مملکت مواجه با مشکلات و اشکالاتی هم باشد تحلیل جامع کارشناسان یا مردم این خواهد بود این نمایندگان بزرگوار نسبت به تجزیه و تحلیل برنامه، دفاع از حقوق مردم و نقد برنامه دولت همت نکردند و سهل انگاری کردند. فلذا من خصوصا از مخالفین محترم تقاضا می کنم که نقطه نظراتشان را بیان کنند، اینجا هیچ مشکلی هم پیش نمی آید، ما با دولت یک خانواده مشترک هستیم، وزرای آینده دوستان ما هستند، ما هم خدمتگزاران ملت هستیم، برای وزیر امتیاز نیست که مخالف نداشته باشد، برای مجلس هم امتیاز نیست که سکوت کند. بنابراین باید گفت، باید تحلیل کرد و ان شاالله نتیجه این تحلیل ها هم مثبت خواهد بود.
اما درخصوص برادر عزیز و بزرگوارمان جناب آقای مهندس اسکندری، من قبل از ورود در برنامه دو نکته را تذکر دارم:
یک، آقای مهندس اسکندری در دوران پس از جنگ در سالهای 69، 70 مسوول بازسازی نخیلات خوزستان بودند، چیزی در حدود (9/3) میلیارد تومان آنموقع اعتبارات مربوط به بازسازی نخیلات بود. (این بحث را به این خاطر دارم مطرح می کنم که درجه کارشناسی وزیر محترم را شما لحاظ کنید نه به لحاظ مالی) از این حدود (4) میلیارد تومانی که با تصدی ایشان و در دوران تصدی ایشان که از بازسازی نخیلات هزینه شد تقریبا هیچ چیز عاید حکومت، دولت و مردم نشد، یعنی در سال 71 که این بازسازی نخیلات را تحویل دستگاه دیگری یعنی کشاورزی دادند کشاورزی مجددا این را از صفر شروع کرد و کارهای انجام یافته را جمع کرد و دوباره بازسازی کرد و از مجموع قریب به (4) میلیارد تومانی هم که به اینکار اختصاص داده شده بود کمتر از (1) میلیارد تومان آقایان توانستند سند هزینه بدهند.
نکته دوم هم که بحث خودکفایی گندم است، من حقیقتا گله مند هستم بخاطر عباراتی که ایشان در برنامه شان ارایه داده اند. می دانید خودکفایی گندم به چند عامل و عنصر مهم برمی گردد:
1 ـ واریته های گندم است.
2 ـ آب و رطوبت و بارندگی است.
3 ـ قیمت گندم.
اصلاح واریته و انتخاب بذرهای جدید از زمان آقای دکتر زالی در سالهای 67، 66 انتخاب شد، طول دوره اصلاح بذر در حدود (12) تا (14) سال است. آنچه که مسلم است در این سه سالی که ایشان در برنامه شان ادعا فرمودند که ما با اعمال مدیریت جدید در سه سال گذشته موفق شدیم که گندم را خودکفا بکنیم حقیقت مطلب این است که این صحت ندارد. ایشان هرگز طول دوره اصلاح واریته را نمی توانسته به دو یا سه سال تبدیل کند، این یک برنامه (12) تا (15) ساله بوده. بله، در دوران جدید محصول نتیجه داده یا به عبارتی در بحث رطوبت و بارندگی ما در حدود (8/3) میلیون هکتار کشت دیم گندم داریم، در زمانی که بارندگی بالا باشد افزایش محصول گندم یا محصول نهایی گندم در حدود (5) میلیون تن از دیم است و در زمان خشکسالی محصول گندم (1) میلیون تن است، یعنی در فصل رطوبت ما (4) میلیون تن از دیم محصول اضافه داریم. در این سه، چهار سال گذشته که همه میدانیم فصل بارندگی و رطوبت و فصل خوبی برای کشاورز بحمدالله بوده است کاری که آقایان انجام داده باشند و محصول زحمات، مدیریت، برنامه ریزی و دوراندیشی این بزرگواران باشد قطعا نیست، البته زحمات آنها مغتنم است، زحمات آنها مورد تشکر است، ولی این عیب است برای وزیری که بعنوان اصلاح گرا، بعنوان یک انسان صادق با مردم ظاهر میشود ولی سخنی کذب ادعا میکند، حقیقت غیر از این است.
اما در بحث برنامه ها، در برنامهای که وزیر محترم پیشنهادی دادند جز بازنویسی برنامه چهارم هیچ چیز دیگری نیست، یعنی شما اگر دقیقا بند بند این (40،30) صفحه را مطالعه بفرمایید (که لابد کرده اید) این بازنویسی برنامه چهارم و ذکر کلیاتی در مقدمات برنامههایی است که معمولا دولت و وزارتخانه ها به مجلس تقدیم میکنند، ایشان هم همین را تکرار کرده و تصادفا بخاطر اینکه انشا مربوط به خودشان نبوده در دو، سه جا در ذکر اعداد هم مرتکب اشتباه شده اند. فرض بفرمایید که در صفحات (7) و (26) یکجا میزان تعداد بهرهبرداران را (2/4) میلیون نفر اعلام کردند در جای دیگر تعداد بهرهبرداران را (33/4) میلیون نفر اعلام کرده اند، یکجا فرض بفرمایید که میزان صادرات محصولات زراعی و کشاورزی را (25/1) میلیارد دلار اعلام کردند، درجای دیگر (26/1) میلیارد دلار اعلام کردند، این نشان میدهد که این باز نویسی از گزینه های مختلفی بوده که وقتی جمع شده عددها با هم متناسب و مناسب درنیامده است.
اما در محتوا؛ ایشان تن ها چیزی که از خودشان مرقوم فرمودند ذکر چند سرفصل است، از صفحه (13) تا صفحه (19)، در هیچکدام از این بندهایی که ایشان ارایه فرمودند هیچ راهکاری برای نجات بخش کشاورزی داده نشده است، عرضم را به این سمت هدایت می کنم که اصولا کشاورزی در کشور علی رغم اینکه همه دولتها و مجلس ها، کمیسیون ها، نمایندگان همه آنها دوست دارند که به کشاورزی ایران خدمت کنند و دستشان را بگیرند، هیچوقت به یک راهکار عملی اجرایی مناسبی نرسیده و کشاورزان هرگز یک دلسوز واقعی نداشتند.
برحسب آماری که اعلام شده (2/4) یا (33/4) میلیون نفر ما بهره بردار داریم، ضربدر خانوارشان کنیم در حدود مثلا (25) تا (30) میلیون نفر میشود، این ها تقریبا اکثرا در فقر زندگی میکنند، متولی این ها هم جهاد کشاورزی است، یعنی مسوول سر سفره اینهاست. اگر می بینید که سرمایه گذاری در کشاورزی نیست بخاطر اینکه (99) درصد کشاورزی ایران بخش خصوصی است، ایشان در برنامه شان اعلام کردند که من کشاورزی را خصوصی خواهم کرد، غافل از اینکه (99) درصد کشاورزی ایران خصوصی است، فقط (1) درصد کشاورزی ایران در قالب چند شرکت کشت و صنعت دولتی است، کشاورزی ایران دولتی نیست. اما همین کشاورزی که خصوصی است و دولت یا دستگاه جهادکشاورزی بعنوان متولی این بخش است، این مردم مدافعی و درآمدی ندارند، محصولشان به بازار نمی رود و ایشان هم در این برنامه شان هیچ راهکاری برای این مشکل ندادند.
ببینید! شما الان محصولات باغی را ملاحظه بفرمایید، الان پرتقال وارداتی در بازار ایران بین (1000) تا (1400) تومان فروش میرود، سیب ایران هم در حدود (1000) تا (1500) تومان فروش میرود، اما مبلغی که عاید کشاورز میشود کمتر از (200) تومان است، چه کسی باید سر و سامان بدهد؟ وزارت بازرگانی؟ وزارت جهادکشاورزی؟ یا کس دیگر؟ آنچه که مسلم است وزارت بازرگانی تا الان نشان داده است که هیچ همت و حرکتی در جهت کمک به بازار رسانی محصولات کشاورزی نداشته و وزارت جهادکشاورزی هم عین همین دستگاه عمل کرده، در نتیجه در حال حاضر چیزی در حدود (20) درصد محصولات صیفی و باغی کشور ضایعات کشور است. در حدود (20) تا (25) درصد محصولات زراعی شامل گندم و جو و برنج مملکت ضایعات در بهرهبرداری است و ایشان برای این موضوع هیچ برنامهای ارایه نداده اند.
سوال من این است که تا چه موقع کشاورز با وجود کار کردن و با وجود تولید کردن و با وجود مدافعین مثل دولت و مجلس کماکان حقیر خواهد ماند؟ پاسخ آن روشن است، تا زمانی که دولت نتواند محصول کشاورز را به قیمت تقدیم ملت و بازار بکند کشاورز فقیر است و وقتی کشاورز فقیر است کشاورز قادر به سرمایه گذاری نیست، وقتی کشاورز سرمایه گذاری نکرد راندمان تولید پایین میآید، وقتی راندمان تولید پایین آمد کشاورزی وابسته است.
میزان سرمایه گذاری در بخش کشاورزی از طریق کشاورزان فقط در محدوده بازوی کشاورزان است. جامعه کشاورزی که (99) درصد آن بخش خصوصی است، وقتی قادر نیست که پول به زمینش ببرد، زمینش را مکانیزه بکند، برداشتش را مکانیزه بکند، طبیعی است که نمی تواند سرمایه گذاری بکند.
ما وقتی نگاه می کنیم میبینیم که دولت حمایت مستقیم از کشاورز نمی کند، مثلا در بحث آب، من از وزیر محترم انتظار داشتم یک برنامه جامع درخصوص سرمایه گذاری آب در بخش کشاورزی ارایه بدهند، کشاورزی برحسب گزارشی که ایشان تقدیم کردند و درست هم هست، ما (130) میلیارد متر مکعب ظرفیت آبی مان است، (86) میلیارد را برداشت می کنیم... (رییس ـ آقای شافعی یک دقیقه از وقت شما باقی مانده است) ببخشید! (33) درصد بهر ه برداری داریم، این (33) درصد راندمان بهرهبرداری را که معمولا همه وزارتخانه ها گفتند ما می خواهیم به حداکثر برسانیم، در برنامه سوم هم بنا بود تا (42) درصد برسد، ایشان حتی عدد آنرا هم ندادند.
چون وقتم تمام است عرضم اینجاست، بنده انتظار داشتم سرمایه گذاری در آب با گرایش بخش کشاورزی، بهرهبرداری از منابع آبی مرزها، آقای رییس جمهور تشریف دارند، بقیه آقایان مخصوصا وزیر محترم نیرو میدانند، توجه دارند که اگر ما تا سال (2008) آبهای مرزیمان را سر و سامان ندهیم، برداشتهایمان را قطعی نکنیم از این منبع آبی محروم خواهیم بود و اگر این کار را بکنیم قادر می شویم در حدود یک میلیون هکتار به سطح زیر کشت مملکت اضافه کنیم (رییس ـ آقای شافعی خیلی متشکر) من یک جمله اگر اجازه بدهید در مورد سیستم بانکی عرض کنم! انتظار داشتم ایشان درمورد حمایت دستگاه بانکی کشور که کشاورزان نسبت به این دستگاه واقعا فلج هستند، از آقای رییس جمهور تقاضا می کنم ان شاالله پس از استقرار کامل یک وقت علیحده ای برای این بخش بگذارند، شما کمتر کشاورزی را پیدا می کنید که از سیستم بانکی کشاورزی ایران راضی باشد،
راه حل آن هم آسان است، در برنامه ایشان نبود و به خاطر اینکه نبود بنده وظیفه خودم دانستم حداقل در قالب طرح موضوع و طرح مشکل جامع کشاورزان مطرح کنم، امیدوارم که ان شاالله خداوند متعال عنایت کند و توفیقات دولت هم در جهت حل مشکل، ان شاالله به لطف خدا فراهم بشود. والسلام
تحریری نیک صفت ـ تذکر دارم.
رییس ـ خیلی ممنون، خانم تحریری نیک صفت تقاضای تذکر کردند، درست است؟ اگر در تذکرتان می خواهید راجع به صحبت های آقای شافعی که بعنوان مخالف مطلبی گفتند مطلبی بگویید آن تذکر از قبل من عرض کنم که وارد نیست، اما اگر راجع به کیفیت اداره جلسه است آن را ما وظیفه داریم استفاده کنیم، بفرمایید.
هاجر تحریری نیک صفت ـ بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رییس ماده (77) است. باتوجه به اینکه ایشان در سخنانشان مطلبی را فرمودند که من احساس می کنم بنوعی به نمایندگان محترم توهین کردند، باتوجه به اینکه مردم هم دارند گوش میکنند از هیات رییسه انتظار است به ایشان تذکر می دادند.
ایشان فرمودند که «مخالفین صحبت کنند، هیچ اتفاقی نمی افتد» اینطور به ذهن میآید که اگر کسی مخالفت نمی کند دلیلش این است که مسامحه ای می خواهد بکند، یا مساله ای است که مخالفت نمی کند، نه اینکه واقعا مخالف نیست.
رییس ـ نه، اجازه بدهید، دیگر کفایت میکند، واقعا ما احساس توهین نکردیم، چون تشخیص آن با بنده است، اینطور مطالب را اگر شما بخواهید تفسیر کنید و تا آنجا ها ببرید احدی مصون نمی ماند، متشکرم، تذکرتان را هم بیان فرمودید. آقای محبی نیا موافق را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ موافق جناب آقای کلهر هستند که (10) دقیقه وقت دارند، (5) دقیقه از وقت ایشان هم، از آن آقای میرمرادزهی است آقای بلوکیان وقتشان را به حضرت عالی و آقای میرمرادزهی داده اند همینطور است؟ این کتبا نوشته شده، آقای رییس! هیات رییسه محترم احتراما از وقت اینجانب در دفاع از وزیر پیشنهادی جهادکشاورزی (10) دقیقه به آقای کلهر و (5) دقیقه به آقای میرمرادزهی داده بشود.
رییس ـ مثل اینکه ناسخ و منسوخ دارد، حالا شما چند دقیقه می خواهید صحبت کنید؟ (کلهرـ (10) دقیقه) اینجا دیگر اجتهاد در مقابل نص نکنیم، میگویند (15) دقیقه وقت دارند، (3) دقیقه آنرا میخواهند به آقای انصاری بدهند.
منشی (محبی نیا) ـ آقای دکتر! وقت آقای بلوکیان است.
رییس ـ ایشان وقت را از کس دیگری گرفته؟ (محبی نیا ـ بله) پس شما خودتان هر (15) دقیقه را صحبت کنید... ببینید! آقای بلوکیان وقتشان را به یکنفر دادند ، آن یکنفر دیگر به کسی نمی توانید بدهید، شما صحبت کنید.
ابوالفضل کلهر ـ بسم الله الرحمن الرحیم
امیدوارم با استعانت از درگاه باریتعالی بتوانم مطالبی را خدمت همکاران و سروران معظم تقدیم کنم که در عین حالیکه موجب اتلاف وقت دوستان، خواهران و برادران گرامی نشود، در ایجاد اعتماد به برادر بسیار بزرگوار و عزیزمان جناب آقای مهندس اسکندری، وزیر پیشنهادی جهادکشاورزی کمکی را خدمت دوستانی که کمتر آشنا هستند یا از نزدیک آشنایی کمتری نسبت به حقیر به ایشان دارند، با درنظر گرفتن رضایت خداوند متعال انجام داده باشم. من سعی می کنم که ابتدایا یک مرور گذرا به بخش کشاورزی، چالشها و مشکلاتی که ما نمایندگان که عموما و نوعا مناطقمان کشاورزی است، روستاهایمان درگیر مسایل کشاورزی هستند را با هم مرور کنیم و سپس نگاه آقای مهندس اسکندری را در برنامه خودشان به این چالشها و راهکارهایی را که برای رفع این چالشها و معضلات ارایه دادند انجام بدهیم.
دوستان بهتر از من آشنا هستید، برای اینکه همه شما در مناطقتان با مسایل کشاورزی دست و پنجه نرم می کنید و آشنا هستید. کشاورزی ما امروز تضمین کننده امنیت غذایی برای ماست، همانطور که در خیلی از جاها در بحث مزیتهای این بخش گاهی اوقات در تولید محصولات دچار دیدگاه های مختلفی هستیم، اما از آنجا که تامین غذا برای جامعه باید از ضریب اطمینان بالایی برخوردار باشد نوعا کارشناسان و صاحبنظران در این بخش امنیت غذایی و تامین غذا را از طریق تولیدات داخلی و امر خودکفایی مورد تاکید قرار میدهند. با وجود مزیت ها و ترجیحات بسیار خوب در این بخش، امکان توسعه صادرات غیرنفتی و خارج کردن اقتصاد تک محصولی ما که وابسته به نفت است از این طریق مقدور میسور است، تولیدات و افزایش تولیدات پایدار مورد تاکید همه صاحبنظران و کارشناسان این بخش است، اما در رابطه با این مسایل در کنار فرصتهایی که داریم متاسفانه چالشها و مشکلاتی را هم پیش رو داریم و آن عدم ثبات بازار است، فاصله فاحش و بسیار زیاد بین قیمتی که تولید کننده محصولش را در بازار از آن می خرند و قیمتی که مصرف کنندگان در رابطه با تامین میوه و محصولات کشاورزی پول پرداخت میکنند، نگرانی و دغدغه های همه کسان و دلسوزان این جامعه است که ما امروز شاهد آن هستیم که یک موضوعی مثل وبا و مسایلی از این دست یا واردات میوهای که برای کاهش قیمت محصولات در عید و در پایان سال مورد نظر بود و امروز به بازار عرضه شده، امروز بیشترین وقت محصولات بخش کشاورزی در این رابطه دارد صرف میشود که برای تامین که امشب یک نمونه آن برای تامین خسارتهای وارده از طریق منابع مربوط به حوادث غیرمترقبه است که برای سبزی که در میوه جات هم اثر گذاشته، خوب، این ها برخورداری کمتر از دانش فنی روز، پایین بودن بهره وری، نامناسب بودن بهرهبرداری از منابع ما که نمونه آن آب اشاره شد، عدم تناسب الگوی کشت و کشت های منطقهای ما با شرایط اقلیمی منطقه، از جمله منابع آبی که از چالشهای جدی این بخش است. اما ما نگاه کنیم که جناب آقای مهندس اسکندری نگاه خودشان را در برنامه به این چالشها و تبدیل این چالشها به فرصت ها و استفاده صحیح و درست از منابع و فرصت ها چگونه به آن پرداخته اند؟
اتفاقا یکی از دلایلی که علی رغمی که من به بعضی از برنامه ها در کمیسیون ها هم نسبت به برنامه بعضی از وزرا انتقاد داشتم که برنامه ها عملیاتی نیست و کلی گویی است، اتفاقا اینجا دقیقا از عمده دلایلی که موجب شد تا من علاوه بر آن شناخت شخصی که بعنوان یک همکار سال ها در خدمت آقای اسکندری با هم در این بخش فعالیت داشتیم، بحث نگاه عملیاتی و نگاه عمل گرایانه و حل مشکلات در داخل برنامه است که اشاره شد، برنامه کلی گویی است.
من یک مروری به نگاه ایشان در برنامه برای استحضار نمایندگان عرض می کنم و بعد مسایل توانمندی ها و لازمه های تحقق این برنامه را خدمتتان عرضه میدارم.
افزایش بهره وری از طریق آموزش، ترویج و ارتقای دانش فنی کشاورزان که بعنوان یک چالش، امروز ما پیش رو داریم. اشتغال تحصیلکرده ها، دوستان! شما حتما همه مواجه هستید که تمام تحصیلکرده های زیر بخشهای مختلف کشاورزی انتظار استخدام در دستگاه دولتی دارند و در بخشهای غیردولتی و خصوصی فکری برای آنها نشده. در همین مدت کوتاه در بحث خودکفایی گندم که متولی مستقیم این امر در وزارت جهاد کشاورزی جناب آقای مهندس اسکندری بودند، تعداد زیادی اشتغال ایجاد کردند و در برنامه خودشان با صراحت و شجاعت اشتغال تحصیلکرده ها را تا پایان برنامه در بخش خصوصی، نه در بکار گیری بدنه دولت، راهکار ارایه دادند. اقتصادی کردن کشاورزی، ایشان و بنده بعنوان یک فرد جهادی، تمام زیرساختهای تولید و اشتغال و اقتصادی شدن زندگی یک روستا را از جمله آب و برق و مدرسه و راه در روستاها با ضریب بالایی ایجاد شده، اما امروز باید زندگی روستایی...
رییس ـ جناب آقای کلهر یک لحظه تامل بفرمایید! ظاهرا یک متنی از طرف آقای بلوکیان به دست ما رسیده که مکتوب کردند که (10) دقیقه از وقتشان را به شما داده اند، (5) دقیقه را به آقای میرمرادزهی دادند. (آقای بلوکیان!) بیشتر از یکنفر شما نمی توانید به کسی وقت بدهید، یعنی می توانستید یکمقدارش را خودتان صحبت کنید، یکمقدار آنرا به آقای کلهر بدهید ، پس شما تا (15) دقیقه صحبت کنید.
کلهر ـ اقتصادی کردن زندگی روستا و اقتصادی شدن روستا علاوه بر آن زیرساختهایی که جهادسازندگی زحمت کشید و انجام داد، امروز زندگی روستایی باید اقتصادی بشود و نوعا روستاهای ما ظرفیت ها و قابلیتهای آنها در بخش کشاورزی است که خوب امروز باید با محوریت توسعه کشاورزی از طریق روستا انجام بشود که باز نگاه ایشان در برنامه است.
برای اصلاح ساختار و تشکیلات، خوب، ما الان علی رغم اینکه بخش دارد عمدتا خصوصی عمل میکند، بسیاری از مراکزی که یکروزی براساس ضروریت و برای توسعه کارهای ترویجی یا عدم استقبال بخش خصوصی در کشت و صنعت ها ما مراکز بسیار زیادی داریم که امروز در دست دولت است، ایشان واگذاری آن امور را باتوجه به پتانسیل ها و ظرفیتهای امروز جامعه که کم هم نیست، مورد تاکید قرار دادند، سیاستگذاری را در بخش، اما لازمه تحقق این حرف ها و برنامه ها و اهداف تعیین شده توانمندی ها و کارآیی های لازم است و تناسب آن فرد و مدیر با آن وظایف و حیطه مسوولیتی است که به عهده دارد. ما ببینیم که آقای مهندس اسکندری از این توانمندی و تناسب هستند یا نه؟ من شناخت و اطلاعات خودم را خدمت دوستان تقدیم می کنم، قضاوت قطعا و یقینا با همکاران محترم خواهد بود.
برای موفقیت و تحقق برنامه ها یکی از مولفهها منابع است، یکی تعامل با تصمیمات و مراکز تاثیرگذار مثل مجلس است ، یکی شناخت از فرصت ها و چالشهاست، انگیزه و علاقه به کار و بخش است، تخصص و تجربه است، حالا هر کدام از ویژگیهای این برادر بزرگوار ما در این مقاطعی که عرض کردم و مولفههای مختلف عرض می کنم.
ایشان به شهادت همه شما جزو وزرای پیشنهادی است که از روزی که مطرح شدند برای کسب نظرات نمایندگان محترم در تعامل جدی با کمیسیونهای مختلف، فراکسیون های صنفی، منطقهای، کمیسیونهای متفاوت، نه تن ها فقط با کمیسیون کشاورزی، حضور داشتند و اعتقاد صریح و شجاعانه خودشان را برای تعامل با مجلس و نیاز به مجلس گفتند و از برنامههای اصلی شان، تعامل با مجلس برای کسب منابع و قوانین و موضوعاتی است که مجوزهایی را ما ان شاالله به ایشان بدهیم (دولت محترم) تا ان شاالله بتوانند کارهایشان را انجام بدهند.
بحث منابع، قطعا ما باید کمک کنیم، شناخت از فرصت ها و چالشها در برنامه شان، نگاهشان را عرض کردم، انگیزه ایشان با وجود داشتن امکان تحصیل در رشته پزشکی در سال 1357 قبل از انقلاب، ایشان با علاقه، بخصوص با پیروزی انقلاب که امام راحل (رحمه الله علیه) کشاورزی را محور توسعه و پایداری انقلاب اعلام کردند، ایشان انتخاب رشته در بخش زراعت و حفظ نباتات را داشتند، برای اینکه بتوانند علاقه مندی و انگیزه و دین خودشان را به انقلاب ادا کنند. این انگیزه بالا و از جمله کسانی است که در طول بیست و چند ساله خدمتشان یکروز هم جز برای حضور در عملیات دفاع مقدس از بخش کشاورزی خارج نشدند و تماما حضورشان در این بخش و در زیربخش های متفاوت بوده اند. خوب، تجربه ایشان، شما نگاهی به مسوولیتهای ایشان بکنید! کمیته کشاورزی در بدو تاسیس جهادسازندگی، رییس سازمان جهاد سازندگی استان خوزستان، مدیرعامل و رییس هیات مدیره موسسه استقلال، رییس سازمان عشایری، مسوول بازسازی نخیلات، مجری طرح محوری و خودکفایی گندم در جهادکشاورزی.
استان خوزستان هم از جهت وسعت، هم از جهت سهم آن در بخش کشاورزی، هم از جهت تنوع کشت، هم از جهت وجود سایر زیربخش های بخش کشاورزی، در شیلات هم محور اصلی پرورش ما در خوزستان است، هم محور صید ما در خوزستان است، هم در زراعت، بحث گندم، جو، ذرت، صیفی جات، سبزیجات، گندم و همینطور نخیلات را داریم، یعنی همه کشت های موجود در زیر بخش کشاورزی در این استان وجود دارد. هم از نظر گستردگی و سهم آن در بخش. خوب ایشان مدیر موفقی بودند که برای سالهای متوالی بعنوان نمونه و بعنوان شاهد عینی که خود من هم همزمان رییس سازمان یکی از استانهای دیگر کشور را عهده دار بودم ، خوب مسوولیت داشتند و تجربه موفق در این زمینه دارند.
رییس سازمان عشایری بودند، کاملا با مسایل عشایر کشور آشنا هستند و بعنوان یک پست ملی و مسوولیت ملی تعامل با سایر بخشهای ملی و سازمان ها و دستگاههای ستادی دولت داشتند.
موسسه استقلال در بخشهای اقتصادی و بازرگانی بخشهای کشاورزی از جمله مدیران موفقی بودند که این تجربه را دارند. تحصیلاتشان علاوه بر زراعت، مدیریت با گرایش سیستمهاست، علاوه بر اینکه رییس سازمانهای جهاد جزو برنامههایش بوده که تمام مدیران جهاد بخصوص استانها، تمام واحدهای اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، مدیریت منابع انسانی برای تعامل و اعمال مدیریت در بخش، بحث مقبولیت ایشان در بخش کشاورزی در وزارتخانه...
(رییس ـ آقای کلهر! حدود (30) ثانیه از وقتتان باقی مانده است، یکطوری به سمت نتیجه گیری پیش بروید) بله، عرض کنم این تجربه، تخصص، کارآیی، تناسب با این کار خوب قطعا موجب موفقیت و نگاه ایشان است.
نمایندگان محترم از تمام زیرمجموعههای شهرستانی تان اگر سوال کنید نقطهای از کشور نیست که انجام بدهد. ما هم قبول داریم که طرح محوری گندم عوامل مختلفی داشت، بنده به شهادت می گیرم، دوستان دیگر هم بودند، ما اتفاقا موفقیت خودکفایی گندم را از دیدگاه اینکه آیا تنوع، جابجایی کشت موجب این شده، آیا افزایش رطوبت یا بارندگی ها موجب شده، عوامل... این بد است، من خدمت دوستمان عرض می کنم، اگر اینطور باشد اصلا ما راجع به مدیریت و وزرا نباید حرف بزنیم، اگر مدیران در توزیع منابع، بکارگیری منابع، اعمال هماهنگی، برنامه ریزی، نظارت نقشی ندارند ما نفی مدیریت نمی توانیم بکنیم، عوامل مختلف موثر بودند، اما محوری ترین عامل، منابع اگر دست یک مدیر توانمند و کارا باشد بهینه توزیع میکند، بهینه استفاده میکند. لذا نقش ایشان در طرح خودکفایی گندم محوری بوده، مسوول مستقیم بوده، موفقیتی بوده که تن ها اگر ایشان توفیق پیدا کرد که لبخند رضایت را بر تمام ایرانیان که دوست دارند کشور خود را خودکفا ببینند (رییس ـ آقای کلهر وقتتان تمام است) و لبخند رضایت را بر مقام معظم رهبری دیدند، من فکر می کنم اجرشان ماجور است، خودشان ماجور هستند و امیدواریم در این بخش بتوانند موفق باشند. من مطالب را عرض کردم، تصمیم گیری با دوستان است، بعنوان یک شاهد عینی ان شاالله که دوستان ما با رای اعتماد بالا، بخش کشاورزی هم از جمله بخشهای مهمی است که می خواهد در تامین و امنیت غذایی کشور و خودکفایی و در بخشهای مهم زیر بخشهای اقتصادی دولت است، ان شاالله بتواند گامهای اساسی را بردارد، شاهد رای بالا و قاطع شما برای حمایت و پشتیبانی برای تحقق این اهداف و برنامههای متعالی ایشان و دولت شاهد باشیم، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (حضار صلوات فرستادند) آقای دکتر! من یادم رفت، از آقای بلوکیان که وقتشان را در اختیار ما گذاشتند، علاقه مند بودند، از آقای کوهکن هم که اصرار داشتند این وقت را من به ایشان بدهم که در موافقت صحبت کنند، لذا من گفتم بخاطر آشنایی اجازه بدهید من صحبت کنم عذر می خواهم.
رییس ـ بسیار خوب، در متن هم صحبت کردید، از این جهت بنده هم تشکر می کنم. جا دارد بنده از حضور رییس جمهور محترم جناب آقای دکتر احمدی نژاد و همکاران و وزرای پیشنهادیشان در مجلس هم تشکر بکنم و خیرمقدم و خوش آمدی را که باید قبلا در ابتدای جلسه عرض می کردم حالا خدمتشان تقدیم بکنم. اگر مخالف دیگری ثبت نام کرده دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ مخالف آقای اختری هستند که صحبت نمی کنند، مواردی دارند ظاهرا تقدیم وزیر محترم کردند.
رییس ـ بله، آقای اختری می خواستند صحبت کنند، خواهش ما را قبول کردند، برای رعایت صرفه جویی در وقت نکات مورد نظر خودشان را به وزیر پیشنهادی منتقل کردند.
منشی (محبی نیا) ـ موافق آقای ساعدی هستند.
رییس ـ آقای ساعدی چون رییس کمیسیون کشاورزی هستند بهرحال خوب است که ما نظر ایشان را بشنویم، یعنی البته میل خودشان است، ولی این جهت هم درنظر باشد، بنده با اینکه دیگران را از صحبت منع می کنم اما خوب رییس کمیسیون کشاورزی موضوعیتی دارد، بفرمایید.
سیدجاسم ساعدی ـ اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
خیرمقدم عرض می کنم به جناب آقای دکتر احمدی نژاد و همراهان ایشان ، همچنین به وزرا محترم پیشنهادی.
همانطوریکه در برنامه پیشنهادی جناب آقای مهندس اسکندری ملاحظه کردید ، ایشان از مدیران با سابقه جهادسازندگی هستند که از سال 1358 از بدو تاسیس این نهاد انقلابی و مردمی در جهادسازندگی خوزستان حضور داشتند، دارای مدرک مهندسی کشاورزی با گرایش زراعت و اصلاح نباتات هستند که از سال 1357 مشغول به تحصیل در این رشته بوده اند و همچنین فوق لیسانس مدیریت دولتی با گرایش سیستم ها که باز این رشته و این گرایش مرتبط با مدیریت ایشان است. بحمداالله ایشان دارای سوابق بسیار خوبی در اجرا هستند. از اولین روزهای مسوولیتشان در جهاد خوزستان ، مسوول کمیته کشاورزی جهاد خوزستان بودند و سپس به مدت (8) سال رییس سازمان جهادسازندگی خوزستان بودند که بدلیل داشتن مدیریت خیلی خوب و موفق به مرکز دعوت شدند و مسوولیت موسسه جهاد استقلال را برعهده گرفتند و پس از آن هم در زمان وزارت جناب آقای مهندس سعیدی کیا ، رییس سازمان امور عشایر کشور شدند.
بحمدالله باتوجه به حساسیتی که نظام مقدس جمهوری اسلامی بر خودکفایی در محصولات اساسی و مخصوصا نان مردم و خودکفایی در گندم داشتند ، ایشان از سال 81 به این مسوولیت منصوب شدند و طبق برنامه مکتوبی که ایشان ارایه دادند ، قول دادند که پس از دوسال قطع واردات گندم را انجام بدهند که با سرافرازی این مهم در سال 83 برای این نظام مقدس محقق شد. من باید خدمت همکاران ارجمندم (خواهران و برادران محترم نماینده) عرض کنم که متاسفانه این کشور از سال 1343 اقدام به واردات گندم کرده است و ما مدت (40) سال وابستگی به واردات گندم داشته ایم و واقعا یک عید بزرگی برای ما بود که پس از (40) سال این مهم بدست یکی از فرزندان این انقلاب و کسی که متخصص این رشته و این کار است ، این آرزو برآورده شد.
ایشان طی همین بحث طرح خودکفایی گندم به تمام نقاط کشور سرکشی کردند و اگر من بگویم که با یک یک کشاورزان ایشان مصاحبه و بازدید داشتند ، سخنی به گزاف نگفته ام، فقط در سال 83 ایشان (120) روز در مزرعه و در شهرستان ها بوده اند و این واقعا قابل تقدیر و تشکر است.
ما در دعوتی که از آقای مهندس اسکندری در کمیسیون کشاورزی داشتیم ، علاوه بر مواردی که ایشان در برنامه مکتوبشان ارایه دادند و من تقاضا می کنم باتوجه به صحبتی که مخالف محترم کردند حتما دوستان این برنامه مکتوب ایشان را مطالعه بکنند و خصوصا به جداولی که از صفحه (19) به بعد در این برنامه گنجانده شده حتما توجه کنند. این قول مکتوبی است که جناب آقای مهندس اسکندری به مجلس شورای اسلامی و به دولت آینده داده اند که طی (4) سال این کارها را انجام بدهند. ایشان علاوه بر بحث پایداری در خودکفایی گندم و قطع واردات ، بلکه قولی که ایشان داده اند ما بتوانیم سالانه (1) میلیون تن گندم هم صادر کنیم. (این نکته را من عرض می کنم که اینجا ثبت و ضبط بشود) علاوه بر آن در ذرت ، جو و شکر ایشان قول دادند که تا دوسال دیگر ما به خودکفایی برسیم و این نکته بسیار مهمی است.
مهمتر از همه این ها که واقعا مایه سرافکندگی بخش کشاورزی است که تاکنون ما نتوانسته ایم در بحث روغن خوراکی مردم به حداقلی از رقم قابل قبول برسیم، ما بیش از (90) درصد روغن خوراکی مردم را متاسفانه وارد می کنیم. یک برنامه (10) ساله نوشته شده که ما پس از (10) سال به (70) درصد خودکفایی در واردات روغن نباتی برسیم، آقای مهندس اسکندری در کمیسیون کشاورزی به ما قول دادند که این برنامه (10) ساله را طی (4) سال و تا آخر برنامه چهارم ان شاالله محقق کنند و این واقعا قدم بسیار بلندی در بخش کشاورزی خواهد بود.
اشتغال یکی از مهمترین چالشهای کشور ماست که هم برای دولت محترم و هم برای این مجلس اصولگرا و خدمتگزار زنگ خطری است. متاسفانه ما در فارغالتحصیلان کشاورزی (40) هزار نفر فارغالتحصیل رشتههای کشاورزی را بیکار داریم. قدم اولی که جناب آقای مهندس اسکندری انجام دادند اینکه حدود (4600) نفر از این فارغالتحصیلان را در طرح خودکفایی گندم بکار گرفتند و به ما قول دادند که در آینده در پستهای مختلف ، در طرحهای مختلف بعنوان ناظر و محقق از این افراد استفاده کنند که این علاوه بر ایجاد اشتغال ، بالا بردن دانش بخش کشاورزی هم هست و این نکته ای است که ان شاالله بقیه وزرا هم در برنامه خودشان و در اقداماتی که ان شاالله در دولت جدید انجام خواهند داد ، این را باید بکار بگیرند که درواقع یک اشتغال مولد و پایدار خواهد بود.
مشکل دیگری که ما داریم این است که روستاییان عزیز ما بدلیل اینکه از رفاه نسبی یا درآمد قابل قبولی در روستا برخوردار نیستند یا شغل مناسبی ندارند ، متاسفانه گرایش به مهاجرت به شهرها را دارند و به همین خاطر نسبتی که ما در اول انقلاب داشتیم ، معکوس شده و حدود (35) درصد از جمعیت ما فقط روستایی هستند. برای حفظ این جمعیت و نیروی مولد روستا ، ایشان برای تامین درآمد این روستاییان برنامههای خیلی خوبی دارند و از نکات برجسته برنامه ایشان ، تامین درآمد پایدار برای کشاورزان و روستاییان است که مکتوب خدمت شما تقدیم شده است.
یکی از دغدغه هایی که نمایندگان محترم مجلس همیشه داشته اند ، بحث حوادث غیرمترقبه برای بخش کشاورزی است.
رییس ـ آقای ساعدی! یک درنگی بفرمایید ، بعضی نمایندگان با هم صحبت میکنند ، یعنی بسیاری از نمایندگان با هم صحبت میکنند و این مطلب پیش چشم بینندگان تلویزیون هم آشکار است. من درخواست می کنم که به سخنان ناطق توجه کنید ، اگرچه با همدیگر هم که صحبت می کنید راجع به همین مسایل دولت و داوری در باب موضوع در دستور دارید صحبت می کنید ، ولی انتظار این است که به سخن سخنران توجه بیشتری بفرمایید. آقای ساعدی ادامه بدهید.
آقای برمک! اجازه بفرمایید آقای رییس جمهور هم گوش کنند ، من از شما و سایر نمایندگان درخواست می کنم به آقای رییس جمهور مراجعه نکنند.
ساعدی ـ در بحث حوادث غیرمترقبه آسیب پذیرترین بخش متاسفانه بخش کشاورزی است که ما هرسال شاید در چند فصل، در فصل بهار و زمستان (خصوصا) شاهد حوادث سیل و تگرگ و آفت های مختلفی به محصولات کشاورزی و باغات کشور هستیم. توسعه بیمه محصولات کشاورزی که در ماده (19) برنامه چهارم هم گنجانده شده از جمله اولویتهای برنامه جناب آقای مهندس اسکندری است.
من خدمت شما حضار محترم عرض می کنم بدلیل حساسیتی که مجلس شورای اسلامی روی بیمه محصولات کشاورزی و خرید تضمینی داشته تاکنون دوبار این قانون را در مجلس ششم و هفتم ما اصلاح کرده ایم، امیدوار هستیم در دولت جناب آقای دکتر احمدی نژاد ما برنامهای داشته باشیم که بتوانیم درآمد کشاورزان و روستاییان و عشایر را تضمین کنیم، هم از طریق گسترش بیمه محصولات کشاورزی که قانون دارد و ان شاالله اگر ابهامی هم داشته باشد در دولت جناب آقای دکتر احمدی نژاد هم اصلاح بشود ، مجلس هم آمادگی اصلاح آنرا دارد و خرید تضمینی که از مشکلات این بخش است. ما حتی خرید هم که انجام می دهیم متاسفانه دولت پول کشاورزان را بموقع نداده است، ما در بودجههای سالانه در کمیسیون کشاورزی حتی برای دولت جریمه درنظر گرفته ایم که اگر پس از یکماه پول کشاورزان را پرداخت نکرد ، به ازا آن برابر کارمزد بانکی به کشاورزان جریمه پرداخت بکند که متاسفانه باز امسال شاهد این مورد بودیم که پول کشاورزان بموقع به آنها داده نشد.
همانطوریکه استحضار دارید وزارت جهادکشاورزی دارای حوزه گستردهای است، در کشور ما حداقل دو وزارتخانه ادغام شده اند و وزارت جهادکشاورزی شدند. در دنیا این وزارت ممکن است تا (5) وزارت هم وجود داشته باشد. وزارت کشاورزی ، وزارت منابع طبیعی ، وزارت شیلات و از این قبیل که ما همه آنها را در داخل وزارت جهادکشاورزی قرار دادیم. هم از لحاظ پرسنل دارای پرسنل متخصص و زیادی است و هم از لحاظ حوزه عمل ، حوزه گستردهای دارد. متاسفانه وزارت جهادکشاورزی فقط یک رای و یک صدا در دولت دارد، من از جناب آقای دکتر احمدی نژاد این خواهش را دارم که ایشان حامی بخش کشاورزی باشند و وزرا مرتبطی که هستند ، مثل وزیر بازرگانی ، وزیر صنایع و وزیر نیرو هم ان شاالله به وزیر آینده کمک کنند که این بخش کمتر متحمل ضررها بشود و ان شاالله توجه بیشتری به این بخش بشود. البته در صحبت هایی که ما از جناب آقای دکتر احمدی نژاد شنیدیم ، ایشان توجه مناسبی به بخش کشاورزی دارند ، به تسهیلات بانکی کشاورزان و به حمایت از روستا و تولیدکنندگان و فعالان بخش کشاورزی ایشان توجه خوبی داشتند.
من تقاضا دارم علاوه بر (رییس ـ آقای ساعدی! دودقیقه از وقت شما باقیست ، تنظیم بفرمایید که دیگر اضافه صحبت نشود) توجهی که به روستا و عشایر ان شاالله میشود ، توجه ویژهای به تولیدکنندگان و فعالان بخش کشاورزی هم بشود. علاوه بر زراعت و باغبانی ، ما دامداران و مرغداران فعالی داریم که متاسفانه این ها هم در سالهای اخیر متضرر شده اند. همچنین صیادان و آبزی پروران بدلیل مطالب مهم و بیماریهای مهمی که برای محصول آنها حادث شده است متضرر شده اند. ان شاالله وزارت جهادکشاورزی و جناب آقای مهندس اسکندری هم به این مهم توجه کنند.
حفظ و صیانت از منابع پایهای کشور مانند آب و خاک و جنگل از مهمترین مسوولیتهای جناب آقای اسکندری است و قولی که ایشان داده اند ان شاالله هم در ارتباط با استفاده بهینه و علمی و بلکه محتاطانه از این منابع همت خواهند داشت. ما در استفاده از این منابع پایهای کشور که انفال عمومی و ثروت ملی ما هستند ، متاسفانه دچار اسراف و تبذیر و در برخی موارد دچار سواستفاده شده ایم، ان شاالله ایشان به این مطلب هم توجه دارند.
علاوه بر اراضی که هم اکنون زیر کشت دارند ، در برنامهای که من خواندم ، ایشان باز در ارتباط با احیا (800) هزار هکتار اراضی جدید که به بخش اضافه خواهند شد قول داده اند. علاوه بر... (رییس ـ آقای ساعدی! وقتتان تمام است) حالا یک نکته را من عرض کنم (رییس ـ دیگر حالا قبلا عرض کردم ، یک خداحافظی کنید) خیلی متشکرم. من امیدوار هستم که ان شاالله برای حمایت از بخش کشاورزی همکاران ارجمندم رای بالایی به جناب آقای مهندس اسکندری بدهند که انگیزه بالاتری داشته باشند. بنده هم بعنوان خدمتگزار شما در کمیسیون کشاورزی مخصوصا اینجا حاضر شدم که این پیام را از طرف کمیسیون تخصصی کشاورزی هم خدمت شما ابلاغ کنم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ تشکر می کنم. از آقای مهندس اسکندری دعوت می کنم برای توضیح برنامههای خودشان به سخنگاه مجلس تشریف بیاورند.
حسنوند ـ تذکر دارم.
رییس ـ اجازه بدهید ، آقای حسنوند تذکر دارند ، بفرمایید.
محمودرضا حسنوند ـ بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رییس! در آییننامه آمده که هر موافق میتواند یا خودش صحبت کند یا قسمتی از وقتش را به دیگران بدهد
(رییس ـ «دیگران» هم آمده است؟) به دیگری بدهد
(رییس ـ «دیگری» هم آمده است؟) بله (رییس ـ گفته نماینده دیگر) بله ، نماینده دیگر.
یعنی شما بایستی اعلام می کردید جناب آقای ساعدی بجای چه کسی دارند صحبت میکنند و چه کسی وقتشان را به آقای ساعدی داده است. تعدادی از آقایان بعنوان موافق و مخالف میآیند ثبت نام میکنند ، وقت سایر عزیزان را میگیرند (تذکر داده شد) یا صحبت نمی کنند ، متاسفانه ما قسم خوردیم ، یعنی الان وزرایی که در اینجا هستند دقیقا مثل دوره نمایندگی ما هستند ، با این تفاوت که مردم در مقابل ما سوگند یاد نکرده بودند و ما در مقابل مردم و در مقابل قانون سوگند یاد کردیم که رایی را که می دهیم بتوانیم در اظهارنظرها مصالح عمومی را درنظر بگیریم (رییس ـ حالا بفرمایید کوتاهی هیات رییسه چه بوده است) الان آقای ساعدی بجای یکی دیگر از آقایان صحبت کردند ، من دیروز رفتم خواهش کردم ، گفت اگر آنجا اعلام کنید که بجای من میخواهند صحبت کنند ، من می آیم خودم آنجا صحبت می کنم ولی اگر فقط اسم شما را اعلام کنند هیچ بحثی نیست. اعلام کردید جناب آقای ساعدی بعنوان موافق صحبت میکنند، یعنی ایشان موافق هستند و میتوانند خودشان صحبت کنند و قسمتی از وقتشان را به دیگری بدهند و بحث بر این بود که (5) دقیقه از وقت مبارکشان را دراختیار ما بگذارند ، باتوجه به اینکه ما (16) سال در مراکز خدمات کار کرده ایم و در صحبت های مخالفی که آقایان داشتند بحث نخیلات بود هیچکدام... اینجا واقعا حق ما ضایع شد.
رییس ـ دیگر تمام شد ، حالا نمی خواهیم وارد بحث محتوا بشویم ، نخیلات و اعناب و همه این ها که میشود به آن اشاره کرد به جای خود محفوظ . آقای حسنوند! برای اطلاع جناب عالی و سایر نمایندگان عرض می کنم که این ظرف صحبت کردن درباره وزرا یک ظرف محدودی است، ظرفیت (290) نفر را ندارد. حالا با این تقسیمات و سهیم کردن دیگران در وقت یک تعدادی اضافه میشود ولی طبعا همه نمایندگان نمی توانند در این فرصت صحبت کنند، یک عده هم گله مند میشوند. نمایندگان این مطلب را هم بدانند که یک نماینده نمی تواند وقت خودش را به چند نفر بدهد، میتواند بخشی از آن را خودش استفاده کند و بخشی از آن را به فرد دیگری بدهد یا همه آنرا به فرد دیگری بدهد ، ولی نمی تواند بنشیند این (15) دقیقه را مثل گوشت قربانی مدام (2) دقیقه ، (3) دقیقه و (4) دقیقه به این و آن تقسیم کند، اصلا اداره جلسه ممکن نیست یا همه وقت را به فرد دیگری میدهد که او دیگر نمی تواند به فرد دیگری وقتش را بدهد یا یکمقداری را خودش استفاده میکند و یکمقدار را به فرد دیگری اختیار میدهد، این برای اطلاع شما و دیگران. جناب آقای اسکندری بفرمایید.
محمدرضا اسکندری (وزیر پیشنهادی جهادکشاورزی) ـ
اعوذبالله من الشیطان الرجیم ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»
درود بی پایان به روح پرفتوح بنیانگذار جمهوری اسلامی و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی بویژه (3100) شهید وزارت جهادکشاورزی.
عرض ادب به محضر مقام عظمای ولایت ، سلام و احترام خدمت همه نمایندگان معزز و شریف ملت ایران.
قبل از هر چیز جا دارد که از همه عزیزان (برادران و خواهران نماینده) تشکر کنم، تشکر به این لحاظ که در این چند روزی که در تعامل با نمایندگان محترم در کمیسیونهای مختلف ، در مجامع استانی ، در فراکسیون های مختلف مجلس بودیم ، درس های زیادی یاد گرفتیم، جدای از اینکه حالا تقدیر بر این قرار بگیرد که در این مسوولیت باشیم یا نباشیم ، بهرحال این هم بعنوان یک تجربه بر تجارب کاری ما اضافه شد.
به این یقین و باور رسیده ام که نمایندگان محترم... (این را از این باب می گویم که بهرحال من از ابتدای شروع کاری خود در بخش بوده ام) در مسوولیتهای مختلف از سطوح کارشناسی گرفته تا مسوولیتهای ملی و استانی. به این یقین رسیده ام که نمایندگان محترم شناخت عمیق از بخش ، پتانسیل های آن ، ظرفیتهای آن و انتظاراتی که در بخش باید باشد دارند و این را بعنوان یک پشتوانه برای خودم می دانم که اگر قرار باشد نمایندگان محترم اعتماد کنند و این مسوولیت را در اصل در اختیار بنده قرار بدهند ، این را بعنوان یک پشتوانه بزرگ برای خودم می دانم که ان شاالله بشود از این تجارب گرانقدر استفاده کرد.
بخش کشاورزی ، استقلال ، محرومیت زدایی و عدالت گستری را اگر به دقت بخواهیم به آن بپردازیم قطعا در محیط روستا میتواند در اختیار مردم عزیز ما در آن بخش قرار بدهد.
ما ظرفیتهای زیادی را در بخش داریم که از این ظرفیت ها تاکنون درست استفاده نشده است. ظرفیت بالایی از لحاظ اقلیمی و زیستی داریم، کشور ما از نظر اکولوژیکی تنوع بسیار زیادی دارد که باتوجه به اینکه در زیربخش های مختلف هم دارد کار میشود ، اگر ما از آن زیربخش ها بدرستی استفاده کنیم ، قطعا می توانیم شعارهای اصلی دولت تحولگرا را در بخش پیاده کنیم.
ظرفیت نیروی انسانی که در بخش است یک ظرفیت بالایی است، در بخش ما کارشناسان و محققین توانمندی داریم، ما بیش از (2400) محقق داریم. در بخش ما دانشگاههای توانمندی داریم که اگر تعامل نزدیکی با دانشگاهها داشته باشیم قطعا این مشکلاتی که الان در کشور است ، این را در آینده (اگر خدا بخواهد) دیگر شاهدش نیستیم. در این بخش ما دانش آموختگان زیادی داریم که اگر برای این ها برنامه ریزی کنیم براحتی میتوانیم مشکلات بخش را حل کنیم.
امکان ایجاد ظرفیتهای اجتماعی ، ما هر میزان در بخش کشاورزی سرمایه گذاری اقتصادی کنیم از لحاظ اجتماعی میتوانیم ظرفیتهای گستردهای را ایجاد کنیم. امکان خودکفایی در محصولات اساسی که در سند چشم انداز بیست ساله بعنوان یکی از محورهای اساسی امنیت غذایی آمده است، این امکان در کشور ما وجود دارد، ما هرجا توانستیم یک روحیه کار و تلاش را حاکم کنیم ، یک روحیه جهادی را حاکم کنیم ، توانسته ایم در آن بخش موفق بشویم، نمونههایش (در یک دورهای) بحث پروتیین حیوانی بوده است و بحث گندم هم یک نمونه آن است. البته در کنار این ظرفیت ها چالشهایی را هم داریم ، ما هم در مولفههای اجتماعی ، هم مولفههای اقتصادی و هم مولفههای فنی و اجرایی و هم مولفه برنامه ریزی و مدیریتی چالش داریم.
خوب ، در برنامه به این چالشها ما بشکل کلی اشاره کرده ایم، قطعا ما اگر به چالشها بپردازیم که با راهکارها و اقداماتی که پیش بینی کرده ایم ، به قسمت عمده چالشها می پردازیم ، میتوانیم بر مشکلات اگر خدا بخواهد فایق بشویم.
عمده ترین چالشها مشکل ساختاری بخش است، هم از بعد مدیریتی و هم از بعد سازمانی، سیستم بانکی بحق اشاره شد ، سیستم بانکی ما در بخش کشاورزی مشکل دارد ، در برنامه به این مطلب اشاره شده است. سیستم پشتیبانی ما در اصل مشکل دارد و بعنوان یک چالش است ، در برنامه به این اشاره شده که چطوری می خواهیم حل کنیم. ضایعات در بخش کشاورزی وجود دارد ، در برنامه اشاره شده که چطوری ما می خواهیم با بحث ضایعات مقابله کنیم. پایین بودن نرخ بهره وری در بخش در همه زمینههایش وجود دارد ، در برنامه اشاره شده که ما چطوری می خواهیم به این موضوع بپردازیم. در بحث آب و پایین بودن راندمان آبیاری بعنوان یک چالش اساسی وجود دارد ، در برنامه به آن اشاره شده که ما چطور می خواهیم به این بپردازیم.
البته اعتقاد ما این است ، اگر ما گذشته را چراغ راه آینده کنیم ، باتوجه به پیشرفت فناوریهایی که الان وجود دارد و باتوجه به ظرفیت بالایی که ما از لحاظ نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده در کشور داریم و پتانسیل های آب و خاکی که در کشور داریم قطعا میتوانیم بر مشکلات فایق بشویم.
بهرحال ما باید یک جریانی در بخش کشاورزی ایجاد کنیم که این جریان و این حرکت منجر به تکریم اهل تجربه بشود و بکارگیری موثر آنها ، اعتماد و باور نمودن نیروهای دانشمند ، خلاق و جوان و شرکت دادن این نیروها در تصمیم سازی و تصمیم گیری. بهره گیری مناسب از مزیتهای نسبی که در کشور وجود دارد، در برنامه ما اشاره کرده ایم ، الگوی کشت مناطق را باتوجه به مزیت نسبی که هر منطقه دارد باید تعریف کنیم که در این سال ها خیلی به این مطلب توجه نشده است.
نهادسازی و ظرفیت سازی موثر برای حضور واقعی مردم، کشاورزی بوسیله مردم انجام میشود، بحق اشاره شد که بیش از (99) درصد کشاورزی ما بوسیله مردم انجام میشود، ولی آیا سیستمهایی که از کشاورز پشتیبانی میکنند این ها هم مردم هستند؟ تمام سیستمهایی که در اصل باید باشند دست دولت است. ما در برنامه اشاره کردیم که این ها را می خواهیم بسمتی ببریم که در اختیار مردم قرار بدهیم، یعنی کار مردم را به مردم. در راهکارهای اصلی دولت هم آمده ، از ابتدای پیروزی انقلاب هم این بحث بوده است. ما تصدیگری را باید از بخش خارج کنیم که الان قسمت عمده ای از فعالیتهایی که در بخش میشود ، بوسیله بخش دولتی بخش تصدیگری را دارد. اگر اشاره شده می خواهیم به بخش خصوصی بدهیم و خصوصی سازی را انجام بدهیم ، بحث این مطلب است.
بهرحال ما باید مهندسی مجددی در ساختارها و فرآیندهای کهنه و ناکارآمدی که در بخش وجود دارد را انجام بدهیم، بخش این استعداد و توان را دارد ، هم در داخل مجموعه وزارت جهادکشاورزی و هم با استفاده از نیروهای علمی که خارج از مجموعه است.
باتوجه به این رویکرد از لحاظ حرکت ما یک اقدامات اساسی که باید انجام بدهیم ، چه از لحاظ اصلاح ساختار سازمانی و مدیریتی در وزارتخانه که تفویض اختیارات به مراکز استانی و باتوجه به چند مسوولیتی بودن در بعد وزارتخانه... بهرحال ما در یک وزارتخانه در استانها سازمان جهادکشاورزی داریم ، ادارات کل دیگری هم داریم که بشکل مستقل اداره میشوند ، ولی قطعا ما باید آنجا ناظر ارشد داشته باشیم که نمایندگان محترم بتوانند مسایل شان را با یکنفر در میان بگذارند نه با چند مدیرکل مختلف در یک استان.
ساختارهای سنتی و قالبی که در بخش است باید شکسته بشود، ما باید برویم با رویکردهای جدیدی به مسایل مان بپردازیم تا بتوانیم به آن اهداف برنامه برسیم.
ساختار نظام بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی را باید اصلاح کنیم، در برنامه به این توجه کرده ایم. تجدیدنظر اساسی باید در ساختار سازمانهای پشتیبانی کننده بدهیم.
بهرحال عزیزان غالبا در استانها با مشکلاتی که در این ساختارهای پشتیبانی وجود دارد مواجه هستند و در همین چند روزی که من خدمت عزیزان در مجلس بودم ، بیشترین مشکلاتی را که عزیزان مطرح میکردند ، دررابطه با این ساختارهای پشتیبانی بود که در رابطه با کشاورزهاست ، قطعا باید این را اصلاح کنیم. مدیریت تنظیم بازار محصولات کشاورزی باید یکپارچه بشود. الان یکپارچگی در آن وجود ندارد.
به تشکلهای تولیدی بخش باید نقش واقعی بدهیم. الان شاید بشود در آمارها بگوییم ما حدود (3) هزار شرکت تعاونی روستایی داریم ، حدود (1700) تعاونی تولیدی داریم، این ها اساسنامههای بسیار پیشرفته ای دارند ، ولی در قالب اساسنامه آن اختیارات به آنها تفویض نشده که بتوانند کار کنند، ما باید این را احیا کنیم.
اصلاح ساختار حمایتی و مالی را باید انجام بدهیم، سیستم بانک کشاورزی باید رویکردهایش را عوض کند، در برنامه به این ها اشاره شده است. بازار بورس کالای کشاورزی را باید تقویت کنیم ، اگر می خواهیم مشکلات را حل کنیم. حفاظت و بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی و توجه به شاخصهای زیست محیطی را باید داشته باشیم بهرحال خیلی از گرفتاری و مشکلاتی که الان در بخش وجود دارد ناشی از عدم توجه به این موضوع بوده تا الان.
برای افزایش بهره وری قطعا باید برنامه ریزی داشته باشیم که در بخشهای مختلف ما این را اشاره کردیم و هدف کمی مشخص کردیم حالا اگر این اهداف کمی در قالب برنامه چهارم بوده من فکر می کنم شاید این حسن باشد، اگر در خارج از آن قالب برنامه چهارم ما عدد می دادیم شاید این بعنوان ضعف بوده، نمایندگان محترم باید از ما سوال میکردند. ما خودمان را متعهد به این دانستیم که بیاییم در قالب برنامه چهارم و باتوجه به
چشم اندازهای بیست ساله نظام برنامه خودمان را ارایه کنیم. اشتغال مولد را باید داشته باشیم. اشاره شد بین (45) تا (50) هزار نفر فارغالتحصیل کشاورزی داریم که بیکار هستند قطعا اگر در قالب طرحی شبیه طرح ناظرین مزرعه در گندم، ما کلیه زیر بخشهای بخش را در این قالب ببریم. فارغالتحصیل کشاورز بیکار، قطعا در دو، سه سال آینده نخواهیم داشت چون ظرفیت بخش به آن اندازه است که فارغالتحصیلان را جذب کند جذب این
فارغالتحصیلان قطعا به ما کمک میکند که مسایل فنی به مزارع ما برود، ضعف اساسی که بخش کشاورزی تا الان داشته... پایین بودن راندمانمان در واحد سطح از ضعف های اساسی ما در بخشهای کشاورزی است، با این قضیه این مطلب حل میشود. بالا بردن افزایش عملکرد در واحد سطح یعنی درآمد کشاورز را بالا میبرد و اشتغال را هم بدنبال خودش دارد، توسعه تحقیقات کاربردی را قطعا باید دنبال کنیم. ما باید تحقیقاتمان را تقاضا محور کنیم، الان تحقیقات ما در اصل شاید بشود گفت مریض است نمی تواند نیازهای بخش را تامین کند قطعا ما اگر این را تقاضا محور کنیم میتوانیم مشکلات بخش را حل کنیم. ما باید دانشمان را بومی کنیم و استفاده از تکنولوژی و فناوریهای نوین را با بومی سازی انجام بدهیم پتانسیل و ظرفیتهای این قضیه در کشور وجود دارد.
بهرحال باتوجه به این اقدامات و راهکارهای اساسی اعتقاد ما این است که تا حد زیادی میتوانیم این چهار اصل اساسی برنامه دولت (عدالت گستری، مهرورزی، خدمتگزاری و پیشرفت تعادلی و مادی و معنوی کشور ) را در بخش کشاورزی اگر خدا بخواهد پیاده کنیم.
من بخاطر اینکه یک قسمتی از وقت را هم بگذرایم برای آخر کار در اختیار جناب آقای دکتر احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری باشد خلاصه کنم در برنامه ما اهداف کمی را مشخص کردیم، هدف قابل ارزیابی را مشخص کردیم. در زمینه محصولات اساسی در زمینه اشتغال و جداول کمی در رابطه با همه زیربخش ها با کف قرار دادن آن اهداف که اگر خدا بخواهد در دوره چهار ساله آنها را محقق کنیم. اهداف کمی که سال به سال هم مشخص است یعنی نمایندگان محترم میتوانند سال به سال ارزیابی کنند و اگر تحقق پیدا نکرد مورد بازخواست و سوال قرار دهند.
من یک اشارهای هم به بحث های مخالف محترم در رابطه با بازسازی نخیلات کنم. خوشبختانه در دورهای که ما مسوولیت بازسازی نخیلات را داشتیم دو نفر از نمایندگان فعلی آبادان آنموقع هم نمایندگان شهرستان آبادان بودند الان در مجلس حضور دارند جناب آقای انصاری و جناب آقای کعبی، این ها بهترین شاهد برای عملکرد هستند من دیگر چیزی نمی گویم چون بهترین شاهد در این مجلس حضور دارند.
در رابطه با گندم هم ما هیچ موقع ادعا نکردیم که گندم را ما انجام دادیم. من در مصاحبه های مختلفی که در رابطه با گندم داشتم همیشه اشاره می کردم، ما شق القمر نکردیم پتانسیل هایی که در کشور وجود داشت، محققین ما طی سال ها کارهایی را انجام داده بودند که این ها در اصل در اتاقهایشان بود...
رییس ـ دور و بر رییس جمهور باز شلوغ شد، مثل اینکه هر چند دقیقه یکبار بنده باید این تذکر را عرض کنم. از یمین و یسار نمایندگان به ایشان مراجعه میکنند و بهتر این است که اجازه بدهند آقای رییس جمهور به صحبت ها گوش کنند. آقای اسکندری بفرمایید.
اسکندری ـ در بحث گندم هیچ موقع این ادعا نشده بود بهرحال ما آنچه که توانستیم در این دو ساله برای گندم یک طرح (10) ساله بوده در طرح (10) ساله قرار بوده ما در سال 90 به نقطه قطع واردات برسیم باتوجه به روند رشد جمعیت، در این طرح هم پیش بینی شده بود که به ما سالی (180) میلیارد تومان اعتبار عمرانی داده شود، (220) میلیارد تومان تسهیلات بانکی و (200) میلیارد تومان آورده مردمی یعنی با نرخ ثابت سال 80 یعنی سالی (600) میلیارد تومان درصورتیکه در دو سالی که این اتفاق افتاد سرجمع اعتباری که در اختیار طرح گندم قرار گرفت سال اول، اعتبار مصوب (35) میلیارد تومان تخصیص (30) میلیارد تومان. سال دوم، اعتبار مصوب (34) میلیارد تومان تخصیص (5/14) میلیارد تومان.
قضیه اتفاق افتاد آیا این بحث بجز تحقیق در شیوههای مدیریتی بوده؟ اینکه یافتههای علمی به مزارع منتقل شود یافته ها وجود داشته بحق اشاره شد بذور اصلاح شدهای در این سه ساله ای که طرح گندم را، ما پیگیری کردیم در اختیار ما قرار نگرفته، ممکن است در دو، سه سال آینده باتوجه به کارهایی که محققین محترم ما انجام میدهند بذور جدیدی بیاید. ما (46)رقم بذر گندم آبی داریم که در این کشور کشت میشود، (11) رقم بذر گندم دیم. این بذور قطعا بیش از (10)، (12) سال گذشته در این مزارع بوده اند. اگر در افزایش عملکرد در واحد سطح تغییری صورت گرفته چون اعتقاد ما این است هیچ افزایش سطحی صورت نگرفته، آمارها این را نشان میدهند. ما در کشور از همان ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز متوسط سالانه سطح زیر کشت گندم آبی و دیم (6) میلیون و (400) هزار هکتار بوده (15) سال است این مدت بالای (6) میلیون و (500) هزار هکتار بوده در این دو ساله که ما طرح گندم را پیگیری می کردیم سال اول (6) میلیون و (240) هزار هکتار بوده سال دوم (6) میلیون و (379) هزار هکتار بوده است.
اگر عملکرد در واحد سطح افزایش پیدا کرده سالی که ما طرح را شروع کردیم، عملکرد در واحد سطح گندم آبی (3200) کیلوگرم در هکتار بوده، الان به (4200) رسیده. گندم دیم (830) کیلو بوده، به (1220) کیلو رسیده. اگر این نتیجه تلاش در مزارع نبوده نتیجه چه چیزی است؟ اگر نتیجه تلاش همکارانمان در مزارع نبوده نتیجه چه چیزی است؟ بهرحال قطعا این ظرفیت را ما ظرفیت نهایی نمی دانیم، ما باید سطح را کم کنیم و با (6) میلیون هکتار سطح زیر کشت ما میتوانیم حداقل (20) میلیون تن گندم داشته باشیم، ما باید علم را به مزارعمان ببریم در این یکی، دو ساله (25) تا (30) درصد علم موجود به مزارع رفته. تمام کارشناسان تمام محققینی که در بخش هستند این را اذعان دارند. بهر حال چون قصد اولیه ام این نبود خیلی صحبت کنم قصدمان بود حداکثر (10) دقیقه صحبت کنم ولی باز وقت از دستمان خارج شد، تمام کنم.
بهرحال امیدوارم باتوجه به برنامهای که ارایه شده و باتوجه به اینکه در برنامه شاخصهای قابل ارزیابی وجود دارد بتوانم با کسب رای اعتمادی که نمایندگان گرامی ان شا الله به ما میدهند پس از پایان دوره مسوولیت در پیشگاه خداوند متعال و ملت شریف ایران روسفید باشم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
(عدهای از نمایندگان ـ احسنت.)
رییس ـ تشکر می کنم از آقای اسکندری این احسنت را بعنوان تشکر ملت از زحمتی که برای خودکفایی گندم کشیده اید تلقی بفرمایید. بسیار خوب، دستور جلسه اول امروز بپایان رسید یعنی از صبح تا حالا ما یک وزیر را بررسی کردیم . با این کیفیت تا آخر شب پنجشنبه خدمتتان هستیم. یعنی اگر سفری به استان پیش بینی کردید و بلیط پرواز ذخیره کردید حتما احتیاطا لغو کنید که ما کار واجب تری داریم و تا پنجشنبه احتمالا در خدمتتان باید باشیم . من از این فرصت استفاده می کنم از میهمانان امروز مجلس یاد می کنم.
گروهی از هادیان و اعضای مجمع سیاسی بسیج از شهرستان لنجان. جمعی از برادران بسیجی از شهرستان خرمدره . گروهی از اصحاب مطبوعات از سمنان. گروهی از اهالی محترم شهرستان شاهرود و جمعی از مدیران شهرداری تهران، جمعی از جوانان دانشجو و هنرمند دلیجان و محلات هم میهمان امروز مجلس هستند. مقدم همگی آنها را گرامی میدارم و برایشان آرزوی موفقیت می کنم. ناطق بعدی را دعوت بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت دادگستری جناب آقای جمال کریمی راد است.
منشی(محبی نیا) ـ آقای رییس! آقای کریمی راد مخالفی ندارند.
رییس ـ این یک مورد را اجازه بدهید خواهش کنیم هیچ موافقی هم صحبت نکند موافق هم ثبت نام کرده؟ (محبی نیا ـ بله) دیگر مجلس هم موافق است از آقای کریمی راد دعوت می کنیم تشریف بیاورند. باتوجه به وضع خاصی که وزیر دادگستری هم دارد دیگر امیدواریم یکقدری سریعتر بگذریم.
آقای رحمنی چون تا حالا در مجلس نه در موافقت، نه در مخالفت اصلا صحبتی نکردند مایلند صحبتی کنند برای قلب شما هم ضرر دارد. آقای رحمنی این چند روز خیلی انجام وظیفه کرده ما باید از ایشان تشکر کنیم. آقای کریمی راد بفرمایید.
جمال کریمی راد (وزیر پیشنهادی دادگستری) ـ
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین» (حضار صلوات فرستادند) تشکر می کنم از هیات رییسه محترم مجلس شورای اسلامی و نمایندگان عزیز و مردم عزیز و گرانقدر میهن اسلامی که نظاره گر این برنامه باشکوه مجلس محترم شورای اسلامی و اعمال حق نمایندگان محترمشان در مجلس شورای اسلامی هستند.
با درود و سلام به روح پرفتوح امام بزرگوار و با سلام به محضر رهبرمعظم انقلاب و با درود به ارواح طیبه شهدا و با سلام به خانوادههای معزز شهدا، ایثارگران، جانبازان و آزادگان سرافراز.
خدا را شکر می کنم که فرصتی پیدا شد که بعنوان یک خدمتگزار در یک سنگری به مجلس محترم شورای اسلامی معرفی شوم. در بعد دستگاه قضایی کشور همانگونه که استحضار دارید منابع اسلامی همه به اهمیت دستگاه قضا (بطور کلی به قضا) توجه ویژهای دارند. در نظام مقدس جمهوری اسلامی هم تدوین کنندگان قانون اساسی که بیش از چهل و اندی از آنها از فق ها عظام و از مجتهدین بودند به بحث قضا توجه بسیار ویژهای کردند. لذا ظرفیتهای مهمی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به امر قضا پرداخته شده است. چه در مقدمه قانون اساسی و چه در اصول اولیه و خصوصا در فصل سوم در حقوق ملت و بطور کلی در فصل یازدهم از اصل (156) لغایت اصل (174) قانون اساسی، بطور کامل به امر قضا پرداخته است. همانگونه که عرض کردم قانون اساسی و قوانین و مقررات حاکم در نظام جمهوری اسلامی به این اهمیت دقیقا توجه کرده است. در دوره مدیریت قضایی کشور از بدو انقلاب تاکنون که وقتی به آن توجه کنیم و بطور کلی این دورهها را میتوانیم به سه بخش تقسیم کنیم.
دوره استقرار که از اول پیروزی انقلاب (دهه اول ) که مدیریت قضایی کشور با شورای عالی قضایی بود .
دوره دوم را، دوره تثبیت که مدیریت متمرکز و این ادامه پیدا کرده است.
و الان دوره سوم بعنوان دوره توسعه و اصلاحات در قوه قضاییه نام گرفته است.
بنده باتوجه به اینکه در هر سه دوره حضور داشته ام می خواهم اجمالی از اقدامات صورت گرفته در این سه دوره را عرض کنم. وضعیت قضای کشور را به اختصار اینجا بیان کنم و بعد برنامه ها و اقداماتی که باید صورت بگیرد خصوصا اولویتهای برنامه پیشنهادی را هم به محضرتان ارایه بدهم.
وقتیکه بررسی می کنیم در دوره اول، یعنی در دوره استقرار کشور ما از نظر تعداد قاضی در برابر هر(100) هزار نفر (2/5) درصد قاضی داشته است.
در دوره دوم یعنی دوره تثبیت در مقابله هر(100) هزار نفر، (5/7) درصد قاضی داشتیم.
در حال حاضر برای هر (100) هزار نفر، (3/11) درصد قاضی داریم.
رسیدگی پرونده ها را وقتیکه بررسی می کنیم در دوره اول، (91) درصد پروندههای وارده به دستگاه قضایی رسیدگی شده . در دوره دوم یعنی در دوره (10) ساله تثبیت مدیریت قضایی، (93) درصد و در دوره سوم که از سال 1378 شروع میشود (113) درصد پرونده ها رسیدگی شده یعنی (13) درصد بیشتر از صددرصد پرونده ها رسیدگی شده.
در دوره سوم یعنی در دوره توسعه و اصلاحات در قوه قضاییه کشور وقتیکه بررسی میشود در زمینههای مختلف اقداماتی که صورت گرفته و تاثیر گذاری خودش را در همه قسمتهای قوه قضاییه گذاشته اجمالی را من اینجا خدمتتان می خواهم توضیح بدهم که اولین اقدامی که در دوره توسعه و اصلاحات صورت گرفته، اصلاح در ساختار قضایی دستگاه قضایی کشور است. نمایندگان عزیز استحضار دارند که ما در سال 1373 یک تحولی در ساختار قضایی کشور داشتیم و دادسراها را از ساختار قضایی کشور حذف کردیم. در همان زمان هم این مورد قبول قضات کشور و حقوقدانان و بطور کلی خیلی ها نبود و در نتیجه ما در پایان دوره تثبیت، مواجه این شدیم که این اقدامات واین اصلاح و این حذف دادسراها از ساختار قضایی کشور، نتیجه خودش را نداشت و این موجب این شد که در دوره توسعه و اصلاحات مجددا دادسراها به ساختار قضایی کشور برگردد. ما الان با اصلاحی که در قانون دادگاههای عمومی و انقلاب در سال 1381 (تقریبا قانون آن 23 آذر 1381 که اجرایی شد) توانستیم تا پایان سال 1383 دادسرا را به سیستم قضایی کشور برگردانیم. برگرداندن دادسرا به سیستم قضایی کشور تاثیرات خوبی را با همین کمی زمانیکه از استقرار و برگشت آن به سیستم گذشته مشهود است.
مطلب بعدی که در این اصلاحات صورت گرفت در ساختار ، رسیدگی به پروندههای مهم مثل پروندههای مربوط به قتل، پروند ه مربوط به حبس ابد، قصاص نفس و همینطور پرونده مربوط به جرایم سیاسی و مطبوعاتی با تعدد قاضی رسیدگی میشود. یعنی در مراکز استانها دادگاههایی بنام دادگاههای کیفری استان تشکیل شده که دادگاههای کیفری استان در این مدت در رسیدگی به پروندههای مهم، موفقیتهای خوبی را داشته. با وصف این احوال باز در این ساختار شعبی از دیوان عالی کشور را بعنوان شعبههای تشخیص، پیش بینی شده که این شعبههای تشخیص، در این مدت رسیدگی به پرونده ها بعد از قطعیت احکام برای یکبار تضمین واقعی حقوق شهروندان را در پی داشته. گرچه با وضعیت جدید مواجه هستیم که ورودی پرونده ها به شعبههای تشخیص زیاد است با وصف این احوال، تاثیرات خیلی مطلوبی این شعبههای تشخیص داشته است.
مطلب بعدی که در این اصلاح قانون دادگاههای عمومی و انقلاب امروز دارد اجرا میشود بحث تخصصی کردن مراجع قضایی چه در دادسراها و چه در دادگاههاست. این تخصصی کردن هم اقدام بسیار مطلوبی برای قوه قضاییه بوده است و هم تاثیر خوبی در دقت، در رسیدگیها و اقدام دیگری در این دوره ما داشته. بحث این بود که استفاده از روشهای داوری و حکمیت و بطور کلی مشارکت مردم در مسایل قضایی، نمایندگان محترم استحضار دارند دربرنامه پنجساله سوم در ماده (189) آنجا پیش بینی شده بود که رسیدگی به پروندههایی که صبغه قضایی ندارند و یا صبغه قضایی آنها پیچیده نیست آنها را توسط مردم و به بیان دیگر شوراهای حل اختلاف که این نهاد، نهادی است که هم قوه مجریه و هم قوه قضاییه در تشکیل آن مشارکت دارند. مدتی که از تشکیل شوراهای حل اختلاف، خصوصا تقریبا از سه ماهه سال 81 که الان قریب به دو سال و اندی از بکارگیری شورای حل اختلاف تاکنون می گذرد تاثیر خوبی را داشته. این شورای حل اختلاف که در همه اقصی نقاط کشور تشکیل شده و تاکنون قریب (20) هزار و اندی از این شعبه ها را ما در کشور داریم بررسی که شده (2) میلیون و (400) هزار پرونده را توانسته اند حل کنند و ورودی دادگستریها را این شورای حل اختلاف با این اقدامشان خیلی تاثیر گذار بودند و کم کردند و فرصت مناسب در اختیار قضات کشور قرار گرفته که به پروندههای مهم و با کیفیت رسیدگی کنند. مطلب دیگری که قوه قضاییه...
رییس ـ آقای کریمی راد! شما راجع به وزیر دادگستری گذشته صحبت می کنید یا آینده؟ یکقدری برنامههای خودتان را توضیح بدهید ما مایلیم که ببینیم ... تا آنجا که هر چه شده خوب بوده، بفرمایید شما راجع به آینده چه می خواهید بکنید؟
کریمی راد ـ می خواهم خدمتتان عرض کنم که شورای حل اختلاف که نهاد مردمی است تاثیرگذار خوبی در ورودی به دادگستریها بوده که جدیدا هم یک لایحه دیگری را قوه قضاییه به مجلس محترم شورای اسلامی ارایه داده بعنوان «تاسیس موسسات داوری» که الحمدلله در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس مورد بررسی قرار گرفته و بنظر میرسد در فرصت بعدی در دستور مجلس محترم شورای اسلامی قرار بگیرد.
اینکه بنده عرض کردم می خواهم وضعیتی را بگویم که این وضعیت دستگاه قضایی در حال حاضر است، وزیر دادگستری که برنامه اش را ارایه داده و در ادامه به نتیجه رساندن کامل این برنامه ها و این اقدامات است که ان شاالله در آتیه، ما در چشم انداز بیست ساله و همینطور برنامه پنجساله چهارم که در ماده (130) لغایت ماده (134) این برنامه به امر توسعه قضایی مجددا پرداخته شده است در ادامه آن می خواهم اظهار نظر برنامه این دوره را داشته باشم.
بهرحال مورد دیگری که مورد توجه قوه قضاییه و بطور کلی در دستور و برنامه فعلی دادگستری هم بایستی بجد به آن پرداخته شود بحث بازنگری در قوانین و مقررات و خصوصا لوایح تقدیمی که به مجلس محترم شورای اسلامی که قریب به (30) لایحه ارایه شده و خصوصا در پایان روزهای کاری دولت قبلی یعنی دولتی که در حال حاضر حضور دارند در پایان کاری این دولت این ها به مجلس محترم شورای اسلامی ارایه شده که در دستور کار مجلس هست که ان شاالله بایستی بجد به لوایح پرداخته شود و ما بتوانیم به امید خدا اثر آنرا در روند اصلاحات و توسعه در دستگاه قضایی کشور شاهد باشیم.
مسایلی را که من خدمت شما بعنوان برنامه وزارت دادگستری ارایه دادم یکی از مسایل مهم و بطور کلی مورد دغدغه مردم، مسوولین در قوه قضاییه بحث اطاله دادرسی است اطاله دادرسی معضلی است که امروز همه را رنج میدهد چه قضات کشور چه مردم و چه شما نمایندگان عزیز و محترم که معمولا مورد مراجعه مردم هستید. ما در این برنامه در ادامه اصلاحات در قوه قضاییه به این پرداخته ایم که میبایست اولا مراجع شبه قضایی کماکان توسعه پیدا کند. توسعه مراجع شبه قضایی، مجوز آن اولا در برنامه پنجساله چهارم هم آمده است،یعنی ماده (134) قانون برنامه پنجساله چهارم، مجددا ماده (189) برنامه پنجساله سوم را تایید کرده است و قوه قضاییه و دولت بایستی به آن بپردازند.
لذا برای اجرایی کردن دقیق این برنامه و تعمیق بخشیدن به امر شوراهای حل اختلاف، ما لایحهای را تنظیم کردیم و بزودی ان شا الله به مجلس محترم شورای اسلامی میرسد که باید با تصویب لایحه شوراهای حل اختلاف که در آن قاضی تحکیم دیده شده است، ما شاهد این باشیم که باز پروندههای وارده به دادگستری را کم کنیم. لذا وزیر پیشنهادی دادگستری، برنامهای را که خدمت شما ارایه داده است، مساله توسعه مراجع شبه قضایی و خصوصا تصویب این قانون و ا ن شا الله بتوانیم اگر فرصت خدمتگزاری را شما عنایت فرمودید، پیگیر باشم.
مساله دیگری را که در برنامه به آن پرداخته شده، بحث احیای حقوق عامه و پیگیری جدی اجرای حقوق ملت که گفتم در فصل (3) قانون اساسی از اصل (19) لغایت اصل (42) قانون اساسی به آن پرداخته شده است، خصوصا در اصل (156) یکی از وظایف قوه قضاییه بحث احیای حقوق عامه است که امروز در این زمینه هم ما مشکلات عدیده ای را شاهد هستیم. اولا ما در مساله احیای حقوق عامه بنظر میرسد که خلا قانونی داریم لذا پیگیری کردند که ان شا الله در بحث برنامه وزیر دادگستری مساله احیای حقوق عامه، لایحه مناسبی را به مجلس محترم شورای اسلامی ارایه بدهند و از طرفی هم در برنامه پنجساله چهارم باز آنجا تاکید به اجرای دقیق حقوق شهروندی شده است، لذا این احیای حقوق عامه در راستای همان تاکید و همان الزام قانونی را که مجلس محترم شورای اسلامی در امر قضا پیش بینی کرده است.
مطلب دیگری را که در برنامه پیشنهادی، خدمت شما ارایه دادم، بحث اصلاح قوانین و مقررات و بنحوی تنقیح قوانین است که ما امروز در موضوعات واحد و با تکثر و تعدد قوانین مواجه هستیم، لذا اینجا خدمت شما پیشنهاد کرده ام که بایستی به قوانین و مقررات بمعنای واقعی پرداخته و تنقیح و پالایش شود و ما در رسیدگی پرونده ها در دادگاهها شاهد این هستیم که قضات محترم با قوانین زیادی در یک موضوع واحد مواجه هستند و ناسخ و منسوخ آن دقیقا در مواردی مشخص نیست و دست و پاگیر است و از طرفی بحث دیگری را که بایستی در بحث اصلاح و تنقیح قوانین به آن بپردازیم، مساله جرم زدایی و قضازدایی از قوانین و مقررات حاکم است. اینرا که بایستی عرض می کنم، در برنامه پنجساله چهارم هم تکلیف شده. ما لایحهای را ان شا الله در دستورکار داریم، بایستی به مجلس محترم شورای اسلامی ارایه بدهیم که بسیاری از قوانین و مقررات در اجرای وظایف بسیاری از وزارتخانه ها و سازمان ها هست که برای تضمین اجرای این قوانین و مقررات، به بحث جرم انگاری پرداختند. فکر می کنیم که با ایجاد راهکارهای دیگری خصوصا تبدیل این جرم انگاری ها به تخلفات و انتظامات و رسیدگی این موارد در خود سازمان ها و وزارتخانههای ذیربط، هم در سرعت رسیدگی و هم در کم کردن وارده ها به دادگستری کمک شایانی کند، لذا اینهم یک امر جدی است که ان شا الله بایستی پیگیر شویم.
مطلب دیگری که در اصلاح قوانین و مقررات با آن مواجه هستیم این است که در سازمان ها، وزارتخانه ها و ادارات کل، خصوصا استانداریها، بعضی از اختیاراتی پیش بینی شده است که بنظر میرسد گذشت زمان حکایت از این دارد که این اختیارات و اقدامات و اجرای آنها در حفظ بیتالمال دقت لازم نشده و بایستی به این ها ساماندهی جدیدی شود، رویکرد جدیدی نسبت به این اختیارات شود، خصوصا در بحث واگذاری و تغییر کاربریهای زمین ها و منابع طبیعی و اینگونه مسایل. در حال حاضر مواجه با مشکل جدی هستیم و پروندههای مهمی را در دادگستری استانها داریم، خصوصا در بحث این واگذاری ها دقت لازم نشده، ظاهر قضیه از اختیارات زیادی بعضی از بخش ها دارا بودند و این موجب نگرانی نسبت به بیتالمال است و این در دستور کار وزارت دادگستری است که با همکاری قوه قضاییه و اجرایی و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، ما یک ساماندهی جدید و یک بازنگری دقیقی از این داشته باشیم.
مطلب بعدی که در دستور کار وزارت دادگستری به آن بجد بایستی پرداخته شود و خصوصا در این چند روزی که بنده به مجلس آمده ام و از اظهارنظرهای نمایندگان محترم برخوردار شده ام و دغدغه خاطر آنها را یافتم اینکه وظایف وزارت دادگستری دقیقا تبیین شده نیست، خصوصا در رابطه با اصل (160) قانون اساسی، تا کنون قانونی در مجلس شورای اسلامی نگذشته است. مطالعه ای بر سوابق کردم، در رابطه با وزارت دادگستری، صرفا یک تفسیر یا سوالی بوده که در سال 1359 شورای عالی قضایی وقت از شورای محترم نگهبان داشتند و بعد یک لایحهای را در سال 1367 حتی با دوفوریت در آنزمان، دولت وقت به مجلس شورای اسلامی ارایه میدهد و بعد از تصویب بلحاظ مغایرت با قانون اساسی مورد تایید شورای نگهبان قرار نمی گیرد. همان لایحه در ذیل اصل (160) قانون اساسی فعلی در بازنگری سال 1368 گنجانده شده است.
لذا بنظر میرسد برای تبیین وظایف وزیر دادگستری خصوصا وزیر دادگستری که در اصل (160) قانون اساسی، مسوولیت کامل ارتباط بین قوه قضاییه و قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه را دارد، بایستی لایحه قانونی به مجلس محترم شورای اسلامی ارایه و تبیین بشود و این اختیار و وظیفه و مسوولیت وزیر دادگستری بایستی کاربردی شود. وقتیکه اینگونه شد من فکر می کنم که برای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، این دغدغه خاطر نباشد که وزیر دادگستری پاسخگو نیست، نمایندگان محترم از بخش قضایی کشور بی اطلاع هستند، پاسخگویی و اطلاع رسانی مطلوبی به آنها نمی شود، خصوصا نمایندگان محترم که ملجا و مراجعه مردم عزیز در حوزههای منتخب خودشان هستند. لذا ان شاالله در آتیه بشود به این، یک ساماندهی مناسب داد و شفاف سازی و پاسخگویی مطلوبی در این قضیه بشود. فکر می کنم ان شا الله نمایندگان عزیز در آینده، مواجه با این دغدغه خاطر نباشند، خصوصا در رابطه با مسایل، کیس ها، پروندههای ملی، پروندههای مهم که بایستی دقیقا اطلاع رسانی بموقع و اطلاع دقیق را نمایندگان محترم شورای اسلامی داشته باشند، من فکر می کنم با دادن این لایحه و تبیین کردن این وظایف و این اختیارات، این توهم و این نگرانی و این دغدغه ان شا الله در آتیه برطرف شود.
مطلبی را که باز خدمتتان بایستی عرض بکنم و بیشتر باید به آن پرداخته شود، بحث همان لوایحی است که امروز در مجلس محترم شورای اسلامی، جدیدا رسیده است. ان شا الله تصویب این لوایح میتواند، تاثیرگذاری زیادی در روند دادرسی داشته باشد و همینطور شفافیت، تسهیل، سرعت و دقت در رسیدگیها را درپی داشته باشد، خصوصا ...
رییس ـ آقای کریمی راد! وقت جناب عالی ظاهرا تمام است. حالا هرطور مصلحت می دانید.
کریمی راد ـ در رابطه با بحث زندان، امروز کشور در مساله زندان با مشکل جدی مواجه است، علی رغم همه دقت ها و اعمال مدیریتهایی که تا کنون شده است، ما مواجه با تراکم زندانی در زندان ها هستیم. بطور میانگین ما در حال حاضر قریب به (130) هزار زندانی در زندان های کشور داریم که این قابل قبول نیست. این تعداد زندانی پذیرفته نیست و تاثیرات نامطلوبی را داشته، لایحهای را که باز در برنامه پنجساله چهارم به آن تاکید شده که ارایه شود و (ارایه شده است) در بحث اصلاح مدیریت سازمان زندان ها و بطور کلی مستقر شدن قاضی اجرای مجازات و تسهیل و تسریع در این اعمال مجازاتها و خصوصا کاربردی کردن عفو و آزادی مشروط و بطور کلی در ادامه رسیدگیها، این لایحه پیش بینی کرده که اقدامات خوبی را آن قاضی اجرای مجازاتها داشته باشد و فکر می کنم که به امید خدا اگر فرصت این را پیدا کردم، بنده خدمت شما در تصویب این لایحه پیگیری کنم، تاثیر مطلوبی در کم کردن زندانی در زندان های کشور خواهد داشت.
ما در برنامه دولت محترم شاهد این هستیم که عدالت گستری بعنوان محور برنامه دولت است. این عدالت گستری در همه زوایا دیده شده است ان شا الله اجرای این برنامه ها، خودش به کم کردن پرونده ها در دادگستریها کمک میکند و از طرفی ما شاهد این هستیم که برنامه دولت نهم این را پیگیر است که بین اخلاق و حقوق یک تلفیق و همراهی ایجاد کند که ان شا الله ما از این به بعد هم بطور کلی شاهد کم تشکیل شدن پرونده در دادگستریها باشیم .
بنده خدمتتان عرض کنم باتوجه به اینکه در هر سه دورهای که بودم و با اطلاعاتی که از دستگاه قضایی کشور دارم و با برنامهای که خدمت شما ارایه دادم، فکر می کنم که با کمک نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، خصوصا وزیر دادگستری که بایستی بنحوی با هرسه قوه با مسوولیتی که دارد مرتبط و پیگیر باشد، بتوانیم یک برنامه خوبی را در چهار ساله ای که ان شا الله اگر شما نظر مساعد را داشتید در این بخش از نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم و به امید خدا بتوانیم در آتیه با یک پرونده قابل دفاعی در خدمت شما حضور پیدا کنیم. از این فرصتی که برای من قایل شدید و از طرفی بگویم که اولین نفری بودم که حتی موافق هم بنفع بنده صحبت نکردند، سعی کردم که ان شا الله فرصتی باشد که به امید خدا زودتر...
رییس ـ نمی خواهید چیزی از وقتتان به آقای رییس جمهور بدهید؟ فکر می کنم چند دقیقه ای به ما بدهکارید!
کریمی راد ـ خیلی ممنون. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ تشکر می کنم ، خیلی ممنون. بهرحال از وزیر پیشنهادی برای وزارت دادگستری هم عبور کردیم، بند بعدی دستور را اعلام بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جناب آقای مصطفی محمدنجار است.
رییس ـ اگر مخالفی هست دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا)ـ آقای رییس! ایشان هم مخالف ندارند.
رییس ـ ما از موافقان هم خواهش کردیم صحبت نکنند، (تعدادی از نمایندگان ـ احنست) منتها آقای طلایی نیک از جهت اینکه رییس کمیته دفاعی کمیسیون امنیت ملی هستند، درخواست کردند. (تعدادی از نمایندگان ـ ایشان هم صحبت نکنند) لازم می دانم از خانم آجورلو و آقایان محصل همدانی و مرحبا و رحمنی که بعنوان موافق وزیر دادگستری می خواستند صحبت کنند و صحبت نکردند، تشکرکنم. مذاکراتمان با آقای طلایی نیک به نتیجه نرسید، مختصر صحبت میکنند. آقای طلایی نیک بفرمایید.
رضا طلایی نیک ـ بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض خسته نباشید و آرزوی موفقیت برای همکاران گرامی و نمایندگان محترم، باتوجه به اینکه قرار است با سرعت پیش برویم، من مایل نبودم وقت همکاران گرفته شود فقط تاکید همکاران در کمیته دفاعی و ریاست محترم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی براین بود که به اختصار نظرات جمع بندی شده خدمت همکاران گرامی مطرح شود باتوجه به اهمیتی که همانند سایر وزارتخانه ها، مخصوصا دراین شرایط حساس ملی و فراملی در وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مطرح است.
عزیزان مستحضرند در دفاع از برادر رزمنده و جانباز، سردار مهندس نجار، باید به این چهار موضوع اشاره کرد. من البته تشکر می کنم از آقای رحمنی و آقای آوایی که محبت فرمودند و قرار شد صحبت خود را به من منتقل بفرمایند.
اولین نکته، دیپلماسی دفاعی است که وزارت دفاع بعنوان عضو شورای عالی امنیت ملی و یک عامل تعیین کننده و تاثیرگذار در پیشبرد سیاستهای امنیت ملی و دیپلماسی دفاعی، بسیار اثر خاصی دارد. در دیپلماسی دفاعی ما از دو زاویه میتوانیم توانمندی مدیریتی جناب آقای نجار و همچنین برنامه ایشان را مورد ارزیابی قرار دهیم. یکی از زاویه تجارب ایشان و دوم از زاویه برنامههایشان.
ایشان در سال 1361 در بخش دیپلماسی دفاعی مسوول بخش خاورمیانه بودند. بنابراین از (23) سال قبل خوشبختانه به مساله دیپلماسی دفاعی و تجربه در این بخش رو آورده اند و همچنین در انعقاد قراردادهای خارجی در بخشهای نظامی و دفاعی در ده ها قرارداد منعقد شده، نقش مستقیم داشتند و تجربیات خوبی را کسب کرده اند. باتوجه به ماموریتها و مسوولیتهایی که ایشان در بخش دیپلماسی دفاعی تا کنون داشتند، بویژه در تنظیم مناسبات دفاعی با کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی، تبحر خاصی دارند که بسیار میتواند در این شرایط حساسی که ما قرار
گرفته ایم،حضورشان در وزارت دفاع مثبت باشد. ایشان برنامهای را ارایه داده اند که بجای دیپلماسی دوجانبه، ما به دیپلماسی دفاعی چند جانبه رو بیاوریم که بتوانیم از همه ظرفیتهای جهان اسلامی و ظرفیتهای دفاعی منطقه برای بازدارندگی از تهدیدهای منطقهای و ملی بتوانیم بهره بگیریم که خودشان بیشتر توضیح خواهند داد.
ایشان در صادرات کالا و خدمات تکنولوژی دفاعی، نزدیک به (10) سال است فعالیت کرده اند و لذا باتوجه به تاثیرگذاری صادرات کالا و تکنولوژی دفاعی در دیپلماسی دفاعی، یک عامل بسیار تعیین کننده در تحکیم مناسبات دفاعی ما با کشورهای دیگر خواهدبود.
عزیزان میدانند، ما تا سال گذشته، سالیانه (130) میلیون دلار صادرات کالا و خدمات دفاعی داشتیم، در حال حاضر به بیش از (500) میلیون دلار ظرفیت رسیدیم برای صادرات کالا و خدمات تکنولوژی دفاعی که متاسفانه علی رغم تلاش های زیادی که صورت گرفته و ظرفیت خوبی که در دوران وزارت امیردریابان شمخانی، برای صادرات کالا و خدمات دفاعی، فراهم شده، در بخشهای تجاری متاسفانه از این ظرفیت خوب استفاده نشده، ایشان با تجربیاتی که دارند میتوانند این ظرفیت را کامل کنند.
در رابطه با وابسته های نظامی که ما انتظار داریم نقش فعالتری در سفارتخانههای ما ایفا کنند و در کنوانسیونهای خلع سلاح که میتواند وزارت دفاع در کنار وزارت خارجه نقش ایفا کند، برنامه شفاف و مدونی را سردار مهندس نجار تدوین کرده اند.
اما در بخش هماهنگی دفاعی، یکی از مسوولیتهای وزارت دفاع در کنار دیپلماسی دفاعی، تنظیم و هماهنگی روابط و تعامل بین دولت و نیروهای مسلح از یکسو و بین دولت و همچنین مجلس در بخش دفاعی از سوی دیگر است. در مورد دولت و نیروهای مسلح، بحمدالله تعداد قابل توجهی از وزرای پیشنهادی آقای رییس جمهور، از نزدیک سردار نجار را می شناسند و با هم همکاری داشتند و دیدگاه های همگرایانه ای دارند، لذا این کمک بسیار خوبی خواهد بود برای تعامل دولت و نیروهای مسلح و همچنین چون آقای سردارنجار از درون وزارت دفاع انتخاب شده اند، ما در کمیته دفاعی وقتی با فرماندهان مختلف نظامی مشورت کردیم، تاکید داشتند چون حساسیتی بین عزیزان ارتش و عزیزان سپاه هست، اگر وزیر دفاع از درون وزارتخانه انتخاب شود، این حساسیت ها نخواهدبود که خوشبختانه آقای رییس جمهور یکی از انتخاب های خوبشان این بود که وزیر دفاع را از داخل وزارت دفاع انتخاب کردند و همچنین در گذشته هم اگر ملاحظه بفرمایید غیر از زمانیکه وزارت سپاه و دفاع جدا بود در بقیه دورهها همیشه وزیر دفاع یا غیرنظامی انتخاب شده یا یک کسی که در هر دو سازمان کار کرده بوده مثل همین شمخانی که هم در ارتش کار کرده بود و هم در سپاه و ایشان چون در وزارت بودند مقبولیت بیشتری برای مدیریت در این وزارتخانه دارند.
در مورد تعامل بین مجلس و نیروهای مسلح هم، کمیته دفاعی علی رغم اینکه ابهاماتی در ابتدا مطرح بود، خوشبختانه با جلسات مفصلی که داشتیم، از وزارت سردار نجار حمایت کردند و اینکه من مزاحم شما شدم بیشتر از این زاویه بود که پیام همکارانم را در کمیته دفاعی و همینطور ریاست محترم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را بیشتر به محضر شما منعکس کنم و همچنین با برنامههایی که ایشان ارایه دادند، خوشبختانه ما یک انطباق بسیار خوب و کاربردی بین برنامههای سردار نجار با قانون برنامههای چهارم توسعه که مصوب مجلس محترم هست و قطعا شاخصی که ما باید انتظار داشته باشیم، وزارت دفاع را برآن اساس نظارت و ارزیابی کنیم، قانون برنامه چهارم توسعه است. چون دولت برادرمان دکتر احمدی نژاد، همزمان با قانون برنامه چهارم توسعه، مسوولیت دارد. لذا من اشاره می کنم آنچه که در قانون برنامه چهارم توسعه آمده، (3) ماده مستقیم به وزارت دفاع مربوط میشود و (5) ماده هم تنفیذ شده از قانون برنامه سوم توسعه است.
من فقط گذرا و خیلی تیتروار عرض می کنم، از ماده (121) قانون برنامه چهارم توسعه که (11) بند دارد، (8) بند آن مستقیما به مسوولیت وزارت دفاع برمی گردد و (3) بند دیگر هم بین وزارت دفاع و سایر نیروهای مسلح درواقع مسوولیت مشترک است. در بندهای ماده (121) که مصوب مجلس است اولین بند، مدرن سازی و هوشمندسازی تجهیزات، ارتقای منابع انسانی و سیستمهای فرماندهی است. بنده می خواهم خیلی سلیس عرض کنم نسبت توانمندی مدیریتی و برنامه سردار نجار با این بند از تکلیف قانون برنامه چهارم توسعه این است، ایشان فوق لیسانس مدیریت استراتژیکی دارند یعنی تخصص ایشان کاملا در راستای تکلیف قانون برنامه چهارم و برنامه دولت است. ایشان (27) سال، سابقه نظامی و سابقه مدیریتی در نیروهای مسلح و در وزارت دفاع داشتند و (14) سال پیش به درجه سرداری مفتخر شدند که این ها تجربیات مدیریتی ارزشمندی است. علاوه برآن توسط فوق لیسانس مدیریت استراتژیک برای تحقق این برنامه و ایشان در عملیات های گوناگون از اواخر سال 1357 از بدو پیروزی انقلاب اسلامی شرکت داشتند و بصورت پله ای و در واقع با یک سیر طبیعی مدارج موفقیت خود را طی کرده اند. از هیچگونه حمایت ویژهای هم برخوردار نبودند و با توان و شایستگی و استعداد و لیاقت خود توانستند به این مدارج عالی نایل شوند.
ایشان برنامهای دارند برای مهندسی مجدد ساختارها و فرآیندهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که میتواند تکمیل کننده رویکرد بهره وری و بهینه سازی دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح باشد.
یکی دیگر از تکالیف برنامه چهارم که انتظار است دولت اجرا کند...
رییس ـ آقای طلایی نیک! نزدیک (10) دقیقه صحبت کردید، حالا باتوجه به علاقه ای که مجلس دارند که زودتر تمام شود شما حدود (10) دقیقه صحبت بفرمایید.
طلایی نیک ـ چشم! در صنایع دفاعی ایشان (20) سال تجربه مسوولیتی و مدیریتی داشته اند. در ابتکار و خلاقیت و ابداع بسیاری از جنگ افزارها و مهمات پیشرفته ای که ما بدست آورده ایم ایشان نقش مستقیم و کلیدی داشتند و رییس محترم کمیسیون صنایع و معادن که آقای مهندس سیدهاشمی قرار بود اینجا صحبت کنند، ایشان هم قصد حمایت و دفاع از ایشان را داشتند، نامشان را ثبت کرده بودند. علاوه بر بخش دفاعی و تکنولوژی نظامی، ایشان ظرفیتهای خالی صنایع دفاعی را در سالهای اخیر جهت داده اند که در دوران صلح برای محصولات غیرنظامی استفاده شود، برای بسیج سازندگی که از تکالیف قانون برنامه چهارم است، برای تهیه طرح جامع استقرار نیروهای مسلح، جابجایی پادگان ها از شهرهای بزرگ، برای پاکسازی میادین مین که الان مشکلات جدی برای مرزنشینان ما ایجاد کرده، آمایش دفاعی و برای ساماندهی مسایل اختلافی بین نیروهای مسلح و دستگاههای دولتی و مردم در ارتباط با زمین ها، پادگان ها و املاکی که هست و برای جغرافیای دفاعی و همچنین برای نوسازی و بازسازی صنایع دفاعی باتوجه به فرآیندهای صنعتی نوین و ارتقای منزلت و معیشت کارکنان نیروهای مسلح در بخش درمان، در بخش بیمه و بازنشستگی چون ایشان سابقه مسوولیت تعاون کل سپاه را هم در تجارب خود دارند، خوشبختانه برنامه و تجربه و توانایی خوبی دارند.
همچنین آخرین نکته ای که عرض کنم در زمینه پدافند غیرعامل که یکی از نیازهای حیاتی کشور است برای تضمین امنیت پدافندی تاسیسات حساس کشور و شریان های حیاتی کشور، خوشبختانه در برنامههایشان ما بررسی کردیم. من امیدوارم ان شا الله با رای قاطع و بالا با تاکیدی که همکاران ما در کمیته دفاعی و کمیسیون داشتند، بتوانیم وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را در همان جایگاه مقتدرانه خودش داشته باشیم. سـپاسـگزارم و عـذر می خواهـم از ایـن چنـد دقیقـه ای که وقـت همکاران گرامی را گرفتم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ خیلی ممنون، از کسان دیگری که بعنوان موافق می خواستند ثبت نام کنند، آقای مرحبا میخواهند صحبت کنند؟ از آقای مرحبا هم تشکر می کنیم که خواهش مجلس را پذیرفتند که چون مخالفی صحبت نکرده، ایشان هم صحبت نمی کنند. آقای سیدهاشمی رییس کمیسیون صنایع هم، صحبت نمی کنند.
می توانستند صحبت کنند، تشکر می کنم، آقای اسلامی نماینده ساوه هم می خواستند صحبت کنند. از همه تشکر می کنیم. ظاهرا میتوانیم از آقای محمدنجار دعوت کنیم که برای صحبت تشریف بیاورند. من از آقای ابوترابی هم دعوت می کنم برای اداره جلسه تشریف بیاورند. آقای محمدنجار بفرمایید.
(در این هنگام آقای سیدمحمدحسن ابوترابی فرد «نایب رییس» ریاست جلسه را بعهده گرفتند)
مصطفی محمدنجار (وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح) ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد»
با تشکر از هیات رییسه محترم مجلس و شما نمایندگان گرامی و ملت عزیز که شاهد مراسم باشکوه امروز هستند و با درود و صلوات خدمت محضر حضرت بقیه الله الاعظم امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و روح پرفتوح امام امت و مقام معظم رهبری، فرماندهی معظم کل قوا و روح شهدای بزرگوار وزارت دفاع، شهید نامجو، شهید فکوری و شهید چمران.
من تشکر می کنم از برادرانی که اعلام کرده بودند برای موافقت صحبت کنند که بیش از (20) نفر از دوستان بودند و مخالفتی هم نبود و با توضیحاتی که برادر عزیز، نماینده محترم آقای طلایی نیک داشتند، من سعی می کنم که مختصر خدمت شما عرایضی را داشته باشم.
در سال 68 قانون وزارت دفاع بعد از ادغام دو وزارت دفاع و سپاه درواقع در همین مجلس محترم نوشته شده که وظیفه وزارت دفاع درواقع پشتیبانی از نیروهای مسلح در تامین بودجه، تامین تجهیزات و تسهیلات موردنیاز، ارایه خدمات به خانوادههای نیروهای مسلح و ارایه خدمات حقوقی به کل نیروهای مسلح و خود وزارت دفاع در محاکم و مجامع بینالمللی و در دادگاهها و خدمات جغرافیایی، ساخت و تولید اقلام و وسایل موردنیاز نیروهای مسلح، نوسازی، بازسازی، تعمیرات وسایل مربوط به نیروهای مسلح و تجهیزات خارج از امکان و انجام خریدهای خارجی مربوط به نیروهای مسلح و خود وزارت دفاع و همچنین اطلاع از آخرین دستاوردهای حاصله در صنایع نظامی و شناخت سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته جهان، پشتیبانی فنی ـ آموزشی و تعمیراتی خدمات کامپیوتری نیروهای مسلح، اداره املاک و انجام امور در زمینه خدمات عمرانی و خدمات جغرافیایی و مواردی مربوط به تامین اجتماعی، مسکن، مصرف، مربوط به کارکنان نیروهای مسلح و خانوادههای آنها و حضور فعال در شورای عالی امنیت ملی است.
باتوجه به این وظایفی که در قانون وزارت دفاع آمده، در برنامهای که اینجانب تنظیم و به مجلس محترم ارایه کردم، بخشهای مختلف وزارت دفاع در آنجا دیده شده، آسیبشناسی شده و چالشهای مربوط به هر بخش جزیی از آنها را آنجا ما خدمت شما ذکر کردیم که باتوجه به آن چالشها و آسیبهایی که در مجموعه ها وجود دارد، برنامهای در بخشهای مختلف به وزارت دفاع ارایه شده که شامل (8) محور است که من مختصرا آن (8) محور را اینجا خدمت شما توضیح می دهم.
اطلاع دارید که تقریبا حدود (80) درصد از فعالیتها در وزارت دفاع مربوط به بخش صنعتی و تحقیقاتی است که خود این درواقع بخش مهمی از کار است. یکی از برنامههایی که لازم است اشاره شود، بحث مهندسی مجدد در وظایف، ساختار و فرآیندهای وزارت دفاع است.
درواقع بعد از ادغام دو وزارت سپاه و دفاع لازم بوده که یک اقداماتی در زمینه حذف واحدهای موازی با هدف همافزایی انجام شود، بخشی از آن انجام شده و بخشی هم تاکنون خیلی موفق نبوده که ان شاالله اینرا ما در برنامه آوردیم که یکمقداری کار شود.با هدف حذف ستادهای موازی، با دیدن واحدهای غیرمولد و واگذاری آنها به بخشهای غیر دفاع و تمرکز بر روی فعالیتهای اصلی دربخش دفاع و ماموریتهای کلیدی که نیروهای مسلح نیاز دارند.
بحث برون سپاری موضوع بسیار مهمی است که استحضار دارید در بخش دفاع نیاز به سرمایهگذاریهای زیادی داریم. باتوجه به کمبود منابع در این بخش ما بایستی از امکاناتی که در صنعت کشور و در بخشهای مختلف وجود دارد استفاده کنیم. باتوجه به سیاست همگرایی دولت جناب آقای دکتر احمدی نژاد این امکان خیلی خوب در دولت فراهم است که با اعضای محترم دولت ما این هماهنگی را بکنیم که در بخش دفاع بتوانیم در آن زمینههایی که سرمایه گذاری نیاز است، از بخش صنعتی و تحقیقاتی کشور استفاده کنیم و حسن آن درواقع این است که اولا از سرمایه گذاری اضافی جلوگیری میکند و در این بخش صرفه جویی خواهیم داشت، بخاطر کمبود منابع و از طرفی بهره وری را در کشور بالا میبرد، ایجاد اشتغال خواهد کرد و همچنین قیمت تمام شده محصولات ما کاهش پیدا میکند. تولید بدون کارخانه، این یک موضوع مهمی است که در رقابت پذیری صنعت اثر دارد و باتوجه به اینکه لازم است که ما در بازارهای جهانی در امر صادرات و حتی فروش به نیروهای مسلح با قیمتهای رقابتی فعالانه شرکت کنیم، این اصل به ما کمک خواهد کرد.
ازطرفی حسن اینکار این است که ما امکانات صنعتی کشور را شناسایی می کنیم، برنامهای که تنظیم شده و مقداری از آن دربخشی که بنده خودم فعالیت می کردم تدوین شده، این است که اطلاعات صنعتی کشور را بصورت نرم افزاری مستند کنیم و در مواقع بحران و اضطرار بتوانیم امر بسیج صنعتی را درکشور بدون سرمایه گذاری انجام بدهیم.
بحث دیگری که الان برای وزارت دفاع خیلی مهم است، مشارکت در بخشهای انرژی، حمل و نقل، خدمات و ارتباطات با ایجاد بسترهای مناسب است. پروژههای I.C.T ، ساخت تجهیزات نفتی، نیروگاهی، خودروهای سنگین، شناورها و ساخت هواپیما و قطعات غیرنظامی. این ها مواردی است همانطورکه می دانید در زمان صلح ظرفیت ها بلااستفاده در مجموعههای صنعتی وزارت دفاع زیاد است. الان بخشی از قسمتهای کاری ما بهره وری پایینی دارد که برای ایجاد منابع و نیاز به سرمایه گذاری بایستی آن قسمت ها را فعال و بهره ور کنیم که برای این ها برنامههایی در کار دیده شده که ان شاالله باز باتوجه به هماهنگی در دولت بنا بر این است که پروژه ها را ما در سرچشمه مطرح کنیم و الان کارهایی که ما انجام می دهیم دست چندم است. این مشکلاتی را برای ما ایجاد کرده. باتوجه به اینکه نیروهای ما در بازار مراجعه میکنند و بطور غیرمستقیم میخواهند کار را جذب کنند، این باعث میشود که هم نیروها را از دست بدهیم و هم اینکه سود چندانی ندارد، چون جزیی از کارها به ما واگذار میشود. ولی اگر مدیریت پروژههای کلان بصورت هماهنگ در دولت اینکار انجام شود، با اتخاذ تدابیر و با اصل رقابت پذیری و شرکت در مناقصه، منتها راهکار از آن بالا دیده شود، این تاثیر مهمی در انجام کار و سودآوری دارد. باتوجه به تدابیری که مقام معظم رهبری، فرماندهی کل قوا هم فرمودند، ما از این بخش میتوانیم برای سرمایه گذاری در بخش نظامی استفاده کنیم.
محور بعدی بحث بودجه است. استحضار دارید درسال های اخیر بودجه بخش دفاع متناسب با رشد بودجه سایر بخش ها رشد نکرده، بلکه کاهش هم پیدا کرده که این مشکلاتی را در بخش خدمات به خانوادههای نیروهای مسلح و سرمایه گذاری و سایر بخش ها ایجاد کرده که این محور را ما آوردیم با تخصیص بودجه از منابع عمومی که بتوانیم ان شاالله سطح مناسب را برای دفاع تخصیص بدهیم. البته برای منبع این فکر شده، یکی از محل کاهش هزینه که من عرض کردم با مهندسی مجدد در فرآیند و ساختار وزارت دفاع و حذف ستادهای موازی و جدا کردن صنایع و مجموعههای غیرمولد و واگذاری آنها به خارج از بخش دفاع، ما کاهش هزینه خواهیم داشت و این کم هم نخواهد بود. یک مجموعه را یکسال اجرا کردیم، حدود (15) درصد کاهش هزینه داشتیم. باتوجه به Turnower که در مجموعه دفاع وجود دارد، این رقم، رقم کمی نخواهد بود، خود این یکی از منابعی است که میتواند مشکل بودجه را حل کند.
مورد دیگر بالابردن بهره وری در بخش دفاع و گرفتن کارهایی که در صنایع کشور است و مطلب بعدی صادرات است. با بالا بردن صادرات که برادر عزیزم توضیح دادند، الان تقریبا در سطح (500) میلیون دلار ظرفیت وجود دارد که بایستی سازوکار اینرا دید، با توسعه مراکز صادراتی، با بالا بردن استاندارد و ارتقا کیفیت و بهینه کردن سیستمهایی که در خارج از کشور، وابسته های دفاعی از طریق سفارتخانهها و وزارت خارجه، ما بتوانیم سطح صادرات را بالا ببریم. درواقع این (3) موضوع تولید منبعی است که بودجه دفاع را میتواند افزایش دهد.
محور بعدی برنامههایی است که در سازمانهای صنعتی و بخشهای تحقیقاتی است که کاهش در تنوع تولیدات غیر اصلی و تمرکز بر محصولات کلیدی که موردنیاز نیروهای مسلح است. بخاطر اینکه ما واقعا باید از هرز رفتن انرژی مدیران و تمرکز بر ماموریتهای اصلی وزارت دفاع جلوگیری کنیم. این موضوع خیلی مهمی است.
واگذاری بخشهای غیر مولد و غیرمفید با هدف افزایش بهره وری در سازمان ها و شرکت ها، ارتقا کیفیت و استانداردسازی محصولات بمنظور افزایش توان صادراتی و اقتصادی مجموعه ها. رشد و تقویت سیستمهای پدافند هوایی، موشک ها، توسعه فناوری در زمینه نانو، اطلاعات، موادنو، مهمات و پیشرفته و هوشمند، مواد ناریه، سیستمهای زرهی و هوشمندسازی توپخانه، شناورها، تجهیزات فرماندهی و کنترل پیشرفته، ساخت تجهیزات مربوط به جنگ نامتقارن و سرباز آینده و تجهیزات جنگ الکترونیک از اساسی ترین موارد قابل پیگیری در بخش صنعت و تحقیقات است.
مستندسازی تکنولوژی، فرآیندها، تجربیات، دستاوردهای مهم صنایع دفاعی بصورت نرم افزاری و حفظ آنها در نقاط امن، این ها موارد بسیار مهمی است که در برنامه دیده شده. همکاری با مراکز علمی و دانشگاهی و جذب نخبگان با محوریت دورههای پژوهش محور.
محور بعدی که در برنامه دیده شده، بحث خلاقیت و نوآوری است. در راستای تحقق فرمایشات مقام معظم فرماندهی کل قوا مبنی بر استفاده از راههای میان بر. با استفاده از تفکر خلاق و حداقل زمان و سرمایه گذاری، روشهایی اتخاذ شود که بتوان در شرایط حساس بیشترین ضربه را بر دشمن وارد کرد. این یکی از محورهایی است که دیده شده که ما با استفاده از مجربین در نیروهای مسلح، مخصوصا جهادهای خودکفایی و نیروهای دانشگاهی و نخبگان و افرادی که صاحب فکر و تجربه در دفاع مقدس هستند و از بخش دفاع رفتند، با استفاده از این ها، با سازوکاری که دارد دیده میشود، ان شاالله این موضوع فعال شود.
بحث دیگر ایجاد وفاق و مودت بین نیروهای مسلح و وزارت دفاع و ستاد کل و بخشهای نظارتی در مجموعه که در راستای سیاست همگرایی و سیاست مهرورزی کمک خیلی زیادی خواهد کرد. تامین منابع مالی برای پروژههای ملی دربخش دفاع. استحضار دارید برای انجام پروژه ها مخصوصا صادرات و پروژههای ملی، منابع مالی یکی از موضوعات خیلی مهم است که اینرا بایستی کمک از سیستم بانکی کشور بگیریم.
موضوع دیگری که مهم است و نمایندگان حساس هستند، این چند روز از من سوال میکردند، آمایش دفاعی است. انتقال مراکز نظامی، کارخانجات دفاعی، پادگان ها و ستادهای غیرضرور که در محدوده اصلی شهرها قرار دارند، این باعث میشود خدمات شهری بالا برود. صنایع مزاحمی که ما در روی آنها بحث محیط زیست را داریم. مشارکت در طرح پدافند عامل غیر کشور و پاکسازی مناطق آلوده به مین. (5) استان ما الان آلوده به مین است، (17) سال از جنگ می گذرد، ما هنوز شهید داریم می دهیم، برنامه مرتبی تهیه شده، در یک زمان کوتاه با کمک سپاه و ارتش، امکاناتی را ما در سپاه و ارتش داریم که با یک زمانبندی خیلی خوب و کوتاه میتوانیم ان شاالله اینکار را انجام بدهیم که دوستان قول اینرا هم از من خواستند، من اینجا اعلام کنم که این قول را دارم می دهم. تسریع در اتمام طرحهای نیمه تمام عمرانی و تحقق طرح جامع استقرار نیروهای مسلح.
موضوع بعدی بحث زمینهاست. بیش از (2) هزار میلیارد تومان زمینهای مردم است که با نیروهای مسلح اختلاف دارند، اینرا ان شاالله در برنامههای اساسی گذاشتیم که در اولویت حل کنیم و راهکار آن را هم من عرض کنم، ما بخشی از همین زمین ها را میتوانیم آزاد کنیم که با اقدام وزارت دفاع و صحبت با نیروهای مسلح آن بخشی که آزاد میشود، به دست افراد داده میشود، بخشهایی را ما میتوانیم معوض بدهیم و بخشهایی را که اضافه داریم، میتوانیم بفروشیم، از محل آنها ان شاالله این مساله را حل کنیم.
محور بعدی دربخش خدمات و تامین اجتماعی است که حفظ روحیه و کرامت انسانی در نیروهای مسلح در موضوع خدمات، مصرف، مسکن، درمان، معیشت و تغییر نوع نگاه نسبت به منزلت نظامیان. یک سرباز در جمهوری اسلامی بایستی نسبت به کارش احساس غرور و افتخار کند. ارتقا سطح سلامت و خدمات بیمهای، ساماندهی و یکپارچه سازی خدمات بخش مصرف و حمایت در ساخت خانههای ارزانقیمت پیش از بازنشستگی نظامیان و ساماندهی سازمان اتکا.
محور بعدی بحث صادرات و تعاملات دفاعی است که اشاره شد، من مختصر عرض کنم. برنامهای که ما داریم این است که وابسته های دفاعی در امر صادرات و جذب تکنولوژی پیشرفته از کشورها فعال شوند و مناسبات دفاعی را با کشورهای همسایه، مسلمان و دوست و بی طرف صاحب تکنولوژی گسترش بدهیم. با کشورهای اسلامی از مناسبات و مشترکات فرهنگی خیلی خوب میشود استفاده کرد.
بحث بعدی حضور فعال در شورای امنیت ملی و کمیتههای مربوطه و آخرین محور برنامهای است که در بخشهای اداری و تشکیلاتی است که توسعه آموزش، ایجاد نظام شایسته سالاری، دانایی و کنترل دقیق بر قراردادها و معاملات و بهسازی سیستم مدیریت با شناسایی و نصب مدیران لایق و متعهد و استیفای حقوق نیروهای مسلح و دولت در بخش دفاع در دادگاهها و مراجع بینالمللی. اطلاع دارید ما الان مبالغ زیادی، میلیون ها دلار و میلیارها دلار مطالبات بینالمللی داریم که این ها را ان شاالله بایستی با پیگیری دنبال کنیم که به بخش دفاع برگردد، خود این تولید منبع خواهد کرد.
آخرین مطلب درخواست من از مجلس محترم و شما نمایندگان عزیز است، مشارکت فعال درجریان قانونگذاری در کشور، حل مشکلات و تامین نیازمندیهای قوانین و مقررات نیروهای مسلح است که این ها را مجلس محترم هم باید کمک کند. من درپایان تشکر می کنم از حسن اعتماد ریاست محترم جمهور و درخواستم این است که اگر شما تشخیص دادید بنده صلاحیت اینکار را دارم، این امانت را به بنده بسپارید، ان شاالله ما هم با تمام توان، سعی می کنیم این بار را به منزل مقصود برسانیم. البته من خودم با خدای خودم عهد کردم که خدایا اگر خیر دنیا و آخرت بنده در اینکار است اینکار بشود، اگر هم نیست که خودت یک ترتیبی بده که نشود و اگر فرد دیگری هم در این تصدی قرار بگیرد، بنده در خدمت او هستم و بعنوان یک سرباز خدمت خواهم کرد. والسلام علیکم و رحمه الله (تعدادی از نمایندگان ـ احسنت)
نایب رییس ـ خیلی متشکر از جناب آقای نجار. دستور بعد را اعلام بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ دستور بعدی بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت راه و ترابری، جناب آقای محمد رحمتی است.
نایب رییس ـ مخالف ثبت نام کرده؟
منشی (محبی نیا) ـ جناب آقای کامران بعنوان مخالف ثبت نام کرده اند.
نایب رییس ـ یکمقدار از وقت خود را به موافق بدهید، بفرمایید.
حسن کامران دستجردی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
البته ما اصفهانی هستیم و آقای رحمتی هم یزدی است، ولی خوب چاره ای نبود. ما حضورا هم با ایشان صحبت کردیم، گفتیم در یک کاغذی هم بنویسند این چیزهایی که می گوییم اجرا شود، نشد. منتها شاید بعد از پاسخ به بنده ما هم راضی شدیم، ولی درعین حال حرفهایی که قبلا با هم داشتیم، خدمت شما اینجا می گویم.
ما یکبار در کمیسیون عمران از آقای رحمتی سوالی کردیم که ما اصولا در فرودگاه بیشتر وقت ها از یک راهی می رویم که همیشه راهمان بدهند و آنجا این پروازهایی که همیشه تاخیر دارد، مردم غر و غر میکنند و شما می خواهید چکار کنید؟ نامهای را هم که ما نوشتیم 1383/12/17 است. در آن جلسه فرمودند من تازه آمدم، گفتم بسیار خوب و بعد هم شما یک گزارشی به این کمیسیون بدهید ببینیم چه شد، این گزارش هم اصلا بدست ما نرسید. بعد همچنان این پروازها ادامه پیدا کرد. این خود دیگر زیره به کرمان بردن است. شما در فرودگاه می روید معلوم است. حالا ممکن است بگویند که قطعه نیست یا ممکن است که بگویند ما تحریم هستیم، ولی مردم را تا آخر شب نگه میدارند بعد میگویند بروید به امید خدا و مردم هم واقعا از اینکار ناراضی هستند. این است که آقای رحمتی در اینجا بفرمایند برای رفع ناراحتی مردم چکار میخواهند بکنند؟
از طرفی «هسا» در اصفهان «ایران ـ140» را تولید کرد. خوب، مگر ما به تولید داخلی اعتقاد نداریم، (3) عدد آن را هم که تولید کردیم. ممکن است بگویید آقای کامران این ها کوچک هستند، خیلی خوب، شهرکرد مگر فرودگاه ندارد، یاسوج مگر ندارد؟ (یکی از نمایندگان ـ دارد) ... دارد، ولی درعین حال شهرکردی از اصفهان میآید میرود، آباده ای هم از اصفهان میآید میرود. خیلی خوب، همین ها را بخرید و برای این شهرها ببرید، چند تمام میشود؟ (9) میلیون دلار. آقای رحمتی دست دوم را چقدر می خرد؟ (17) میلیون دلار. خوب، این پول بیتالمال است. ما وقتی که (آقای یوسفیان ملا ببخشید! اینجا ناظم دارد) و این (17) میلیون دلار به زبان ساده است. بنده گاهی در یک روستا می روم برای حمام آن که کمک کنیم، می مانیم. خوب، (9) میلیون دلار این هواپیما داخلی را «هسا» میفروشد، (17) میلیون دلار دست دوم را می خرید، همین دفعه همین هایی را که ساخت فرانسه است خریدید، این ها هم همین هواپیماهای کوچک است. پس شما از آنطرف که می گویید ما قطعه نداریم، تحریم هستیم، در تولید داخلی هم که این بلا را به سرش می آورید، دست دوم هم که شما می خرید، دست دوم شما هم که به این شکل است. بالاخره وزیر محترم که ما این چند ماه با هم زندگی کردیم و حشر و نشر داشتیم، بفرمایند اولا سیاستشان راجع به «ایران ـ140» چیست؟ راجع به این خریدهای دست دوم چیست؟
در خریدها هم ما نظارت نداریم. حالا قبلا در خریدها که اشکال ایجاد شد، یکی، دو تا هم زندان رفتند. باز همین خریدهای اخیر را هم ما نظارت نداریم. بالاخره اگر نظارتی وجود دارد، واقعا برای مردم گزارش شود.
درمجموع سوالی که بنده در 1383/12/17 کردم و در کمیسیون ضبط و ثبت شده بی پاسخ ماند و من خواستم اینجا درحضور استاد عزیز جناب آقای احمدی نژاد هم مطرح شود که وزیر وقتی می گوید، چون من آدم سمجی هستم، بعد این نوارها را پیاده می کنم، بعضی ها ول میکنند، ما اهل ول کردن نیستیم، حداقل وزیر وقتی اینجا یک حرفهایی زد، من بعد بتوانم اینجا دنبال کنم.
مورد دوم که من خواستم خدمت شما بگویم راجع به N.G.O هاست. ما از آنطرف می گوییم که آقا! کار را به ملت واگذار کنید، همین راه، پدر انجمنهای صنفی را درآورد. (5) هزار و (200) اتوبوسی که خریداری شده، (2) هزار دستگاه آن را داده اند به کسانیکه اتوبوسشان فرسوده است. میماند چقدر؟ (3200) دستگاه میماند. از این (3200) دستگاه در انجمن صنفی می گوید ما که چلاق نیستیم، اگر قرار است بهره آن (21) درصد باشد، خوب خودمان می رویم و با کارخانه وارد مذاکرات می شویم. از طرفی شهاب خودرو که حدود (150) دستگاه به این ها دادید، گیربکس و موتور آن با هم هماهنگ نیست، رفته در دره. بارها آمدند به همین وزارت راه، به وزارت صنایع التماس کردند بالاخره این چه صیغه ای است که شما که متولی ما هستید دست از سر ما بر نمی دارید، بگذارید ما خودمان آزاد باشیم.
بنده خودم رییس یک انجمن علمی هستم، وزارت علوم میآید در کار ما دخالت کند؟ ابدا! اصلا بحث N.G.O ها و انجمنهای صنفی برای همین است که خود مردم کار را به مردم واگذار کنند. وزارت راه آمده خودش اتوبوس گرفته، بعضی را هم به آدم هایی داده که اتوبوسشان فرسوده بوده، این کاری درست با (4) درصد، اما مابقی را آمده با (21) درصد داده، صنف هم ناراحت است. مگر ما مگر مجبوریم مردم را ناراحت کنیم؟ آقای رحمتی یادشان است که اینرا جواب هم ندادند، باز این مربوط به سال 83 است، بنده به ایشان تذکر دادم، در صحن هم خواندید؟ که یک بابایی هم هست، مدیر شماست، در کنار همین انجمنهای صنفی مردم را اذیت میکند، مثل اینکه این بابا اصلا می خواهد نارضایتی درست کند. یعنی بعضی ها در این گوشه کشور مثل اینکه کارشان همین است و بعد هم برای یک مدیر خیلی زشت است که برود بنشیند بگوید آقا! به این رای بدهید، به او ندهید، این صنف شما شود. بعد هم خط و نشان بکشد، بگوید چون نمازخانه شما نیم مترش کم است، سالنتان یک سانت آن کم است، بعد هم بگوید آقا کارت شما را تمدید نمی کنم. آنوقت بعضی از آنها هم شهر به شهر میروند. مثلا همین را که من مثال می زنم، یک زمانی مشهد بوده، مدعی آن میشوند، میآید شهر دیگر.
خوب، ما چرا نمی آییم تدبیری بیندیشیم که مردم ناراحت نشوند؟ بالاخره همین مردم ما را سرکار آوردند. اصلا علت وجودی ما مردم است. اگر جناب آقای رحمتی! شما و زیرمجموعه شما یک مدیر پایین هم حرف شما را گوش نکند که باید عزا گرفت. یعنی اگر من در وزارتخانه ام نتوانم گوش یک متخلف را بگیرم و با او برخورد کنم و توجیه کنم که امر معاون مربوطه است. مردم که این ها را نمی پرسند. بنده وقتی در یکجا می روم، میگویند آقای کامران فلانی خرابکاری کرده، می گویم من وکیلم. می گوید وکیل باش، این بنام حکومت است یعنی خرابکاری یک مدیر را هم از من می خواهد.
پس بحث دوم من واگذاری کار به انجمنهاست که متاسفانه این چند ماه که جناب آقای رحمتی بودند اینکار را نکردند. من در موافقتم عرض کردم به همه وزرا، (آنهاییکه جدید هستند) رای می دهم. گفتم قصاص قبل از جنایت نکنید، ولی با آقای رحمتی من این چند ماه زندگی کردم ما هم با کسی تعارف نداریم. مگر اینکه اینجا توضیح بدهند که ذهن من اصلاح شود. ولی این مکتوباتی هم که بنده دارم، خوب بود که همکاران عزیز بدانید، همین تذکر خشک و خالی پشت بلندگو را هم ایشان نداده که بگوید آقای کامران راست می گویی یا راست نمی گویی یا همان سوالی که ما کردیم؟
مورد بعدی که من خواستم اشاره کنم، بیمه راننده هاست. (یکی از نمایندگان ـ وقتشان تمام شده)، (نایب رییس ـ خیر، دو، سه دقیقه دیگر وقت دارند) حاج آقا! گاهی وقت ها سربه سر ما می گذارند که حضور قلبمان را بهم بریزند، اینهم فایده ای ندارد. ما حضور قلبمان همیشه صد است، می دانید! مورد بعد بیمه راننده هاست. این راننده های مادر مرده ای که در بیابان میروند، در شهر میروند، بعد هم جنازه آنها گاهی کنار جاده ها میماند. ما بارها، هم در حکومت قبلی، هم بعدی که جناب آقای رحمتی بودند اینرا دنبال بودیم که این (27) درصدی که این راننده میدهد، هم سهم خودش و هم سهم کارفرماست شما از آن (3) درصدی که از برنامه کم می کنید به آنها بدهید.
لذا آن (3) درصد را آقای رحمتی که عزیز دل بنده هم هست توضیح بفرمایند، (ضمنا ما با آقای رحمتی رفیق هستیم، به خانواده ایشان هم بنده احترام دارم، با بعضی بستگان ایشان هم ما رفیـق هستیم. اما در اینکارها من رفاقت را قاطی نمی کنم، خواستـم تـوضیح بـدهنـد) کـه واقـعا ایـن (3) درصـد را چـطور میخواهند برای این رانندگان تامین کنند؟
مورد بعد، ما در برنامه چهارم، یعنی برنامهای که پنجساله است (شما و ما) گفتیم (60) هزار میلیارد تومان این وزارتخانه بیاید و درآمدش باشد. هرسال هم در بودجه... (نایب رییس ـ آقای دکتر کامران ببخشید! اگر از تمام وقتتان هم استفاده نکنید خوب است که یکمقدار سریعتر پیش برویم) من برای شما متاسف هستم که حرف آقای قربانی را گوش می کنید. چون ما هر وقت حرف می زنیم آقای قربانی میآید یا بالای سر آقای حداد می ایستد یا شما. من از تمام وقتم هم استفاده می کنم، تا وقتی که حرف دارم. شما که اخلاق من دستتان است، اصلا چرا می گویید. (نایب رییس ـ در خدمت شما هستیم) حاج آقا! مثل اینکه حرفهای من را هم شما گوش نمی کنید، او نمی گذارد گوش کنید.
مورد بعد این (60) هزار میلیارد تومانی که در برنامه چهارم مقرر شده که این وزارتخانه تحویل بدهد. سالی (1500) میلیارد تومان در بودجه آمده، جناب آقای رحمتی اینجا توضیح بدهند که چه برنامهای برای کسری این (60) هزار میلیارد تومان دارند؟ بالاخره ایشان چهار سال وزیر است، چه بسا من بعضی از حرفهایشان را ... من اصلا به ایشان رای دادم، اصلا بحث رای نداریم. من می خواهم این بحث هایی که ما بعضی از آنها را قبلا داشتیم و جواب نگرفتیم اینجا ضبط و ثبت بشود که بعد من آن را پیگیری بکنم. ایشان چه برنامهای دارند؟ ضمنا «هما» که سالی حدود (90) میلیارد تومان از ما میگیرد، ضررده است، شما چه برنامهای دارید که این سودآور بشود؟ «ماهان» از صفر شروع کرده، سودآور شده حالا از هر کسی که می خواهد باشد. ما خروجی آنرا میبینیم، یعنی شما هم در برنامه چهارم، هم در برنامه بودجه سالانه که «هما» استفاده میکند چه برنامهای دارید که درواقع درآمدزا باشد؟ (نایب رییس ـ ظاهرا یکدقیقه از وقتتان باقیست) همیشه من در سمینارها که خودم مقاله داشتم گفتم وزارت راه محور دریاست و هماهنگی کند بین کشتیرانی جمهوری اسلامی، بین فلات قاره، بین دریایی ارتش، سپاه، مادر حساب باشد. در دریا اینطور نیست یعنی ما در دریا امروز سبک سازی نداریم. لذا بارهایمان در بندرعباس به دبی یا به پاکستان میرود. چرا حداقل کار را ما نکردیم که این سبک سازی باشد؟ یا اگر برنامهای در سبک سازی در بنادرتان دارید اینجا توضیح بدهید که چرا در دنیا امروز حتی بنادر مادر دارند، ما در دریا امکانات فراوانی داریم، این سیاست بحری و دریایی که داریم آنهم با دید بری و خشکی و آنهم بخشی حتی در این آهنگی وجود ندارد؟
در بحث ریل هم ما کار جدید نکردیم، آنهم که افتتاح شد مربوط به قبلی ها بوده (نایب رییس ـ وقت شما تمام است) تمام کردم! در بحث راه روستایی هم ما مایه نگذاشتیم، نه در ستاد، نه در صف. البته مباحث دیگر من ماند حتی در بحث نگهداری که بسیار مهم است. حداقل من همان مباحثی که اینجا عرض کردم جناب آقای رحمتی توضیح بفرمایند که ان شاالله سندی برای پیگیریهای بعدی بماند.
من در پایان هم تشکر می کنم از جناب آقای دکتر احمدی نژاد به سبب اقدام بموقع و دردمندانه شان راجع به سبزیکاران و دست مریزاد می گویم که واقعا مردم ناراحت بودند.
نایب رییس ـ خیلی متشکر، موافق را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ موافق جناب آقای بلوکیان هستند که پنج دقیقه از وقتشان را به جناب آقای سلطانی داده اند، بفرمایید.
احمد بلوکیان ـ سلام علیکم جمیعا و رحمه الله
بسم الله الرحمن الرحیم
«فالله خیرا حافظا و هو ارحم الراحمین»
ضمن تشکر از جناب آقای دکتر احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی بلحاظ معرفی برادر عزیز و ارزشمند جناب آقای مهندس رحمتی بعنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت راه و ترابری بنده عرض می کنم براساس همانچه که مخالف محترم فرمودند باتوجه به تجربه و چند ماهی که با آقای مهندس رحمتی آشنا شدیم، ما حتی خیلی خوب و راحت میتوانیم در مورد مدیریت ایشان اظهارنظر کنیم. گرچه برنامههایی که وزرای محترم داده بودند هریک به اندازه کافی، گویا و سوابق آنها میتوانست ما را به سمت و شناخت بیشتر راهنمایی کند.
جناب آقای مهندس رحمتی قبلا از مجلس هفتم یکبار رای اعتماد گرفتند و دارای مدرک لیسانس مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف، فوق لیسانس مهندسی عمران سازه از دانشگاه تهران، حضور در جهاد دانشگاهی و ریاست این نهاد انقلابی و مقدس علمی و فرهنگی به مدت (8) سال، قایم مقام مدیر عامل و سپس مدیر عامل راه آهن جمهوری اسلامی به مدت (4) سال، معاون وزیر راه و ترابری در توسعه راه ها و درحال حاضر هم تقریبا نزدیک به (7) ماه است که ایشان مسوولیت وزارت راه و ترابری را بعهده دارند.
از ویژگیهای جناب آقای مهندس رحمتی خاکی بودن ایشان است. متعهد، متخصص و خاکی بودن همان چیزهایی که در ویژگی همه وزرای محترم معرفی شده از طرف ریاست محترم جمهوری اسلامی در دولت کریمه است. آقای مهندس رحمتی در همین مدتی که در مسوولیت وزارت راه و ترابری بودند از وزرایی بودند که برای اولین بار با قطار و با ماشین از جادههای بسیار پرخطر که تا حالا کمتر مسوولی از آنجا گذر کرده آمدند و از نزدیک هم این جاده ها را دیدند و این از ویژگیهای این وزیر ارزشمند است.
باتوجه به جایگاه و نقش مهم وزارت راه و ترابری در اقتصاد و توسعه همه جانبه کشور لازم است جهت انجام وظایف خطیر اداره امور این وزارتخانه به شخصی که دارای تخصص، تجربه و از توان لازم برخوردار باشد واگذار گردد که در این راستا جناب آقای مهندس رحمتی با تجارب کاری ارزنده در سطوح مختلف مدیریتی شایستگی و توان لازم را برای این مسوولیت مهم و بزرگ داراست. ماموریت وزارت راه و ترابری سازماندهی مدیریت بر حمل و نقل بار و مسافر است. این حمل و نقل بایستی هرچه ارزانتر، ایمن تر، مطلوبتر و سریعتر انجام شود.
متاسفانه تا قبل از وزارت آقای مهندس رحمتی برنامه جامعی برای حمل و نقل کشور تهیه نشده بود و آنچه در برنامه چهارم و قانون بودجه سالیانه آمده است فعالیتهای خوبی است که با اولویت گذاری انجام آنها ضرورت دارد. در کنار انجام فعالیتهای توسعهای لازم است برنامه حمل و نقل باتوجه به سیاستهای مندرج در سند چشم انداز بیست ساله تدوین گردد تا وجوه دولتی و خصوصی بصورت مناسبی معرفی شود که در بررسی و مطالعه برنامه ارایه شده از طرف جناب آقای مهندس رحمتی این ها دیده میشود و در آنجا آمده.
نظر به اینکه رشد اقتصادی کشور و افزایش جمعیت و همچنین تحولات منطقهای، توسعه حمل و نقل داخلی و ترانزیت را فراهم میسازد. لذا ضروری است زیربناها و وسایل نقلیه متناسبا در چهار وجه دریایی، جادهای، ریلی و هوایی توسعه یابد. دقت در انتخاب مدیران تحولگرا و در عین حال باتجربه و امین، انجام تغییرات لازم در تشکیلات وزارتخانه و شرکتهای تابعه در جهت حذف فعالیتهای تصدیگری و سپردن کارهای اجرایی به بخش غیردولتی و سیاست تمرکززدایی بایستی سرلوحه اقدامات این بخش قرار بگیرد که این ها از مطالب و مواردی است که آقای مهندس رحمتی در
برنامه شان دیده اند.
وزارت راه و ترابری با استفاده از اهرم های دراختیار نظیر طرح و لوایح مناسب، وضع مقررات، استفاده از منابع نقدی دولتی و سایر اعتبارات و تسهیلات و امکانات نظارتی خود میتواند در سازماندهی هرچه بهتر زیربناها و ناوگان، اقدام کرده و شاخصههای چهارگانه سرعت، ایمنی، ارزانی و راحتی را ارتقا بخشد. علاوه بر مطالب ذکر شده امور مهم دیگری که بایستی مورد توجه قرار گیرند و در برنامههای ایشان هم هست اولویت دادن به امر نگهداری زیربناها با رعایت اصل بکارگیری بخش خصوصی و نظارت بصورت غیرمتمرکز و سیاستگذاری و برنامه ریزی بطور متمرکز. افزایش بهره وری از طریق سازماندهی مناسب کارها در وزارتخانه و شرکتهای مادر تخصصی تابعه و بکارگیری نیروی انسانی متخصص و فناوریهای جدید برای ارتقا. لغو انحصارات و سپردن فرصت ها به مردم برای ایجاد رقابت سالم و دور شدن دولت از امر تصدیگری تا حد لازم. افزایش ایمنی خصوصا در حمل و نقل جادهای برای توقف رشد آمار تلفات و سپس تقلیل آن. این امر اگرچه همکاری دستگاههای دیگر را طلب مینماید ولی مدیریت و سازماندهی آن بایستی در وزارت راه و ترابری انجام شود که در این راستا قدم های مهمی برداشته شده و آثار آن نیز ظاهر گشته است.
در حمل و نقل زمینی جاده بعنوان زیربنا عقب مانده تر از ناوگان است ولی در حمل و نقل ریلی بواسطه کمبود ناوگان از (50) درصد ظرفیت خطوط استفاده نمی شود. در حمل و نقل هوایی و دریایی نیز عدم توازن بین زیربنا و ناوگان وجود دارد. مواظبت برای سودآور بودن سرمایه گذاری بخش غیردولتی در تامین ناوگان و همچنین کم کردن ریسک سرمایه گذاری در زیربناها همراه با تامین سود معقول برای سرمایه گذاران. اهتمام به تکمیل طرحهای مهم زیربنایی در دست انجام در کوتاهترین زمان ممکن با فراهم کردن منابع مختلف با استفاده از مکانیزم های مناسب اقتصادی.
تجهیز کریدورهای ترانزیتی بنحوی که ضمن آسان سازی ترانزیت رونق اقتصادی و پایداری امنیت ملی کشور نیز تامین گردد. (نایب رییس ـ جناب آقای بلوکیان اگر بخواهید پنج دقیقه از وقتتان را به دیگری مرحمت کنید کمتر از دو دقیقه وقت دارید) چشم! وزارت راه و ترابری با شناسایی و حذف نقاط حادثه خیز نقش مهمی در ارتقا ایمنی راه ها و کاهش تصادفات دارد. علاوه بر آن جهت ایمن کردن راههای کشور خوشبختانه با تشکیل شورای ایمنی راه ها در وزارت راه و ترابری که (12) وزارتخانه و سازمان دیگر در آن عضویت دارند و تدوین لایحه ارتقا ایمنی میتوان گفت ابعاد مختلف نحوه کاهش تصادفات در جادههای کشور روشن شده است و دستگاههای مرتبط هرکدام وظیفه خود را شناخته و سعی در ایجاد زمینه ها و امکانات لازم برای ایفای نقش موثری در این ارتباط را دارد.
من بلحاظ اینکه برادر بعدی هم بتوانند از مدت باقیمانده استفاده کنند (چند دقیقه آن مهم نیست) چند نکته را در همین مدتی که جناب آقای مهندس رحمتی که به وزارت راه و ترابری از طرف مجلس محترم انتخاب شدند را عرض می کنم.
در همین ششماه وزارت ایشان راه اندازی فرودگاه امام با حذف شرکت «تاو» و استفاده از توان داخلی. همان چیزی که مجلس محترم خیلی حساس بود، دنباله گیری کرد و بمحض اینکه آقای مهندس انتخاب شدند اینکار را به انجام رساندند.
شروع عملیات راه آهن اصفهان ـ شیراز با استفاده از توان تخصصی پیمانکاران ایرانی با برآورد (150) میلیارد ریال صرفه جویی در مقایسه با پیمانکار داوطلب چینی.
افتتاح راه آهن هزار کیلومتری بافق ـ مشهد.
استفاده از نیروهای ارزشی در پستهای حساس وزارت راه و ترابری.
همراهی و پاسخگو بودن به نمایندگان محترم مجلس هم از ویژگیهای جناب آقای مهندس رحمتی هست.
همچنین مقبولیت در مجموعه همکاران وزارت راه و ترابری.
ایجاد جو کار، تلاش، تشنج زدایی و استفاده از حداکثر توان همکاران برای پیشبرد اهداف وزارت راه و ترابری.
جا دارد از جناب آقای دکتر احمدی نژاد رییس جمهور محترم اسلامی تشکر کنم که از این برادر عزیز ارزشمند، متخصص، متعهد و خاکی واقعا استفاده شد و این چیزی بود که نمایندگان مجلس هم طالب آن بودند و ان شاالله امیدواریم در آینده در کابینه جناب آقای دکتر احمدی نژاد هم ایشان بتوانند بنحو احسن کارهایی که به عهده شان هست به انجام برسانند.
من با اجازه شما دو مطلب دیگر هم در رابطه با بحث وسایط نقلیه جادهای و سازماندهی آنها خدمتتان عرض کنم که خیلی اهمیت دارد. می دانید که ما بیشترین راه ها را درکشور در بخش زمینی داریم و مشکلاتی است که همیشه نمایندگان نگران این مشکلات بودند. پس از بررسی وضعیت زیربناهای جادهای لازم است به وضعیت ماشینهای سواری و همچنین اتوبوس، کامیون که عمده ترین وسایل حمل و نقل خصوصی و عمومی است نگاهی داشته باشیم. هرچند وسایل حمل و نقل عمومی در درون شهرها و جاده ها متفاوت است ولی ماشینهای سواری شخصی در هر دو محیط تردد میکنند. با ازدیاد روزافزون ماشینهای سواری یعنی هر سال حدود (800) هزار ماشین اضافه میشود و بهتر شدن وضعیت اقتصادی مردم و عدم کنترل تقاضا بواسطه ارزانی سوخت و عدم پرداخت حق استفاده از جاده ها، ترافیک جاده ها با شتاب زیادی افزایش مییابد بطوریکه هر سال حدود هزار کیلومتر از راه ها اشباع میشود. این امر در ایام تعطیلات آخر هفته و فصول خاص تعطیلی و یا برداشت محصولات کشاورزی محسوس تر است.
بهرحال سیستم حمل و نقل را میتوان به دو نوع خصوصی و عمومی تقسیم کرد. طبیعی است که مردم را نمی توان مجبور به استفاده از یک سیستم خاص نمود، بلکه مشوقهای اقتصادی و یا راحتی و یا ایمنی میتواند موثر در تصمیمات مردم در استفاده از یکی از دو نوع سیستم در حمل و نقل جادهای باشد.
خوشبختانه با نو شدن اتوبوس های مسافربری که سن متوسط آنها تقریبا (12) سال است و کافی بودن تعداد آنها محدودیتی برای استفاده از آن وجود ندارد ولی لازم است تا سیستم مکمل، ماشینهای اجارهای در نقاط مختلف کشور راه اندازی شود تا مردم مجبور نباشند برای آنکه از ماشین شخصی در مقصد استفاده نمایند در طول سفر نیز آن را همراه ببرند.
برای سازماندهی موثر ماشینهای اجارهای لازم است برخی مقررات وضع گردد و حمایت مالی نظیر تخصیص وجوه اداره شده به شرکتهای تاسیس شده بعمل آید تا این مکانیزم بتواند تا حدود زیادی از تردد ماشینهای سواری شخصی در جادههای کشور بکاهد. خوشبختانه اتوبوس های بین شهری در شرکتهای حمل و نقل مسافری سازماندهی شده اند. لذا از مشکلاتی که راننده مالک کامیون ها ایجاد میکنند بری هستند. ضرورت دارد کامیون ها نیز از حالت راننده خود مالکی بیرون آمده در شرکتهای بزرگ سازماندهی شوند. با اینکار کنترل کار رانندگان آنها آسان شده و مسایلی مانند بیمه رانندگان و ساعت کار آنها و تخلفات و تصادفات قابل (نایب رییس ـ ببخشید! شما پنج دقیقه ای که به آقای موسوی دادید الحمدلله تمام شده، پانزده دقیقه خودتان هم تمام شد) کنترل و پیگیری خواهد شد.
من این نکته را که برای رانندگان اهمیت دارد عرض کنم، برای سیستم حمل و نقل کالا در کشور چنین وضعیتی ضعف بزرگی محسوب میشود که علاوه بر ناامن بودن حمل کالا، باعث کاهش ایمنی جادههای کشور نیز میشود. ایجاد سیستمهای ردیابی کامیونهای G.P.S و کامل شدن پوشش شبکه موبایل روی جادههای کشور میتواند به سرعت حمل و نقل بیفزاید و از تردد بی مورد کامیونهای خالی جلوگیری نماید.
بنظر میرسد گران شدن قیمت کامیون و اتوبوس و ثابت ماندن کرایه مسافر و بار، اقتصاد حمل و نقل را دچار اشکال نماید.
نایب رییس ـ آقای بلوکیان! وقت شما تمام شده، اگر خواهش کنم... (بلوکیان ـ اگر اجازه بدهید...) آخر نمی شود. شما خودتان ببینید! الان از (15) دقیقه یکدقیقه هم گذشت...
بلوکیان ـ پس اجازه بدهید یک خط را... بطوریکه بسیاری از مالکین اتوبوس ها و کامیونهای جدید توانایی بازپرداخت اقساط وام خودرو را نداشته و با تخلف از پرداخت آن، حمل و نقل کالای قاچاق افزایش یافته است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
نایب رییس ـ خیلی متشکر، اجازه بدهید قبل از آنکه وزیر محترم تشریف بیاورند بنده خیرمقدمی خدمت جمعی از مسوولین محترم و اعضای شوراهای شهر شهرستانهای ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان و همچنین خدمت پدر بزرگوار چهار شهید جناب آقای حاج عباسعلی نژادفلاح دارنده مدال درجه یک ایثار داشته باشم.
مخالف بعد را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ حاج آقا! مخالف دیگری نیست.
نایب رییس ـ پـس مـوافـق هـم صحـبت نمی فرمایند. شما می خواهید موافق صحبت کنید، چون مخالف نیست، علیالقاعده... ببینید! هرچند ریاست محترم جلسه قبل از بنده با آنکه مخالف نبوده اجازه می دادند موافق صحبت کند، اما این با ظاهر آییننامه انطباق ندارد. (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) اما دوستان نظرشان این است که ما این قاعده را اعمال کنیم، اما چون تن ها خواهر گرامی هستند که میخواهند صحبت داشته باشند ما از ایشان استثنایا خواهش کنیم پنج دقیقه ای در خدمتشان باشیم. ان شاالله در جلسات بعد هم اگر مخالفی صحبت نکرد دیگر موافق محترم هم صحبت نمی فرمایند. خانم شریعتی بفرمایید.
عفت شریعتی کوهبنانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشاینده مهربان
قبل از اینکه عرایض خودم را در موافقت با برنامههای پیشنهادی جناب آقای رحمتی ارایه کنم به نکته ای اشاره کنم.
ریاست محترم مجلس، ریاست محترم جمهور، ملت ایران و نمایندگان شریف مستحضر باشندکه خواهران نماینده مجلس در روز یکشنبه تلاش وافر خودشان را انجام دادند برای اینکه ثبت نام کنند در پیشنهاد دادن برای برنامههای وزرای پیشنهادی، حالا چه بصورت موافق، چه بصورت مخالف، منتها بدلیل ازدحام بیش از حد در ساعت (6) صبح روز یکشنبه و اینکه ما ناچار شدیم و لازم دیدیم رعایت «تمشی علی الستحیا» را داشته باشیم. بهرحال واقعیت را قبول کردیم و توفیق خاصی را برای ارایه موافقت یا مخالفت پیدا نکردیم (نایب رییس ـ خارج از دستور صحبت نفرمایید، متشکر) و اما جناب حاج آقا ابوترابی! نوبت به اولیا که رسید آسمان تپید! مشکلی نیست، (نایب رییس ـ دیگر این به واسطه آن مقام رفیع اولیاست که شما از آنها هستید) بله، میگویند:
جانب دل ها نگاه دار که سلطان ملک نگیرد اگر سپاه ندارد
من در مورد شخصیت جناب آقای رحمتی بخواهم عرایضی خدمتتان داشته باشم بزرگواران فرمودند، به مطالب کوتاهی اشاره می کنم و عرایضی که برای (15) دقیقه آماده کرده بودم سعی می کنم در دقایق محدود به سمع بزرگواران و ملت شریف ایران برسانم.
یکی از مسایلی که بهرحال همیشه در گزینش مدیران دستگاههای اجرایی باید لحاظ شود حسن عملکردشان در مسوولیتهایی که در گذشته داشتند و همچنین داشتن تجربههای گرانقدری که بتواند این تجربه ها پشتوانه ای برای اعتلای برنامههایی که در وزارتخانه خودشان مدنظر هست. خوشبختانه جناب آقای رحمتی این اشرافیت و این جامعیت را دارند و در سال گذشته که ما به ایشان برای وزارت راه رای اعتماد دادیم، یک نگرانی اول داشتیم که این وزارتخانه ای که بهرحال با مخاطرات فراوانی دست بگریبان است، وزارتخانه ای که نابسامانی های بیش از حدی دارد چطور می خواهد ساماندهی بشود؟ خوشبختانه در ششماه گذشته جناب آقای رحمتی ثابت کردند که سکاندار بسیار ماهر و زبردستی در هدایت کردن کشتی مهم و سرنوشت ساز وزارت راه و ترابری به ساحل امنیت و اعتلا و پیشرفت هستند.
برادر عزیزم جناب آقای بلوکیان مطالبی را فرمودند اشاراتی را هم همکار ارجمندم جناب آقای کامران داشتند که فکر می کنم اشارهای به مساله تاخیر هواپیماست. من باتوجه به اینکه عرایضم را باید خیلی فشرده به سمع حاضران برسانم عرض می کنم، بهرحال مشکلاتی که در وزارت راه و ترابری وجود دارد بر هیچکس پوشیده نیست بویژه در حمل و نقل هوایی. اما بزرگواران! چه کسی است که نداند جناب آقای رحمتی واقعا وارث یکسری نابسامانی ها در وزارت راه بودند و ما این را اعتقاد داریم، معتقدیم دولت جناب آقای احمدی نژاد که دولت مردمی است و در جهت خدمت به جامعه سعی و اهتمام خودش را خواهد داشت، قرار نیست یک شبه معجزه بشود! یک شبه تمام هواپیماهای ما نو بشود! تمام دستگاههای حمل و نقل کشور ساماندهی بشود! بالاخره صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی. باید زمان بدهیم و فرصت داشته باشیم و تحمل، تا با درایت و مدیریت کارآمد و آن ظرفیت بالای مدیریتی جناب آقای رحمتی بتوانیم بر این مشکلات فایق شویم.
بهرحال نگرانی ها تا اندازه ای برطرف شده. من معتقدم ان شاالله دولت جناب آقای احمدی نژاد دولت موفقی خواهد بود بویژه وزارت راه که وزارت راه را من وزارتخانه مادری می دانم که پیشرفت و اعتلای همه وزارتخانه ها بنحوی از انحا مستقیم یا غیرمستقیم به پیشرفت وزارت راه برمی گردد. راههای مواصلاتی کشور، راههای حمل و نقل، مسایل جادهای، راههای دریایی و غیره نشاندهنده این است که اگر وزارت راه ساماندهی قابل توجهی را داشته باشد مشکلات ما در سایر موارد به حداقل میرسد.
مسایلی را هم که پیرامون راننده ها جناب آقای کامران عنوان فرمودند ما امیدواریم که جناب آقای رحمتی بعد از اینکه رای اعتماد را از مجلس محترم کسب کردند حتما در این قبیل موارد با نمایندگان مجلس شور و مشورت داشته باشند. بهرحال ما خیرخواه دولت هستیم، ما دلمان می خواهد با تلاشی که مجلس انجام میدهد دولت بتواند به اهداف متعالی خودش برسد.
در مورد بیمه راننده ها، مسایل مختلف، تاخیر هواپیماها و مشکلاتی که وجود دارد و این ها یک شبه هم نبوده و ششماهه هم در زمان تصدی آقای رحمتی این ها رخ نداده. این ها دیگر ریشه در سالهای گذشته دارد و حتما جناب آقای رحمتی با برنامه ریزی دقیقی که کرده اند و یکمقدار از آن را آقای بلوکیان اشاره فرمودند راهکار برای این معضلات دارند و به این مساله اشاره کنم. ما می گوییم ششماه گذشته ایشان موفق بودند دلیلی که در آینده هم موفق خواهد بود. قطره بر آب گواه هست گرم مختصر است.
من کابینه جناب آقای احمدی نژاد بویژه آقای رحمتی که ان شاالله تصدی وزارت راه را برعهده خواهند داشت کابینه موفقی می دانم باتوجه به اینکه مجلس شورای اسلامی هم تمام تلاش خودش را برای موفقیت این کابینه خواهد گذاشت. ازجمله موفقیتهایی هم که آقای رحمتی به آن دست پیدا کرده و من می توانم بعنوان شاهد، مثال عنوان بکنم که آینده هم همینگونه خواهد بود، وقتی ششماه گذشته ای که مشکلات فراوان بود، تنگناها بی حد بود. بهرحال بر هیچکدام از شما بزرگواران و ملت شریف ایران پوشیده نیست ما شاهد باشیم که راه آهن مشهد ـ بافق ـ بندرعباس افتتاح شود، شاهد باشیم فرودگاه بینالمللی حضرت امام (قدس الله نفسه الزکیه) افتتاح بشود و موارد دیگر، این نشاندهنده این است که مشک نمونه خروار است.
جناب آقای رحمتی بسیار کارآمد هستند و خوب عمل کردند و لازم بذکر است که کمیسیون تخصصی عمران هم واقعا به کارآیی ایشان اعتماد کرده و حتما رای خواهند داد و دیگر اینکه من خدمتتان عرض کنم بهرحال مردان موفق، مردان کارآمد کسانی هستند که تعهد، ایمان، درایت و تقوای آنها درواقع پشتوانه موفقیت شان هست و ما در آقای رحمتی این ها را مشاهده می کنیم. (نایب رییس ـ خیلی متشکر، خانم شریعتی بیش از هفت دقیقه شد) ایشان تخصصی که در امر راه آهن دارند، تخصصی که در مسایل توسعه راه ها دارند این ها پشتوانه فعالیت تیم کاری قوی ایشان خواهد شد.
امیدواریم که نمایندگان محترم با رای اعتمادی که به جناب آقای رحمتی خواهند داد گام موثری در تحقق اهداف عالیه دولت جناب آقای احمدی نژاد بردارند، تشکر می کنم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
نایب رییس ـ خیلی متشکر هستم. از وزیر محترم پیشنهادی وزارت راه و ترابری جناب آقای مهندس رحمتی دعوت می کنیم که در خدمتشان باشیم.
جلالی ـ تذکر دارم.
نایب رییس ـ آقای جلالی بفرمایید.
کاظم جلالی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
با تشکر از جناب عالی و عرض خسته نباشید به همه دوستان من مواد (189) و (190) را تذکر دارم و آن هم این است که بهتر است هیات رییسه محترم بنشینند از آییننامه به یک تفسیر واحد برسنـد. ببـینید! از ابتـدایی که جلسه را شروع کردیم تا الان چند رویه را عوض کردیم:
1 ـ اینکه در ابتدا گفتیم نمایندگان میتوانند وقت خودشان را (کسی که ثبت نام کرده) به افراد دیگری بدهند، در روزهای اول این وقت را (15) دقیقه به دو نفر، سه نفر هم می دادند، تفسیر بعدی که شما کردید این بود که نه، نماینده فقط میتواند بخشی از وقت خود را به یک نفر بدهد.
2 ـ گفتیم نمایندگان میتوانند بعنوان موافق صحبت کنند، ولو اینکه مخالفی وجود نداشته باشد. خوب، صبح آقای رییس گفتند علی رغم اینکه برداشت من از آییننامه ...(قبل از شروع جلسه گفتند) این است که افراد میتوانند صحبت کنند ولی خواهش ما این است که صحبت نکنند، الان برداشت حضرت عالی این است که اگر مخالف وجود نداشت برداشت آییننامهای حضرت عالی این است که موافق هم صحبت نکند.
3 ـ اینکه در دورههای قبل عرف بود، این بار هم عمل شد، اینکه وزیر نیمساعت وقت دارد میتواند بخشی از وقت خودش را دراختیار نماینده قرار بدهد، اینرا هم عمل کردید، ولی الان تفسیر شما و تفسیر جناب آقای دکتر حاجی بابایی این است که وزیر نمی تواند وقت خودش را دراختیار نماینده قرار بدهد، البته ما در همین آییننامه داریم که این وقت ها میتواند جمع بشود (وقت اضافه وزرا) در اختیار آقای رییس جمهور قرار بگیرد، اما در
آییننامه داریم که آقای رییس جمهور خودشان میتوانند دفاع بکنند و یا میتوانند وقتشان را به افرادی که آقای رییس جمهور مشخص میکنند بدهند، دفاع بکنند. من فکر می کنم این افراد شامل نمایندگان هم میتوانند باشد، یعنی در آخر، نمایندگان هم میتوانند از وقت آقای رییس جمهور و وقت مازاد استفاده کنند. لذا خواهش من این است که شما در بحث تفسیر به یک تفسیر واحد برسید که این اختلاف رویه بوجود نیاید.
نایب رییس ـ خیلی متشکرم. خدمتتان عرض می کنم ظاهرا هر سه تذکر جناب عالی وارد نبود و چون وقت نیست بنده به آن نمی پردازم، چون ما براساس همان روال عمل کردیم، نماینده محترم وقتش را به یک نماینده میتواند بدهد در طول روزهایی که به بررسی رای اعتماد وزرای پیشنهادی مشغول بودیم طبق ماده (106) به همین نحو عمل شده است.
در مورد بحث دوم هم بنده عرض کردم با اینکه نظر جناب آقای دکتر حداد بر این است که میتوانند اگر مخالف هم نباشد موافق صحبت بنماید عرض کردم این با ظاهر آییننامه هماهنگ نیست و از خانم شریعتی خواهش کردم که طبق عرض بنده عمل کنند، لذا یک درخواستی بود، ایشان هم پذیرفتند که کمتر صحبت کنند، همان روال را عمل کردیم. در مورد بحث سوم هم صریح آییننامه همینطور است، ریاست محترم جمهوری اسلامی میتوانند وقتشان را به نمایندهای مرحمت کنند، اما وزرای پیشنهادی آییننامه، این مجوز را نداده، طبق ماده(190) که شاید به آن اشاره داشتید. جناب آقای مهندس رحمتی بفرمایید.
محمد رحمتی (وزیـر پیشـنهادی راه و تـرابـری) ـ
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و صلوات بر نبی خاتم و درود بی پایان بر بنیانگذار جمهوری اسلامی و شهدای گرانقدر.
من قصد ندارم که از همه وقت استفاده کنم، چون بهرحال ظاهرا آخرین نفر هستم که در جلسه صبح خدمت شما می رسم، خوشبختانه ذهن و خاطره شما هست مطالبی که در حدود هفت ماه قبل در همین مکان حضور نمایندگان محترم عرض کردم و برنامه وزارت راه و ترابری هم خدمت شما داده شده که حاوی (29) صفحه مطالب در مورد وضعیت قسمتهای مختلف حمل و نقل کشور است و برنامههایی که باید برای بهبود وضعیت حمل و نقل بکار بگیریم که ان شاالله روز به روز وضعیت را بهتر کنیم.
همانطور که مستحضر هستید ما در حمل و نقل مجبوریم که شاخص ها را ارتقا ببخشیم هم بواسطه ازدیاد جمعیت و هم اینکه از لحاظ اقتصادی وضعیت کشور رو به رشد است و ما رشد اقتصادی داریم، طبیعی است که حمل و نقل بعنوان زیربنای همه فعالیتهای اقتصادی باید توسعه پیدا بکند تا مشکلات مردم در حمل مسافر و حمل بار کمتر باشد. در مسایل هوایی ما مشکلاتی داریم که من قصد ندارم به همه آنها الان اشاره کنم، شما بهتر می دانید و مخالف محترم هم بخشی از آنرا ذکر فرمودند، ولی مطمین باشید که در بخش ناوگان اقداماتی را شروع کرده ایم و خوشبختانه در همین شش، هفت ماه (15) فروند هواپیما به ناوگان هوایی اضافه شده و دوستانی که در شهرهای مختلف خواستار پرواز بیشتر بودند، برخی از آن خواسته ها برآورده شده، امیدواریم که با تقویت صنایع هواپیمایی که در کشور داریم بتوانیم بعضی از نوع هواپیماهای مورد نیاز را در داخل کشور تهیه کنیم و وابستگی مان را به خارج از کشور، چه در تعمیرات و چه در تهیه ناوگان هوایی کم کنیم. خوشبختانه هواپیماهایی که تا کنون در کشور تولید شده بکار گرفته شده و الان در ناوگان هوایی مشغول فعالیت است.
آنچیزی که ما باید در بخش جادهای به آن توجه کنیم خود شما می دانید مساله ایمنی است که بسیار نگران کننده بوده و خوشبختانه با همکاری که نهادهای دست اندرکار امر ایمنی با هم داشتیم که وزارت راه و ترابری هم یکی از آن نهادهاست و خدمات بسیار خوب و شبانه روزی که پلیس راه کشور واقعا در چند ماه و بخصوص در ایام نوروز از خودشان ارایه کردند، خوشبختانه ما سیر صعودی را که در تلفات جادهای داشتیم کنترل کردیم و امسال نوروز از آن ایامی بود که افزایش تلفات جادهای نسبت به سال گذشته نداشتیم که جای شکرش باقی است. امیدواریم ما در بخش راه و ترابری و وزارت راه و ترابری حذف نقاط حادثه خیز، جدا کردن باندهای راههای اصلی از یکدیگر، توسعه راههای بزرگراهی و آزادراههایمان بتوانیم پیگیری کنیم و این رشد ترافیکی که بهرحال در کشور وجود دارد و واقعیتی است که تولید خودروهای فراوان و ورود جوانان زیاد در امر حمل و نقل و رانندگی که هر سال (5/1) میلیون گواهینامه جدید صادر میشود، ما باید از لحاظ زیربناها هم جوابگوی آنها باشیم و ان شاالله که بتوانیم برنامههایی که در برنامه چهارم توسعه آمده و در بودجه سالانه هر سال برای آنها بودجه تخصیص داده میشود را بخوبی در ساخت و سازها مدیریت بکنیم و به پیش ببریم.
من واقعا قصد استفاده از همه وقتم را ندارم و می دانم مطالبی که داده شده، خوانده خواهد شد، امیدوارم این مطلبی که تهیه کرده بودم که بخوانم و ممکن بود نیمساعت هم وقت بگیرد را تایپ می کنم، در اختیار رسانه ها قرار می دهم تا به استحضار ملت ایران برسانیم که وضعیت حمل و نقل از چه قرار است و چه کارهایی را ان شاالله در سالهای آتی باید انجام بدهیم که هر چه بهتر در حمل و نقل سرعت بیشتری داشته باشیم، ایمنی را افزایش بدهیم، راحتی را چه در تهیه بلیط و چه در حین سفر برای مسافرین فراهم بکنیم و بتوانیم ارزان هم حمل و نقلمان را انجام بدهیم. این چهار مشخصه را هم باید در حمل و نقل هوایی، هم در حمل و نقل دریایی، هم در زمینی و هم در ریلی داشته باشیم. در بین وجوه حمل و نقل ما باید توجه بیشتری را به حمل و نقل ریلی بکنیم که این هم در برنامه ها با راهکارهای آن ذکر شده. من بیشتر از این مصدع اوقات نخواهم شد ولی هم در کشیدن ریل و ساختن خطوط جدید باید فعالیت داشته باشیم و هم در تهیه ناوگان در بخش ریلی که به تناسب خطوطی که داریم در حمل و نقل ریلی ناوگان هم باید اضافه بشود.
خوشبختانه ما در حمل و نقل دریایی مشکل زیادی در زمینه ناوگان نداریم، ناوگان جمهوری اسلامی الان شاید حدود (50) درصد از ظرفیتش بین کشورهای ثالث رفت و آمد میکند و برای ما فعالیتی را ندارد، اما از لحاظ نوع حمل و نقل و از لحاظ برقراری خط های حمل و نقل دریایی باید مدیریت بیشتری را اعمال بکنیم تا ان شاالله پدیده سبک سازی را بالعکس بکنیم، یعنی بنادر ما سبک سازی برای کشورهای همسایه انجام بدهند، بخصوص کشورهایی که الان بنادرشان مشکل دارد، کشور عراق خواستار این است که ما سبک سازی کشتیها را در بنادرمان انجام بدهیم و به بنادر آنها حمل و نقل مجدد داشته باشیم.
اما معمولا در برنامههایی که ارایه یا گفته میشود مسایلی عنوان میشود نظیر چالشها، مشکلات و از این قبیل، من دوست داشتم که چند شاخصی را عرض کنم و مقایسه کنم وضعیت امروزمان را با قبل از انقلاب و دفاعی را از عملکرد (28) ساله جمهوری اسلامی داشته باشم اینرا عرض می کنم و شما را به خدای متعال می سپارم و امیدوارم که با رای مجددتان ما بتوانیم برنامههایی را که مقدمات آنرا فراهم کردیم به اجرا در بیاوریم.
در (27) سال گذشته جمعیت کشور دو برابر شده، در حالیکه طول آزادراه ها (20) برابر، طول بزرگراه ها (8) برابر، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی کل راه روستایی آسفالته حدود (500) کیلومتر بود، امروز (50) هزار کیلومتر راه روستایی آسفالته داریم و تقریبا به همین میزان هم راه روستایی که باید آسفالت بشود، اینرا هم ذکر کنم که خوشبختانه آن خواست و ارادهای که نمایندگان محترم داشتند و امضا فرمودند درمورد تخصیص بودجه ویژه برای آسفالت راه روستایی از طریق سازمان مدیریت و برنامه ریزی لایحهای تهیه شده و الان در دولت است، امیدواریم دولت جدید با تصویب آن و ارجاع آن به مجلس همین امسال ما بتوانیم رقم بیشتری را برای آسفالت و توسعه راههای روستایی مان تخصیص بدهیم، کاری است که حدود (50) هزار کیلومتر راه روستایی را میشود ظرف (4) سال، اکثر آنها را تبدیل به راههای مناسب آسفالته کرد و از این نظر این بی عدالتی که قشر وسیع روستاییان الان درگیر آن هستند را ما تبدیل به یک عدالت اجتماعی کنیم. مساله مورد نظر و توجه است، ولی اینرا باید ذکر کرد که پس از انقلاب اسلامی ما حدود (500) کیلومتر راه روستایی آسفالته قبل از انقلاب را به (50) هزار کیلومتر راه آسفالته رساندیم و این کاری است که جمهوری اسلامی انجام داده است.
در حمل و نقل ریلی با اینکه مشکلات فراوانی داشتیم و تحریم ها و مشکلات و وابستگی های تکنولوژیکی داشتیم که امروزه خوشبختانه هم در تولید ناوگان در داخل کشور، کارخانههای متعددی فعال شدند و هم در احداث راه آهن ها تقریبا امروز دو برابر قبل از انقلاب راه آهن داریم، یعنی به میزان کل قبل از انقلاب، پس از انقلاب راه آهن در ایران احداث شده است. بنادر تجاری از (7) به (11) رسیده و میزان تخلیه و بارگیری در بنادر ما (5) برابر قبل از انقلاب شده و ظرفیت آنها از (10) میلیون تن به (60) میلیون تن افزایش پیدا کرده است.
من بقیه ارقام را نخواهم گفت، ولی وقتی که گفته میشود ما باید در زمینه حمل و نقل کار بکنیم این را امروز می توانم خوشبختانه به عرض شما برسانم که وضعیت حمل بار و مسافر تقریبا در حالت تعادل در کشور قرار دارد. آنچه که باید به آن بپردازیم توسعه زیربناهاست که متناسب با رشد جمعیت، متناسب با رشد اقتصادی، ما هم بتوانیم جوابگو باشیم، از راه روستایی، بزرگراه ها، آزادراه ها باید بسرعت برنامههایی را که تدوین شده پیگیری کنیم، مدیریت کنیم که ان شاالله این کارها انجام خواهد شد و در زمینه ایمنی هم، نه در بخش هوایی و نه در بخش زمینی و ریلی هیچ کوتاه نخواهیم آمد، این را مردم عزیز و بزرگوار کشورمان بدانند، مطمین باشند که در بخش هوایی آنچیزی که درمورد فرسودگی ناوگان یا مشکلاتی از این قبیل گفته میشود ذره ای در زمینه ایمنی کوتاه نخواهیم آمد، هیچ چیزی را در بخش هوایی فدای ایمنی نخواهیم کرد.
من از تاخیراتی که در بخش هوایی بوجود میآید عذرخواهی می کنم، امیدوارم به لطف پروردگار و با همت رییس جمهور محترممان در اولین دیداری که با هم داشتیم ایشان نوید حمایت از بخش هوایی را دادند، بتوانیم قدم های خوبی را در این بخش برداریم که در زمینه تاخیرات بیشتر شرمنده نباشیم، ولی در زمینه ایمنی واقعا باید بگوییم که صنعت هوایی کشور، دست اندرکاران صنعت هوایی کشور متعهدانه، شبانه روز ذره ای تا آن چیزی را که در ید قدرتشان باشد انجام خواهند داد و کوتاه نخواهند آمد. بنابراین نگرانی و اضطراب در بین مردم نباید ایجاد بکنیم.
در مسایل دیگری که مخالف محترم فرمودند من فکر می کنم که بعضی از ارقام و آمار شاید قدیمی باشد، من نمی دانم این ارقام از کجا آمده، نظیر سالانه (90) میلیارد تومان کمکی که به «هما» انجام میشود، چنین چیزی انجام نمی شود، شرکت هواپیمایی آسمان هیچ کمکی از دولت در سال گذشته نگرفته و حدود (5) میلیارد تومان هم سود داده. بنابراین آن مسایل را باید بنشینیم بیشتر بررسی کنیم و ببینیم که منظور از طرح این مسایل چه قسمتی است و ما چکار باید بکنیم که ناوگان هوایی کشورمان بهتر و آبرومندتر بتواند به مردم خدمت برساند.
من از اینکه کمیسیون عمران در این ششماه گذشته مشوقانه هدایت و راهنمایی کردند، تشکر می کنم. نمایندگان محترم در سفرهایی که تقریبا به همه استانهای کشور داشتیم همراه بودند، مسایل مردم و حرفهای مردم را منتقل کردند، متشکرم و فکر می کنم که آسانترین راه برای یک مسوول اجرایی گوش کردن به حرف نمایندگان است و آنچیزی را که در قدرت و توان ماست انجام خواهیم داد و چیزهایی را که ان شاالله باید زمینههای آن فراهم بشود ما از مجلس محترم انتظار داریم که کمک بکنند و مجلس است که بهرحال میتواند بودجه ها را تصویب بکند و اعتبارات را افزایش بدهد که امیدواریم اینچنین هم (مثل سابق) باشد. باز بودجه امسال ما را مجلس (20) درصد اضافه کرد، (500) میلیون دلار برای تقویت حمل و نقل هوایی و ریلی اختصاص داد که همینجا جا دارد که من از تک تک نمایندگان و از مجموعه مجلس شورای اسلامی تشکر و قدردانی داشته باشم، امیدوارم که بتوانم در این مسوولیت خدمت کنم و اگر در این مسوولت هم نبودم چنانکه قبلا هم گفتم بعنوان یک سرباز انقلاب در هر جایی که امکان داشته باشد در خدمت خواهم بود.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
(عدهای از نمایندگان ـ احسنت)
نایب رییس ـ خیلی متشکر، اجازه بدهید قبل از اینکه پایان جلسه امروز را اعلام کنم با اشاره به تذکری که جناب آقای جلالی داشتند محضر همکاران گرامی عرض کنم که ما در ارتباط با اینکه اگر مخالف صحبت ننمود، موافق صحبت بنماید یا ننماید موضوع در هیات رییسه مجلس مطرح شد و تصمیم آن جلسه بر این بود که اگر مخالفی صحبت نکرد اجازه صحبت به موافق داده بشود، باتوجه به اینکه صریح آییننامه مخالفتی ندارد. اما باعنایت به اینکه مجلس محترم خیلی آمادگی ندارند در صورتیکه مخالفی صحبت نمی کند موافقی صحبت بنماید. بنده هم همانطور که صبح ریاست محترم مجلس شورای اسلامی خواهش داشتند از موافقین محترمی که ثبت نام کردند خواهش دارم برای بررسی بهتر و سریعتر صلاحیت وزرای پیشنهادی عنایت کنند اگر مخالفی صحبت ننمود موافقان وزیر معرفی شده از صحبت ان شاالله صرفنظر بفرمایند.
با تشکر از ریاست محترم جمهوری اسلامی و وزرای پیشنهادی و یکایک همکاران گرامی پایان جلسه را اعلام می کنم، جلسه بعدی ما عصر امروز ساعت (30/14) دقیقه است، دستور جلسه ادامه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی است.
(جلسه ساعت 20/12 بعنوان تنفس تعطیل و مجددا ساعت43/14 به ریاست آقای غلامعلی حدادعادل تشکیل گردید)
رییس ـ بسم الله الرحمن الرحیم
با حضور 193 نفر جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است، دستور جلسه را اعلام بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ دستور جلسه، ادامه رسیدگی به برنامه و صلاحیت وزرای پیشنهادی است. هم اکنون بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت رفاه و تامین اجتماعی جناب آقای سیدمهدی هاشمی است.
رییس ـ اولین مخالف را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ مخالف اول سرکار خانم شایق هستند.
رییس ـ سرکار خانم شایق نماینده محترم تبریز بفرمایید.
عشرت شایق ـ بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن تبریک روز پزشک خدمت همه پزشکان محترم، خصوصا همکاران پزشک در مجلس.
ضمن تشکر و سپاس به درگاه احدیت به جهت حضور زیبا و شکوهمند مردم شریف ایران اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری که مردی از جنس خودشان را انتخاب کردند و چنین مردی جرات کرد با انتخاب مدیران جوان و قوی و کارآمد حلقه تنگ و نفوذناپذیر مدیریت کشور را بشکند. در کمال احترام به تمامی افراد معرفی شده از طرف ریاست محترم جمهور نسبت به ابهام هایی که برنامه وزیر پیشنهادی رفاه و تامین اجتماعی برادر ارجمند جناب آقای مهندس هاشمی را دارم موضع مخالف داشته و موارد زیر را نسبت به این مخالفت مطرح می کنم.
همانطور که همکاران محترم و مردم شریف میدانند وزارت رفاه و تامین اجتماعی یکی از عظیم ترین و حجیم ترین وزارتخانههای دولت است که بدلیل داشتن زیرمجموعههایی مثل سازمان تامین اجتماعی، سازمان بازنشستگی کشور، سازمان خدمات درمانی، صندوق بیمههای اجتماعی و روستاییان، سازمان بهزیستی و ده ها موسسه و شرکت پژوهشی و حسابرسی میتواند در اجرای عدالت اجتماعی موثرترین قدم های بلند را بردارد و فقر و نداری را ریشه کن کند و حامی مستمندان و از کار افتادگان باشد، چرا که طبق اصل (29) قانون اساسی برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی بصورت بیمه و غیره حقی است همگانی و دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم و حمایتهای مالی فوق برای همه مردم کشور این موارد را تامین کند و این همه، نیاز به اجرای دقیقی دارد و جناب آقای مهندس هاشمی توجه بفرمایند، ریشه کن کردن فقر و محرومیت، بخشی از اصل (43) قانون اساسی و همچنین در ماموریت وزارت رفاه و تامین اجتماعی میباشد که در بند «هـ» ماده (95) قانون برنامه چهارم توسعه که تاکید بر موظف بودن دولت برای شناسایی و تحت پوشش قرار دادن خانوادههای زیر خط فقر مطلق دارد جناب عالی چه برنامههایی دارید؟ هر چند که مهندس هاشمی در برنامه پیشنهادی خودشان هم چالشهای فراروی وزارت رفاه و تامین اجتماعی را مطرح کردند و هم (73) مورد پیشنهاد مطرح کردند، اما این بند نیاز به توضیح بیشتری دارد که در این (73) ماده طرح نشده است.
مطلب دوم: باتوجه به بند «و» ماده (96) قانون برنامه چهارم توسعه مبنی بر اتخاذ تدابیر مورد نیاز برای کاهش طول دوره استفاده از مقرری بیکاری در تنظیم بازار کار و افزایش سابقه مورد نیاز برای احراز مقرری بیمه بیکاری در سال اول برنامه چه برنامه ها و طرحهایی را پیش بینی نمود ه اید؟ هر چند که باز هم در همان برنامه پیشنهادی (73) مادهای جناب عالی تقویت منابع صندوق بیمه بیکاری را از طریق ایفای تعهدات دولت مطرح نمودید، اما توضیح بیشتری دارد که برای ما مساله واضح تر و آشکارتر بشود.
مساله سوم: باتوجه به بند «الف» ماده (96) قانون برنامه چهارم توسعه، افزایش پوشش بیمههای اجتماعی، رویکرد خاص به روستاییان و عشایر و شاغلین شهری برای تکمیل و اجرای قوی و همه جانبه بیمه روستاییان و عشایر را دارد که قشری محروم هستند و بر همه، محرومیت این قشر مشخص است. همچنین در دومین بند برنامهای خودتان که مهم بوده، یعنی از لحاظ ترتیب برنامه در (73) بند، بند (2) را شما پیشنهاد دادید برای اجرای بیمه درمانی فراگیر روستاییان طی سال اول قانون برنامه چهارم توسعه از قرار صدور (23) میلیون دفترچه روستاییان، اما اینکه این (23) میلیون دفترچه روستاییان تا چه حد پیش بینی چه از لحاظ صدور دفترچه، چه از لحاظ ایجاد خدمات و سرویس دهی قابل تحقق است خیلی اینجا روشن و واضح نیست و نیاز به توضیح حضرت عالی دارد.
اما در بخش زنان که مظلوم ترین و محروم ترین قشر جامعه ما از جهت دریافت سرویس و خدمات رفاهی و سلامت هستند، در این مورد سوالات متعددی ما طرح داریم و این مطالبات حوزه زنان، خصوصا در زیرمجموعه خدمات و سرویس دهی وزارت رفاه و تامین اجتماعی است.
درمورد عنصر عطوفت و مهرورزی جامعه زنان که بنیاد خانواده را رکنی رکین است و زمانی که زمختی و سختی کار بدلیل فوت همسر، یعنی زنان سرپرست خانوار یا مشکل دار بودن همسر، مثل اعتیاد، مثل ابتذالات و انحرافات اخلاقی، همسر دارند اما متاسفانه بد سرپرست هستند، یعنی زنان بد سرپرست، در اینجا دو کار را این خانم ها با هم انجام میدهند، یعنی هم باید پدر باشند و هم نقش مادری را ایفا کنند که خدمات زیادی را می طلبد. درمورد اینکه ما حضور زنان را در جایگاههای مختلف کاری به ضوابط و امتیازات شایسته سالاری منوط کردیم اصلا بحثی نداریم، اما این که در بسیاری از جایگاههایی که مرتبط است با امر تعلیم و تربیت، برنامههای مشاورهای، برنامههای اداری و خدمات اداری، خصوصا در سازمان بهزیستی که نیاز بسیار زیادی را به زنان مدیر، توانمند، کارا و مدبر و دلسوز، کاملا ما احساس می کنیم، چرا که کار عمده سازمان بهزیستی کار مشاورهای، توانبخشی و سرپرستی کودکان بی سرپرست یا سرویس دهی به زنان سرپرست خانواده بی سرپرست یا بد سرپرست است.
به همین علت احساس میشود که حضور مدیران زن کارآمد و همچنین شایسته در نظام تامین اجتماعی و سازمان بهزیستی و همچنین زنان کارشناس عالی رتبه و کارمندان قوی و دلسوز و ساعی و در کنار آن هم مشاوران قوی از جنس خود خانم ها برای سرویس دهی این زنان بسیار نیاز است، چون متاسفانه در طی سرویس دهی به زنان آسیب پذیر ما شاهد هستیم که به دلیل نداشتن همسر و پناهگاهی که بتواند به آن تکیه بدهد در خود سازمان بهزیستی در روابط اداری متاسفانه دچار مشکل میشوند. به همین علت اینجا یکی از مطالبات زنان و سوالی که بنده دارم از برنامهای که در بحث مکتوب جناب عالی یعنی در آن مواد یا آن بندهای (73)گانه نیامده. خواهش من این است که در بهسازی ارایه خدمات به زنان فوق و همچنین دختران بی سرپرست و ارایه این چنین خدمات از طرف زنان شایسته چه توضیحاتی دارید که ان شاالله ما بتوانیم از توضیحات شما برای رای دادن یا رای آوری تلاش بیشتری را داشته باشیم.
مطلب بعدی، همانطور که مستحضر هستید در ارتباط با بحث زنان و دختران جوان تحت پوشش سازمان بهزیستی ما مستند به اصل (21) قانون اساسی استناد داریم که سه ماده آن تقریبا جزو وظایف وزارت رفاه و تامین اجتماعی است. آنجا که قانون اساسی مطرح میکند دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد. البته بندهایی را که مربوط به وزارت رفاه است من قرایت می کنم:
ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیا حقوق مادی و معنوی آن که یک مورد آنرا اشاره کردم. بدلیل اینکه ما زنان بی سرپرست را در کنار مستمری بگیری و در کنار اینکه حمایت مالی می کنیم ، بتوانیم حمایت معنوی و اخلاقی هم بکنیم ، لازم است روابط اداری و خدمات اداری سازمان بهزیستی رو بسوی استفاده از زنان کارآمد و توانمند و مدیر باشد.
مساله بعدی حمایت مادران بخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی سرپرست که این هم در جای خودش قابل بحث و بررسی است که الان خدمتتان عرض می کنم.
مساله بعد یعنی بند چهارم اصل (21) ، ایجاد بیمه خاص بیوه گان و زنان سالخورده و بی سرپرست. البته لازم به ذکر است که جناب آقای مهندس هاشمی در مورد این اصل در بند (3) برنامه پیشنهادی اجرای بیمه کامل برای زنان خانه دار را مطرح نمودید ، اما سقف زمانی آن که تا چه وقت کلیه زنان خانه دار ما میتوانند ان شاالله با منابع مالی که حتما درنظر گرفته شده ، اگر هست چه بهتر ، اگر نیست به قانونمند شدن و تصویب نیاز دارد ، سقف زمانی اگر مشخص بشود ، این مشکل و ابهام هم برای جامعه زنان ما رفع خواهد شد.
در بندهای (38) ، (39) ، (43) ، (44) ، (49) ، (52) ، (54) ، (62) و (65) برنامه (73) مادهای جناب عالی به توانمندسازی این زنان ، مهارتهای آموزش فنی و حرفهای و آماده کردن آنها برای زندگی بهتر اشاره کرده اید. اما اینکه این نوع مواد پیش بینی شده به چه شکل می خواهد اجرا بشود (البته نه اینکه ما شیوه اجرا را می خواهیم)، بسیاری از این مواد اگر یک سقف زمانی پیشنهادی داشت بهتر بود ، حالا اگر این سقف زمانی برای حضرت عالی مشخص است ، برای ما هم توضیح داده بشود که ممنون خواهیم شد.
مورد جالبی که ما در اینجا هم دیدیم و حداقل برای ما روشن شد و ابهام نداشت این بود که در بحث مستمری بگیری ، حضرت عالی در برنامه تان پیش بینی کرده اید این افراد نیازمند ، بیشتر مهارتآموزی داشته باشند. اما چه مهارتآموزی و چه حرکتی در ارتباط با تضمین و تحقق این برنامه میتواند موثر باشد ، متاسفانه مشخص نیست ، درحقیقت کلی گویی شده است.
و اما دختران جوان، متاسفانه در سازمان بهزیستی دختران جوان زیر (18) سال تحت پوشش کامل هستند ، خوابگاه دارند و مسایل مالی و اقتصادی که حمایت میشوند. اما همین که به سن (18) سالگی رسیدند ، مقررات اداری سازمان بهزیستی اجازه نمی دهد این ها در زیر سقف این اماکن بسر ببرند. این افراد در یک منزل مجردی با یک حمایت ضعیف مالی تحت پوشش قرار میگیرند. جامعه ما هم اینطور نیست که این دختران جوان بالای (18) سال را بدون پناهگاه ، محروم از پدر و مادر یعنی محروم از یک خانواده ای که در زیر سقف این خانه بتوانند با محبت و عطوفت زندگی خودشان را اداره کنند. دولت ما هم اعلام کرد بند (2) یا ماده (2) یا اصل دوم آن مهرورزی است. مهرورزی که سازمان بهزیستی از سازمانهای تحت پوشش رفاه و تامین اجتماعی می خواهد این دختران جوان را تحت پوشش قرار بدهد و بعد از سن (18) سالگی در جامعه رها نشوند و هم خودشان آسیب پذیر بشوند و هم جامعه را دچار آسیب کنند ، در برنامه حضرت عالی موردی را مشاهده نکردم که اگر در نطق دفاعیه خود توضیح بدهید ممنون خواهیم شد.
و اما بحث آخر، جناب آقای مهندس هاشمی! ما در جامعه یک حقی داریم و این حق را هیچکدام نباید فراموش کنیم ، آنهم داشتن خانواده سالم است و خانواده سالم طبق اصل دهم قانون اساسی که بسیار تاکید شده و همچنین در اصل (21) هم تاکید موکد ، خانواده سالم را هم بدون مادر سالم نمی بینیم. یعنی فارغ از یک زن سالمی که در آن خانه، مادر هست نمی توانیم ببینیم. متاسفانه در قانون برنامه چهارم توسعه در بحث سلامت زنان ما بسیار کم نگاه کردیم ، البته این فقط به وزارت رفاه و تامین اجتماعی مربوط نیست. به بحث وزارت بهداشت و درمان هم مربوط میشود و این نیازمند هست که دولت در حالت کلی و بالاخص وزارت رفاه با همکاری وزارت بهداشت برای ما تعیین تکلیف کنند. حالا یا لایحه اصلاحی داشته باشند ، به هر روش قانونمندی، که ممکن است ما وضعیت سلامت زنان جامعه را که کودکان خودشان یعنی نسل آینده ما را میخواهند تربیت بدهند و از لحاظ سلامت فیزیکی و جسمانی در بطن مادر زندگی خودشان را شروع میکنند ، در این مورد ما مشکل عدیده ای داریم که به خدمات رسانی بسیار زیادی نیاز دارد که در این بحث هم ما در آن پیشنهادات (73) مادهای حضرت عالی مورد خاصی را مشاهده نکردیم و ابهام هست.
و در آخر ، من مجددا عرض می کنم علت مخالفت بنده با وزیر محترم رفاه و تامین اجتماعی که از برادران بزرگوار رزمنده هستند که در بعضی از محافل محکوم هستند که جانباز (50) درصد هستند و در بعضی از محافل محکوم هستند که مدت محدودی در جبهه بودند. بنده فقط برای رفع ابهام مواد برنامه مکتوب آقای مهندس هاشمی مخالفت داشتم که ان شاالله رفع ابهام و این مخالفت هم مرتفع بشود ، نه بدلیل رزمنده بودن و نظامی بودن ایشان که برخی از صاحبنظران و همکاران طرح نمودند که رزمنده بودن مهندس سیدمهدی هاشمی و سایر اعضای کابینه بنظر بنده نه تن ها به مردم مسلمان و شریف ایران عیب و ایرادی نیست ، بلکه مدال شایسته ، شجاعت ، رشادت ، مجاهدت و رزمندگی است که بر سینه انسان های لایق می درخشد. این مدال برای همیشه و جاودان خواهد درخشید ، ان شاالله.
رییس ـ حالا شما مخالف بودید دیگر؟ بالاخره ناگفته و مخفی نماند که مخالف بودند. موافق اول را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ موافق اول جناب آقای رحمنی هستند که (7) دقیقه از وقتشان را به جناب آقای کوهکن داده اند.
(همهمه نمایندگان)
رییس ـ طبق قانون و آییننامه میتوانند صحبت کنند ، استفاده می کنیم ، آقای رحمنی بفرمایید.
رجب رحمنی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین»
از ابراز احساسات برادران عزیز نماینده من واقعا تشکر می کنم (رییس ـ برای شما ابراز احساسات میکنند) بله ، محبت دارند. بهرحال خواهش من این است باتوجه به مسوولیتی که این حقیر بعنوان ناظر در شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی دارم ، مطالبی به ذهنم رسید که... (همهمه نمایندگان) متشکر.
اولا قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی در مجلس ششم در تاریخ 1383/02/21 تصویب شد و شورای محترم نگهبان در تاریخ 1383/03/09 این را تایید کرد. این قانون جهت تجمیع فعالیتهای خدمت رسانی به اقشار آسیب پذیر ، ساماندهی به صندوق ها و بیمههای درمانی بود و اصولا در اجرای اصل (29) قانون اساسی و بندهای (2) و (4) اصل بیست و یکم قانون اساسی بعنوان قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی تشکیل شد.
خواهر محترم مان سرکارخانم شایق که از نمایندگان بزرگوار ، فعال و متدین هستند مطالبی را اینجا بیان کردند که من در پاسخ ایشان باید عرض کنم که اولا این قانون دارای چند بند است. در حدود (19) ماده و (21) تبصره ، تبصره مواد (13) ، (14) و (15) نشان میدهد که وزارت رفاه اینجا عضوی از این ساختار نظام جامع است. در ماده (12) که شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی است ، در راس آن جناب آقای رییس جمهور و (6) نفر از وزرای محترم دیگر هستند. وزرای ذیربط ، وزیر بهداشت و درمان، وزیر رفاه و تامین اجتماعی، وزیر جهادکشاورزی ، وزیر کار و وزیر کشاورزی است ، سه نفر هم از طرف مجلس شورای اسلامی بعنوان ناظر هستند.
من خواستم نگرانی همکار محترم مان که فکر میکند این بار عظیم ، این مسوولیت بسیار مهم تن ها روی شانه های وزارت بهداشت نیست ، در خیلی از مواد... حالا وقت کم است ، اعلام شده است که وزارت بهداشت باید پیشنهاد بیاورد ، در همان موقع در تصویب قانونش این مسایل و اهمیت کار لحاظ شده بود که بعنوان یکی از شوراهای مهم کشوری که شخص رییس جمهور محترم در راس آن باشد ، این مساله را پیشنهاد کردند که وزارت رفاه پیشنهاد بدهد ، شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی این را تایید کند ، بعدا وزارت رفاه و تامین اجتماعی این را اجرا کند.
مساله ای که اینجا باید خدمت شما عرض کنیم ، در قسمت برنامههای برادر بزرگوارمان جناب آقای مهندس سیدمهدی هاشمی ، اولا برنامههایشان در راستای چشم انداز بیست ساله و برنامه چهارم است ، قابلیت اجرایی دارد. تمام مواردی که در این برنامه ذکر شده مورد به مورد بیانگر تصمیماتی است که در (5) جلسه شورای عالی رفاه گرفته. یکی در تاریخ 11/3/ ساماندهی کودکان خیابانی است که این تصمیم گیری گرفته شده و حالا وزارت رفاه باید این را اجرا کند. درباره جلوگیری از بروز مشکلات اجتماعی است ، در تاریخ 8/5/ که این را هم شورای عالی رفاه تصویب کرده است. در تاریخ 1384/02/03 طرح ضوابط اجرای بیمه همگانی بیمههای مکمل درمانی است. باز در همین تاریخ طرح جامع سیاستهای پیشگیری است. خدمت عزیزان عرض کردم ، آن چیزهایی که مصوبه شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی است ، برنامههای برادر عزیز و بزرگوارمان جناب آقای هاشمی در راستای اجرای آنهاست. این برنامه ها سازماندهی کلیه صندوقهای بیمه و بازنشستگی است که در برنامههای ایشان بوضوح اعلام شده ، آییننامه نحوه تشکیل کمیسیونهای پزشکی است ، صندوق بیمههای اجتماعی روستاییان است که دقیقا در این مساله انجام شده و رییس جمهور محترم جناب آقای خاتمی در قضیه شورای عالی رفاه برای مساله محرومین و مستضعفین انصافا مایه گذاشتند. آن شورا فعال عمل کرد ، مصوبات خیلی خوبی را دارد ، براساس برنامههای اجرایی برادر بزرگوارمان قابل اجراست.
امروز کسی در راس این وزارتخانه قرار گرفته که خودش درد محرومین و مستضعفین را لمس کرده. برادری که (113) ماه جبهه دارد ، حالا ما الان این صحبت ها را کنیم ممکن است بعضی از عزیزان بگویند تعریف و تمجید. نه آقا ، مگر یک وزیر خودش میتواند اینجا بیاید بگوید فرضا من خانواده شهید هستم خوب ، این بعنوان یک افتخار است ، من جبهه ای هستم ، من این کارها را کرده ام. ما در مقام دفاع باید هم از برنامههای این عزیزان دفاع کنیم و هم از وضعیت شخصیتی ، کارکردها و عملکردهای آنها و صلاحیتهایی که دارند.
مهندس سیدمهدی هاشمی مردی از سلاله پاک هاشمی است که مشقت و محرومیت را در زندگی خودشان کاملا لمس کرده اند. طعم شیرین خدمتگزاری را به طبقات محروم و مستضعف لمس کرده اند. در وزارتخانههای مختلف مسوولیتهایی داشته اند. مسوولیت کمیته مشاوره ، طراحی نمایشگاه بینالمللی در وزارت دفاع ، شخصیتی که سوابق اجرایی و مدیریتی او در نهادهای مختلف مانند سپاه پاسداران ، کمیتههای انقلاب ، وزارت دفاع ، معاونت نیروی مقاومت بسیج ، ریاست هیات مدیره و شرکتهای سرمایه گذاری از او مدیری توانمند ، پرتلاش و کارآمد ساخته ، سوابق آموزشی و مدیریتی این برادر بزرگوار نشان میدهد که میتواند بخوبی از عهده این کار و مسوولیتی که برای اقشار محروم و مستضعف و آسیب پذیر جامعه تدوین شده ، ان شاالله بر بیاید ، استقامت...
رییس ـ آقای رحمنی! یک لحظه تامل بفرمایید ، آقای بهرامی تذکر دارند ، آقای بهرامی مختصر بفرمایید.
محمدباقر بهرامی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر حداد! بند (11) ماده (23) آییننامه داخلی. بنظر میرسد روالی که از امروز صبح (مخصوصا بعدازظهر) در مخالفت ها و موافقت ها پیش آمده ، نه شان دولت و رییس جمهور محترمی که بیش از (17) میلیون رای آورده و نه شان مجلس و نمایندگان حفظ نمی شود. خواهش من این است شما بعنوان رییس، حافظ این شان باشید که ابهت دولت و نماینده منتخب مردم و مجلس که عصاره ملت است در این یکی ، دو روز از این بیشتر لکه دار نشود.
رییس ـ آقای بهرامی! از جناب عالی که رییس کمیسیون آییننامه هستید انتظار نداشتم که چنین تذکری بدهید. واقعا هم دارند تخصصی صحبت میکنند و هم در موضوع و هم بعنوان موافق. اگر توجه کنید آقای رحمنی بعنوان نماینده ناظر مجلس در شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی مطالبی که میگویند هم داخل در متن موضوع و هم در موافقت است. یعنی کاملا شان و منزلت مجلس هم حفظ شده است. آقای رحمنی بفرمایید.
رحمنی ـ در قضیه صندوق رفاه برای عشایر که امسال (30) میلیارد تومان برای آنجا اعتبار گذاشته شد و (300) هزار خانوار در سال اول بایستی از جمیع جهات تحت پوشش قرار بگیرند ، بطوریکه اگر اعتبار کم بشود در همان جلسه اعلام شد که عزیزان پیشنهاد بدهند ، وزارتخانههای محترم رفاه و تامین اجتماعی و بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی با هم هماهنگ کنند ، روی بیمه کلیه روستاییان کشور اقدام کنند ، روی مساله آسیب پذیریهایی که وجود داشت ، روی مساله شیر برای مناطق محروم و مساله سازماندهی کودکان خیابانی. مسایل بسیار زیادی در این زمینه انجام شد ، مساله کودکان و زنان بی سرپرست. همه این ها از مواردی بود که انجام شد.
روی قضیه بیمه کل روستاها و مساله صندوق بیمه که در حال حاضر قرار شد طوری اقدام بشود که کل جمعیت کشور از نظر خدمات بستری بتوانند تحت پوشش قرار بگیرند. همین الان بیمههای اجتماعی ما (26) الی (27) میلیون نفر هستند ، در قسمت صندوق کارکنان دولت (7) میلیون نفر ، نیروهای مسلح (4) میلیون نفر ، بیمه بازنشستگی (7) میلیون نفر ، صندوقهای مستقل (7) میلیون نفر ، کمیته امداد (3) میلیون نفر ، مشاغل آزاد (500) هزار نفر ، سایر اقشار (1) میلیون و (200) هزار نفر و (23) میلیون نفر از عزیزان روستایی ما...
رییس ـ آقای رحمنی! شما (11) دقیقه صحبت کردید ، ظاهرا می خواهید (7) دقیقه از وقتتان را هم به آقای کوهکن بدهید ، الان (4) دقیقه بیشتر نمانده است ، دیگر حالا هر نوعی مصلحت می دانید بسمت خاتمه بروید.
رحمنی ـ چشم ، این است عزیزانی که یکمقدار ابراز احساسات کردند این قانونی که... قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی می شد ، بعضی از عزیزان اقلا به خودشان زحمت می دادند ، یک چیزی که (6) وزیر این مملکت و رییس جمهور از نظر اهمیت کاری و ساپورت درواقع حمایت از این وزارتخانه بایستی باشد ، این کار تن ها بعهده یک وزیر نیست و لذات با هماهنگی خوبی که برادر عزیزمان جناب آقای سیدمهدی هاشمی دارند و حمایتهایی که رییس جمهور محترم از ایشان خواهند داشت و کابینه مستضعف گرا و حامی محرومین و مستضعفین و عدالت پرور خواهند داشت ، احساس بر این است که این سید بزرگوار همانطور که در جبهههای جنگ موفق بودند ، در این جبهه جنگ با فقر و ظلم و تبعیض و بی عدالتی ان شاالله موفق باشند.
از جمیع جهات بنده بعنوان تکلیف به ذهنم آمد. با همین قلبی که یکمقدار نگرانی دارد ، از کسی ، از رییس جمهوری و از کابینه ای که در قلب ملت جا دارد ، پشتیبانی می کنم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ ممنون ، ظاهرا قسمتی از وقتشان را به آقای کوهکن داده اند. آقای سادات موسوی و آقای رضایی تذکر دارند ، آقای سادات موسوی بفرمایید.
سیدمحمدجعفر سادات موسوی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رییس! جلساتی که برای بررسی کابینه است ، عنوان جلسات متوالی دارد ، نه بعنوان تنفس و ادامه جلسات قبل. لذا مشمول ماده (99) است و تذکر من تبصره (2) ماده (96) است. یعنی باید در جلسه بعدازظهر مثل جلسات صبح تلاوت آیات قرآن هم انجام بشود.
رییس ـ نه ، این ادامه جلسه صبح است و توقف بمنزله تنفس است. منظور از متوالی این است که شنبه جلسه داریم ، یکشنبه داریم ، دوشنبه داریم ، سه شنبه داریم. منظور این است که بین آن دیگر روز تعطیلی ندارد. در اینجا «متوالی» یعنی «پیوسته» ، خیلی ممنون. آقای رضایی هنوز هم تذکر دارید؟ مثل اینکه قرار است خدمتتان باشیم و استفاده کنیم. آقای کوهکن بفرمایید.
محسن کوهکن ریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
1ـ بحث ، تطبیق تخصص و رشته تحصیلی برادرمان است با وزارتخانه ای که قرار است این مسوولیت به ایشان سپرده بشود. شاید در مورد بسیاری از وزارتخانه ها تطبیق تخصص گزینه در ارتباط با کار تخصصی خاصی که وزارتخانه انجام میدهد بسیار مهم است. وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی یقینا فردی که میرود باید در یک حدی آشنا باشد. وزارت صنایع قطعا یک پزشک در آنجا نمی تواند موفق باشد و باید آشنایی داشته
باشـد. اما این وزارتخانه باتوجه به شرح وظایفی که دارد نهایتا یکنفر باید آنجا مدیریت کند و امکان تعامل و ارتباط جهت استفاده از حداکثر امکانات را برای پیاده کردن اهدافی که دارد ، این توان را داشته باشد. فلذا باید عرض کنم ایراد عدم ارتباط رشته تحصیلی اینجا اصلا معنا و مفهومی ندارد ، بخاطر اینکه ما یک رشته خاص را نمی توانیم تعریف کنیم و با کار این وزارتخانه تطبیق بدهیم.
2ـ برای من مهم بود فردی که قرار است در راس وزارتخانه ای قرار بگیرد با شرح وظایفی که برادر عزیزم آقای مهندس رحمنی اشاره کردند ، دیدگاه ایشان و ارزیابی کسانیکه سالیان سال است در امر امداد به مردم و اقشار ضعیف کار میکنند ، دیدگاه های آنها چیست ، زمینه یکی ، دو ملاقات فراهم شد ، آن عزیزان را هم همگی شما می شناسید ، بنده هم ارادت دارم. بعدا سوال کردم که ارزیابی شما بعنوان فردی که بیست و اندی سال است در راس و از بالا نظارت می کنید به یک مجموعهای که کار امدادی فراگیر در کشور میکند ، نظر شما را بعنوان یک کارشناس قبول دارم ، بعد از یکساعت گفتگو آن برادر عزیز به من فرمودند که بنده باتوجه به اطلاعاتی که دارم ، این گزینه آقای رییس جمهور را گزینهای بسیار مناسب و مستعد می دانم که در این بخش ان شاالله موفق خواهند بـود.
3 ـ آخرین مطلب من این است ، عزیزان ببینید! برای من بسیار مهم بود وزیری که در راس وزارتخانه ای قرار میگیرد که یکی از زیرمجموعههایش سازمان تامین اجتماعی است. بنده سازمان تامین اجتماعی ادامه همین روند را که قبلا اگر یاد عزیزان باشد در زمان معرفی وزیر محترم قبلی سوال کردم که شما درمورد تحول در این سازمان چقدر اعتقاد دارید؟ یک سازمانی که ده ها پرونده در دیوان دارد ، ده ها رای علیه آن صادر شده ، یکجا ماده (28) را باید اصل قرار بدهد به ماده (41) استناد میکند ، برای ایجاد تحول در یک سازمانی که این سازمان زیرمجموعه وزارت رفاه است ، برای این چه می کنید؟ برای ما مهم بود فردی که میآید باید یک دید تحولگرا داشته باشد... (رییس ـ آقای کوهکن! حضرت عالی چون عضو هیات رییسه هم هستید وقت را مراعات کنید) والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ خیلی ممنون از همین حرف شنوی شما که یک درسی برای ماست که نظم را رعایت کنیم. مخالف بعدی را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ مخالف بعدی جناب آقای بزرگیان هستند.
بزرگیان ـ آقای رییس! اگر حق باشد من باید (20) دقیقه صحبت کنم ، چون این ها (5) دقیقه بیشتر صحبت کردند.
رییس ـ حالا وقت شما هم الان دارد می گذرد، بفرمایید.
احمد بزرگیان ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«و قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا»
بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری را برای رفع ابهام از بعضی اذهان می خوانم: « امروز بحمدالله دولت تقریبا در آستانه تشکیل شدن است و مجلس و نمایندگان وظایفی دارند ، حقوقی دارند ، رییس جمهوری وظایفی دارد ، حقوقی دارد ، هر دو طرف باید به وظایف خود عمل کنند و از حقوق خود استفاده کنند. البته باید بنا بر تفاهم باشد که این کار پیشرفت کند و کار کشور معوق نماند. بعد از تشکیل دولت هم ان شاالله مجلس و دولت بنا را بر همکاری داشته باشند ، وظایف خودشان را انجام بدهند ، منتها برادرانه. مجلس نظارت خود را بکند ، محاسبه خود را بکند ، سوال خود را بکند که این ها وظیفه مجلس است و انتظار از مجلس هم همین چیزهاست و این ها کمک به دولت است و دولت هم تلاش خود را ، حرکت خود را، ان شاالله با قدرت و کفایت لازم انجام دهد».
علت مخالفت حقیر با وزیر پیشنهادی وزارت بسیار مهم و سرنوشت ساز در دولت نهم یعنی وزارت رفاه و تامین اجتماعی ، نه مخالفت با برادر بسیار عزیزم ، بسیجی عزیز ، بسیجی بزرگواری که بیش از (100) ماه سابقه جبهه دارد ، (50) درصد معلولیت دارد و در جبهههای جنگ تحمیلی از خود شجاعت ها و رشادت هایی را نشان داده ، نیست. من مخالف با آقای سیدمهدی هاشمی نیستم ، من موافق با این هستم که دولت نهم باید دولتی قوی ، کارآمد ، صبور ، بردبار ، با بصیرت و تدبیر باشد و برای کمک به برادر عزیزم رییس جمهور محترم این مخالفت را انجام می دهم و برای نجات برادر عزیزم آقای سیدمهدی هاشمی از این موقعیتی که برای او پیش آمده که ترس دارم در پایان ارزیابی عملکرد او ، حتی سوابق عملکردی او در جاهای دیگر هم زیر سوال برود.
عنایت بفرمایید! قبل از اینکه وارد این بحث بشوم که آیا آقای هاشمی با این سوابقی که خودشان فرمودند و من مواردی را عرض می کنم میتوانند این وزارت عظیم را با این مسوولیتهای سنگینی که دارد بگردانند؟، خیلی سریع اشارهای به اصل این وزارتخانه کنم.
وزارت رفاه کجاست؟ وزارت رفاه یعنی جایی که (4) سازمان بزرگ تامین اجتماعی، بازنشستگی کشوری، خدمات درمانی و بهزیستی. (3) شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی، سالمندان، بیمه خدمات درمانی، چندین صندوق، بیمههای اجتماعی روستاییان، صندوق فعال در قلمرو نظام جامع رفاه تامین اجتماعی و سازمانهای متعددی زیر نظر آن هستند. بعبارتی در شورای عالی رفاه فقط (6) وزیر (همانطور که از برادر عزیزم آقای رحمنی شنیدید)، رییس جمهور محترم و بقیه شرکت دارند و وزیر رفاه دبیر و هماهنگ کننده و گرداننده و اداره کننده آن جلسه است.
عنایت بفرمایید! ما در بودجه سال 84 فقط (15) هزار و (742) میلیارد و (271) میلیون ریال بعنوان تقریبا سومین بودجه در اختیار این وزارتخانه گذاشتیم. بعنوان بیشترین وزارتخانه هزینه بر در این وضعیت. بله، اشاره فرمودند که لطفا بگویید چرا چفیه انداختید؟ من آنروزی که انتخاب شدم با خدا عهد کردم که هر موقع پشت این تریبون بصورت رسمی آمدم صحبت کنم، سخنرانیهای قبل از دستور، موافقت، مخالفت و موارد دیگر از چفیه که از دوران رزمندگی ام دارم استفاده کنم، چون همسنگر آقای سیدمهدی هاشمی هستیم، ایشان در جبهههای غرب، بنده در جبهههای جنوب. این بدان معنا نیست، از این جهت بود. عزیزان یکوقت خدای ناخواسته تعبیر دیگری نداشته باشند.
وزارت رفاه و تامین اجتماعی کجاست؟ (17) درصد تولید ناخالص کشور بوسیله آن وزارتخانه تحقق پیدا میکند. (18) درصد اعتبارات کل کشور به آن تخصیص پیدا میکند. (52) درصد اعتبارات عمومی کشور در اختیار آن است و این وزارتخانه جدیدالتاسیس است. اهمیت این امر را استدعا می کنم دقت کنید درآمدهای این وزارتخانه فقط از قبل دو سازمان تامین ا جتماعی و بهزیستی مبلغ (102) هزار میلیون ریال است، عنایت داشته باشید یک سازمانی با این ویژگی ها قرار است چه کسی آنرا اداره کند؟
عزیزان دلم! از روز یکشنبه که ما این کار را شروع کردیم آنوقتی که در ارتباط با آموزش و پرورش خواستیم صحبت کنیم گفتیم سابقه، راجع به اطلاعات صحبت کردیم، گفتیم سابقه، راجع به ارتباطات سابقه، بهداشت، جهادکشاورزی، دفاع، دادگستری، راه و ترابری و سایر وزرای پیشنهادی هر کدام آمدند اینجا مدافعین و موافقین و یا خود آنها سوابقشان را نشان دادند. آقای سیدمهدی هاشمی قدمهایش روی چشم بنده، بازوی این بزرگوار را به تاسی از حضرت امام می بوسم، اما به من بگویند واقعا چقدر با این سازمان آشنایی دارند؟ آیا کمیسیون مربوطه وقتی که از ایشان سوال کرد، آیا ایشان تفاوت طرح ارجاع را با غیر آن دانستند؟ آیا در سایر موارد دیگر توانستند جواب بدهند؟ تقصیر ندارند، چون در این سازمان نبوده اند حتی کارشناسان مربوطه سوالات لازم را که کرده بودند جواب لازم را به ایشان نداده بودند. آیا قرار است یک دانشکده ای بنام وزارت رفاه و تامین اجتماعی بزنیم و وزیر بفرستیم آموزش بدهیم؟ دوره آزمون و خطا گذشته است، این ثروت های میلیاردی و چند هزار میلیاردی باید بوسیله یک مغز متفکری که بر این سازمان اشراف دارد هدایت شود اشتباه نشود، این بمعنای این نیست که یک کسی توانایی یا استعداد یا خدای ناخواسته قابلیت در جای دیگر را ندارد. من سوابق این برادر بزرگوار را عرض می کنم، به آنچه که خودشان فرمودند.
عضویت در کمیته انقلاب اسلامی، اکثر عزیزانی که اینجا نشسته اند این عضویت را داشته اند و بسیار هم افتخار می کنیم خدا را هم بر این نعمتش شاکریم. عنایت بفرمایید! عضویت و فرماندهی یگان های مختلف سپاه پاسداران در مناطق عملیاتی، بسیار ارزشمند، خدا نکند آنروز را بیاورد که جنگ شود همین چفیه و آن لباسی که آویزان است در کمد لباس، دوباره به تن این سرباز انقلاب خواهد رفت و می رویم برای دفاع، اما بحث سر وزارت رفاه و تامین اجتماعی با گذشت (27) سال از انقلاب است . دقت داشته باشیم روز اول انقلاب نیست که قحط الرجال باشد کسی را نداشته باشیم حالا دستمان بسته باشد بگوییم آقا شما بفرمایید این موارد را ذکر کنیم.
عنایت داشته باشید! مدیر پروژه و مجری و مشاور پروژههای مختلف وزارت دفاع در زمینههای مختلف دفاعی، فرهنگی، ورزشی و مسکونی، بسیار ازرشمند اما در یک محدوده نظامی، برادر عزیزم آقای سیدمهدی عزیز! من و شما در حیطه نظامی هستیم، بنده هم (24) سال در وزارت دفاع خدمت کردم در همان محدوده دستور می دادم اجرا می شد فرمانده دستور میدهد بقیه اجرا میکنند، اما در یک وزارتی که ده ها هزار متخصص با ردههای مختلف و با تجربیات زیاد دارد و بعضی از آنها حتی عمر خدمتی شان از سن جناب عالی بیشتر است چگونه میخواهند اداره شوند؟ بوسیله فردی که حتی یکروز مسوولیت در یک سازمان زیرمجموعه آنهم نداشته. اگرایشان یک دوره مدیر کلی یک استان را می گذراند، اگر رییس یک شورا بود، اگر معاون در سازمان تامین اجتماعی بود، امروز مشکلی نبود ما میپذیرفتیم، چون آشنا به سازمان است، چه آشنایی با سازمان وجود دارد؟ سازمان بهزیستی کشور با آن وسعت، تامین اجتماعی با آن وسعت، صدها شرکت تولیدی در صنایع مختلف از گاز و پتروشیمی و نفت گرفته تا صنایع نساجی و مواد غذایی زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی هستند، اشتباه نکنیم، من در تعجبم از رییس جمهور عزیزی که من هم بسیار دوستش دارم و برای موفقیت او هم تلاش می کنم و هم دعا می کنم و از موافقین برنامه ایشان بودم، در لیست مربوطه هست، عزیزان میتوانند مراجعه کنند و بعضی از وزرا را در دفاع آنها وارد شدم و اگر نوبتم برسد قطعا این کار را خواهم کرد، اما در اینجا دلم می سوزد، ما نباید یک وزارتخانه اینچنینی را بدست برادر عزیز بسیجی جانبازی بسپاریم که فردا، ششماه دیگر، یکسال دیگر سروصدای همه من و شما در بیاید، والله همه در مقابل این قضیه و این انتخاب مسوولیم «کلکم راع و کلکم مسیول عن رعیته»
عرض بنده این است، دوستان من ! مدیریت در این سازمان مانند سایر سازمان ها نیست که وزیر از بالا بنشیند یک بخشنامه صادر شود، اینجا مدیریت تا عمق سازمان، حتی در درون شعبههای شهرستان ها نقش خودش را ایفا میکند. ما باید مدیری قوی باتجربه در این مورد را داشته باشیم. من یک نکته ابهام در ذهنم هست آیا در بین این چند (10) هزار نفر موجود در این وزارتخانه و سازمان ها یک بچه حزب اللهی متدین فارغالتحصیل دانشگاه وجود نداشت؟ آیا این اهانت به بچه های متدین این مجموعه نیست؟ ما چه جوابی داریم بدهیم؟! چه معلوم اگر فردا دیگرانی آمدند باز همین درو کردن را برای ما نداشته باشند؟ امروز باید در تلاش باشیم این میدان را باز بگذاریم ما شعار کابینه (70) میلیونی را دادیم، قرار هم نیست یک کابینه ای از احزاب مختلف باشد، اما میتواند از آدم هایی باشد که دور و بر ما هم نیستند. من البته نمی خواهم بعضی چیزها را بگویم و دوست هم ندارم واقعا، ذهنم را هم به آن سمت نمی برم. اما من می گویم آیا واقعا رشد شغل ها و مشاغل در این کشور طبیعی است؟ آیا آدم ها بصورت پلکانی رشد میکنند یا کافی است بنده با یک شخصیتی در این مملکت یک آشنایی داشته باشم او مرا معرفی کند.
استدعا می کنم به این امر توجه داشته باشید. من برنامه ها را هم دیده ام برنامههای بسیار خوبی است، دغدغه های ایشان را هم دیده ام در اینکه چه چالشهایی وجود دارد، چالشهایی که ایشان ذکر کرده در این وضعیت وزارتخانه، این چالشها در (25) بند آمده آیا این چالشها را چه کسی میتواند جواب بدهد؟ چه کسی میتواند این چالشها را برطرف کند، چه کسی میتواند این (73) بند برنامه را که برگرفته از برنامه چهارم ، برگرفته از سند چشم انداز بیست ساله، برگرفته ای از قانون بودجه 84 است اجرا کند؟! خیلی صریح عرض کنم آیا برادر عزیزی که لیسانس معماری از دانشگاه آزاد گرفته است، اتفاقا پروژههایی را هم که اجرا کرده در بخش معماری است، فوق لیسانس معماری را دانشجوست نمی دانم چند واحد گذرانده اما خودشان اظهار فرموده اند در حال دفاع از پایان نامه شان هستند.
آقا! در این سازمانی که شما تشریف می برید، آقای سیدمهدی! صدها دارندگان P.h.d، فوق لیسان های باتجربه چند (10) ساله وجود دارند. شما چه مجموعهای را می خواهی بعنوان تیم همکار خود انتخاب کنی؟ کدام نیروی قوی میآید با شما کار کند؟ مگر اینکه یک طمعی داشته باشد یا یک ضعفی وگرنه نیروی قوی نمی آید با زیر دست خودش که هم از لحاظ معلومات از او پایین تر است هم تجربه و هم نا آشنا به سازمان.
ای کاش ایشان یک دوره معاونت سازمان تامین اجتماعی را بگذراند، یکدوره ریاست یکی از شوراها را بگذاراند، به روی چشم بنده به آن رای می دهم که لااقل وقتی سوال می کنم از او در رابطه با سرانه بیمه، بیمه مکمل، بیمههای پایه، بتواند دقیقا برای من بگوید که این ها چیست، این ها چه واژههایی است این ها چه جایگاهی دارند. (رییس ـ آقای بزرگیان! حدود یکدقیقه فرصت دارید) چشم آقای رییس سعی می کنم وقتم را دقیقا آنطور که قانون گفته ان شا الله استفاده کنم.
عنایت داشته باشید! من می خواهم عرض کنم برادر عزیزم ریاست محترم جمهوری! شما در برنامه دولت در بخش رفاه که قرار است این وزارتخانه آنرا محقق کند مواردی را ذکر فرمودید، توسعه عدالت محور، اقامه قسط توام با مهرورزی، خدمت و تعالی پیشرفت بسیار خوب راهبرد کلان شما برای این موضوع چیست؟ بسط عدالت و توسعه و تعالی همه جانبه و درونزا مبتنی بر اسلام ناب با مقتضیات عصر کنونی و بکارگیری علوم و فنون پیشرفته برای تحقق عدالت و ارتقا سلامت و رفاه اجتماعی .
رشته مرتبط با وزارت رفاه و تامین اجتماعی چیست؟ 1ـ اقتصاد با گرایش بیمه . 2ـ جامعه شناسی 3ـ روانشناسی 4 ـ پزشکی 5 ـ ، 10ـ ، 100ـ ...
یک سازمان بسیار گسترده است، دوستان و خود ایشان هم فرمودند مگر وزیر باید متخصص باشد؟ یکروز یک بنده خدایی وارد شد گفت... (رییس ـ خیلی ممنون، می خواهید قصه شروع کنید؟) نه فقط عرض آخر من است. چرا این تانک در تعمیرگاه خوابیده؟ طرف فهمید که این متوجه نیست گفت، فیوز دیفرانسیل آن پریده و او هم قبول کرد. والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
(عدهای از نمایندگان ـ احسنت)
رییس ـ تشکر می کنم. موافق بعدی را دعوت بفرمایید.
منشی(محبی نیا) ـ موافق جناب آقای پاپی هستند.
حسین پاپی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و به نستعین»
در ابتدا عرایضم را با این فرمایش مقام معظم رهبری شروع می نمایم: «جانبازان مظهر گذشت و نمونههای برجسته و بزرگی از ایثار و فداکاری هستند.» عرایضم را در دو بخش خدمت شما و مردم شریف عرضه میدارم. ابتدایا پاسخ به ایرادات وارده:
عزیزی که بحث داشتن سابقه و تجربه را مطرح فرمودند باید بدانند که امروزه در علم مدیریت، مدیر کسی است که بتواند با فن مدیریت تخصصهای مختلف را در راستایی خاص ساماندهی کند نه اینکه اشراف بر تمام تخصص ها داشته باشد. کدام وزارتخانه را ما داریم که مدیرش آشنا به تمام تخصص ها و مجرب در آن تخصص ها باشد؟ اگر اینطور است موجودیت و فلسفه وجودی رشته مدیریت باید برملا شود. پس در مجموعه ها ما نیاز به مدیر داریم، مدیری که بتواند سازمان ها و بخشهای زیرمجموعه را ساماندهی و سازماندهی کند.
مواردی که عزیزمان اشاره فرمودند نیاز به قدرت ادراک و فن مدیریت دارد، یعنی آنجا آنچه که برتری دارد قدرت ادراکی مدیر است نه داشتن تخصص برای هدایت و راهبرد مجموعههایی که اشاره فرمودند و بعد هم مگر اولین کیس و اولین مورد است که ما این مورد را داریم می گوییم؟ چه زیاد مدیرانی داشتیم که در جایی در جایگاه خدمتگزاری قرار گرفتند که دارای آن تخصص نبودند اما بدلیل شم مدیریتشان کارنامه درخشان و موفقی را از خودشان بجا گذاشتند.
در مورد کمیسیونی که ایشان اشاره فرمودند، بنده از کمیسیون اجتماعی هستم، کسی هستم که بعنوان شاگرد عزیزانی که در زمینه اشتغال،رفاه، بیمه ها، کم و بیش شاگردی کرده سالیانی از عمرم را صرف کردم پس اینکه به خودم اجازه دادم به نیابت از مردم بیایم و از این جانباز عزیز دفاع کنم براساس وقوف کاملم و اعتقادم به این است که ایشان میتواند این مجموعه را پویا تر و بالنده تر از گذشته کند که بعد از بنده هم ریاست محترم کمیسیون بهداشت و درمان جناب آقای دکتر رضایی ان شاالله خدمت شما خواهند بود. لذا این بحث که در کمیسیون ها به اینصورت پیش آمد و کمیسیون ها موافق نبودند فکر نمی کنم درست باشد، مستند و نمونه را هم عرض کردم.
در موردیکه مگر بچه حزب اللهی یا فارغالتحصیل دانشگاهی نیست دوستان عزیزم! عنایت دارید که ایشان هم به استناد همان سوابق ایثارگرانه اش (50) درصد جانبازی بچه حزب اللهی است و اتفاقا دانشگاهی و از دانشگاهیان موفقمان است و اتفاقا در اینجایی که تبدیل به بحران شده، عدم اجرای صحیح اصل (29) قانون اساسی اصل (21) قانون اساسی، اصل (23) قانون اساسی، اینجا مدیریت بحران نیاز دارد که ایشان اضافه بر آن مواردی که عرض کردم مدیر بحران خوبی هستند و ثابت کردند در جاهای مختلف که داشت برای نظام چالش پیش می آمد ایشان با مدیریت خوبش مسایل را مرتفع فرمودند. در پاسخ به خواهر بزرگوارمان که در راستای اجرایی کردن یکی از بندها یا قسمتهای اصل (29) قانون اساسی یا بحث مقرری بیمه بیکاری مطرح فرمودند، ایشان قبل از ما حرکت میکنند، اعتقادشان فقط بر این نیست که به کارگران اخراجی که اخراج میشوند ما بیاییم بیمه بیکاری بدهیم، بلکه بحث ایشان ارزنده است بحث ایشان این است که ما باید به بیکاران واجد شرایط جویای کار که بیکارند، دوست دارند کار کنند و براساس اصل (28) قانون اساسی ما مکلف به تامین اشتغال و حداقل های زندگی برای آنها هستیم باز هم باید برای آنها بیمه بیکاری وضع کنیم، پس ایشان در این عرصه هم جلوتر از عزیزانی که از قبل بودند حرکت کردند.
در مورد اصل (21) قانون اساسی توجه به زنان بی سرپرست، زنان بد سرپرست، پناه جویان، اقشار آسیب پذیر، در صحبت هایی که در کمیسیون، محضرشان بودیم می فرمودند فقط (400) میلیارد ریال برای توانمند سازی زنان بی سرپرست و بدسرپرست کافی نیست یا (40) میلیون ریال برای پناه جویان کافی نیست ما باید با تعریف منابع و با همدلی و همراهی بیاییم مشکل محرومین و اقشار ضعیف را حل کنیم. ایشان در بحث سلامت هم مطالبی را داشتند که من به همین حد اکتفا می کنم و در قسمت دوم بقیه دلایل موافقتم را خدمت عزیزان عرض
می کنم.
عزیزان! توجه داشته باشید که امروز توقع مردم از رییس جمهور بیشتر از انتظاری است که ممکن است عدهای محدود از ایشان داشته باشند و این رییس جمهور است که باتوجه به شعارهای انتخابی مورد دلخواه مردم میبایست پاسخ مطالبات مردم را بدهد و طبیعتا ایشان به این نتیجه و تشخیص رسیده که با این افرادی که بعنوان وزیر به مجلس معرفی کرده میتواند سریعتر به اهدافش برسد وگرنه ادعا نداریم که افراد توانمند و زبده در امور اجرایی نداریم یا کم داریم، بلکه هدف، همکاری تیمی برای حل مشکلات است و مقام معظم رهبری در یکی از بیاناتشان همکاران دولت را به یک تیم فوتبال تشبیه فرمودند که اگر یکی از آنان ضعیف باشد یا با تیم همکاری نکند یا به تیم خود گل بزند چه مشکلی پیش میآید. دوستان توجه داشته باشید امروز در کشور انتخاباتی برگزار و همانطور که حضرت امام (رحمه الله علیه) فرمودند «میزان رای ملت است» و طبیعی است و همه ما و شما اذعان داریم که هر انتخاباتی حاوی پیام خاص و ویژهای است و پیام این انتخابات سپردن مسوولیت ها به مدیران تازه نفس و جوان است. لذا
میبایست این فرصت را در اختیار منتخب ملت قرار داد که پاسخ این پیام را بدهد و با انتخاب مدیران با نشاط، با انگیزه به خدمتگزاری به ملت شریف ایران با اقتدار تمام ادامه دهد و آقای هاشمی برای وزارت رفاه و تامین اجتماعی از چنین خصایص و امتیازات خوبی برخوردار است.
ثانیا، همه می دانید که برنامه عملی و چارچوب رفتار دولت چشم انداز بیست ساله قانون برنامه و قانون نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی است و خوب میدانیم که ما در کشورمان قوانین جامع و مترقی خوبی داریم که اگر درست (رییس ـ آقای پاپی! از وقت مقررتان یکدقیقه مانده) استفاده شود بسیاری از مشکلات فعلی که گریبانگیر مردم است را نخواهیم داشت و مشکل ما از تصویب تا اجرا قانون است که باید مجریانی دلسوز، متعهد باانگیزه اقدام به اجرای قوانین کنند.
ثالثا، تحقیقا مشخص شده که بعضی از افرادی که سالیان متمادی در یک پست و جایگاهی فعالیت دارند بتدریج بی انگیزه و دچار رکود کاری و رخوت میگردند و درصدی هم متاسفانه به همین دلیل آن جایگاه و پست را موروثی و همیشگی و خود را در مقابل مردم متعهد و پاسخگو نمی دانند و به مرور به مدیران نشسته تبدیل و دچار روزمرگی میشوند. لذا بحث چرخش نخبگان اینجاها نمود پیدا میکند. اگر بگوییم هر کسی وزیر بوده مادامالعمر وزیر بوده پس چه رایی، چه مجلسی، چه گردش نخبگانی؟! باید مدیرانی که در عرصههای دیگر که به آنها دادند بیایند و میدانداری کنند. لذا عرایضم را با این شعر از شاعر عزیز جناب آقای فولادوند به پایان می برم.
یاران همه خفتندو یاری برنخیزد
مردی ز گشت روزگاری بر نخیزد
دگر از این صحرا غباری بر نخیزد
خیزد اگر از پی سواری برنخیزد
یاران! یاد آرید از آن چابک سواران
دردا، دریغا، حسرتا! ز آن پاسداران
زآن شهسواران سبک خیز سبک تاز
بیداد را بنیان کن و از پا برانداز
(رییس ـ دیگر تا آخرش نخوانید.)
قاف بزرگی را همه سیمرغ پرواست
پاس وطن را جملگی سرباز جانباز
یاران! بیاد آرید از آن چابک سواران
دردا، دریغا، حسرتا، زآن پاسداران
نمایندگان محترم! از میان آن خیل عظیم شهسواران، سبک خیز و سبک تاز که مردانه بنیان بیداد و ستم را برانداختند و سیمرغ سان بر قله ابتکار و عظمت و ایثار و فداکاری پرواز کردند و در راه پاسداری از وطن و شرف و حیثیت هموطنان سروجان باختند یکنفر در میان ماست، کمترین سپاس ما، همکاران عزیز! توجه داشته باشید، فراموش نکنید. در برابر فداکاری های او این است که برای خدمت و فداکاری مجدد به او اعتماد و این فرصت خدمتگزاری را در سنگر رفاه و تامین اجتماعی به ایشان مهیا کنیم.
رییس ـ ممنون و متشکر. والسلام علینا و علی عباد الله الصالحین. (پاپی ـ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته) نفر بعدی را دعوت بفرمایید.
منشی(محبی نیا) ـ جناب آقای رضایی پنج دقیقه وقت دارند.
رییس ـ آقای امیدوار رضایی رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، نماینده محترم مردم مسجدسلیمان، بفرمایید.
امیدوار رضایی میرقاید ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدالله رب العالمین»
سالروز تولد شیخ الرییس ابوعلی سینا روز پزشک را به همه پزشکان مخصوصا پزشکان همکارم تبریک عرض می کنم. دوستان در مخالفت بحث هایی را مطرح کردند که خیلی از این بحث ها واقعیت دارد ولی درجای خودش . من برای اینکه دوستان با تشکیل وزارت رفاه و تامین اجتماعی آشنا شوند سرگذشت این را خدمتتان به اختصار می گویم .
در مجلس پنجم وقتی برنامه سوم را اولین دولت آقای خاتمی مطرح کردند بنده در آن مجلس پیشنهادی دادم و برنامه را اصلاح کردیم برای نظام جامع تامین اجتماعی که دولت داده بود، زیرا که دولت اصل (29) قانون اساسی را در واقع ناقص معرفی کرده بود و آن نقص این بود، در انتهای اصل (29) آمده که مسایل تامین اجتماعی حقی است همگانی، دولت این را حذف کرده بود بخاطر بار مالی و این بحث جدالی بود بین کمیسیون بهداشت و درمان و مجلس؛ به مجلس ششم کشیده شد، دولت موظف شد لایحه بیاورد متاسفانه لایحه نیاورد و در مجلس ششم نمایندگان طرح دادند که این طرح جامع خلاصه به مرحله عمل برسد. بهرصورت کمیسیون مشترکی تشکیل شد بنده بعنوان عضو کوچک آن کمیسیون این قانون را جمع کردیم این به آخر عمر مجلس ششم کشیده شد و بالاخره توسط رییس محترم مجلس هفتم جناب آقای دکتر حداد این قانون ابلاغ شد.
سرنوشت این قانون به این شکل بود، در ابتدای بحث ها هم این بود وزارتی که به اسم رفاه و تامین اجتماعی می خواهد در دولت تشکیل شود اصلا وزارت تشکیلاتی نیست، وزارتی مثل وزارتخانههای دیگر نیست که اداراتی در استانها تشکیل بدهد و گسترش تشکیلات ایجاد کند، بلکه یک مرکز ستادی برای سیاستگذاری، برنامه ریزی و هماهنگی دستگاههای مختلف دولتی و حکومتی برای اینکه یک جایی باشد که جواب پیامدهای رویدادهای اجتماعی ، اقتصادی و طبیعی را در نظام جمهوری اسلامی بدهد، بعنوان نماینده حکومت و نماینده دولت نه بعنوان یک وزیر یا وزارتخانه. همانطور که آقای دکتر سبحانی فرمودند و بجا گفتند در مقابل رشد توسعه بی رویه، افراد زیادی دچار خسارت میشوند، جمعیتهای زیادی بیکار میشوند (صدمه می بینند) دچار حوادث طبیعی خواهند شد، کجا باید به داد این ها رسید؟ کجا باید به داد بیکاران، بازنشستگان، از کار افتادگان، نیازمندان و بسیاری از خسارت دیدگان این حوادث رسید، جاییکه از طرف حکومت و دولت باید جمعبندی کند، هماهنگی ایجاد کند و نه اینکه تصدیگری کند عزیزان! عزیزمان جناب آقای بزرگیان که بحق هم اهمیت دستگاه ها را مطرح کردند اصلا ربطی ندارد، اینجا بحث تخصصی نیست، تخصص در بهداشت و درمان ، در مسکن ، در حمایت از مادران (رییس ـ آقای رضایی! در حد یکدقیقه صحبت خودتان را به انجام برسانید) بسیاری از موضوعات تخصصی که هرکدام در دستگاه تخصصی خودش دارد کار انجام میشود. مگر میشود این وزیر بیاید کمیته امداد را اداره کند، میتواند اداره کند؟ میتواند سازمان تامین اجتماعی؟ هر کدام کارشناسان خود، مسوولین مربوطه به خود دارد. وظیفه این وزیر این است که از طرف حکومت و دولت بیاید هماهنگی ایجاد کند، پاسخگوی دولت و مجلس باشد در مقابل حوادث و سوانح و خسارتهایی که به مردم وارد میشود و یارانههایی که باید دولت به این سمت هدایت کند. برادر عزیزمان جناب آقای مهندس هاشمی در طول سابقه طولانی که در جبهه و جنگ داشتند و در امداد و نجات آشنا هستند، در هماهنگی بین بخشی که در قرارگاه شمالغرب از خود رشادت ها نشان دادند، در شهرداری که بین شهرداریهای مختلف هماهنگی ایجاد کردند، اساس کار و مسوولیت این وزیر هماهنگی، هدایت و دبیری شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی که رییس جمهور رییس آن است. (9) وزیر عضو این شوراست، سه نماینده مجلس ناظر بر این شوراست، این شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی است که تصمیم گیر نهایی است نه وزیر رفاه، وزیر رفاه دبیر است، سیاست ها و درواقع پیش نویس ها را تهیه میکند با کمک سایر دستگاه ها بخاطر اهمیتی که رییس جمهور محترم به بحث عدالت اجتماعی و اینکه به اعتمادی که به آقای مهندس هاشمی داشتند آقای مهندس هاشمی در کمیسیون بهداشت و درمان حضور پیدا کردند، دفاع کردند از این موضع و به سوالات ما پاسخ دادند (رییس ـ خیلی متشکر) و اکثریت قاطع عزیزانی که همکاران شما هستند و شما به آنها اطمینان دارید، در این کمیسیون به ایشان رای مثبت دادند و نظر مثبت داشتند. عزیزان توجه داشته باشیم که این عزیزمان در سال 69 فوق لیسانس مدیریت را دارد و مشکلات و معضلات بسیاری در بحث عدالت اجتماعی داریم که شخص رییس جمهور با حمایت و درواقع نزدیکی بسیار خوبی که با ایشان دارد و میتواند حمایت جدی از ایشان کند، بنظرم نکته بسیار مهمی است، سابقه هماهنگی خوب و اثر بخشی که ایشان در سابقه کاری خود داشته. خیلی ممنون. والسلام علیکم
رییس ـ تشکر می کنم ظاهرا وقت دعوت از وزیر پیشنهادی آقای سیدمهدی هاشمی رسیده، آقای هاشمی تشریف بیاورید.
مقدم رییس جمهور محترم آقای دکتر محمود احمدی نژاد را هم به جلسه مجلس شورای اسلامی گرامی می داریم.
سیدمهدی هاشمی (وزیر پیـشنهادی رفاه و تامین اجتماعی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا» «ان الله یامر بالعدل و الاحسان»
با درود و سلام به محضر حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و عرض ادب و احترام به مقام معظم رهبری و درود و سلام به ارواح مطهر شهدای انقلاب اسلامی و امام شهدا و عرض ادب و احترام به پیشگاه ملت شریف، خصوصا نخبگان و عصاره ملت شریف ایران در مجلس شورای اسلامی و همه حاضرین محترم.
ضمن تبریک روز پزشک، خدا را شاکرم از اینکه پیشنهاد تصدی وزارتی به این حقیر داده شد که محور حرکت عدالت اجتماعی، مهرورزی و خدمتگزاری است و خدمتگزاری به بهترین مردم روی کره زمین و امیدوارم با اخذ رای اعتماد مجلس که با حضور نمایندگانی آگاه، عالم، متدین، متعهد، انقلابی و خدمتگزار مزین شده، توفیق بیش از پیش را برای خدمت به بهترین مردم روی کره زمین پیدا کنم.
رفاه یا بهبود سطح زندگی، هدف اصلی همه دولتهاست، اساسا سرمایه گذاری در بخش رفاه، هزینه نیست، شما دارید برای انسان ها سرمایه گذاری می کنید و حرکت بسمت رفاه یک حرکت جمعی در کابینه است. وزارت رفاه بعنوان یک وزارتخانه فرابخشی باید نقش سیاستگذاری، برنامه ریزی، نظارت، تخصیص منابع و هماهنگ کننده را در (3) قلمرو بیمهای، حمایتی و امدادی داشته باشد و ما با استفاده از نیروهای متعهد، متخصص و انقلابی با پشتیبانی ریاست محترم جمهور و مجلس خدمتگزار و همکاری وزارتخانههای مرتبط، ان شا الله جهشی را در ارتقای سطح رفاه و تامین اجتماعی ایجاد خواهیم کرد. وزارت رفاه با استناد به اصول (21)، (29) و (43) قانون اساسی و مواد (91)، (95)، (96)، (98) و (101) قانون برنامه چهارم توسعه و باعنایت به سند چشم انداز بیست ساله باید زمینه ساز ایجاد جامعه ای سالم و برخوردار از نعمت های الهی باشد. وزارت رفاه و تامین اجتماعی، وظایف متعددی در بخشهای بیمهای، درمانی، حمایتی، یارانهای، امدادی و اقتصادی دارد. لازم می دانم قبل از ورود به بحث و صحبت راجع به بخشهای تخصصی از همه نمایندگان محترم، موافق و مخالف، خصوصا مخالفین محترم سرکار خانم شایق و جناب آقای بزرگیان بخاطر توجه و دلسوزی آنها و همینطور برادران عزیز موافق تشکر کنم.
ما باید با تهیه یک برنامه کارشناسی دقیق در چارچوب قوانین و برنامههای مصوب، ان شا الله اقدامات خود را بعمل آوریم و باتوجه به محدودیت زمانی به بخشی از آن اشاره می کنم.
استحضار دارید، نسبت منابع بخشی از رفاه به بودجه عمومی کشور(52) درصد و به بودجه کل کشور(19) درصد و به G.D.P یا تولید ناخالص ملی (17) درصد است، ولی با این حجم سرمایه گذاری و اهمیتی که داده شده هنوز ما مشکلات زیادی داریم و باید سعی کنیم بنحوی جلو ریزش های اجتماعی را بگیریم و رویش ایجاد کنیم.
در بخش بیمههای اجتماعی، گسترش بیمه اجتماعی، درمان، بازنشستگی، ازکارافتادگی، بازماندگی و بیمه بیکاری مبتنی بر سه اصل جامعیت، کفایت و فراگیری با رویکرد پوشش کامل روستاییان و عشایر و اقشار مختلف جامعه از قبیل زنان خانه دار، رانندگان، کارگران ساختمانی، دانشجویان، طلاب و سایر اقشار میباشد. بطور مثال من عرض کنم در بحث بیمه اجتماعی روستاییان ما (5) میلیون نفر را باید تحت پوشش بگیریم و برای اینکار بیش از (500) میلیارد تومان نیاز داریم. درسالجاری برای حدود (350) هزار خانوار، اعتبار آن پیش بینی شده و ان شا الله تا پایان سال، (8) درصد جمعیت کل کشور در بخش روستاییان تحت پوشش این بیمه قرار خواهند گرفت. یا در موضوع کارگران ساختمانی و رانندگان، ما بیش از (1) میلیون نفر کارگر ساختمانی داریم، بیش از (620) هزار نفر راننده درون شهری و برون شهری داریم، برای اینکه بتوانیم این بیمه را ان شا الله اجرایی کنیم در بخش کارگران ساختمانی (48) میلیارد تومان و در بخش رانندگان (30) میلیارد تومان بودجه نیاز داریم که باتوجه به برنامههایی که پیش بینی شده و اقدامی که در تقویت بنیه مالی صندوقهای بیمهای اجتماعی خواهد شد، ان شا الله این برنامه ها را اجرا خواهیم کرد. استحضار دارید ما در سال 57 هر (24) نفری که بیمه پرداخت میکرد، از آنطرف یکنفر مستمری دریافت میکرد، ولی درسال 83 هر (7) نفری که بیمه پرداخت میکنند، یکنفر مستمری معادل آن دریافت میکند و یکی از مشکلات اصلی کشورها تامین اجتماعی است و موضوع پیشی گرفتن مصارف بر منابع، ما این ها را باید مدیریت کنیم و از رسیدن به نقطه سربسری تاخیر بیندازیم، یکی از آنها بحث اشتغال است.
در موضوع بیمه درمانی، دولت موظف است پوشش کامل جمعیتی از نظر بیمه همگانی پایه درمانی را در طی برنامه اجرا نماید و در تبصره (15) بودجه سال 84 کل کشور نیز صدور دفترچه بیمه خدمات درمانی برای کلیه روستاییان و جمعیت شهری زیر (20) هزار نفر مورد تاکید قرارگرفته است و برای تحت پوشش قراردادن این تعداد، بیش از (1290) میلیارد تومان اعتبار نیاز است که بحمدالله با تلاش و همت همه دست اندرکاران، خصوصا مجلس محترم، (600) میلیارد تومان آن درسالجاری تامین شده و باتوجه به هماهنگیهایی که داشتیم امیدواریم با تامین کاستی های آن باتوجه به مذاکراتی که با وزیر محترم پیشنهادی بهداشت و درمان داشتیم، ان شا الله خواهیم توانست با تمهیداتی بخش عمده ای از آن را در صورت اخذ رای اعتماد مجلس اجرا کنیم.
دومین نکته مهمی که در این بخش باید مورد توجه قرار بگیرد، افزایش نقش سازمانهای بیمه گر درمدیریت بخش سلامت است.
ما باید سعی کنیم پیشگیری را بردرمان ترجیح بدهیم، درحـال حاضر (56) درصد هزینه درمان توسط فرد بیمار پرداخت میشود، دربرنامه تکلیف شده، این باید (30) درصد کاهش پیدا کند.
سومین نکته ای که در این برنامه پیش بینی شده، حمایت ویژه از بیماران مزمن خاص ، سرطانی ها، نارساییهای کلیوی، تالاسمی ها و پیوند اعضا است.
نکته چهارم تغییر رویکرد بیمههای درمان به بیمه سلامت از طریق حمایتهای مالی در اجرای برنامههای پیشگیری و آموزش زندگی سالم که از جمله دیگر برنامه ها در این بخش است. در بخش حمایتی، طراحی و توسعه نظام حمایتهای اجتماعی از نیازمندان با اولویت (3) دهک پایین جامعه از اقدامات مهمی است که در این بخش باید به آن توجه نمود.
دوستان! در حال حاضر ما (1) میلیون و (750) هزار نفر را داریم که زیر خط فقر خشن یا شدید هستند، این ها یعنی کسانیکه حتی برای تامین غذای سالم خودشان هم این امکان را ندارند، در شهرها این بمبلغ (64) هزار تومان در ماه و در روستاها به (36) هزار تومان در ماه تعریف شده و یا در جمعیت زیر خط فقر مطلق که بیش از (7) میلیون و (500) هزار نفر هستند، این ها حداقل های نیاز اساسی خود را مثل خوراک، پوشاک، مسکن، درمان و سرپناه را نمی توانند تامین کنند. این در شهرها ماهانه (125) هزار تومان و در روستاها (80) هزار تومان، ما برای اینکه بخواهیم صرفا جمعیت زیر خطر فقر را تحت پوشش و حمایت دولت قرار بدهیم، سالانه اعتباری بالغ بر (7) هزار میلیارد تومان نیاز داریم که البته پیش بینی و اقداماتی در جهت تامین منابع اعتباری مورد نیاز در دستور کار قرارگرفته و بخشی از آنهم منابع پیش بینی شده در قانون نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی است. منابع ناشی از هدفمند نمودن یارانه ها و همینطور مالیاتهای بررفاه، این ها از جمله مواردی است که در برنامه و در قانون پیش بینی شده است.
نکته دوم و مهم، هدفمند نمودن فعالیتهای حمایتی برای توانمندسازی افراد تحت پوشش موسسات و نهادهای حمایتی جهت ورود به پوشش بیمهای است. ما باید سعی کنیم توانمندی افراد را ارتقا بدهیم که وارد بخش بیمهای شوند، از بخش حمایتی خارج شوند. اجرای کامل قانون جامع حمایت از معلولین از نکات مهم دیگر این برنامه است که در آن بمناسب سازی محیط، آموزش رایگان، اشتغال معلولین و سایر افراد تحت پوشش این بخش، تاکید گردیده و از اهداف مهم بخش حمایتی است. ما در حال حاضر (2) میلیون و (200) هزار نفر معلول داریم که تن ها (600) هزار نفر از این ها تحت پوشش بیمه مستقیم هستند. حدود (700) هزار نفر از این ها هم تحت پوشش بیمههای غیرمستقیم هستند که باید در یک جمله عرض کنم ما باید جلوی ریزش های اجتماعی را بگیریم و رویش در توانمندی و ارتقای سطح رفاهی ایجاد کنیم.
در بخش یارانه ها با ساماندهی و مدیریت اجرایی هدفمند، یارانه ها را با گرایش بسمت مناطق محروم و اقشار آسیب پذیر و تامین نیازمندیهای اولیه زندگی که از موارد مهم برنامه اینجانب میباشد باید پیگیری بکنیم. ما درسال بیش از (18) هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می کنیم، امکان این وجود دارد که این ها را هدفمندتر برنامه ریزی کنیم و ان شا الله هزینه کنیم.
در بخش امداد از اهداف مهم این وزارتخانه که در برنامه و قانون رفاه و تامین اجتماعی پیش بینی شده، وظایفی را بعهده این وزارتخانه گذاشته اند.
من چند نکته را در این بخش خدمتتان عرض کنم، کشور ایران جزو (10) کشور اول حادثه خیز در جهان است. کشور ایران جزو (4) کشور اول حادثه خیز در خاورمیانه است و از (41) نوع بلایایی که تعریف شده (33) نوع آنرا ما در ایران داریم که مهمترین و شایعترین آن سیل و زلزله است. تمامی این موارد نشانگر اهمیت موضوع حوزه امدادی در نظام جامع تامین اجتماعی است. بدون تردید ساماندهی حوزه امدادی کشور علی رغم فعالیتهای ارزشمندی که تاکنون صورت پذیرفته یکی از اولویتهای کاری اینجانب خواهدبود که بنده ریوس آنرا اشاره می کنم.
طراحی جامعه نظام پیشگیری و مقابله با بلایای طبیعی و حوادث غیرمترقبه با همکاری سایر دستگاههای ذیربط بمنظور کاهش مخاطرات و اثرات ناشی از آنها و آماده سازی و هماهنگی سازمان ها و نهادهای ذیربط برای ارایه فوری و کافی خدمات به آسیب دیدگان رویدادهای غیرمترقبه در جهت تامین نیازهای اولیه آسیب دیدگان از حوادث طبیعی، شناسایی نقاط حادثه خیز، اجرای برنامههای آموزشی، تعهد بخشی به سایر بخشهای توسعه برای اجرای برنامههای پیشگیری، تهیه امکانات اولیه درحد متعارف و جلب مشارکت نهادهای بینالمللی در پیشگیری و مواجه با آن از اهم برنامههای پیش بینی شده است.
در بخش سرمایه گذاری صندوقهای بیمهای: صندوقهای بیمهای پویا هستند که حداقل (25) درصد منابع مالی صندوق از طریق فعالیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری تامین گردد، این درحالیست که علی رغم تلاش های صورت گرفته در سازمانهایی مثل سازمان تامین اجتماعی، نسبت درآمد حاصل از سرمایه گذاری به کل منابع مالی سازمان تامین اجتماعی حدود (11) درصد میباشد.
بعبارتی درآمد حاصل از سرمایه گذاری در صندوق تامین اجتماعی در سال 84 ، (580) میلیارد تومان پیش بینی گردیده در حالیکه منابع مالی سازمان تامین اجتماعی درسال 84، (5400) میلیارد تومان بوده است. بدیهی است برای رسیدن به عدد (25) درصدی، میبایست تلاش فراوانی صورت پذیرد و از انـجام فعـالیتـهای اقتـصادی پراکـنده و متـنوع جـلوگیری شود و رویکرد ما در سرمایه گذاری، بازدهی سود مطلوب خواهد بود.
در آخر نکاتی چند جهت توجه هرچه بیشتر شما عزیزان به برنامه که از اولویتهای کاری اینجانب خواهدبود بعرض می رسانم.
1ـ ایجاد پایگاه اطلاعات جامع رفاه اجتماعی؛ ما در حال حاضر نقص های آماری بسیار زیادی داریم و این موضوع را شما در قانون به ما تاکید داشتید و ما موظفیم ان شا الله این را در طی مدت (2) سال راه اندازی کنیم. موضوعی که اشاره شد و آسیب پذیری زنان سرپرست خانوار و بی سرپرست و یا بدسرپرست، ما باید اداره این بخش را به بانوان بسپاریم تا کمتر دچار مشکلات جانبی شویم و بتوانیم ان شا الله با سرعت بیشتری کارمان را دنبال کنیم. واقعی کردن سرانه ها و تعرفه ها، اصلاح نگاه به بیمه و بیمارستان ها، حذف کارهای موازی، تمرکززدایی و تقویت بخش نظارت، هماهنگی تنگاتنگ با نمایندگان محترم مجلس و پاسخگویی مناسب به مردم، استفاده از نیروهای متعهد، متخصص و انقلابی و استفاده از نیروهای بومی متخصص، برنامه ریزی و تدوین نحوه مدیریت وجوه، ذخایر و سرمایه گذاری ها، این ها از جمله نکات مهمی است که در برنامه به آن توجه ویژه و خاص شده است.
خواهران و برادران عزیز! در پایان امید دارم که با کسب رای اعتماد از مجلس، فرصت دیگری را برای ایثارگری و خدمت به بهترین بندگان خدا روی کره زمین پیدا کنم.
چون بخش عمده ای از سوالاتی که مطرح شد در برنامههایم پیش بینی شده بود، دیگر فکر می کنم اکثر سوالات را پاسخ دادم و ان شا الله بخشی هم که باقی مانده باشد، جداگانه خدمت عزیزان توضیح خواهم داد، ولی صرفا به یک نکته اشاره می کنم، تجربه یک اصل است ولی آیا بنده که بعنوان مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی معرفی شده ام با حفظ سمت، با آن شرایط خاص و ویژه که (17) هزار نفر کارکنان ناراضی آنجا بودند و بخش عمده ای از اتوبوس های آنجا خوابیده بود، بنده تجربه یا تخصصی در این رابطه داشتم؟ بنده فوق لیسانس مدیریت هستم و مدیریت یک علم است، یک تخصص است و ما باید هنر بکارگیری و مدیریت تخصص ها و کارشناسان را داشته باشیم. بحمدالله بعد از (127) روز مدیریتی که با حفظ سمت بعهده بنده گذاشته شده بود، در شرایطی که در شهرداری شاید افراد توانمند دیگر و صاحب تخصص و تجربه دیگر هم دراین رابطه بودند ولی بحمدالله بعد از (127) روز نه تن ها بحرانهای آنجا تا حد زیادی برطرف شد، بلکه حدود (2300) دستگاه اتوبوس جدید هم علاوه بر بازسازی و بکارگیری بخش عمده ای از اتوبوس های خوابیده به ناوگان اضافه شد، ما باید این هنر را داشته باشیم. بهرحال مجلس محترم، تصمیم گیرنده است، من از ابراز احساسات و نوع برخورد و حساسیتی که با واگذاری این مسوولیت ها به افراد توجه داده میشود، تشکر می کنم و امیدوارم که بنده توفیق این خدمت را داشته باشم و این اطمینان را می دهم که حتما و قطعا بحول و قوه الهی، پیشرفت قابل ملاحظهای را در این وزارتخانه خواهیم داشت. «وبالعدل قامت السموات والارض» والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته (تعدادی از نمایندگان ـ احسنت)
رییس ـ خیلی متشکر. با توضیحات وزیر پیشنهادی برای وزارت رفاه و تامین اجتماعی به سراغ وزارت صنایع و معادن می رویم. آقای حاجی بابایی! بند بعدی دستور را شما اعلام کنید تا ما از مخالفان و موافقان دعوت کنیم .
منشی (حاجی بابایی)ـ بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت صنایع و معادن، جناب آقای علیرضا طهماسبی مطرح است.
رییس ـ مخالف را دعوت بفرمایید صحبت کنند.
منشی (محبی نیا)ـ مخالف جناب آقای ملاهویزه هستند. ظاهرا آقای دکتر نیستند.
رییس ـ آقای ملاهویزه صحبت نمی کنند. موافق چه کسی است؟
منشی (محبی نیا)ـ آقای سیدآبادی موافق هستند که (8) دقیقه از وقت خود را به جناب آقای معلمی پور داده اند .
رییس ـ آقای معلمی پور بفرمایید.
علی معلمی پور ـ بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و سپاس خدای بزرگ را که به ما نعمت حیات و در حیات نعمت سلامتی و در سلامتی فرصت خدمتگزاری به مردم فهیم و وفادار ایران را عنایت کرد.
من چون قول داده ام باید مختصر و مفید خدمت شما عزیزان، دلایل حمایت و موافقت خود را با وزارت جناب آقای دکتر طهماسبی را اعلام کنم.
وزارت صنایع و معادن، یکی از وزارتخانههایی است که بشدت نیازمند تغییر روند و تغییر دیدگاه است و برغم اینکه تا کنون (20) درصد سرمایه گذاری کشور به آن اختصاص پیدا کرده است، نتوانسته به اهداف تعیین شده خود برسد. سه موضوع را من خدمت شما عرض می کنم که این وزارتخانه به آن دچار شده است.
1ـ تمرکزگرایی شدید، (80) درصد صنایع کشور در (20) کلانشهر کشور مستقر شده است.
2ـ غفلت در مورد صنایع کوچک و توجه و حمایت بیش از اندازه از صنایع بزرگ.
3ـ رقابتی نبودن محصولات تولید صنعتی ما در بازارهای بینالمللی.
در مـورد تمـرکز گـرایی، متاسفانه درایـن وزارتخانه یک سنتی شده است ، من یک مثال را خدمت شما عرض می کنم (30) سال است که ما کشتی سازی بندرعباس ـ خلیج فارس را تاسیس و شروع کرده ایم. همزاد و دوقلوی این کشتی سازی، کشتی سازی کره جنوبی بود، کشتی سازی کره جنوبی امروز تبدیل شده است به یکی از اولین یا دومین تولید کننده کشتی دنیا، تا حالا (7)، (8) کشتی به خود ما فروخته و تازه سال گذشته خواهش کردند از کشتیرانی جمهوری اسلامی که شما کوتاه بیایید و چند کشتی هم بدهید کشتی سازی خودمان بسازد. هنوز نتوانسته است تعمیرات را جذب کند، تعمیرات را هم می برند جاهای دیگر انجام میدهند، چرا؟ تمرکزگرایی شدید.
عزیزان! (40) درصد مدیریت کشتی سازی خلیج فارس در شهرک غرب تهران مستقر است، با اینگونه ما میتوانیم با دنیا رقابت کنیم و کشتی بسازیم؟ احوال در این مدت، همه اش بر سنت رفته، مولوی می گوید:
بیشتر احوال بر سنت رود
گاه قدرت خالق سنت شود
ما نیاز داریم به وزیری که این ها را تغییر دهد. وزیری که مجبور کند مدیریت را که اگر می خواهیدکشتی سازی بکنید از تهران نمی شود باید بروید در آنجا مستقر باشید، (5) روز در هفته گرما و شرجی دریا را تحمل کنید. ما به چنین وزیری نیاز داریم که هم قدرت و هم جرات داشته باشد. ما فکر می کنیم آقای دکتر طهماسبی بدلیل عدم وابستگی ها، بدلیل نبودن رودربایستی ها، این قدرت را دارد، جرات را هم از رییس جمهور محترم میگیرد، شاه بیت صحبت های ایشان بنظر من همین بحث عدم تمرکز است. رییس جمهورهای قبلی هم صحبت از عدم تمرکز میکردند ولی خیلی ملایم و آهسته، نه به محکمی که جناب آقای دکتر احمدی نژاد می گوید. ما امیدواریم این قدرت و جرات، توام بشود و یک تغییر سازنده و خوبی را در این زمینه داشته باشیم.
2ـ غفلت در مورد صنایع کوچک، بروید دنیا را نگاه کنید، مالزی، از همین صنایع کوچک شروع کرد، چقدر توجه کردند به کوچک ها، به کارگاههای (10)، (20) و (30) نفره، امروز رسیده است بجایی که بیش از (120) میلیارد دلار صادرات دارد و ما حالا بدلیل شرایط تاریخی و کمبودهای تاریخی که داشتیم، می گفتیم که بالاخره ما عقب ماندگی از دنیای غرب داریم، باید فولاد داشته باشیم، خودرو بسازیم، کشتی سازی، ذوب آهن، اگر یادتان باشد دانش آموز بودیم، می گفتیم که ما ذوب آهن نداریم، بالاخره توجه زیادمان بهردلیل به این بخش از صنایع موجب شد که ما از یک پتانسیل بسیار عظیمی که در صنایع کوچک داشتیم را غفلت کنیم.
در ایـن بخش اسـت که ما میتوانیم بسرعت اشتغالزایی کنیم، در این بخش است که ما میتوانیم جلو مهاجرت ها را بگیریم، صنایع کوچک را در اطراف و اقصی نقاط کشور تقویت و حمایت کنیم، از این حالت بی کس و کاری و بی سرپرستی و بی حمایتی آن را در بیاوریم.
آقای دکتر طهماسب، در برنامههای خود در بند (7) شما می بینیدکه این موضوع را بشدت به آن توجه کرده اند و مناطق توسعه نیافته را در واقع مد نظر قرار داده اند. ایشان فرموده اند که «ایجاد خوشه های صنعتی در جهت سازماندهی و کمک به کارگاههای کوچک صنعتی» در کشور ما با وجود اینکه بیش از (90) درصد واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار میگیرند، بدلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی بحال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی درتولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند. درحال حاضر در کشور حدود (400) هزار واحد صنعتی و معدنی کوچک وجود دارند که تن ها (60) هزار واحد آن دارای پروانه بهرهبرداری از وزارت صنایع و معادن میباشند و الباقی آنها یعنی حدود (340) هزار واحد فاقد پروانه بهرهبرداری میباشند. یکی از شاخه هایی که ما باید به آن توجه کنیم این است که خوب الحمدلله در برنامههای ایشان بخوبی آمده است.
بحث بعدی رقابتی نبودن محصولات صنعتی ما در بازارهای بینالمللی است، این موضوع چه در قراردادهای دوجانبه و چه در بالا رفتن کیفیت باید مدنظر قرار داده شود. الحمدلله ایشان در جایی بودند، مرکز پژوهشهای مجلس که چهارراه تلاقی اطلاعات است و هم دانایی را کسب کرده اند و هم توانایی اینکه ما بتوانیم این شرایطی هم که برای ورود به W.T.O بوجود آمده، با رقابتی کردن و گنجاندن سهمی از بازار در قراردادهایمان، وقتی که ما ملاحظه می کنیم که اینهمه ما قرارداد خرید ماشین با فرانسه بستیم، پژو و رنو و هرچه از این ماشینهای از رده گذشته شان بود به ما دادند، کجا ما در قراردادهای خود آورده ایم که آقا یک سهمی از این بازار را هم به ما بدهید، حالا بازار اروپا را نمی دهید، برای آسیای میانه ای و جایی... در قبل از انقلاب من یادم است در قراردادهای اقتصادی که با فرانسه بسته شد (حالا آنموقع هنوز بحث بازار نبود) در مقابل آن فرانسه آمد کلی بورسیه فرهنگی به دانشجویان ما داد، اینهمه پژو و رنو خریدیم چند دانشجو را از فرانسه بورسیه اش را گرفتیم که بروند تحصیل کنند، دکترای خود را بگیرند. خیلی از کسانیکه الان اینجا مدیرند از همان بورسیه ها هستند.
ما واقعا در قراردادهای بینالمللی مان باید از منافع خودمان دفاع کنیم، باید درجریان مذاکرات مسلط باشیم. ما امیدواریم باتوجه به اینکه آقای دکتر تحصیل کرده و دکترای مکانیک از دانشگاه کانادا دارند، مسلط به زبان انگلیسی و فرانسه هستند، ان شاالله در این زمینه رقابتی کردن محصولاتمان هم کار را بخوبی پیش ببرند.
بحث پیچیدگی کارها را داریم که رییس جمهور محترم هم به آن اشاره کردند، یکی از آفت هایی که مدیریتهای کشور به آن دچار شده، همین پیچیدگی کار و کند پیش رفتن امور است. همه این ها مربوط به مقررات نیست، واقعا بخشی از آن مربوط به یک آفتی است که مدیران ما به آن دچار شده اند و من اسم آن را می گذارم آفت «پرستیژ بازی». اینگونه شده است که هر مدیری دیرتر وقت بدهد، یعنی آقا ایشان مهمتر است. من تصادفی با یک پیمانکار برخورد کردم، گفت که آقا! من هم پیمانکار شهرداری تهران بودم، هم پیمانکار یکی از این شرکتهای آب و فاضلاب یکی از این استانها، مشکل داشتم، شهردار تهران را ظرف یک هفته دیدم، مشکلم را صحبت کردم، دستورش را داد، کارشناس را آورد، رییس را آورد، مدیر را آورد گفت آقا مشکل ایشان چیست، خلاصه تصمیمش را گرفت. می گوید یکسال است من هنوز نتوانسته ام مدیرعامل آب و فاضلاب آن استان را ببینم. آخر این چه پرستیژبازی است که ما به آن دچار شده ایم؟! همه چیزها که قانون و مقررات نمی خواهد! این وضعیتی است که بوجود آمده است.
بین دو تا منشی دعوا شده، این تلفن زده به آن، گفته نه تو اول وصل کن به مدیرعامل، چون مدیرعامل من مهمتر است، من باید صحبت کنم، آن گفته خیر تو اول باید با مدیرعامل صحبت کنی این وضعیتی است که بین مدیران ما پیش آمده است.
ما احتیاج داریم به مدیرانی که درعین شجاعت کوچک نفس باشند، کوچک نفسی از مدیران ما رخت بر بسته، باید باز گردد و من معتقدم که ان شاالله در دولت آقای دکتر احمدی نژاد این خواسته برآورده خواهد شد، مجلس هم بالاخره اظهارنظر میکند، نمایندگان برغم اینکه تعدادی از آنها گلایه هایی از آقای دکتر داشتند ولی همه ما به ایشان وفاداریم. اصلا ملت ایران... ایشان اشاره کردند که از قدیم موحد بوده است، من فکر می کنم علاوه بر موحد بودن، باوفایی ملت ایران را هم باید ذکر کنیم.
در تاریخ ایران هیچگاه نبوده است که اگر شکستی هم مرتکب شده، این کشور تحمل کرده، ناشی از بی وفایی مردم باشد، ممکن است سستی و کاهلی فرماندهان بوده باشد، ولی بی وفایی مردم نبوده، مردم ما اینبار هم وفاداری خود را ثابت کردند و در پای صندوقهای رای حاضر شدند. الان هم نمایندگان وفاداری خود را ان شاالله فردا، پس فردا به رییس جمهور محترم اعلام میکنند و اکثریت قریب به اتفاق کابینه ان شاالله با رای قاطع مشغول بکار خواهد شد، ولی چون آقای دکتر حداد عادل همیشه شعر دوست دارند، ما دوست داریم با یکی، دو شعر از حافظ هم عرایضمان را خاتمه بدهیم.
حافظ می گوید که:
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن
رییس ـ مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟
بدست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن
(عدهای از نمایندگان ـ احسنت، احسنت) تشکر می کنم، ممنون. خوب، موافق بعدی را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ آقای کاتوزیان اگر صحبت نکنند، موافق بعدی نداریم.
رییس ـ بنده از آقای کاتوزیان خواهش کردم اگر ممکن است به اختصار بکوشند، چون نایب رییس کمیسیون صنایع هستند و بحث وزیر صنایع هم هست، جا دارد قدری بحث های تخصصی را بشنویم، آقای کاتوزیان بفرمایید.
حمیدرضا کاتوزیان ـ بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت برادران و خواهران ارجمند بویژه جناب آقای رییس جمهور و وزرای پیشنهادی.
قبل از هر چیز لازم است عرض کنم که این باعث افتخار و مباهات است که بنده بعنوان موافق از برنامه آقای دکتر طهماسبی و از شخصیت ایشان بعنوان وزیر پیشنهادی برای وزارتخانه صنایع و معادن دفاع کنم.
آقای طهماسبی از افراد شناخته شده در حوزه صنعت و دانشگاه هستند، علاوه بر ویژگیهای شاخص درخصوص شخصیت ایشان که فردی متدین، پاک و از خانواده ارزشمند هستند، ازنظر مسایل علمی و تخصصی هم از شرایط بسیار خوبی هم برخوردارند.
تخصص آقای دکتر طهماسبی، مهندسی مکانیک است که ایشان دارای درجه دکترای تخصصی P.hd ازکشور کانادا هستند و از طرف دیگر فعالیتهای اجرایی ایشان در انجام پروژههای متعدد صنعتی، بویژه در حوزههای مختلفی که طیف وسیعی از صنعت نفت و گاز گرفته تا پتروشیمی و صنایع دفاع و صنعت خودرو را پوشش میدهد، اطلاعات ایشان را به اندازه ای وسیع کرده که فردی ایده آل برای احراز پست وزارت صنایع و معادن هستند.
تسلط آقای دکتر طهماسبی موضوع تحقیق و توسعه صنعتی، بویژه اینکه ایشان دارای تخصص طرحهای کاربردی هستند، صنعت کشور را میتواند به بالندگی و توسعه بیشتر بخصوص در زمینه طراحی و تولید محصولات ملی سوق بدهد. ما خوشبختانه در بسیاری از موارد با آقای طهماسبی توافق داریم، روحیه ایشان در بـکارگیری از نیـروهای داخلی و بسیـج تـوان مـلی در تولـید صنعتی و معدنی کشور از این موارد است.
یکی از ویژگیهای آقای دکتر طهماسبی که شاید کمتر ما ببینیم در بین افراد وجود دارد، تسلط ایشان به بحث استعمار نو است و روشهایی که قدرت های بزرگ اقتصادی دنیا در اشغال بازارهای اقتصادی کشورهای جهان سوم پیگیری میکنند. تسلط ایشان به این بحث و مکانیزم هایی که قدرت های بزرگ برای اشغال بازار استفاده میکنند، کمک زیادی خواهد کرد که ان شاالله ایشان بتوانند صنعت کشور را بنحوی توانمند کنند و وزارت صنایع و معادن را بنحوی راهبری کنند که ان شاالله این مسیرها برای قدرت های بزرگ بسته شود و بازار مصرف (70) میلیونی کشور ما بطور وسیعی دراختیار صنعتگران و تولیدکنندگان داخلی قرار بگیرد و این چیزی است که جزو اهداف و برنامههای دولت و همینطور مجلس هفتم است.
آقای طهماسبی درخصوص حفظ بازار مصرف (70) میلیونی در برنامه شان هم صراحتا این مطلب را عنوان کردند که اشاعه فرهنگ تولید و بکارگیری ساز و کارهایی که سوددهی در سرمایهگذاریهای تولیدی صنعتی و معدنی اگر تمرکز زیادی پیدا کند، گرایش به ایجاد واحدهای صنعتی و گسترش واحدهای تولیدی خیلی زیاد میشود و نتیجه آن اولا حفظ ثروت ملی و جلوگیری از خروج آن است، ثانیا اشتغال وسیع و موثر ایجاد خواهد کرد و ثالثا استقلال کشور حفظ میشود، از میزان وابستگی ها کاسته خواهد شد. این امر خودش مقدمه ای خواهد بود برای اینکه ما بتوانیم تولیدات ملی را به سطحی از توانایی و رقابت پذیری برسانیم که در وصل شدن به سازمان تجارت جهانی و اتصال به اقتصاد بزرگ جهان، ما درحقیقت با یک قدرتمندی اقتصادی بالایی بتوانیم این اتصال را انجام بدهیم.
دربرنامه آقای دکتر طهماسبی موضوع توجه به کیفیت تولیدات، جهانی بودن سطح محصولات داخلی و ایجاد محصولاتی در کلاس جهانی با دقت و توجه زیادی گنجانده شده. بحث مشتری محوری بعنوان یکی از سرفصلهای جدی در برنامه ایشان ملاحظه میشود و آن به این معناست که کیفیت محصولات داخلی هم باید بالا باشد و هم قیمتهای آنها پایین و این نیاز دارد به اینکه وزارت صنایع و معادن، هم خودش و هم واحدهای تولیدی و صنعتی که در کشور ایجاد میشوند، یا آنهاییکه موجود هستند و قرار است توسعه پیدا کنند، نسبت به این موضوع یک رفتار منسجم و یک جهتگیری علمی و کاربردی داشته باشند تا بتوانند ان شاالله هم توان تولیدات داخلی را افزایش بدهند و هم اینکه بتوانند تولیدات را به سطحی برسانند که رویکرد صادراتی هم که در برنامه ایشان دیده شده، ان شاالله قطعا محقق شود.
مورد دیگری که لازم است حتـما خدمت دوستـان عرض کنـم، توجه آقای دکتر طهماسبی به موضوع توسعه صنعتی متوازن است. این به این معناست که آن نگاه تبعیض گونهای که متاسفانه گاهی وجود داشته، بخشی نگری هایی که شده، بعضی از صنایع یا بعضی از شهرها درحقیقت ازنظر صنعتی شدن آنقدر رشد پیدا کرده اند که رو به انفجار هستند، درحالیکه مناطق دیگری که از ظرفیت و قابلیت بالایی هم برای صنعتی شدن برخوردار هستند، کاملا فراموش شده اند. این نقطه نظر را آقای دکتر طهماسبی دارند که با نگاه عدالت محوری که درواقع دنبال خواهند کرد و خواهند داشت، توسعه صنعتی را بشکل متوازن در همه مناطق کشور دقیقا دنبال بفرمایند.
مطلب دیگری که باید خدمت دوستان روی آن تاکید کنم، موضوع تحقیق و توسعه و طراحی در کشور است که اینهم در برنامه آقای دکتر طهماسبی بطور خیلی دقیقی مورد توجه قرار گرفته. دوستان توجه دارند دربحثی که خدمت شما درمورد تسلط ایشان به موضوع استعمار نو عرض کردم، روشی که امروزه قدرت های اقتصادی بزرگ دنبال میکنند این است که ما را تشویق میکنند به اینکه فکر نکنیم، طراحی، تحقیق، توسعه، این ها را بعهده کشورهای بزرگ و قدرت های جهانی اقتصادی بسپاریم و ما به کارگرها و مونتاژ کارهای آنها تبدیل شویم. به این وسیله اقتصادهای کشورهای کوچکتر را به خودشان وابسته میکنند و از طرف دیگر هر لحظه که بخواهند اگر ناملایمی از طرف آن کشورها ببینند، بدلیل وابستگی های زیادی که این کشورها به آنها پیدا کردند، میتوانند درواقع آنها را مورد تحریم و فشارهای مختلف قرار بدهند. لذا حفظ استقلال برای کشور ما در حوزه صنعت و معدن وابسته است به اینکه همه بنگاههای تولیدی و صنعتی ما درجهت داشتن بخش توسعه، تحقیق و طراحی حرکت کنند و این نکته ای است که متاسفانه گاهی مورد غفلت قرار گرفته و در برنامه آقای دکتر طهماسبی به این موضوع بصراحت تاکید شده که ما هرگز به کارگری و مونتاژکاری ادامه نخواهیم داد، برای اینکه به سمتی می رویم که بتوانیم خودمان طراح باشیم، خودمان صاحب محصول و صاحب نشان صنعتی باشیم که اینهم از نکات برجسته در برنامه آقای دکتر طهماسبی است.
بحث آخر که خدمت دوستان عنوان می کنم این است که وزارت صنایع و معادن هم مثل وزارت نفت دارای قابلیت و امکانی است که بتواند به سهولت در معرض مفاسد اقتصادی قرار بگیرد، لذا آقای دکتر طهماسبی درجهت شفاف سازی حرکت های اقتصادی وزارت صنایع و معادن حرکت خواهند کرد و توجه جدی خواهند داشت به موضوع سواستفاده هایی که ممکن است خدای ناکرده توسط افرادی بصورت امتیازات بخواهد صورت بگیرد و بخواهند رانت ویژهای استفاده کنند یا مثلا فرض بفرمایید که عقد قراردادها و فعالیتهایی از این دست در دست کسانی قرار بگیرد که درواقع از علم و آگاهی کافی در این زمینه ها برخوردار نیستند. لذا تصور ما این است که ان شاالله آقای دکتر طهماسبی با این برنامهای که خدمت شما عرض کردم، موفق خواهند بود.
فقط یک نکته ای که باید به آن توجه شود و جناب آقای دکتر احمدی نژاد و خود آقای طهماسبی هم قطعا به این موضوع توجه دارند و ما در این مورد هم باور و ایمان داریم که این توجه و دقت صورت خواهد گرفت، نحوه چیدمان نیروهایی است که در وزارت صنایع و معادن بکار خواهند گرفت که امیدواریم ان شاالله مجموعهای بوجود بیاید که ما همه در پیشگاه ملت با آبرومندی و رضایت بتوانیم سربلند اعلام نظر کنیم که ما این اقدام و حرکت وزارت صنایع و معادن را مثبت ارزیابی می کنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ تشکر می کنم از آقای کاتوزیان و از اینکه نطق ها جمع و جورتر شده که ان شاالله سرعت بیشتری بگیریم. فکر می کنم وقت آن رسیده که از آقای طهماسبی وزیر پیشنهادی برای توضیحات درباره برنامه خودشان دعوت کنیم، آقای طهماسبی بفرمایید.
علیرضا طهماسبی (وزیر پیشنهادی صنایع و معادن) ـ
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
با سلام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با درود به روح پرفتوح امام امت، شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و با سلام به محضر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و کلیه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی.
من ضمن عرض تشکر از کلیه نمایندگانی که در موافقت با اینجانب صحبت کردند، سعی می کنم از کلیه وقتم صحبت نکنم، چون مهمترین عناوینی که ما روی آن تکیه داشتیم خوشبختانه توسط موافقین تکیه و شرح داده شد و خوشبختانه در این جلسات مفید (8) روزه ای که با نمایندگان محترم داشتیم و واقعا من متشکرم از کلیه دوستان نماینده، چون اطلاعات بسیار خوبی از وضعیت حوزههای انتخابیه و از وضعیت صنعت کل کشور به ما داده شد و ان شاالله اگر ما مورد حسن اعتماد نمایندگان محترم قرار گرفتیم، بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
بنابراین من سعی می کنم خیلی کوتاه صحبت کنم، فقط بعد از یک مقدمه کوتاه باز برای تاکید بیشتر، چون بعضی از نمایندگان محترم مطرح میکردند که روی بعضی از عناوین برنامه ها تاکید کنید. بنابراین من یک مقدمه کوتاه می گویم و ان شاالله فقط از بین عناوین پیشنهادی به بعضی از عناوین مهم اشاره خواهم کرد.
همانطورکه دوستان نماینده میدانند در چشم انداز بیست ساله، ایران باید کشوری باشد توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه. خوب، برای نیل به این هدف طبیعتا نیاز به یک رشد همه جانبه اقتصادی است. بنظر بیشتر کارشناسان، موتور اصلی این رشد توسعه صنعت است. برای اینکه ما... باز من قبلا هم در بعضی از این صحبت هایی که کردم، اشاره شده بود، برای اینکه بیاییم سهم صنعت در تولید ناخالص ملی را به (25) درصد برسانیم که به سطح کشورهای توسعهیافته صنعتی برسیم، باید در (20) سال آینده کار بسیار بزرگی را انجام بدهیم و مهمترین نیاز در این میان تقویت قدرت رقابت پذیری صنعت کشور است. مشکل صنعت ما در دنیای فعلی عدم رقابت پذیری است. از لحاظ کمی، هدفی هم در برنامه چهارم برای این گذاشته شده که شاخص رقابت پذیری صنعتی باید از رتبه (139) ما به رتبه (60) جهان برسیم که خود این کار بزرگی است، اگر ان شاالله خدا توفیق داد در اینجا بودیم، در پنجسال آینده کار بزرگی را باید انجام بدهیم که از رتبه (139) به (60) برسیم ولی بهرصورت نبود یک سیاست پایدار و مدون و عدم رفع مشکلات ساختاری در بخش صنعت و معدن و درنتیجه عدم افزایش قدرت رقابت پذیری صنایع کشور موجب شده که سهم صادرات کشور حتی با احتساب صادرات نفت (38) صدم درصد از کل صادرات جهانی باشد. دوستان توجه داشته باشند سهم صادرات صنعتی (38) هزارم درصد نسبت به کل صادرات جهانی است که آنهم باتوجه به افزایش قیمت نفت، احتمالا با آمار جدیدی که داده میشود از اینهم کمتر خواهد ماند. درحالیکه فقط اگر ما فاکتورهای مزیت نسبی دیگر مثل آب و هوا یا مواد اولیه یا مزیتهای دیگر، وسعت سرزمینی را درنظر نگیریم، حتی اگر بخواهیم به نسبت جمعیتی نگاه کنیم ما (1/1) درصد جمعیت جهانی را دارا هستیم و خود این آمار مشخص است که چقدر از حد متوسط جهانی هم متاسفانه عقب هستیم.
برای رفع این تهدیدات فعلی و تبدیل آنها به فرصت ما واقعا نیاز به نگرش ها و رویکردهای جدید و اساسی داریم. باید از کلیه توانمندیهای موجود در کشور بنحو مطلوب استفاده شود، در راستای یادگیری صنعتی و افزایش قدرت رقابت پذیری بنگاههای صنعتی اقدام شود.
شعار ما بعد از انقلاب، اقتصاد بدون اتکا به نفت بود، خوب، این معانی خاص خودش را دارد، ما از نفت بعنوان موتور توسعه صنعتی باید استفاده کنیم. با استفاده مطلوب و پایدار از این منبع تجدید ناپذیر بین نسلی باید از محل فروش درآمد نفت توجه ویژهای به بخش صنعت و معدن شود و عزم ملی حول محور تولید صنعتی، منتها صنعتی که محصولات دارای توان رقابت پذیری جهانی تولید بکند که بهرحال در وضعیت فعلی حتما باید مبتنی بر قابلیتهای فناوری باشد.
از طرف دیگر برای اقشار ضعیف و محروم کشور هم یکی از مهمترین جلوه ها (بحثی که شده) آوردن درآمدهای نفتی به سر سفره آنها و چشاندن شیرینی توسعه به کام این اقشار، گسترش عادلانه سرمایهگذاریهای تولیدی و صنعتی و معدنی با ایجاد فرصتهای برابر و غیر تبعیض آمیز و رفع موانع دیوان سالارانه برای کارآفرینان، جوانان و دانش آموختگان است. شرایطی که با عرضه گسترده فرصتهای شغلی جدید و افزایش مستمر و متوازن درآمد سرانه مردم بجای آنکه توسعه کشور را فقط در قالب آمار و ارقام از رسانه ها بشنوند، آن را در بهبود مستمر شرایط معیشتی خودشان حس کنند. بهرحال بعد از این مقدمه ما جهت گیری ها و پیشنهادهایی ارایه دادیم که اهم آن را من اشاره می کنم.
اولی آن ما برای اینکه استراتژی توسعه صنعتی داشته باشیم، احتیاج به یک سند توسعه داریم که کارهایی در دولت قبل شد، ولی بهرحال مورد نقد بسیاری از متخصصین متعهد کشور قرار گرفت، روی آن زحمت کشیده شد، ولی مطمینا ما معتقد هستیم این صنعت احتیاج به اصلاحات دارد. بنابراین اولین کار ما بررسی همه جانبه و اعمال اصلاحات درخصوص سند استراتژی توسعه صنعتی تدوین شده در دولت قبلی با استفاده از نظریات کارشناسان متخصص و متعهد کشور با نگرشی همه جانبه به ارزشهای کلان نظام جمهوری اسلامی و سند چشم اندار بیست ساله است.
ما باید ان شاالله این سند را در کوتاه ترین مدت ممکن، بعنوان یک سند راهنما و یک الگوی عمل داشته باشیم و همچنین سندهای پایین بخشی این سند، چون یکی از اشکالاتی که روی این سند گرفته شده بود این بود که روی مصادیق زیرین کار نشده بود.
دومین محور کاری ما حمایت ویژه از گسترش حضور بخش صنعت و معدن در بازارهای خارجی و نیز افزایش سهم بازار جهانی محصولات ایرانی است که این باید با تدبیر سیاستهای حمایتی و تشویقی مناسب عمل شود، مثلا یک روشی که میتوانیم ما اعمال کنیم، همین روشی است که آلمانی ها و فرانسوی ها میآیند در ایران پروژه میگیرند، پروژه ها را در ایران فاینانس میکنند و بعد اعلام میکنند چون ما فاینانس کردیم (95) درصد از تجهیزات را شما باید از ما بخرید، ما اگر امکان باشد با سیاستهای مالی دولت و این خوشبختی که قیمت نفت بهرحال در وضعیت خوبی بوده و وجوهات صندوق ذخیره ارزی استفاده کنیم و پروژههایی را در کشورهایی که شرکتهای صنعتی ما در آنها نفوذ کردند، بیاییم و فاینانس کنیم و طبق قوانین بینالمللی آنوقت باید بیایند تجهیزات را از ایران بخرند که این یکی از روشهای توسعه صادرات خواهـد بود، البتـه روشـهای دیگر اسـت که ما مشـروحا در برنامه خودمان ارایه دادیم.
محور بعدی اعتماد، توجه و اتکا و توانمندیهای فنی و مهندسی و اجرای داخلی و استفاده مطلوب از فرصت اجرای پروژههای صنعتی، معدنی و زیربنایی برای بالندگی و گسترش این توانمندی ها و نیز مشروط نمودن قراردادهای خارجی به مشارکت الزامی شرکتهای داخلی، با انتقال فناوریهای کلیدی به داخل کشور میباشد که این درقالب اصلاح و اجرای قانون حداکثری استفاده از توان سازندگان داخل ان شاالله جلوه گر خواهد شد، قانونی هست، ولی متاسفانه خیلی جاها رعایت نمی شود، ما موارد زیادی با آن برخورد داشتیم، باید راههای فرار از این قانون ان شاالله بسته شود که ما مطمین باشیم از کلیه توان داخلی استفاده شود.
محور بعدی، پشتیبانی و حمایت کامل از استفاده حداکثری شرکتهای طراحی ـ مهندسی، تولیدی ـ صنعتی و خدماتی ایران برای اجرای سرمایهگذاریهای عظیم دولت و شرکتهای دولتی در پروژههای صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، مخابرات و نیرو است. من چرا روی این حوزه ها اصرار داریم، چون متاسفانه با اینکه علاقه ای در وزارت صنایع قبلی بوده که در این حوزه ها عمل و کمک بکند به پیمانکاران صنعتی، ولی درهرحال نتیجه خاصی مشاهده نشده، امیدواریم با حمایتی که وزارت صنایع خواهد کرد، چون حجم عظیم سرمایه گذاری در (10) سال آینده در این حوزه ها خواهد بود، ما باید از بازار داخلی خودمان، بخصوص بازار پروژههای صنعتی توسعه خودمان درجهت توانمندسازی شرکتهای طراحی و مهندسی ساخت تجهیزات داخلی استفاده کنیم که بعدا ان شاالله آنها بتوانند در بازارهای منطقه فعال شوند. کاری است که در دهه های قبل کره ای ها و ژاپنی ها اینکار را کردند. اول پروژههای بزرگ پتروشیمی، صنایع نفت و گاز را در کشور خودشان انجام دادند، حمایت کردند و الان می بینید که شرکتهای کره ای متاسفانه بسیار در صنایع نفت و گاز ما فعال هستند. اینکه گفتم متاسفانه نه به این خاطر است که نباید باشد، بلکه به این خاطر است که بنظر میآید بیشتر از نقشی که باید داشته باشند، دارند وگرنه ما بهیچوجه مخالف استفاده از مشاور خارجی، استفاده از تکنولوژی خارجی و این ها نیستیم. ولی خیلی از کارهایی که ایرانی ها میتوانند انجام دهند، خیلی از تجهیزاتی که در ایران میتواند ساخته شود، متاسفانه از خارج از کشور وارد میشود.
محور بعدی عارضه یابی و رفع مشکلات و گلوگاه شرکت ها و بنگاههای تولیدی بحران زده با ارایه راه حلهای متناسب مقطعی و درازمدت و سعی درحل مساله این واحدها قبل از ورود به مرحله بحران اصلی است. ببینید! ما یک ستاد بحرانی در وزارت صنایع داریم، متاسفانه (خیلی از نمایندگان محترم هم به ما اشاره کردند) این ستادهای بحران موقعی وارد عمل میشوند که شرکت دچار ورشکستگی شده، ما بحرانهای اجتماعی داریم، ستادهای بحران ان شاالله ما برنامهای خواهیم داد که اگر یک روشهایی خواست پیاده شود، بتوانند قبل از اینکه بنگاه تولیدی به مرحله پایانی خودش برسد، دخالت کنند و ان شاالله بتوانند این مسایل را پایان بدهند.
محور بعدی حمایت گسترده از ایجاد صنایع تبدیلی در مناطق مختلف کشور با هدف افزایش ارزش افزوده در بخش کشاورزی و ایجاد اشتغال بیشتر، کیفی تر و پایدارتر در بخش کشاورزی است. سیاست حمایت از صنایع تبدیلی در کلیه استانهای کشور ان شاالله به حول و قوه الهی پیگیری خواهد شد، این نقطه نظری که بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم روی آن تاکید داشتند، ان شاالله ما در حد توان خودمان حمایت خواهیم کرد.
ایجاد و توسعه صنایع انرژی در مناطق گازخیز کشور باتوجه به مزیت نسبی کشور با تکیه بر صنایعی نظیر پولاد، آلومینیوم، سیمان با هدف افزایش ارزش افزوده و صادرات مستقیم محصولات درصورت عدم نیاز بازار داخلی به خارج از کشور.
تدوین دوره سیاستهای حمایتی و ارایه پیشنهاد میزان مالیات ها، عوارض و تعرفههای گمرکی مربوط به بخش صنعت و معدن در راستای ایجاد فضای رقابتی درمحیط فعالیتهای صنعتی و معدنی و ایجاد انگیزه جهت سرمایه گذاری صنعتی و معدنی در مناطق مختلف کشور با تاکید بر مناطق کمتر توسعهیافته کشور.
باز در این رابطه ما محور بعدی را داریم، گسترش و اصلاح الگوی استقرار صنعت در کل پهنه سرزمینی ایران، تشویق واحدهای صنعتی به انتقال تولید خود به مناطق مستعد درکل کشور، همین بحثی که دوست محترم جناب دکتر کاتوزیان اشاره کردند و بحث عدم تمرکزگرایی.
تقویت بیشتر امکانات زیربنایی درمناطق محروم و تدوین برنامههای توسعه صنعتی براساس مزیتهای منطقهای، ما باید ان شاالله در مناطق مختلف کشور شاید الگوهای توسعه صنعتی درواقع یکسان نباشد که حتما هم نیست، یعنی ما ممکن است در مناطق مختلف کشور به الگوهای توسعه صنعتی مختلف برسیم براساس مزیتهای منطقهای ان شاالله اقدام خواهیم کرد که این درجهت کاهش شکاف توسعه صنعتی بین استانهای مختلف کشور براساس اصل عدالت محوری.
اصل عدالت محوری باید بعنوان پایه یا یکی از اصول پایه در توسعه صنعتی کشور مورد توجه قرار بگیرد، یعنی ما بنظر خودمان بدون عدالت حتی اگر به بعضی از شاخصهای ظاهری توسعه صنعتی برسیم، بعضی از بحث هایی که در تعدیل توسعه صنعتی هم به آن اشـاره شـده، خـلاف بحث های مطروحه در دین اسلام خواهد بـود.
طراحی، ایجاد و توسعه شهرکهای صنعتی تخصصی و عمومی و حمایت از ایجاد نواحی صنعتی روستایی در کلیه شهرستانهای کشور است که این تاکید هم باز کاملا مورد توجه نمایندگان محترم بود که می گفتند مثلا فلان بخش یا فلان شهر (20)، (30) شهرک صنعتی دارد ما برای یک شهرک صنعتی دچار مشکل می شویم که ما ان شاالله پراکندگی منطقی این شهرکها را هم درواقع در داخل کشور ایجاد خواهیم کرد.
یک نکته دیگری که باز اینجا اشاره شده، ما ان شاالله شرکتهای شهرکهای صنعتی را از بنگاهداری اقتصادی دور می کنیم. چون بنظر میآید اهداف، یکمقدار فراموش شده. همین نکته ای که ریاست محترم جمهوری در مورد بانک ها فرمودند مقداری هم در مورد شرکت شهرکهای صنعتی الان مطرح است. خودش کم کم تبدیل به یک بنگاه اقتصادی شده که هدف ها کم کم دارد فراموش میشود که حتما باید به این اشاره شود.
توجه به توسعه بنگاههای کوچک و متوسط در مناطق مختلف کشور و برنامه ریزی عملیاتی برای (340) هزار واحد فاقد پروانه بهر ه برداری و توسعه خوشه های صنعتی. روش ایجاد خوشه های صنعتی روش جدیدی است که در خیلی از کشورهای دنیا برای حمایت از صنایع کوچک خودشان اعمال میکنند که ان شاالله ما هم اینکار را خواهیم کرد. ارزش گذاری واقعی به امر تحقیق و توسعه هداف دار و هدایت آن و اجرای پروژههای صنعتی کاربردی در جهت حل مشکلات واحدهای صنعتی کشور با توسعه همگون، منطقی و همه جانبه رابطه صنعت و دانشگاه.
ان شاالله ما در صدد هستیم با بکارگیری تمام دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در تحقیق و توسعه صنعتی به اهدافی که بهرحال هم اهداف برنامه چهارم است و سند توسعه بهتر و سریعتر برسیم. تاکید بر توانمندسازی تکنولوژیکی شرکت ها، اصلاح فرهنگ سازمانی و کمک در افزایش میزان سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه و بازاریابی شرکتهای داخلی بخصوص شرکتهای کوچکتر و در نهایت تبدیل آنها به شرکتهای قدرتمند. ببینید! شرکتهای کوچک، سیاستی که برای تشویق آنها به سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه است در دنیا مختلف است. در بعضی جاها دولت کمک میکند چندتا شرکت کوچک، یک واحد تحت توسعه صنعتی ایجاد میکند. در بعضی از کشورهای دیگر شرکتهایی که از یک سطح درواقع درآمد کمتر داشته باشند هرچه روی تحقیق و توسعه صنعتی سرمایه گذاری کنند، بعنوان مالیات پرداخت شده شان تلقی میشود. این روشهایی است که ما میتوانیم اعمال بکنیم. ان شاالله به تحقیق و توسعه صنعتی یک حرکت انقلابی بدهیم.
حمایت کامل و هدف دار از افزایش کیفیت محصولات بخصوص در صنایعی مانند صنایع خودروسازی. ما در این چند روز بیشتر نمایندگان اشاره داشتند که بهرحال کیفیت محصولات صنعتی بخصوص در صنایعی مانند خودروسازی با این مسایلی که شب ها در تلویزیون دیده میشود درواقع خیلی بیشتر جلوه گر میشود.
ان شاالله سعی ما این خواهد بود با افزایش کیفیت محصولات، شعارمان هم این خواهد بود تولید محصولی با استانداردهای جهانی حتی برای بازار داخلی، این شعار ما بود تولید محصول جهانی. امیدواریم پس از طی یک دوره منطقی شاهد نارضایتی مردم از کیفیت محصولات ساخته شده در کشور نباشیم.
نظارت کامل و تنظیم ساز برای تاثیرگذاری و رشد فناوری در واحدهای موجود و همچنین اشاعه فناوریهای نو در واحدهای صنعتی و معدنی که بدون اشاعه این فناوریهای نو در واحدهای صنعتی ما نمی توانیم شعار تولید محصول جهانی بدهیم که طبیعتا اگر انجام نشود این شعار، شعار بی محتواست.
ایجاد فرصتهایی ویژه برای صنایع با فناوریهای پیشرفته ازجمله نانوتکنولوژی، ICD هوا ـ فضا و تولید علم با تکیه و سرعت بخشیدن به نهضت نرم افزاری در جهت خروج کشور از چرخه وابستگی های فناوری، سالم سازی روال تخصیصی از منابع صندوق ذخیره ارزی و استفاده بیشتر از این منابع در جهت توسعه صادرات صنعتی.
نمایندگان محترم روی این مساله خیلی حرف داشتند که منابع صندوق ذخیره ارزی بهینه و سالم استفاده نمی شود. بهرحال آن مقدارش که در اختیار وزارت صنایع خواهد بود ما سعی خواهیم کرد که ان شاالله این سالم سازی صورت بگیرد.
تدوین سند توسعه بخش معدن و سعی در جبران عقب ماندگی ها در این بخش در جهت بهر ه برداری اصولی از معادن کشور و نظارت بر حسن اجرای آن بمنظور انطباق عملیات اکتشاف، بهرهبرداری و فناوری با ضوابط و معیارهای مصوب. باز نکته ای که مورد تاکید بسیاری از نمایندگان مناطق محروم کشور در این بخش قرار گرفت که خواستار توجه بیشتر وزارت صنایع و معادن به بخش معدن بودند. ما حتما ان شاالله بحول و قوه الهی این خواسته را محقق خواهیم کرد، فقط نقشی که بخش معدن در اشتغال و توسعه صنعتی بخصوص در مناطق محروم دارد بسیار قابل توجه خواهد بود.
اصلاح ساختار مدیریتی و ستادی در وزارت صنایع و معادن بنحوی که متناسب با نیازهای روز و اهداف برنامه توسعه و سند چشم انداز باشد. در این جهت هم ما کاستی های موجود را بررسیهایی کردیم. دو نکته دیگر من می گویم و این را تمام می کنم.
انـتقال دفـاتر و مراکـز تشـریفاتی و اداری شـرکت های صنعتی متعلق به دولت از تهران و شهرهای بزرگ به مراکز اصلی تولید شرکت ها، فروش و تبدیل سرمایه مرتبط با این دفاتر و وارد کردن آن در چرخه تولید بخصوص در شهرهای مراکز تولید از طریق سیستم بانکی آن شهر.
اگر ما فقط همین دفاتر شرکت ها را ان شاالله بتوانیم منتقل بکنیم همراه آن حسابهای بانکی این شرکت ها هم به شهرهای محل کارخانه و محل تولید منتقل میشود که این حجم نقدینگی به بانکهای این شهرها منتقل میشود ان شاالله بحول و قوه الهی میتواند یک گشایشی حتی در صنایع دیگر ایجاد کند. چون خیلی از بانکهای کوچک درواقع الان مشکلشان این است که در شهرهای کوچک کمبود نقدینگی دارند.
آخرین نکته مبارزه با فساد اقتصادی، انواع رانت خواری و ریخت و پاش ها، تاکید بر پاکدستی مدیران و کارگزاران و استقرار انضباط مستحکم مالی در شرکتهای دولتی در بخش صنعت و معدن است. بهرحال این اهم برنامههای پیشنهادی ماست. در اینجا قابل ذکر است، من کاملا قایل به تعامل با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هستم و بهرحال ما مجری قوانین مصوبه توسط شما نمایندگان محترم هستیم و بحول و قوه الهی درصورت اخذ رای اعتماد با یاری شما میتوانیم ان شاالله به اهداف برنامههایی که ارایه داده ایم برسیم. (تعدادی از نمایندگان ـ احسنت)
رییس ـ خیلی متشکر. با اعلام انصراف کتبی آقای مولاهویزه که صحبت نمی کنند و صحبت مختصری که نمایندگان موافق کردند ما بجای (90) دقیقه، (45) دقیقه صرف این بند مربوط به وزارت صنایع کردیم و بنظر میرسد با همکاری که نمایندگان دارند این سرعت گرفته. خودتان را آماده کنید برای یک رای گیری برای تمدید جلسه امشب که تا ساعت (30/7) می خواهیم داشته باشیم، چون می بینم نشاط خوبی دارید، الحمدلله همکاری خوبی می کنید، می خواهیم که تا ساعت (30/7) پیش برویم که ان شاالله بحث وزرای علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی و کار و امور اجتماعی را امروز بپایان ببریم و برای فردا صبح کشور، مسکن و شهرسازی، نفت و نیرو بماند که ان شاالله در پایان جلسه صبح فردا رای گیری کنیم تا برای صرف نهار تشریف می برید، شمارش آرا هم صورت بگیرد، بعدازظهر فردا به جلسه تشریف بیاورید و اعلام نتایج آرا بشود و یک رای گیری مختصر هم برای استعفای آقای سیداحمد موسوی داریم که بعنوان معاون رییس جمهور پیشنهاد شده اند. بحث بعدی دستور را بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ بحث بعدی بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جناب آقای محمدمهدی زاهدی است.
منشی (محبی نیا) ـ مخالف سرکار خانم فیاض بخش هستند، که ایشان منصرف شدند، مخالف بعدی جناب آفای افروغ هستند.
رییس ـ آقای افروغ بعنوان مخالف صحبت میکنند، بفرمایید.
عماد افروغ ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین»
سخن در باب محوری تری، اساسی ترین و بنیادی ترین وزارتخانه است. وزارتخانه ای که متولی تربیت نیروی انسانی برای سایر وزارتخانههاست و باتوجه به صبغه فرهنگی انقلاب اسلامی، ما با دستگاهی روبرو هستیم که بایستی به اقتصاد ما و سیاست و حتی تعاملات اجتماعی ما خط و رسم بدهد. وزیر این وزارتخانه باید علم شناس متبحری باشد، بیش از آنکه در علم و فناوری تخصصی داشته باشد بایستی درباره علم و فناوری تخصص داشته باشد. معرفت شناسی های مختلف علمی را بشناسد، نسبت علم با فرهنگ و علم با جامعه را بشناسد، علم را در حد یک آزمایشگاه و چهارتا متن و استاد و دانشجو تقلیل ندهد.
سخن از تمدن اسلامی است، سخن از درنوردیدن مرزهای علمی به تعبیر مقام معظم رهبری است. اگر کسی بخواهد در همین جدول متقاطع حاکم بر علم ایفای نقش بکند بهیچوجه نمی تواند مرزها را درنوردد. سخن، سخن بیهوده ای نیست. جایگاه، جایگاه کلیدی و حساسی است.
من قبل از اینکه وارد شخص ایشان شوم، وارد برنامههای ایشان می شوم و قبل از اینکه اصلا داوری داشته باشم سوالاتی از ایشان مطرح می کنم، سوالاتی از ایشان می پرسم و خواهشم از ایشان این است که این سوالات را یادداشت کنند، به متن از پیش تعیین شده خودشان رجوع نکنند، به این سوالات پاسخ بدهند تا بنده بعنوان یک دانشگاهی که سال ها در فلسفه علم و جامعه شناسی علم، شاگردی کرده ام، کار کرده ام، ببینیم ایشان «چند مرده حلاج» هستند! دیگران هم به داوری بنشینند، نخبگان دانشگاهی هم به داوری بنشینند، اساتید ما هم به داوری بنشینند، دانشجویان ما هم به داوری بنشینند که این وزیر محترم اصلا موضوعی بنام علم و دانشگاه را میشناسد یا نمی شناسد یا صرفا بعنوان یک شخصی که در یکی از این رشته ها تبحر داشته، کار کرده اما درباره حول و حوش و اطراف خود شناختی ندارد. این را بعنوان یک سوال و پرسش مطرح می کنم.
من ابتدایا از برنامه پیشنهادی خود آقای دکتر احمدی نژاد آغاز می کنم و به سه پارادوکس یا سوال و چالش اشاره می کنم و بعد وارد برنامههای ایشان می شوم.
اولین پارادوکس علمی که من در برنامه پیشنهادی ریاست محترم جمهور می بینم در صفحههای (3) و (4) می توانید دنبال کنید. در صفحه (3) آمده است: «دولت نهم بر مبنای عقلانیت دینی و در راستای تعهد به اصول و ارزشهای اسلامی و نوگرایی در روش ها، همچنین با بکارگیری علوم و فنون برای تحقق کارآمدی نظام اسلامی سعی خواهد نمود شعار خدمت رسانی به مردم را تجلی بخشد». خوب، اینجا بحث بکارگیری علوم و فنون مطرح شده، ظاهرا اینگونه مستفاد میشود که علوم و فنون جهت دار نیستند، این بحث دیروز من هم بود.
در صفحه (4) آمده است: «در راهبرد علمی و فناوری، تولید علم، بومی کردن علوم بر مبنای فرهنگ ملی و استفاده از علوم و فنون و تحقیقات سایر کشورها». بحث علم بومی تداعی میشود که آنوقت با صفحه قبل باید ببینیم پاسخ ایشان چیست؟ بهرحال این پاسخ را ما از وزیر آموزش عالی می خواهیم. در بند (5) راهکارهای علمی و فناوری آمده است :«گسترش و اعتلای جنبش نرم افزاری و تولید علم خصوصا در حوزههای علوم اجتماعی و علوم انسانی مبتنی بر مبانی اصول و ارزشهای ایران اسلامی است». خوب، این بحث یک بحث اساسی بسیار است و این سوال را برای ما باقی میگذارد که چرا جنبش نرم افزاری صرفا یا عمدتا بصورت خاص در حوزههای علوم اجتماعی و علوم انسانی مطرح میشود درحالیکه بحث ما درخصوص «علوم دقیقه» همه هست.
در بند (5 ـ 16) آمده است:« تاکید بر تحقیقات کاربردی و توسعهای در مقابل تحقیقات بنیادی باتوجه به اهمیت و اولویت توسعه فناوری در مقایسه با توسعه علم در کشور». اگر شما می خواهید جنبش نرم افزاری راه بیندازید باید اولویت را به تحقیقات بنیادین بدهید. اگر مشکلتان در تحقیقات نظری حل شد، مشکل شما در تحقیقات کاربردی هم حل میشود. بهرحال بنظر من یک ناهمخوانی وجود دارد، آنجا بحث اعتلای جنبش نرم افزاری، علم بومی و تحقیقات نظری، اما اینجا اولویت با تحقیقات کاربردی است.
وارد بحث های خود آقای دکترمحمدمهدی زاهدی می شوم، من از ایشان سوال می کنم. در صفحه (2) ایشان تولید فکر و دانش ایرانی را مطرح کردند، خواهش من این است توضیح بدهند اصلا فکر و دانش ایرانی یعنی چه؟ در بحث اهداف و رویکردها، تقویت نهضت نرم افزاری و ترویج پژوهش را مطرح کردند. سوال من این است، اصولا نهضت نرم افزاری چیست و وجوه نرم افزاری علم کدامند؟ در همینجا در ذیل همین اهداف و رویکردها آورده اند «هدایت، حمایت و نظارت مستمر بر دانشگاهها». سوال من این است معنای نظارت چیست و در چه ابعادی و با چه ساز و کاری می خواهد این نظارت انجام بشود؟
وارد برنامههای ایشان می شویم. در ذیل برنامه فرهنگی آمده است: «اتخاذ تدابیر و راهکارهای لازم برای تقویت پیوند حوزه و دانشگاه ازجمله اجرای پروژههای تحقیقاتی مشترک و تاسیس مراکز تحقیقاتی علم و دین در سطح ملی و جهانی». سوال اساسی من این است، اصولا رویکرد شما نسبت به وحدت حوزه و دانشگاه چیست و چالشهای این وحدت کدام است و چه نسبتی بین این پیوند و وحدت با رابطه علم و دین، شما برقرار می کنید؟
در قسمت آموزشی آورده اند: «برنامه ریزی جهت تطابق آموزش دانشگاهها با نیازهای کشور». دو سوال دارم، ساز و کار این تطابق چیست؟ شیوه فهم این نیاز چیست؟
در ذیل همین بند آورده اند: «بازنگری در ارزیابی آموزشی اعضای هیات علمی و دانشجویان در جهت ارتقا کیفیت آموزشی». ما نقدهای زیادی در ارتباط با ارتقا اساتید داریم. اگر استادی مقاله ای در یک مجله معمولی بنویسد و خودش زحمت بکشد (2) امتیاز دارد، اما اگر مقاله دانشجویی را به اسم خودش چاپ کند (7) امتیاز دارد. نظر شما راجع به سرقت علمی رایج عمدتا از دانشجویان چیست؟ ما که این را چشیده ایم. یکی از اساتید همینجا، یکی از وزرای پیشنهادی در ذیل ورقه معرفی خودش آورده است (120) مقاله علمی، پژوهشی و ترویجی، آقای زاهدی! شما با (18) مقاله استاد شدید من تعجب می کنم چرا آن آقا با (120) مقاله استاد نشده است؟! ما میدانیم مقاله علمی، پژوهشی چیست، سندش را رو کنید، بفهمیم کار دانشجوست یا کار خودتان است، ما سوخته ایم! من خودم تحقیقاتی را در «صنعتی شریف» راهنمایی کردم، میزان دسترسی اساتید نسبت به مجلات علمی، پژوهشی و مقالات منتشره توسط آنها، رابطهای است بین این مقاله و قدرتی که آقایان دارند، قبل از آن مقاله ندارند، بعد از آن مقاله ندارند، اما در زمان تصدی شان کلی مقاله دارند و بعد مقایسه می کنیم با سایر مجله ها. بسیاری از مجله هایی که امتیاز علمی، پژوهشی دارند واقعا در حد مجله های علمی و پژوهشی نیستند. نظر شما راجع به این چیست که آیا مقاله را ارزشیابی کنیم یا مجله را؟
در تمام دنیا شما نگاه می کنید در هاروارد نگاه بکنید وقتی این ارزشهای کمی را مطرح میکنند زیر آن می نویسند توجه، توجه! این ها صرفا یکسری شاخصهای کمی است. بداعت، خلاقیت و کیفیت را با شاخصهای دیگری باید ارزشیابی کنید. آیا برای این مسایل طرحی دارید؟ بهرحال سمت و سو و شاخصهای این ارزیابی و مبنای نظری این شاخص ها در نزد شما چیست؟ در ذیل بند آموزشی، شما از شیوه گزینش دانشجو و اصلاح کنکور فعلی سخنی به میان نیاورده اید. اصولا آسیبشناسی شما از وضعیت موجود در این خصوص چیست؟ تلقی شما از تمرکزگرایی آموزشی و ابعاد و مولفههای آن چیست؟ اصولا آسیبشناسی شما از دانشگاه چیست؟
در ذیل بند پژوهشی، تلاش برای ارتقا سهم ایران در تولید و توسعه علم جهانی و پی ریزی معیارهای بومی برای علم سنجی در جهان اسلام. دو سوال از شما مطرح می کنم، تعریف شما از علم جهانی چیست؟ وجه تمایز علم جهانی و علم سنجی در جهان اسلام چیست؟
در ذیل بند پژوهشی آورده اید: «هماهنگی و متمرکز کردن فعالیتهای پژوهشی کشور با مدیریت آموزش عالی». معنای این سخن این است که تمام فعالیتهای پژوهشی و کاربردی در وزارتخانه آموزش عالی متمرکز میشود، آن با این نکته، با آن تمرکززدایی شما چگونه جمع میشود؟ توسط آموزش عالی مدیریت میشود. آیا به تبعات و ملزومات این ادعا واقفید؟
در بند بعد آورده اید: «توجه ویژه به علوم بنیادین برای خلق نظریههای جدیدعلمی». خوب، اینجا شما صراحتا مطلبی را می آورید که در برنامه پیشنهادی ریاست جمهوری بنظر من ناسازگار است. اما در برنامه پیشنهادی دولت بر اولویت تحقیقات کاربردی نسبت به تحقیقات بنیادین و اولویت توسعه فناوری در مقایسه با توسعه علم تصریح شده است. این تغایر را چگونه ارزیابی می کنید؟
آورده اید: «تقویت و برپایی کرسی های آزاد اندیشی و مناظره های علمی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی».
سوال: نسبت این تقویت با تولید علم بومی چیست؟
در ذیل اصلاحات ساختاری آورده اید: «تمرکززدایی و تفویض امور اجرایی به دانشگاهها» و بعد بلافاصله آورده اید: «طراحی نظام یکپارچه آموزشی از مهد کودک تا دانشگاه» این تمرکززدایی با این یکپارچه نگری چگونه جمع میشود؟ و من نهایتا چند سوال مطرح می کنم و بعد به زندگینامه شما می پردازم.
این سوالات دیگری است که من علاوه بر آن سوالات از شما مطرح می کنم. جایگاه فعالیتهای سیاسی دانشجویان و تشکلهای دانشجویی دربرنامه شما چیست؟ نظریه شما در مورد نسبت فرهنگ و علم با سیاست و اقتصاد چیست؟ آسیبشناسی فعلی شما از نظریه حاکم بر دانشگاهها چیست؟ شاخصهای فعالیتهای علمی موجود را چگونه ارزیابی می کنید؟ معاونان شما چه کسانی خواهند بود؟ من خبرهای خوشی دریافت نکردم، همان سیاستهایی که امروزه حاکم است و باعث رنجش بسیاری از استادان ما شده است بویژه در عرصه علوم انسانی اینطوری که من شنیدم توسط فرد دیگری اما با لعاب دیگری می خواهد دنبال شود. حتی فرصت طلبانی را من می شنوم دور شما هستند، این چند روزه کسانی آمده اند که متاسفانه من خاطره و حافظه خوشی از آنها ندارم. من وارد بحث های وجوه نرم افزاری و آسیبشناسی نمی شوم و بحث های موجود را مطرح نمی کنم، این را به خود شما واگذار می کنم. اما شما در زندگینامه تان چند نکته دارید.
جنـاب آقـای دکتـر احمدی نـژاد سـرور گرامی! شما یک دولت اخلاقی تشکیل داده اید، افراد در معرفی خودشان باید اخلاق را لحاظ کنند. من نمی خواهم خارج از دستور صحبت کنم. عزیزان شرح زندگینامه سروران را مطالعه کنند آیا اخلاق لحاظ شده است؟ آیا تواضع لحاظ شده است؟ درخصوص بعضی ها این تواضع به چشم می خورد اما درخصوص خیلی ها به چشم نمی خورد.
ببینید! بهترین ریاضی دان جهان، مرد علمی بودن جهان، شما می دانید من این را چک کردم و با بسیاری از استادان این رشته چک کردم، آن چیزی که شما گفتید، شما محترم هستید، شما استاد تمام هستید، نیازی به این چیزها نیست، اما این عبارات، عبارات اغراق آمیزی است که بنظر من در شان دولت اخلاقی نیست.
اشاره به بعضی از موارد کردید، من خدمت شما این را عرض کنم. انجمن ها و تشکلهایی در خارج از کشور هستند که با نامهای موجه اما بدون اینکه کار علمی داشته باشند پولی میگیرند، مطالبی را چاپ میکنند و افراد را معرفی میکنند و این ها بهیچوجه بمعنای این نیست که این مجلات واجد ارزش علمی بالایی هستند. (رییس ـ آقای افروغ! وقت جناب عالی تمام است) چشم، من آخرین نکته را هم عرض کنم.
در ارتباط با سابقه اجرایی هم من احساس می کنم که بهرحال فقط معاون پژوهشی دانشگاه بودن و عضو شورای شهر بودن کفایت نمی کند.
سخن آخر من هم این است، خدا میداند من در نیکی ایشان هیچ تردیدی ندارم و شخصا عذرخواهی می کنم اگر به شخص ایشان و ادب ایشان و تدین ایشان اسایه ادبی از سوی بنده سر زده باشد. پشت سر این برادر بزرگوار نماز هم می خوانم، افتخار هم می کنم. چهره نورانی ایشان هم واقعا همه را تحت تاثیر خودش قرار میدهد اما بحث، بحث دیگری است. «لابد للناس من امیر بر او فاجر» در «بر» بودن ایشان هیچ تردیدی نیست اما در «امیر» بودن ایشان شک است. من در جواب شعر حافظ که خوانده شده شعر دیگری از حافظ بخوانم:
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
(عدهای از نمایندگان ـ احسنت)
رییس ـ خیلی ممنون، ان شاالله با این شعرها تحمل جلسه طولانی را داشته باشید که بتوانیم کار را به پیش ببریم. مخالف اول صحبت کردند، موافق را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ موافق آقای دوگانی هستند که پنج دقیقه از وقتشان را به سرکار خانم آجورلو داد ه اند.
رییس ـ آقای دوگانی بفرمایید.
محمدحسن دوگانی آغچغلو ـ بسم الله الرحمن الرحیم
نکاتی که جناب آقای دکتر افروغ اشاره کردند درست است، بعضی از این ها چالشهای اساسی آموزش عالی ماست و نمی توانیم این را به پای کسی بگذاریم که تازه امروز می خواهد بعنوان وزیر در اینجا پیشنهاد بشود و برنامههایی را ارایه بدهد. خیلی از این ها را بایستی برگردیم به دوران های قبل از انقلاب و درست هست بعضی از این ها هم به دوران بعد از انقلاب برمی گردد و بعضی از سال ها هم سالهایی است که بایستی جامعه شناسان و فلاسفه درحقیقت جواب بدهند نه اینکه یکنفر مدیری که می خواهد در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مدیریت بکند کمااینکه وزرای قبلی هم شاید هیچکدام نمی توانستند به بعضی از سوال های بنیادی پاسخ بگویند. اما من متنی که خودم درخصوص برادر عزیزم، برادر ارزشمند، انقلابی و برادر اصولگرا و دانشمند عزیزمان جناب آقای دکتر زاهدی دارم.
قبل از هر چیز امروز ما در ابتدای هزاره سوم داریم قدم بر می داریم که این هزاره درحقیقت هزاره افزونی اطلاعات، اختراعات، اکتشافات و دانش و معلومات اسم گرفته. عصری که در آن انسان ها بزرگترین سرمایه این عصر هستند و محور اصلی توسعه، انسان ها و توسعه بدون دانایی محوری درحقیقت بی مفهوم و بی محتوا خواهد بود. آن چیزی که جناب آقای دکتر افروغ اشاره کردند درست است که وزارتخانه ای اساسی و انسان ساز است. در این هزاره دانایی مهمترین و موثرترین سلاح انسان ها و رمز ماندگاری جوامع بشری خواهد بود.
گسترش روزافزون مرزهای دانش و دانایی برای تواناسازی هرچه بیشتر انسان ها یکی از مهمترین اهداف تعریف شده امروز است. امروز نهاد آموزش عالی از شاخص ترین نهادهایی است که این مهم را برعهده دارد و بایستی به بسیاری از سوالات پاسخ بگوید. بنابراین در همه جوامع رویکردی جدی برای توسعه و غنی سازی دانشگاهها، موسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی وجود دارد.
اکنون نهاد دانشگاه و آموزش عالی نظیر سایر نهادهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای مقابله خردمندانه با چالشها و نیازهای پیش رو به استقبال نوعی تجدید حیات و تغییرات گسترده و متنوع در اهداف و کارکردها رفته است. یکی از مهمترین جنبه های این تغییر در سطح ملی و جهانی تجدید نظر در برنامه ریزی آموزش عالی و نهاد دانشگاه، تبیین رابطه میان آموزش عالی با فرهنگ جامعه و نیازهای جامعه و ارتباط با صنعت و سایر ارگانهای جامعه است.
این ره یافت نمایانگر آن است که مطالعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش کلیدی و راهبردی در توسعه آموزش عالی و جامعه خواهد داشت. آن چیزی که جناب آقای دکتر افروغ اشاره میکنند بنده هم قبول دارم، بایستی این کارها صورت بگیرد که قطعا احتیاج به زمان دارد، بحث فرهنگ و بحث ارتباط دانشگاه و فرهنگ چیزی نیست که ما بگوییم یک شبه و طی یک برنامه، با یک برنامه حل خواهد شد که لازم است در برنامه ریزی های ملی بدان پرداخته شود، یکی از مهمترین موضوعات و چالشهای امروز نظام آموزش عالی چگونگی کنار آمدن با تحولات محیطی پویا و دایما در حال تغییر است.
رهبران، نخبگان علمی و جامعه دانشگاهی، مخصوصا علمای ما، فلاسفه ما برای حفظ منزلت، شان و استمرار نقش پیشتاز نهاد دانشگاه باید اصل و بنیان این تحولات را درک و از بروز شکاف میان روندهای آموزشی با نیازهای متنوع و متحول جامعه و بازار کار جلوگیری نمایند (واقعا این کار تن ها یک وزیر نیست) لذا بر این اساس لزوم مدیریتی دانایی محور، محقق و اندیشمند، شایسته و کاردان که خود درد و رنج اندیشمندان، نخبگان، اساتید و دانشجویان کشور را چشیده و با بدنه دانشگاه و مراکز تحقیقاتی جامعه و مشکلات آنان آشنایی کامل داشته و با روند توسعه آموزش عالی در سطح منطقه و بینالمللی در ارتباط باشد، جهت سیاستگذاری، پشتیبانی، ارزیابی و نظارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور مهم و اجتناب ناپذیر است. لذا در این خصوص حقیر بعنوان یک دانشگاهی و عضو هیات علمی که با مدیریتهای اجرایی، آموزشی و برنامه ریزی دانشگاهها و آموزش عالی مدت ها سر و کار داشته ام و بیش از (17) سال است که با تلاش های بی وقفه و صادقانه توام با تدبیر همکار ارجمندم جناب آقای دکتر زاهدی، از چهره برجسته و درخشان علمی و افتخار ریاضی کشور که یکی از نوابغ و اندیشمندان توانمند در سطح جهانی است، آشنایی کامل دارم، برنامه ها و راهکارهای ارایه شده ایشان را کاملا کارشناسی شده می دانم. تنگناها و موضوعات آموزش عالی کشور را کاملا ایشان لمس کرده است، از دل و جان لمس کرده است، کسی است که از ابتدای دانشجویی در این کشور تحصیل کرده است، در این کشور فارغالتحصیل شده است و افتخار این را دارد که اولین فارغالتحصیل دکترای ریاضی کشور است. من یادم میآید زمانی که می خواستیم این دوره را در دانشگاه شهید باهنر کرمان آغاز کنیم حتی ریاضیدانان این کشور اعتقاد به موفقیت این دوره نداشتند، همانجا می گفتند مگر دانشگاه شهید باهنر کرمان می خواهد با دو دوره، سه دوره فارغ التحصیلی کارشناسی ارشد، دکترا... مگر میتواند بعنوان اولین دانشگاه مجری این دوره باشد؟ و واقعا شروع کردند و اولین دانشجو هم ایشان بود، قطعا اگر نبوغ و ذکاوت و تیزهوشی ایشان نبود شاید به گفته همان ریاضیدانان همین کشور، ما در اولین دوره به چالش بر می خوردیم، درحالیکه ایشان قبل از اینکه موعود تمام شود، جناب آقای دکتر افروغ! ایشان نزدیک به ده مقاله را Publish کرده بودند، در مجلات معتبر بینالمللی در زمان دانشگاهی شان (رییس ـ (10) مقاله را چه کرده بودند؟) «منتشر» کرده بودند! (رییس ـ منتشر کرده بودند! بله، دیگر زبان فارسی را پاس بداریم ان شاالله وزیر علوم آینده مان هم به شما تاسی خواهد کرد) من به گوشه ای دیگر از توانمندی ها و قابلیتهای این برادر عزیزمان اشاره می کنم.
ایشان استاد ممتاز دانشگاه شهید باهنر کرمان است، ایشان مراحل استادیاری، دانشیاری و استادی خود را در کمترین فرصت زمانی که ممکن بود طی کردند، این نشانه توانمندی ایشان است. آقای دکتر افروغ اشاره کردند شاید واقعا این باشد که بگویند از مقالات دانشجویان استفاده کرده اند، این نیست عزیز من! همه دانشجویان نمی توانند به راحتی از تزشان مقاله Publish (منتشر) کنند، دانشجویی که استاد راهنمای ایشان، بوده، من اطلاع کافی دارم و خودم در کنار این عزیز بودم که (7) مقاله معتبر از تز یکی از دانشجویان دکترای ایشان چاپ شد، چرا اساتید دیگر این کار را نمی کنند؟
ایشان عضو انجمن بینالمللی سیستمهای فازی است و بایستی اینرا بگویم که ایشان در کشور ما این افتخار را دارد که بهترین بنیانگذار و از طراحان خوب این نظریه در این کشور بوده اند و کسی است که این نظریه را در کشور ما و حتی در کشورهای منطقه و در بسیاری از کشورهای توسعهیافته جهان توسعه دادند، به معنی گسترش مرزهای دانش، ایشان کاملا در این علم موفق بودند و امروز یکی از نظریه پردازان علم فازی جهان هستند.
ایشان طی همین مدت کوتاهی که فارغالتحصیل شدند (7) رساله دکترا را راهنمایی کردند و (23) رساله کارشناسی ارشد، خود این میرساند توان علمی این... حتی توان مدیریتی رساله دوره دکترا که کار ساده ای نیست و مقالاتی که اشاره کردید، حدود (100) مقاله در سخنرانی ها و کنفرانس های علمی بینالمللی و (85) مقاله علمی ـ پژوهشی در مجلاتی که جناب آقای دکتر افروغ! شما سوابق این مجلات را بیاورید، ببینید واقعا مجلاتی هستند که ده ها مجلات آنها توسط خود L.S.L نمایه شدند. سخنرانیهایی که در کشورهایی همچون کانادا، آلمان، اتریش، ایتالیا، ژاپن، روسیه، کره و چین خود گویای توانمندی ایشان در ارایه مقالات و نظرات بوده است و نظراتی که ایشان در علم فازی و در ریاضیات فازی ارایه داده اند و از همین کشورها دانشمندانی هستند که سالیان سال، حدود (10) سال است که الان روی این نظریه دارند کار میکنند.
ایشان معاون پژوهشی و قایم مقام دانشگاه شهید باهنر کرمان به مدت سه سال بودند که قایم مقام دانشگاه در حقیقت آنچیزی که من از نزدیک مشاهده کردم عملا رییس دانشگاه بودند، تمام کارهای اجرایی دانشگاه به عهده ایشان بود و خوب هم درخشیدند. این گویای توان مدیریتی ایشان است که در یک مقطع زمانی به عهده ایشان گذاشته میشود و بلافاصله جواب گرفته میشود.
حضور ایشان در کنار فعالیتهای علمی درخشانشان در شورای شهر کرمان در دو دوره که در همین دوره از اساتید برجسته کشور همچون دکتر سلاجقه در همین شورا وجود دارند که استاد تمام سازه و ساختمان هستند، در کنار ایشان، ایشان بعنوان رییس شورا دارد فعالیت میکند و فعالیتهای دیگری که در حوزه فرهنگ و در حوزه اجتماعی استان کرمان و بنده از نزدیک آشنایی داشتم و استاد نمونه کشور در سال 1375 باز توان علمی این برادر عزیزمان در سطح کشور را میرساند و پژوهشگر نمونه در چندین دوره در استان و در دانشگاه باز توان علمی ایشان را میرساند و انجام بیش از (26) طرح تحقیقاتی که (2) طرح تحقیقاتی در سطح ملی بوده است.
من به برنامههایی که توسط ایشان ارایه شده است با اینکه (5) دقیقه از وقتم را به خواهرمان خانم آجورلو دادم ... (رییس ـ می توانید خودتان استفاده کنید، خانم آجورلو هم تمایل دارند که شما ادامه بدهید) خیلی ممنون.
اهمیت دادن به تولید علم، بومی کردن علوم بر مبنای فرهنگ ملی و استفاده از علوم و فنون و تحقیقات زنده و کاربردی سایر کشورها.
جناب آقای دکتر افروغ! چه اشکالی دارد واقعا ما بیاییم راهکارهایی پیدا کنیم که علم را در کشورمان بومی کنیم، همینطور که قسمتی از علم را که بحث تحقیقات فناوری هستهای بود که فرزندان این مرز و بوم بومی اش کردند والا اگر امروز بومی نبود ما در چالش بسیار جدی در همین بحث اروپا بودیم و نمی توانستیم امروز مجددا شروع کنیم. گسترش و اعتلای جنبش نرم افزاری، بله، تن ها نبایستی اینرا محدود کنیم به علوم انسانی، بایستی گسترش بدهیم تا آنجا که ما نیروی انسانی نیاز داریم، در هر رشته و هر گرایش، هر تخصصی از علوم و فنون است، نیروی انسانی مان را تامین کنیم. امروز نیروی انسانی اصلی ترین محور توسعه یک جامعه است، حرف اول را در جامعه میزند، حتی کشوری که مثل ژاپن منابع مالی ندارد، منابع و ذخایر زیر زمینی و روی زمینی کمتر یا ندارد با توسعه منابع انسانی بسیار موفق شده، ما هم بایستی این کار را ان شاالله انجام بدهیم.
سیاستگذاری و برنامه ریزی برای توسعه و اعتلای فعالیتهای تحقیقاتی پیرامون نو آوری و انتقال فناوریهای نوین نظیر نانوتکنولوژی، فناوری اطـلاعات، بیـوتکنولوژی و مـواد پیشرفتـه و توسعه کاربردی کردن آنها و کاربرد آنها.
(رییس ـ آقای دوگانی تقریبا وقتتان تمام است) فردی که خودش محقق است به راحتی از پس این کار بر میآید که راهکارهایی را پیدا کند برای کاربردی کردن علوم و فنون و تحقیقات که من از این ها می گذرم.
آنچیزی که از کنکور اشاره کردید یکی از دغدغه های این برادر عزیزمان است که من مطالعاتی که در برنامه ایشان داشتم، از خودشان سوال کردم، دیدم یکی از دغدغه های اصلی این بحث کنکور است که بایستی یک راه حل مناسبی برای آن پیدا بکنیم.
بحث سر و سامان دادن به وضعیت رشته ها، رشتههای جدید را جایگزین رشتههایی که فسیل شده اند و در جامعه ما دیگر کاربردی ندارند، براساس نیازهای جامعه و تعریف رشتههای بین رشتهای و توسعه تحصیلات تکمیلی کارشناسی های ارشد و دکترا و فوق دکترا ، آنچیزی که اعتقاد قلبی ایشان است و بایستی ان شاالله در کشور ما به این سمت پیش برویم، اگر می خواهیم راههای میان بر را ما انتخاب کنیم. لذا باتوجه به علم، ایمان، تقوا، تخصص و جرات و درایت، صداقت و خلوص نیتی که در این برادرمان وجود دارد، هوش و ذکاوتی که این برادرمان دارند، من مطمینم که ان شاالله میتواند با مدیریت بسیار خوبی از پس وزرات علوم، تحقیقات و فناوری برای سیاستگذاری، پشتیبانی، نظارت و ارزیابی که ماموریت این وزارتخانه در ساختار جدیدش است، در ساختار جدید مدیر وزیر علوم و تحقیقات و فناوری بسیار، بسیار کارش ساده تر از دوران های قبل است، چون تمامی اختیارات به هیاتهای امنای دانشگاهها، برنامه ریزی آموزشی، حتی به خود دانشگاهها واگذار شده است و در بسیاری از موارد دیگر درحقیقت ایشان فقط کافی است که هماهنگ کننده بسیار خوبی باشد که این هم ان شاالله با بکار گیری مدیران لایق و توانمندی در حوزه ستاد دانشگاهها ان شاالله موفق خواهد شد، می بخشید.
رییس ـ تشکر می کنم. اگر مخالف دیگری هست دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ آقای دکتر مخالف دیگری ندارد.
رییس ـ خوب، موافق را دعوت بفرمایید.
منشی (محبی نیا) ـ موافق جناب آقای نوعی اقدم هستند که (7) دقیقه از وقتشان را به جناب آقای میرتاج الدینی دادند.
رییس ـ بسیار خوب، قبل از اینکه آقای نوعی اقدم تشریف بیاورند یک اشاره بکنم، گاهی که دوستان برحسب عادت یک لفظ خارجی بکار می برند و بنده گاهی تذکر می دهم خدای ناکرده از باب خرده گیری و ایجاد زحمت برای سخنرانان نیست ولی من فکر می کنم که ممکن است و حتما هم همینطور است، در بین مردمی که هم اکنون پای تلویزیون نشسته اند و دارند به صحبت سخنرانان گوش میکنند بسیار کسانی باشند که معنی کلمه Publish را در انگلیسی ندانند، این حق مردم ایران است که حرف زدن نمایندگان خودشان را بفهمند، اگر ما لفظی بکار ببریم، حالا موافق، مخالف، هر نمایندهای، در نطق های قبل از دستور لفظی بکار ببرد که شنونده معنی آنرا نداند ما درواقع نسبت به ملت خودمان جفا کردیم که لفظی بکار بردیم که معنی آنرا نمی داند. بنابراین الفاظی که معادل فارسی دارد ان شاالله دوستان رعایت کنند که همان معادل فارسی را بکار ببرند، این هم از باب خرده گیری نیست، قانون مجلس هم این است که باید در مجامع رسمی ما به زبان فارسی صحبت کنیم. اینرا یکبار خواستم عرض کنم که عذرخواهی کرده باشم از همه کسانی که تاکنون کلامشان را به سبب پاس داشتن از زبان فارسی قطع کردم. آقای نوعی اقدم نماینده محترم اردبیل صحبت خودشان را آغاز میکنند.
حسن نوعی اقدم ـ بسم الله الرحمن الرحیم
به ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی و روح پرفتوح حضرت امام راحل درود می فرستم و خدمت نمایندگان محترم و ملت شریف ایران سلام عرض می کنم و برای جناب آقای دکتر احمدی نژاد رییس جمهور محترم و محبوب و اعضای محترم هیات دولت آرزوی موفقیت دارم.
آشنایی بنده با جناب آقای دکتر زاهدی به حدود (30) سال پیش بر میگردد، در سال 1354 که بنده وارد دانشگاه اصفهان شدم، در دوره لیسانس ریاضی در خدمت جناب آقای دکتر زاهدی بودم و هم دوره و هم دانشکده و هم دانشگاهی و به مدت چهار سال در خوابگاه دانشجویی دانشگاه اصفهان با هم بودیم، یعنی حدود سه سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در اوج قدرت و قلدری ساواک و درواقع در اوج آمادگی مردم برای انقلاب بهمن ماه 1357، معدود دانشجویانی وجود داشتند که مذهبی بودند و زمینههای مذهبی بودن و انجام فرایض دینی در آنها، همه شما واقفید، در دانشگاهها وجود داشت، در تشکلهای مذهبی و دانشجویان مذهبی جناب آقای دکتر زاهدی هم در خوابگاه دانشجویی و هم در خود دانشگاه از گردانندگان و تاثیرگذاران محیطهای دانشگاهی بودند و در تشکلهای دانشجویی مشارکت کننده در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسیار تعیین کننده ای داشتند.
ایشان علاوه بر انقلابی بودن و عامل به فرایض، قهرمان علمی هم بودند، نفر اول دوره ورودی سال 1354 ایشان بودند و با معدل بسیار بالا هم دوره ما بودند و در دوره لیسانس فارغالتحصیل شدند و بلحاظ نبوغ خاصی که داشتند برای ادامه تحصیل وارد دوره کارشناسی ارشد شدند و بنده خودم در محافل مختلف علمی، بویژه در جلساتی که سالانه در انجمنهای ریاضی کشور ایجاد می شد (انجمن ریاضی ایران معمولا جزو انجمنهای بینالمللی ریاضی است) زمانی که آقای دکتر زاهدی دوره فوق لیسانس بودند مقالات و اظهارنظرات علمی شان در زمینههای مختلف علوم ریاضی حقیقتا زبانزد بود که خود بنده چندین بار در جلسات ارایه مقالات ایشان در دوره کارشناسی ارشد بودم و استفاده کردم.
موقعیت و جایگاه علمی ایشان و ممتازی ایشان در حدی بود که به لطف خدا آنزمان در ایران تحصیلات دکترای ریاضی مقدور نبود، آنهاییکه دکترای ریاضی می خواستند بخوانند باید به خارج از کشور می رفتند. نبوغی که ایشان داشتند بعنوان اولین دانشجوی دوره دکترای ریاضی در دانشگاه کرمان پذیرفته شدند و هم در دوره فوق لیسانس و هم در دوره دکترا با رتبه اول و با نمره بسیار عالی قبول شدند، همانطور که در سوابق زندگی و سوابق علمی شان آمده مراتب مربیگری و استادیاری و دانشیاری و استادی را در کوتا هترین زمان ممکن طی کردند، اساتید محترم استحضار دارند، طی کردن مراحل بین مربی تا استاد حقیقتا دشواری هایی دارد، یکسری مراحل حساسی دارد که یک استاد محترم دانشگاه از نظر علمی و تحقیقاتی و پژوهشی باید این جایگاه را در مدت معینی طی بکند، ایشان در کوتاهترین زمان ممکن این موفقیت را بدست آوردند.
همینطور که جناب آقای دکتر دوگانی هم اشاره فرمودند عضویت در انجمنهای ریاضی هم داخل کشور و هم خارج از کشور و ارایه مقالات در ابعاد مختلف علوم ریاضی در کشورهای صاحب نام در علم ریاضی و شرکت در کنفرانس های آنها جزو افتخارات جناب آقای دکتر زاهدی است.
چاپ مقالات متعدد، ارایه مقالات علمی، شرکت در کنفرانس های مختلف، داوری در مقالات خارجی و داخلی در رشته ریاضی، ایشان را بعنوان یک پژوهشگر نمونه در شاخه های مختلف ریاضی در جهان مطرح کرده و این برای کشور ما بسیار افتخار است در رشته ریاضی که معمولا میشود گفت که در گذشته ما در سطح دکترا کمتر نیرویی می توانستیم تربیت بکنیم یا نمی توانستیم، در دهه اخیر یک ریاضیدان بنامی که در عین حال انقلابی و مومن و متعهد است در لیست ریاضیدانان جهان مطرح بشود، جزو برترین ریاضیدانان جهان اسم آقای دکتر زاهدی است و دارد می درخشد و برای ما بسیار افتخار است که در راس یک تشکیلات عظیم و بزرگی مثل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کسی با این مرتبه و با این درجه علمی جهانی و در سطح جهانی مسوولیت بپذیرد.
در ارتباط با سوابق اجرایی جناب آقای دکتر، ایشان ضمن اینکه معاون پژوهشی دانشگاه بودند قایم مقام دانشگاه کرمان هم بودند، همزمان با ایشان ریاست محترم دانشگاه کرمان جناب پروفسور حسینی بوده که استاد ایشان بوده، برای ایشان ریاست دانشگاه کرمان هم پیشنهاد میشود، بلحاظ رعایت ادب ایشان می فرمایند که جناب پروفسور حسینی رییس باشند من کارهای اجرایی را انجام می دهم و با نهایت موفقیت هم میتوانند از عهده آن بر بیایند. ریاست دانشگاههای شهیدبهشتی، دانشگاه خراسان، دانشگاه اصفهان، در دوران دولت جناب آقای هاشمی رفسنجانی به ایشان پیشنهاد میشود، بلحاظ گرفتاری های خاصی که در زمینههای تحقیقاتی، مخصوصا در ارتباط با ریاضیات فازی در دوره دکترا داشتند ایشان این مسوولیت ها را نمی پذیرند و گرنه اگر این زمینه از نظر اجرایی برای ایشان ایجاد می شد و امکان داشت این مسوولیت را بپذیرند همانطور که در سایر مراحل علمی و تحقیقاتی سریع توانستند بلحاظ نبوغی که داشتند رشد بکنند یقینا می توانستند در آن حد هم به آن مرحله اعلا برسند که قطعا نمونه کار اجرایی ایشان همین که عرض کردم قایم مقامی دانشگاه کرمان است که درواقع جای رییس دانشگاه و در نقش رییس دانشگاه عمل کرده (رییس ـ آقای نوعی اقدم! شما یکدقیقه فرصت دارید) بله، دو، سه نکته حساس را می خواهم خدمت همکاران عزیزم عرض کنم، ضمن احترامی که به استاد بسیار بزرگوارم جناب آقای دکتر افروغ دارم که خدمتشان ارادت دارم و میدانند، عناصر و شخصیت هایی در جایگاه آقای دکتر زاهدی که مرتبه علمی جهانی در درس ریاضی و علم ریاضی دارند اغلب در خارج از کشور هستند، چطور شده یک شخصیت جهانی ریاضی با این مشخصات در داخل کشور مانده و خواسته برای کشور و برای انقلاب و برای نظام و برای میهن خودش و برای فرزندان این انقلاب خدمت بکند، عرق ملی و انقلابی و تعهدی که داشته و علاقه ای که به این میهن داشته ایشان را وادار کرده به اینکه در اینجا بماند و امروز مقاله های بزرگی را در سطح دکترای ریاضی و رساله های بزرگی را دارد راهنمایی میکند، استاد راهنمای آن است والا ما اساتید محترم زیادی را می شناسیم مراتب تخصصشان در رشته ریاضی خیلی پایین تر از ایشان است ولی در خارج از کشور هستند، این خیلی ویژگی مهمی است.
آقای دکتر زاهدی خودش در ریاضیات سبک دارد، ایشان صاحب سبک است، صاحب تخصص است، اساسا مطلب دارد، بحث دارد. در ریاضیات فازی تبحر دارد، حرف برای گفتن دارد. بسیار برای ما موجب افتخار است که در راس وزارت علوم مان که در نهایت باید اساتید بزرگوار دانشگاههای کشورمان را هدایت و رهبری بکند، چنین شخصیتی قرار بگیرد.
ایشان چهره ای است که از متن دانشگاه و از بطن دانشگاه، از بین اساتید و دانشجویان بالا آمده، همه مراحل را طی کرده، مورد پذیرش همه مقاطع و مراحل دانشگاهی و دانشجویی و اساتید است و نکته آخرم این است که هر فرصتی به ایشان داده شده ایشان خودش را توانسته در آن کانال و در آن فرصت به اوج برساند.
بنده اعتقادم این است، باتوجه به شناختی که از نزدیک چهار سال با ایشان بودم، از هر جهت از ایشان شناخت دارم، اعتقادم این است که ایشان اگر این مسوولیت خطیر را بپذیرند بلطف پروردگار متعال در اینجا هم بنحو احسن و مطلوب موفق خواهند شد. بنابراین از همکاران عزیز و بزرگوارم تقاضا دارم که ان شاالله الرحمن در شان و شخصیت این استاد بزرگوار از ایشان حمایت بکنند. والسلام علیکم و رحمه الله
رییس ـ خیلی تشکر می کنیم، باقیمانده وقتشان را اگر موافقی ثبت نام کرده میتوانند صحبت کنند.
منشی (محبی نیا) ـ جناب آقای میرتاج الدینی که (7) دقیقه وقت دارند.
رییس ـ حالا آقای نوعی اقدم قدری بیشتر از (8) دقیقه صحبت کردند، شما کمتر از (7) دقیقه صحبت کنید.
سیدمحمدرضا میرتاج الدینی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
من از آن زمانی که برادر ارزشمندمان جناب آقای دکتر زاهدی برای پست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد با افراد مختلف از دانشگاه و از شخصیت های علمی و فرهنگی صحبت کردم و یک تحقیقی در این رابطه داشتم و همین باعث شد که علاقه مند و مشتاق شدم از شخصیت ایشان در مجلس دفاع کنم و بیش از (12) سال بعنوان مدرس در گروه معارف اسلامی در دانشگاه حضور داشتم، بنابراین بیگانه از دانشگاه و از دانشجویان هم نیستم.
چند نکته را باتوجه به محدودیت وقت یادآور می شوم:
امروز در ربع قرن دوم انقلاب اسلامی و در سالهای پایانی دهه سوم آن پیام سوم تیرماه 1384 پیام تحول خواهی و بهره مندی از نسل های نو در پیشرفت اهداف عالی انقلاب اسلامی، ضمن پاسداشت تجربههای گران سنگ نسل اول انقلاب و مدیریتهای پیشین است که با رای عظیم ملت بزرگوار این حقیقت شکل گرفت، امروز باید عرصه را برای نیروهای توانمند، دلسوز، عالم و دانشمند فراهم کرد تا دایره مدیریت گسترده شود و زمینه گردش نخبگان فراهم گردد. آقای دکتر زاهدی یکی از چهره های برجسته علمی کشور است که هم خود نمادی از چنین دیدگاهی است، کسی که فارغالتحصیل رتبه اول ریاضی کشور و همچنین اولین دکترای ریاضی کشور است و هم اندیشه و برنامه او چنین اندیشه ای را نمایندگی میکند و تحولی چشمگیر را در این عرصه نوید میدهد.
همکاران عزیز! من در مورد یکی از سخنان مخالفان خیلی تعجب می کنم و این تعجبم پایان ندارد، بقول طلبه ها «لا ینقضی تعجبی» اینکه درباره برخی از وزرای پیشنهادی عدهای اشکال میکردند که از تحصیلات عالی برخوردار نیستند، درحالیکه اینجا مقایسه آماری هم ارایه شد که میزان میانگین تحصیلات کابینه نهم بالاتر از دولتهای گذشته است، اما بطور مشخص درخصوص جناب آقای دکتر زاهدی که این در حد عالی است، ایشان استاد تمام دانشگاه، آن هم در یک رشته تخصصی مثل رشته ریاضی است که از شخصیت های مبرز علمی در این رشته است.
معمول و متداول است و این طبیعی است با ادنی تامل در این قضیه ما باید اینرا بپذیریم که وقتی کسی در راس یک وزارتخانه ای یا در راس یک سازمانی قرار میگیرد لازم نیست همه رشتههای آنها را هم در حد استادی بداند، در یک رشته تخصص داشته باشد کافی است و وزرای پیشین هم اینچنین بودند، جناب آقای توفیقی در رشته شیمی استاد بودند، جناب آقای معین در پزشکی و جناب آقای گلپایگانی وزیر اسبق در مهندسی پزشکی استاد بودند، نه در همه رشتههای موجود در دانشگاه.
بنابراین سوال از موضوعات مختلف «فی غیر محله» تازه استناد به حدیث «لابد للناس من امیر برا و فاجر» این هم «فی غیرمحله» است. برای اینکه این حدیث در مقام بیان فلسفه حکومت است که لازم است حاکمی در جامعه باشد ، اما این استفادهای که همکار عزیزمان داشتند که نسبت به مدیریت خواستند بهره بگیرند ، مدیریت از چه حاصل میشود؟ بخشی از مدیریت و توانایی اداره یک امری مربوط به علم و دانش و دانایی در آن بخش است ، بخش دیگر مربوط به تجربه است و مدیریت و اجراییات.
هر دو بخش را استاد گرانقدر جناب آقای دکتر زاهدی دارند. استاد مبرز دانشگاه ، مورد شناخت دانشگاهیان و مورد احترام آنها و سوابق اجرایی در بیست و اندی سال گذشته هم نسبت به توانایی و مدیریت او کمک میکند ، تازه بستر و زمینه در سطح کلان باید برای عزیزان آماده باشد تا مدیریت خودشان را نشان بدهند.
رییس ـ آقای میرتاج الدینی! وقت شما تمام است و مطلب را هم بیان فرمودید و اگر همینجا هم خداحافظی کنید ، تصور ما این است که یک مطلب سر به تمامی عاید شده است.
میرتاج الدینی ـ یک نکته دیگر را هم بگویم (رییس ـ به اندازه ده ، پانزده ثانیه!) درخصوص جنبش دانشجویی ، بعضی میگویند که ایشان با جنبش دانشجویی نمی تواند تعامل داشته باشد ، این هم تعجب آور است. ایشان از متن جنبش دانشجویی بالا آمده است. ارتباط صمیمی وی در دانشگاه کرمان با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی زبانزد عام و خاص است و اصلا آقای دکتر زاهدی از سوی تشکلهای دانشجویی و دانشگاهی به جناب آقای دکتر احمدی نژاد پیشنهاد شده است. بنابراین از این جهت هم هیچ نگرانی نداریم. نکته های دیگری هم بود که دیگر وقت من تمام شد مصدع نمی شوم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
رییس ـ تشکر می کنم ، خیلی ممنون. نوبت این رسیده که از آقای دکتر زاهدی وزیر پیشنهادی رییس جمهور برای وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری دعوت کنیم تا درباره برنامههایشان توضیح بدهند. آقای دکتر بفرمایید.
محمدمهدی زاهدی (وزیر پیشنهادی علوم ، تحقیقات و فناوری) ـ سلام علیکم ـ خسته نباشید
«بسم الله الذی علم بالقلم علم الانسان مالم یعلم»
سخنم را با فرازی از فرمایشات ارزشمند حضرت امام راحل آغاز می کنم. «امیدوارم این دانشگاه و همه دانشگاههای دیگر مراکزی شوند که هم جوانان ما را مهذب کنند و هم عالم و آنان بصورتی تربیت شوند که از خارج بریده شده و مستقل شوند و در راه اسلام و کشورشان خدمت کنند».
از تمامی نمایندگان محترم مجلس که در جلسه حضور دارند تشکر و قدردانی می کنم.
از برادر بزرگ و اندیشمندم جناب آقای دکتر افروغ که مطالب ارزشمندی را در بحث معرفت شناسی علم و فلسفه علم و جامعه شناسی علم مطرح فرمودند تشکر می کنم و ملاحظه فرمودید که این تشکر را با بوسه بر پیشانی و صورت ایشان عملا نشان دادم و همچنین به این وسیله نشان دادم که آزاداندیشی فکری یعنی چه و اینکه ما دنبال کرسی های آزاداندیشی و نقد علمی هستیم از دیدگاه اسلامی یعنی چه.
مجددا از پشت تریبون از این سرور ارجمند و برادر فاضل تشکر می کنم.
از دوستان عزیزی هم که محبت فرمودند در موافقت با اینجانب مطالبی ابراز داشتند ، قدردانی و تشکر می کنم.
امروز ، روز تولد ابوعلی سینا است که روز پزشک نامیده شده. من این روز را به جامعه دانشگاهی ایران که پزشکان هم بخشی از آن هستند تبریک عرض می کنم و ان شاالله با رعایت فرمایشات حضرت امام بتوانیم ابوعلی سیناهای زیادی در این کشور پرورش دهیم و در آنصورت است که ما نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری را عملا به نتیجه رسانده و هدف خودمان را نشان داده ایم.
و اما درمورد برنامه خود ، اجازه دهید با شعری از فردوسی شروع کنم:
تـرا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
این استراتژی بنده که دقیقا مطابق با فرمایشات امام راحل است در برنامه ریزی بوده و فکر می کنم سوالاتی هم که جناب آقای دکتر افروغ داشتند در این ها پاسخ آن نهفته است که علم را چگونه می بینید و مبنای آن چیست. ان شاالله اگر فرصت و مجالی بود گریزی هم به آن خواهم زد.
چون نمی خواهم خیلی صحبت کنم که بتوانم بعضی از سوالات را ضمن ارایه برنامه پاسخ بدهم. بنابراین از بعضی نکات و مطالب حاشیهای یا مقدمه عبور می کنم.
اهداف و رویکردهایی که ما در این برنامه آورده ایم شامل (11) هدف و رویکرد کلی است که بعضی از آنها را هم جناب آقای دکتر افروغ اشاره فرمودند که نیاز نیست تکرار کنم. اما بعضی از آنها ، فقط یکی ، دو مورد را که مهم است اشاره می کنم.
ـ تعمیق باورها و ارزشهای دینی و نگرش خدا محوری در مقوله علوم ، تحقیقات و فناوری. این نگرش ماست. اما این نگرش چگونه شکل گرفته و چگونه با فرهنگ بومی ما عجین میتواند بشود؟ این را میتوانیم از آیات ، روایات و احادیث بشنویم. «الله نور السموات والارض»، «العلم نور». پس ما میدانیم علم چیست ، علم نور است. نور ریشه در خدا دارد و ما بدنبال آن هستیم و به آن افتخار می کنیم. بقول مولوی:
قطرهای دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش
اگر به سرچشمه لایزال الهی متصل شویم ، علم را هم بدست می آوریم ، برای اینکه این را هم با اطمینان خاطر خدمت شما عرض کنم و شما هم اطمینان خاطر از این بابت داشته باشید که میتوانیم به این دسترسی پیدا کنیم ، یک حدیث شریفی از حضرت پیامبر اکرم خدمتتان تقدیم می کنم. چون نمی خواستم وارد این بحث ها بشوم اما برای اینکه نشان دهیم علمی را که ما می گوییم و بومی بودن آنرا می گوییم و معرفت علمی را می گوییم چیست ، من این بحث ها را می خواهم باز کنم. پیامبر عظیم الشان اینگونه می فرمایند «لو کان العلم الثریا و تناوله رجال من فارس». اگر دانش در آسمان باشد ، انسان هایی از سرزمین فارس آنرا بدست میآورند و بر آن مسلط میشوند.
پیام الهی و پیام پیامبر عظیم الشان ما این است که ایرانی ها قادرند و میتوانند. بایستی مقدمات آن فراهم شود و در برنامهای که به این مجلس محترم تقدیم شده که درمورد نحوه چگونگی آن و این برنامه چگونه تدوین شده که خدا میداند شهادت می دهم تقریبا همه دانشگاههای ایران بنوعی در تدوین آن دخالت داشتند ، همین است که ما بیاییم به این علم و دانشی که اشاره کردم دست پیدا کنیم و با آن فرمایشات امام راحل بتوانیم آن وابستگی به علم از خارج را بصورت اینکه بر ما تحمیلی باشد و برای منافع بعضی از ابرقدرت ها جهت دار باشد ، از آن مستقل شویم و بتوانیم در گفتمان علمی که گفتمان های امنیتی و استقلالی و خیلی چیزهای دیگر را بدنبال دارد ، حرف برای گفتن (نه تن ها در محافل علمی) در مذاکرات سیاسی و این ها داشته باشیم.
نمونه این بومی کردن علم (چون سوال شد خدمتتان عرض می کنم) بحث فناوری اتمی است. عزیزان مجلسی من! سروران عزیز من! بنده کوچک و خادم شما هستم و بوده و سعی می کنم بیشتر از این هم باشم. فرهنگ و علم بومی این است ، شما ببینید جوان های این مملکت ما رفته اند به یکمقداری از دانش فناوری دست پیدا کرده اند ، به همه آنهم دست پیدا نکرده اند ، چه ولوله و زلزله در دنیا افتاده است. ما بدنبال این علم هستیم. بدنبال این هستیم که مستقل شویم ، بدنبال این هستیم که در جهان قدرت نمایی کنیم و من به فضل خداوند اگر شما بزرگان ، شما عزیزان این مجلس، مرا اعتماد کردید و به من رای دادید ، بدنبال این هستم که ان شاالله بتوانیم این بحث علم بومی را با تمام توان جلو ببریم و بجایی برسیم که ان شاالله در مباحثات و مذاکرات سیاسی هم طرف ها برای ما حساب باز کنند و نه اینکه خدای ناکرده با یک دیدگاه ظالمانه و حقیرانه به ما بنگرند. این هدف من در این زمینه است.
و اما اجازه بدهید مقداری وارد بحث اهداف و برنامه ام شوم. در بحث اهداف و رویکردها اشاره داشتم با (11) هدف و رویکرد اصلی دارم. این ها در (5) برنامه اجرایی... وقت آن نیست ، اگر وقت بود من خدمتتان توضیح می دادم ، این برنامه داده شده کاملا برنامه اجرایی است و اتفاقا بسیاری از بندهای آن اصلا حتی نیاز به پول هم ندارد ، فقط مدیریت می خواهد ، مدیریت و برنامه ریزی. برای اجرای آن برنامه ریزی کنیم. کاملا کاربردی که حالا در طول صحبتهایم خدمتتان عرض می کنم.
(5) برنامه اساسی کاربردی که نشات گرفته از آن اهداف کلان و رویکردهاست ، به این شرح است: اول اولویت فرهنگی ، سپس آموزشی ، پژوهشی ، بعد از آن فناوری و در پایان بحث ساختاری است که در آنجا بایستی تمهیدات لازم برای آن (4) برنامه قبلی رعایت بشود.
در بحث فرهنگی؛ من به شما چه بگویم که خود همه درد دین و فرهنگ اسلام را دارید؟ من کوچکتر از آن هستم در محضر شما از این بابت پس بدهم. اما دغدغه ام را فقط با این جمله مقام معظم رهبری خدمتتان عرض می کنم. وقتیکه ایشان حدود (10) سال قبل بحث شبیخون و هجمه فرهنگی را مطرح فرمودند و متاسفانه مسوولین ذیربط این پیام را آنگونه که میبایستی نگرفتند و روی آن کار نکردند و الان برخی ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی منبعث از آنرا ما در جامعه میبینیم. دغدغه من آن است ، وارد جزییات آن نمی شوم ، چون وقت نیست ، می خواهم از وقت استفاده کنم. اما آیا راهکاری هم برای بهبود این وضع هست؟ بله ، هست. خوشبختانه خود رهبر فرزانه و فهیم ما ، رهبر فرهنگی ما ، رهبر اندیشمند ما وارد معرکه شدند و طراحی آنرا به مسوولین فرهنگی ارایه دادند و آن بحث مهندسی فرهنگی بود که سال قبل در نشستی که با شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتند مطرح فرمودند. بحث جدیدی است ، مهندسی فرهنگی کشور.
بنده اعتقاد دارم اگر این پیام و این رهنمود مقام معظم رهبری را ما بتوانیم دنبال و اجرا کنیم بسیاری از مشکلات و معضلات فرهنگی ما حل میشود. زیرا در بحث مهندسی فرهنگی (3) آیتم ، (3) پارامتر خاص... عذرخواهی می کنم (رییس ـ بله ، سه فرض بدیل ، جانشین... بجای آلترناتیو می خواستید بفرمایید ، سه فرض قابل طرح) چون یکدفعه یادم افتاد ... بله ، سه فرض در سه جایگاه ویژه در این طراحی شده است.
اول یک عقبه علمی و فرهنگی ، همان اتاق فکرها که در این اتاق فکرها نخبگان فرهنگی کشور ما ، چه از حوزه ، چه دانشگاه و چه برادران عزیز و فرزانه مثل جناب آقای دکتر افروغ و بقیه میتوانند حضور جدی و با نشاط داشته باشند و رهنمود بدهند.
پس از آن ، مرکز مهندسی که این مرکز مهندسی براساس رهنمودهایی که اتاقهای فکری داده است میتواند تصمیم گیری لازم را بکند و جای این ، اینجا شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
اما بحث بعدی در این مقوله که این باید به اجرا برسد ، یک خط مقدم اجرایی دارد که در راس آنها دانشگاههاست که در دانشگاهها وزارت علوم نقش اصلی را میتواند ایفا کند و بعد از سازمانهای دیگری مثل صدا و سیما ، سازمان تبلیغات اسلامی و خیلی از وزارتخانههای دیگر.
بنابراین در بحث راه حل مسایل فرهنگی ، بهترین کار همین اجرای رهنمود مقام معظم رهبری تحت عنوان مهندسی فرهنگی است.
ریزه کاری های زیادی در این بحث وجود دارد که این عقبه فکری و آن رهنمودهایی که باید داد و بعضی کارهای اجرایی آن چگونه است. بلحاظ اینکه وقت نیست اجازه بدهید من از جزییات آن بگذرم ، فقط یکی ، دو از سرخط های کلی را ارایه می دهم:
ـ تقویت نگاه دین باور و فرهنگی در دانشگاهها.
ـ حمایت از حقوق و آزادیهای قانونمند (روی کلمه «قانونمند» تاکید دارم) و شوون اسلامی ، انسانی و قانونی دانشگاه ، دانشگاهیان و دانشجویان.
ـ عدم محدودیت برای فعالیت دانشجویی در چارچوب ضابطه و قانون. این نگاه من به مقوله فرهنگی برای تشکلها و کارهای دانشجویی است.
ـ توسعه و تقویت شورای نقد و بررسی کتب علوم انسانی و تلاش درجهت رفع موانع تشکیلاتی آن.
ـ میدان دادن به دانشجو بعنوان یک فرصت و نه بعنوان یک آفت و تهدید. این را بنده عمیقا اعتقاد دارم ، دانشجویان و جوانان ما در عمل نشان دادند که حامی این نظام و پشتیبان ما هستند. حالا چه کنیم؟ ممکن است بعضی جریان های سیاسی بخواهند از دانشجو سواستفاده کنند ، آن حرف دیگری است. دانشجوی ما پاک است و طرفدار نظام و انقلاب است و حاضر است که جانش را بدهد و ما در جبهههای جنگ این را دیده ایم و در سایر جریانات سیاسی که می خواستند این نظام را به چالش بکشند ، همین جوان ها آمدند.
راهکارهای اجرایی متعددی است که اجازه بدهید بلحاظ ضیق وقت از این ها... راهکارهای کاملا کاربردی...
و اما فرض کنید همه این ها در چارچوب فرهنگی درست شد ، آن ساختاری که مهندسی فرهنگی هم طراحی کرد و ارایه شد. آیا این ضمانت اجرایی دارد؟ چون اشارهای شد که از معاونین خبر دارم... والله در حضور این جمع قسم می خورم ، خود من از معاونین خودم خبر ندارم ، دیگران چگونه خبر دارند ، نمی دانم! ولی ضابطهای را که من در اینجا برای انتخاب معاونین و یا روسای دانشگاهها انتخاب کرده ام خدمتتان عرض می کنم.
ـ سطح علمی بالا .
ـ مردمداری.
ـ مهرورزی به دانشگاهیان و مردم .
ـ پیگیر امور. آدمی باشد که جدی و پیگیر باشد.
ـ ساده زیست باشد. ضمن پیگیری باید آدم ساده زیست باشد.
ـ نداشتن سابقه سو اخلاقی و مالی.
ـ متفکر و عملگرا.
ـ مشورت پذیر ، خرد جمعی را باید قبول کند.
ـ مقبولیت نسبی در بین دانشگاهیان.
این ها ملاکهایی است که بنده دارم و ان شاالله در عمل خواهید دید که براساس این ملاک ها عمل خواهد شد.
بنابراین ، با انتخاب چنین مدیرانی ، یقینا آن رهنمودهایی که از آن مهندسی فرهنگی میآید و یا بعضی ساختارهایی که خود ما ایجاد می کنیم و راهکارهایی را که میتوانیم به مرحله عمل برسانیم ، این مدیر معتقد میتواند انجام بدهد.
از بحث فرهنگی دور می شوم، وارد بحث آموزشی می شوم. در بحث آموزشی ما سه کلید اصلی داریم:
1 ـ دانشجو.
2 ـ استاد.
3 ـ رشتههای تحصیلی و دروس آن رشته ها. میگویند بحث کارکنان و مسایل فیزیکی دانشگاهها هست ، اما آنها مستقیما در آموزش نقش ندارند ، آنها سمت پشتیبانی و لجستیک آنرا در بر دارند که بجای خود در بحث ساختارها اگر وقتی بود حتما وارد آن خواهم شد.
بنابراین ، سه محور اصلی استاد ، دانشجو ، رشته و درس. هرکدام از این ها را مختصرا توضیح می دهم و بعضی از سوالات مطروحه در دل این ها ان شاالله که پاسخ داده خواهد شد.
راجع به وضعیت فعلی دانشگاهها از نظر دانشجو اگر بخواهم وارد ریز آن بشوم وقت نیست ، اما در کل آنچه را که میدانیم در یک دید باز و یکمقدار ایده آلی ، در سالجاری پوشش دانشجویی ما میتواند حداکثر (25) درصد باشد. در برنامه توسعه چهارم می خواهیم این را به (30) درصد برسانیم. یعنی ما در پایان برنامه هنوز (70) درصد پوشش تحصیلی کم داریم. این مشکلی است که بایستی حل شود که رهنمود و راهکار این را ما براساس مشورت با دوستانی که در این زمینه تبحر داشتند ، هم رهنمود گرفتیم و هم راهکار داریم ، ان شاالله توضیح می دهم.
بنابراین ، یکی اینکه مشکل متقاضی ورود به دانشگاه زیاد است ، اما دانشگاههای ما این ظرفیت را نداشته یا نخواسته اند داشته باشند که هر دو این ها قابل بحث است. در این مورد یکی از کارهای مهمی را که ما میتوانیم انجام بدهیم که فکر می کنم خیلی از عزیزان مجلسی ما و نمایندگان محترم دغدغه آنرا دارند ، (نه نمایندگان محترم ، حتی ملت شریف ایران در اقصی نقاط کشور) دغدغه کنکور است.
درمورد کنکور خدمتتان عرض کنم ما بایستی به ساماندهی پذیرش دانشجو برسیم. پذیرش دانشجوی ما در کشور بایستی ساماندهی و تجدیدنظر شود. این بدان معنا نیست کنکور حذف شود یا نشود ، ساماندهی شود ، ما میتوانیم افزایش پذیرش داشته باشیم. ما بایستی شیوههای جدید و نوین را در این راه بکار ببریم. چگونه؟ بنده دانشگاهی را می شناسم که حدود (12) میلیون دانشجو دارد ، اما این دانشجو سر کلاس نمی آید ، دانشگاههای مجازی! ما بایستی در آن جهت حرکت کنیم که بسمت و سوی دانشگاههای مجازی حرکت کنیم و این ها را میتوانیم ، یعنی ما با این کار دانشگاه را به داخل خانه ها می کشیم. تحولی که ما می گوییم این است. اینکه برویم حتما ساختمان بسازیم ، دولت بودجه بگذارد و هزاران مشکلات جنبی ، این ها راهکار اساسی نیست ، هرچند بایستی به آن توجه شود و از آن غفلت نشود ، اما بایستی نگاه های دیگری هم به مساله داشت ، از جمله گسترش آموزش از راه دور و نیمه حضوری ، گسترش و تقویت آموزش عالی دولتی و غیردولتی در نقاط محروم کشور براساس نیازهای
منطقهای و بومی.
متاسفانه الان این حالت نیست ، ما میبینیم در یک استان دانشگاه وجود دارد ، دانشگاه دولتی هم وجود دارد ، اما بسیاری از فارغالتحصیلان آن استان بیکارند. این دوباره از همان بدی پذیرش دانشجوست. بیش از (50) درصد از پذیرش دانشجو ما را اطلاع دارید در رشتههای علوم انسانی است ، (25) درصد فنی و مهندسی ، (11) درصد علوم پایه و بقیه آنهم علوم دیگر از جمله کشاورزی. خوب ، مملکت چقدر داوطلب علوم انسانی در دانشگاهها می خواهد ، چقدر نیاز دارد؟
بنابراین ، اینکه ما می گوییم نگرش را نسبت به کنکور عوض کنیم ، یکی از مقولات آن این است که باید نیازسنجی واقعی در کشور ایجاد بشود. براساس نیازها یک تعدیل صورت بگیرد. در کنار آن بایستی ما ظرفیت ها را حتما اضافه کنیم و بخصوص می گویم با دانشگاه مجازی که خیلی کارهای زیادی را میتوانیم انجام بدهیم.
یک نکته دیگر در این بحث دانشجو ، عدم توازن بین کاردانی و کارشناسی است. در دنیا... (عذرخواهی می کنم گاهی اوقات من «دنیا» را می گویم ، بهرحال چون رفت و آمد در دنیا زیاد داشتم ، خیلی جاهای دنیا را رفته ام ، اگر این جمله را گفتم عذرخواهی می کنم) رسم بر این نیست که میزان پذیرش و تربیت کاردان و تکنیسین ماهر کمتر از کارشناس باشد. این حلقه مفقوده بین صنعت و کشاورزی و دانشگاه است. بایستی این حلقه مفقوده... خلاصه برطرف شده ، ما بایستی به تربیت تکنیسین توجه ویژه کنیم. درست نیست در عسلویه ما حتی جوشکار از بنگلادش و هند بیاورند و ما در این کشور جوان بیکار داشته باشیم. باید برویم به آن سمت که این ها را تقویت کنیم. اینکه توسعه می گوییم این ها خیلی کارهای راحتی است ، با یک برنامه ریزی میشود ان شاالله این کارها را انجام داد و نه تن ها مشکل بیکاری را حل کرد ، مشکل ورود به دانشگاه را هم حل کرد.
دیگر اجازه بدهید من وارد بحث این ها نشوم ، چون خیلی بحث ریز دارد و بخواهم وارد بشوم... آقای دکتر! من چقدر وقت دارم؟ (رییس ـ هفت دقیقه) هفت دقیقه از (20) دقیقه یا از نیمساعت ، چون می خواستم به آقای دکتر احمدی نژاد وقت بدهم؟ آقای دکتر! دیگر عذرخواهی می کنم. اگر بخواهید من تمام می کنم.
اما در بحث بعدی آموزش ، علاوه بر دانشجو استاد مساله است. دوباره مشکل استاد ما از چند زاویه و بعد است.
1 ـ یکی میزان یا تعداد اعضای هیات علمی ما در دانشگاهها. می دانید که استاندارد دنیا (1) به (12) است. در حال حاضر در کشور ما (بطور کلی می گویم) حدود (1) به (40) است. فاصله خیلی داریم. در برنامه توسعه چهارم به (1) به (17) برای وزارت علوم و (1) به (30) در کل توجه و عنایت شده است. حتی اگر ما در برنامه چهارم هم ان شاالله درست پیش برویم میبینیم فاصله با استاندارد خیلی زیاد است. بنابراین ما بایستی یک راهکاری فراهم کنیم که جذب هیات علمی در دانشگاهها را تسریع ببخشد. الان بن بست هایی در این زمینه وجود دارد ، این بن بست ها را باید بشکنیم که ان شاالله سعی می کنیم برای این ها راهکارهای مناسبی پیدا کنیم و پیدا هم کرده ایم ، باید یک کارشناسی بیشتر بشود ، حتما باید با دو کمیسیون حتی با سه کمیسیون محترم آموزش و تحقیقات ، بهداشت و درمان و بودجه مشورت و رایزنی بشود.
ایده هایی داریم در آنجا مطرح بشود ، ان شاالله اگر آن سه کمیسیون هم آن ایده هایی را که ما مطرح می کنیم مورد قبول قرار دادند ، میتوانیم نسبت به جذب و پذیرش عضو هیات علمی در دانشگاهها اقدام خیلی سریعی انجام بدهیم. حمایت جدی مجلس را در این زمینه می طلبد. می خواهد من وزیر باشم یا دیگری ، بدون حمایت مجلس امکان ندارد این کار صورت بگیرد.
یک بعد دیگر در بحث مسایل استاد یا عضو هیات علمی دانشگاه ، بحث موازنه و توازن بین سطح علمی است. میزان کسانیکه مرتبه علمی و استادی دارند ، دانشیاری ، استادیاری و مربی. متاسفانه این اختلاف خیلی ناهماهنگ است و با هیچ معیاری جور در نمی آید. بایستی این فاصله ها کم بشود. اما این بدان معنا نیست که ما بیاییم خدای ناکرده ارتقاهایی از آن نوعی که جناب آقای دکتر افروغ اشاره فرمودند داشته باشیم. نه ، ما در بحث ارتقا باید محکم باشیم. این را محکم بودن میگویند اصلا ارتقا علمی می گوییم یک بحث انتصابی نیست ، کسب کردنی است. بایستی شرایط ویژهای داشته باشد. اما آیا روشی که الان برای ارتقا وجود دارد مناسب است؟ اینکه ما به همان I.S.I حالت وتویی برای ارتقا داشته باشد... ببخشید! من نمی دانم معنی فارسی «وتو» چه میشود. آیا این بایستی I.S.I باشد؟ بنده اعتقاد دارم ضمن احترام و تکریم I.S.I که یک استاندارد بینالمللی است ، اما تکیه بر این اشتباه است. این با همان بحث فرهنگ بومی ما می گوییم، راهکارهای علمی بومی سازگار نیست.
اگر جوانی ، جوان هایی عضو هیات علمی آمد شبیه به همین بحث انرژی اتمی یک کاری انجام داد ، مثلا در بحث I.C.T در بایوتکنولوژی ، در B.T ، در نانوتکنولوژی ، اگر این ها آمدند و یک کار خوب انجام دادند ، چرا این جایگزین I.S.I نشود؟ اینکه جایگاه و فناوری ما را در دنیا بالا میبرد. بنابراین بایستی با یک دید دیگر به مقوله ارتقا نگاه کنیم.
در بحث مسایل علوم انسانی الان در علوم انسانی در فنی و مهندسی و در کشاورزی من می دانم خیلی ها دچار مشکل ارتقا هستند بواسطه همین I.S.I مقام معظم رهبری سال قبل در دیداری که با برخی اساتید داشتند بحث I.S.I اسلامی را مطرح کردند چرا ما دنبال I.S.I اسلامی یا I.S.I منطقهای نرویم؟ مگر ما نمی خواهیم در برنامه چشم انداز به قدرت اول منطقه برسیم؟ خوب بیایم از همین الان با یک شاخصهای کاملا علمی مبتنی بر فرهنگ و ارزشهای دینی و نیازهای مملکتی مان بیاییم یک I.S.I منطقهای تعریف کنیم محکم هم روی آن بایستیم و ارتقا را ببریم در آنجهت. مشکل خیلی ها حل میشود نه اینکه خدای ناکرده بخواهیم بیخود ارتقا بدهیم، نه سدهایی که الان موجود است سدشکنی کردیم، این ها میشود تحول در برنامه و این ها همان دغدغه ای است که جناب آقای دکتر افروغ داشتند. بله نکاتی در اینجا راجع به بعضی از مجلات وجود دارد که سواستفاده هایی شده، این ها را باید بایستیم در این طراحی که ما می کنیم برای I.S.I منطقهای میشود این ریزه کاری ها را آنجا لحاظ کرد که جلو این سو استفاده های خدای ناکرده احتمالی هم گرفته شود. (رییس ـ جناب عالی یکدقیقه فرصت دارید) من هنوز وارد بحث نخبگان نشدم، مهاجرت نخبگان و بعد وارد بحث فناوری نشدم. (رییس ـ فهرست سایر بحث هایی را هم که وارد آن نشدید بگویید که از این یکدقیقه استفاده بهینه شده باشد.) در این بحث اساتید، بحث مهاجرت نخبگان را داریم فقط تیتر وار می گویم مهاجرت نخبگان، منافعی که برای سایر کشورها داشته معادل سه سال درآمد نفتی کشور ماست همین یک جمله کافی است ببینم چه فاجعه ای است.
بنابراین بایستی هم و غم را جزم کنیم که جلو مهاجرت نخبگان را بگیریم نه اینکه خدای ناکرده با قانون بگوییم نمی توانید بروید، نه آنچنان شرایط را برای حضور آنها در عرصه علمی ایران خوب بکنیم، جاذبه ایجاد کنیم که آنها میل به رفتن نداشته باشند، این یک مساله.
دوم، بایستی کاری کنیم، آنهایی که در سایر کشورها هستند و این جاذبه ها را دیدند خودشان تشویق بشوند و بیایند به این کشور خدمت کنند. (رییس ـ خیلی متشکر) اجازه می دهید فقط در بحث پژوهش و فناوری هم مسایل و مباحثی وجود دارد که بلحاظ ضیق وقت وارد آنها نمی شوم.
رییس ـ تصور می کنم اگر بخواهید خیلی فشرده بیان کنید حق مطلب ادا نشود.
زاهدی ـ فقط یکدقیقه اجازه می دهید؟ (رییس ـ بله بفرمایید) در حضور نمایندگان محترم مجلس خدای را شاهد می گیرم آنچه که در رزومه بنده (رییس ـ شرح حال) و شرح حال بنده آمده عین واقعیت است. حاضرم راجع به تک تک آنها با هر کس خواستند صحبت کنم من حاضرم وزیر نشوم اما والله نمی توانم عدم صداقتی که به بنده تهمت زده شد... برایم خیلی سنگین است در زندگی همیشه صادق بوده و هستم و آن را یکی از ویژگیهای خودم می دانم. (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) بنده نیاز نداشتم که در این رزومه چیزهایی را بنویسم که خدای ناکرده باطل باشد مقالات علمی بنده، کسانیکه ریاضی هستند میدانند، Mathe Review جایی است که مقالات ریاضی را Review میکند در آنجا همه Review شده، خواهشم از جناب آقای دکتر افروغ و دوستانشان این است که وارد سایت Mathe Review شوند. بنده نیاز ندارم به اینکه بگویم عضو انجمن این و آن هستم. ولی استدعا دارم از شما خواهشم از شما، این است که اگر قصوری یا در صحبتم چیزی شد حقیقتا بنده حقیر را ببخشید عذرخواهی می کنم یکمقدار چون آن عدم صداقتی که به بنده شد نگرانم کرد.
یک جمله دیگر، اشاره فرمودند در فرمایشات که بنده بهترین ریاضیدان دنیا هستم. هرگز چنین ادعایی نه بنده داشته ام نه در روزمه بنده هست، انجمن ریاضی آمریکا هر چهار سال یکبار ریاضیدانان جهان را ارزیابی میکند و در کتابی که منتشر میکند هر چهار سال یکبار متعاقب استانداردهایی که دارد ریاضیدانان برتر را انتخاب میکند. بنده این افتخار را دارم به اتفاق بسیاری دیگر از دوستان ریاضیدان ایران که در آن کتاب اسممان ثبت شده و فکر می کنم این افتخاری برای کشور عزیزمان باشد و در پایان این را هم اعلام می کنم که بنده خادم تمامی مردم و بخصوص عصاره مردم که مجلس محترم است هستم و می خواهد رای به من داده شود یا نشود. این اعتقاد قلبی من است دوستانی که من را می شناسند میدانند آدمی هستم که هرگز چیزی را اعتقاد نداشته باشم بر زبان نمی آورم اهل مشورت و خردپذیری جمعی هستم. نظر جمعی همیشه بر من حاکم است و ان شا الله از این به بعد هم اگر رای اعتمادی بود آن را در عمل نشان بدهم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
عدهای از نمایندگان ـ احسنت.
زاهدی ـ می خواستم یک بیت شعر هم از فردوسی بخوانم
رییس ـ خیلی متشکر و ممنون. استفاده کردیم...
زاهدی ـ یک شعری است میگویند:
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدی است
آن به که کار خود به عنایت رها کنی
رییس ـ البته مربوط به حافظ است! (زاهدی ـ مربوط به حافظ است؟!) بله، تشکر می کنم، خیلی ممنون. عرض کنم که این Mathe Reviewکه فرمودند Review بمعنای نقد مجله ای است که همان Mathematical Review یعنی (نقد ریاضی) است که در آنجا آمده. اینهم اسم مجله ای است که معروف است.
آقای دکتر افروغ منصرف شدند. دوستان! یک چند دقیقه ای بذل عنایت کنید از شما رای می خواهم برای تمدید جلسه گرچه بعضی ها میگویند احتیاجی به رای هم نیست ولی کار از محکم کاری عیب نمی کند.
تعدادی از نمایندگان ـ مخالفیم، دو، دو، دو...
رییس ـ خوب است یکقدری فریاد بزنید! برای رفع خستگی و تخلیه انرژی خوب است. داستان این است که حساب دو دو تا چهارتاست . شش وزیر مانده، به تجربه ثابت شده که در جلسه صبح نمی توانیم بیش از چهار وزیر را مطرح کنیم. تقاضای بنده این است که اگر می خواهید که کار به پنجشنبه نکشد که بهتر هم هست فردا که اولین روز هفته دولت است کاری کنیم که آقای دکتر احمدی نژاد بتواند هیات دولت خودش را عصر فردا بعد از تعطیلی جلسه مجلس تشکیل دهد. اگر می خواهید که ما پنجشنبه مزاحم شما نشویم رای بدهید که امشب تا اذان مغرب دو نفر از وزرا را بررسی کنیم دستگاهتان فعال است.
بعضی ها هم فریاد می زنند (2) ولی انگشتشان چهارتایی است. خواهش من این است که تکمه (4) را فشار دهید . اگر هم رای نیاورد بنده که روزهای پنجشنبه هم کار می کنم شما هم باید بیایید دیگر توفیق دیدارتان روز پنجشنبه نصیب ما میشود. بفرمایید در محل خودتان بنشینید و اعلام رای کنید.
حضار 244 نفر، اعلام رای بفرمایید. پایان رای گیری را اعلام می کنم. رای آورد. تصویب شد. در خدمتتان هستیم . بند بعدی دستور را مطرح بفرمایید.
منشی (حاجی بابایی) ـ دستور بعدی بررسی برنامه و صلاحیت وزیر پیشنهادی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای محمدحسن صفارهرندی.
منشی(محبی نیا) ـ جناب آقای گرامی مقدم مخالف هستند که منصرف شدند مخالف بعدی آقای مقنیان هستند.
رییس ـ بفرمایید.
محمدعلی مقینان ـ بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم »
با سلام و درود به روان پاک بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و با آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای (حضار صلوات فرستادند)
هدایتخواه ـ اخطار دارم.
رییس ـ آقای مقنیان یک لحظه تامل بفرمایید آقای هدایتخواه تذکرآیین نامهای دارند بفرمایید.
ستار هدایتخواه ـ بسم الله الرحمن الرحیم
آقای دکتر! من اخطار قانون اساسی دارم. سوگندی که ما یاد کرده ایم وظایف نمایندگی مان را بدرستی انجام بدهیم با رعایت امانت و تقوی. این نحوه برخوردی که حضرت عالی در بحث بررسی صلاحیت وزرا الان مطرح کردید گو اینکه مثلا عذرمی خواهم حالا تعبیر فارسی آنرا نمی دانم ما می گوییم کار کنتراتی هست هرچه زودتر باید تمام کنیم با این سوگندی که ما یاد کرده ایم سازگار نیست. بهرحال ما می خواهیم قضاوت کنیم از لحاظ روانی ، از لحاظ روحی باید در یک شرایط عادی باشیم که بتوانیم در مورد نظرات مخالفین، موافقین سخنان وزرا اظهار نظر کنیم این نحوه ای که یک کاری است باید تمام شود ما را می ترسانید که باید پنجشنبه بیاییم این فکر می کنم با این سوگند سازگار نیست و تقاضا می کنم که به استناد این، شما بالاخره این وضعیت را اینطور ادامه ندهید. ما می خواهیم سرنوشت مملکت را چهار سال بدهیم دست بعضی از آقایان، چه اشکالی دارد یکروز بیشتر بیاییم؟ اصلا براساس کدام استدلال می گوییم چون پنجشنبه مثلا فلان خواهد شد و نمی توانیم بیاییم اینطوری با عجله بخواهیم بررسی کنیم در مورد کسانیکه می خواهیم سرنوشت مملکت را بدستشان بدهیم. عذرمی خواهم.
رییس ـ خیلی متشکر. اخطارتان را وارد نمی دانم چون نمایندگانی هم که رای دادند همان سوگندی را که شما اشاره کرده بودید یاد کردند و اصل (67) را میدانند بهرحال این یک درخواست من بود برای تسریع و نظر، نظر شما بود اگر رای نمی دادید می افتاد به پنجشنبه، آسمانی هم به زمین نمی آمد یک پیشنهادی کردیم مجلس رای داد طبق آییننامه ادامه می دهیم. آقای مقنیان بفرمایید.
مقنیان ـ با عرض خسته نباشید به جناب آقای دکتر احمدی نژاد ریاست محترم جمهور ...
رییس ـ آقای مقنیان یک شبهه آییننامهای پیش آمده در مورد صحبت جنا ب عالی. شما روز اول ثبت نام کرده بودید؟
مقنیان ـ من وقت آقای گرامی مقدم را گرفتم، همان (15) دقیقه ایشان...
رییس ـ نه دوستانی که وقت دارند به کسی میتوانند وقت بدهند که روز اول ثبت نام کرده باشد. آقای الیاسی هم مثل جناب عالی می خواستند از وقت آقای گرامی مقدم استفاده کنند ما با استناد به همین بند آییننامه از آنها عذرخواهی کردیم. اجازه بفرمایید از جناب عالی هم عذرخواهی کنیم، اشتباه کردند حالا یک چند دقیقه ای نمایندگان شما را زیارت کردند و معلوم شد که قصد صحبت هم دارید ما تشکر می کنیم صلواتی ختم کنید که ایشان به جایگاهشان برگردند به جایشان. (حضار صلوات فرستادند) حالا از وزیر باید دعوت کنیم؟
منشی(محبی نیا) ـ اگر موافقین اجازه بفرمایند.
رییس ـ موافق هم صحبت میکند؟ حالا اگر اصرار دارند... (محبی نیا ـ نه اصرار نمی کنند) چه کسانی هستند؟
منشی (محبی نیا) ـ آقای ابوطالب موافق هستند.
کلهر ـ تذکر دارم.
رییس ـ آقای ابوطالب تشریف داشته باشید من تذکر آقای کلهر را هم گوش کنم بعد از صحبت شما استفاده می کنم.
ابوالفضل کلهر ـ بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رییس! من ماده (189) را قرایت می کنم. یکهفته پس از معرفی دولت برای بحث و بررسی خط مشی و اصول کلی برنامه دولت و اخذ رای اعتماد برای هیات وزیران، جلسات مجلس بصورت متوالی تشکیل میگردد با پیشنهاد رییس و تصویب مجلس جلسات بصورت صبح و بعدازظهر برگزار خواهد شد مجلس در این جلسات نطق قبل از دستور نخواهد داشت.
حضرت عالی پیشنهاد کردید یکبار مجلس هم برای دو نوبت صبح و بعدازظهر که سقف دو جلسه چهار ساعته را شما پیشنهاد کردید رای دادند در هیچ جای آییننامه دیگر برای رای گیری سومین بار یا تمدیدش یا شب که در زمانهای بودجه داریم، اینجا نداریم حالا نمی دانم حضرت عالی به استناد کدام ماده از آییننامه مجددا رای گیری کردید من حالا بحث محتوایی ندارم شاید خودم هم رای داده باشم اما از نظر شکلی چون ما خودمان مقید به اجرای قانون هستیم می خواستم مستند حضرت عالی را نمایندگان بدانند.
رییس ـ در یکی از مواد است که هیچ جلسه ای بیشتر از چهار ساعت نمی تواند باشد چون جلسه ما یکربع یا (20) دقیقه به (3) شروع شد و الان چهار ساعت شده برای تمدید آن آنجا گفته شده که به پیشنهاد رییس اگر بخواهد بیشتر از چهار ساعت باشد باید وقت گرفته شود من به استناد آن ماده، ماده (99) را ملاحظه کنید، ماده (99) را می خوانم.
حداکثر مدت برای هر جلسه رسمی چهار ساعت است که یکسره یا با فاصله تنفس میباشد مگردر موارد ضروری که به تشخیص رییس و تصویب مجلس خواهد رسید. از اینجهت بنده یک محکم کاری کردم و گفتم حالا چون بیش از چهار ساعت میشود از مجلس یک سوالی کنم که تصویب مجلس بود. آقای ابوطالب بفرمایید.
سعید ابوطالب ـ بسم الله الرحمن الرحیم
در تبیین و تفسیر علل شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است اما بر این معنا اتفاق نظر وجود دارد که انقلاب این مردم نه صرفا خروش کارگران علیه سرمایه داری، نه یک انقلاب سوسیالیستی، نه یک مبارزه مسلحانه، نه جنبش حاشیه نشینی علیه بورژوازی و نه هیچ قالب ومدل دیگری مبتنی بر نظریههای اقتصادی بوده است. انقلاب اسلامی یک فرآیند ذاتا فرهنگی است. مردم ایران در بهمن 57 به تباهی و فساد وزشتی ها نه گفتند. به اباحی گری، به بی بند و باری، به تسلط فرهنگی بیگانه، نه از خود بیگانگی و نه حتی پدید ه های متاثر از آغاز مدرنیسم در ایران. روح آزادیخواهی، عدالت طلبی و حق پرستی دلیل اصلی فرآیند های ژرف اجتماعی همچون انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حتی انتخابات گذشته و اخیر بوده و هست.
ورود مردم به عرصه دفاع جانانه همچون انقلاب اسلامی یک اتفاق فرهنگی بود. معلول یک فرهنگ بزرگ غنی و ریشه دار و البته خود مولد یک فرهنگ سترگ و ماندگار، باورها، اعتقادات، آداب ورسوم عمیق یعنی فی الجمله فرهنگ این مردم ایستادگی را می آموزد و میل به تحول و توسعه را ایجاد میکند و من تعمیم این علل را به عوامل موثر در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و فکر می کنم که مردم با این گزینش خارج از قواعد سیاسی یک تحول فرهنگی را طلب کرده اند وگرنه نامزدهای دیگر در زمینههای دیگری مثل اقتصاد و امنیت پرآوازه تر بودند.
عمیق شدن شکاف طبقاتی، بی عدالتی، فساد اداری و اقتصادی و تبعیض همه از عواملی بودند که توده مسلمانی را که سیاست را در مکتب و سلوک امام (رضوان الله تعالی علیه) فرا گرفته است به این انتخاب رساند اما عوامل فرهنگی در این انتخابات بیش از هر عامل دیگری نقش انگیزشی داشته است. چرا که مردم احساس کرده اند آزادگی شان ملوث میشود روحیه تفرعن بخشی از مدیران داخل حاکمیت وادادگی و احساس ضعف عدهای از کارگزاران نظام در مقابل دشمن و بیگانه، رواج دروغ، ریا، دین فروشی، افراط و تفریط و جعل ابتذال بجای آزادی عامل اصلی این اتفاق یعنی این رنسانس و بازگشت به اصول استوار فرهنگی بود. اکنون جریانی که با این شعارها با این صبغه، قوه مجریه را بدست گرفته است و متعین در شخص جناب آقای احمدی نژاد است، آقای صفار هرندی را بعنوان وزیر فرهنگ و ا رشاد اسلامی معرفی کرده است. اما چرا صفار هرندی؟
چون پیش از این، عدم اعتماد به عناصر برآمده از انقلاب، عدم تحمل تکثر در سلیقه و منش در میان اهالی فرهنگ و هنر که از ذات هنر برمی آید مدیران فرهنگی را مجبور به تکیه به دو سوی این طیف کرده است یعنی یا تکیه بر باقیمانده های فرهنگ برهنگی رژیم گذشته یا تکیه بر دینمداران و متعهدانی که با فرهنگ و هنـر نسبت کمتری داشتند تا سیاست و قدرت، نتیجتا در این سال ها شاخه های نهال جوان فرهنگ و هنر متعهد برآمده از اتفاق بزرگ انقلاب میان دولبه تیغ افراط و تفریط تحجر وابتذال قطعه قطعه شده است تا جایی که گاه آزادی فکر و اندیشه مغضوب و مطرود بوده و لیبرالیسم فرهنگی و اباحی گری آزادمنشی تعریف شده است.
و آقای صفار هرندی بعنوان یک مدیر موفق رسانه این جریان ها را میشناسد و راه مقابله با آن را در عرصه مطبوعات تجربه کرده است در طی بیش از یک دهه گذشته، توسعه فرهنگی تعریف دقیق و جامعی نداشته است. گاه توسعه فرهنگی بمعنای توسعه ابزار فرهنگ انگاشته شده و گاه بمعنی توسعه اقتصاد فرهنگ و متاسفانه اغلب در حد و نوع نگاه، مدلهای غربی ملاک نظر بوده است در حالیکه توسعه فرهنگی یعنی تعمیق باورها، ارزش ها و نهادینه ساختن هنجارهای جامعه و این نوع نگاه به توسعه فرهنگی حتما نیازمند مدل بومی و انحصاری است و غیر قابل تقلید و گرته برداری که اغلب به عدد و رقم و آمار تبدیل نمی شود و آثار آنرا باید در پدید ه های اجتماعی جستجو کرد.
برنامه سوم توسعه در فصل فرهنگ منفعلانه و متاثر از تعریف غلط توسعه و زیر یوغ توسعه اقتصادی پایان یافت و دولت جدید با آغاز برنامه چهارم توسعه شکل میگیرد که باز توسعه فرهنگ در آن تعریفی بیش از توسعه زمینهای ورزشی، پارکها و ساختمان کتابخانه ها ندارد. تعاریف برنامه در فصل فرهنگ آنقدر عام و بسیط است که مجری آن هر دلخواهی از آن استخراج میکند. این شرایطی است که از آن عبور کرده ایم و اما شرایط پیش روی ما وزیر ارشاد آینده. حقیر سخت معتقدم که در هجوم فرهنگی دشمن ما آسیب دیده ایم و هنوز بشدت آسیب پذیریم چون سیاست تساهل و تسامح جای پای دشمن را در بعضی از عرصههای فرهنگی و هنری باز کرده و تغافل فرصتهای زیادی را سوزانده است ولذا اینجا جای حضور آقای صفار هرندی است چون سالهاست که دشمن را در لباس فرهنگ و هنـر رصد میکند. زبان اهل قلم و هنر را میشناسد و قدر دقایق بی بازگشت نسل جوان تشنه مفاهیم بلند انسانی و دلبسته به هنر و ادبیات شعر و سینما را میداند.
اما شرایط عرصه پیش روی ما دو بخش دارد.
1 ـ حوزه عمل نظام سلطه جهانی.
2ـ اراده و سیاستگذاری، ترتیب نیر و قدرت مدیریت فرهنگی مـا.
مدیران فرهنگی پیش از این کمتر مایل به پذیرش این معنا بودند که نظام سلطه جهانی به هیچ تعارفی قدرت های کوچک و بزرگ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را خرد میکند و می بلعد و برای این منظور از همه ابزار فرهنگی و هنری نیز سود می جوید.
سینما، کتاب، شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، موسیقی، مطبوعات بینالمللی ، تیاتر، هنرهای تجسمی، Video Art و Audio Art و گاه جشنوارههای هنری و فرهنگی بینالمللی همه ابزار این سلطه است. نظام سلطه می خواهد که ما نباشیم اگر هستیم بی هویت، منفعل و مهره ای در بازی آنها باشیم. چنانچه هالیوود برای ارتقا هنر فیلم نمی سازد، بلکه دروغ های بزرگ آمریکا را باور پذیر میکند.
هالیوود وظیفهای جز تحقیر ملت ها، منفعل ساختن فرهنگ ها و تمدن های کوچک و بزرگ، تسخیر روح و ذهن جوانان کشورهای در حال توسعه و حتی توسعهیافته ندارد. تصوری که ملل جهان سوم از غرب و آمریکا دارند، تصوری که از هیمنه و قدرت ارتش آمریکا ساخته شده است محصول تصویر سازی هالیوود است نه واقعیت آمریکا و قدرت نظامی آن، خبر گزاری ها و رسانههای چند منظوره نیز ابزار توجیه و تداوم این سلطه است. اما ما می خواهیم استقلال فرهنگی داشته باشیم. آزاد و سربلند باشیم. پس مامور به مقاومت هستیم چنانچه شارع مقدم می فرماید « فاستقم کما امرت» برای بقا چاره ای جز خارج شدن از وضعیت انفعالی فعلی در عرصه فرهنگ و هنر نداریم اما در چند سال گذشته در این عرصه دچار یک وادادگی، بی برنامگی و حیرانی در سطح مدیران ارشد فرهنگی بوده ایم و ناخواسته در طرح و پلان دشمن بازی کرده ایم. تمنای پذیرش در حلقه فرهنگی، هنری نظام سلطه، هنرمندان جوان و نسل انقلاب را سرخورده کرده است وادادن یعنی رها بودن یعنی هرج و مرج فرهنگی یعنی هر تراوشی از هر قلم ناپاکی نام شعر و رمان گرفت، هر صوت موزون و غیرمیمونی نام موسیقی گرفت. هر مشت نگاتیو بهم چسبنده اسمش فیلم شد و آدم هایی در عرصه هنر ستایش شدند که هیچ تعلق خاطری به این سرزمین خاک و به این مردم و باورهایشان نداشته اند و قصه و شعر وعکسهایشان از پابرهنه ها زینت گالری ها و نمایشگاه ها خارج از کشورشان بوده است. گفتم صفار هرندی زبان اهل فرهنگ و هنر را میشناسد چرا که جنس هنرمند متفاوت است .
مدیریت فرهنگ و هنر، مدیریت ابزار نیست، بلکه امکان سازی برای آمدهای فکور و جسوری است که بفرمودند امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) معتقدند که هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و نابود کننده اسلام و رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش، فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلام اسلام آمریکایی باشد و به گمان من صفار هرندی نشان داده است که به این عبارات گهربار امام راحل ایمان دارد، این انقلاب داعیه دار بنای یک تمدن عظیم اسلامی است و تمدن انسانی مگر بدون کتاب، بدون هنر، بدون سینما، بدون معماری و بدون موسیقی معنا پیدا میکند؟! اما سخن از هنری است که متعلق به ماست، موسیقی که جزیی از تاریخ فرهنگی ماست، زمزمه های زندگی مردم ماست، سینمایی که باورها و آرمانهای این مردم بزرگ را به تصویر می کشد و این نیازمند اتاق فکری است که ارزش ها و مفاهیم بلند انسانی این انقلاب و دعوت های ما به صلح و دوستی، حمایت از محرومان و پابرهنگان تاریخ را تبدیل به ابزار هنری و فرهنگی میسازد از اینرو وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جمهوری اسلامی به مردی بیش از یک هنرمند، بیش از یک مدیر عملگرا نیازمند است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کسی نیاز دارد که فهم دقیق از تیوری های فرهنگ، هنر و رسانه داشته باشد و خود در مرکز ثقل این اتاق فکر حضور داشته باشد و بی شک آقای صفار هرندی یکی از بهترین گزینه های این انتخاب است. اگر قرار است روزی جوان های این سرزمین با ایمان و باوری که با گوشت و پوست خود در فضای معطر این کشور بزرگ لمس کرده اند پنجره ای از هنر را رو به دنیای خارج بگشایند و دنیا را با نور حقیقت تابیده بر این ملت روشن کنند، باید به آنها اعتماد کرد باید به آنها فرصت داد، باید به آنها آزادی داد و به آ نها جسارت نقد منصفانه حاکمیت را بخشید و تن ها در این صورت است که ملت ما بزرگتر از اندازه مرزهای جغرافی این کشور می درخشند که سزاوار چنین جایگاهی هم هستند. امام راحل می فرماید «هنرمندان ما تن ها زمانی میتوانند بی دغدغه کوله بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمین باشند مردمشان بدون اتکا به غیر تن ها و تن ها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده اند» و من به نیابت از شما به صفار هرندی می گویم که اگر بار این مسوولیت بر دوش او گذاشته شد نباید تا روزیکه به این هدف دست نیافته است آرام بنشیند که می دانم آرام نمی نشیند.
«الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین»
رییس ـ خیلی متشکر. آقای مقنیان تذکر دارند بفرمایید.
محمدعلی مقنیان ـ بسم الله الرحمن الرحیم
ماده (190) را عینا خدمت جناب عالی می خوانم. خواهش من این است جناب عالی بعد از خواندن این اگر موردی را در آییننامه پیدا کردید، کسی که نام نویسی نکرده نمی تواند نوبت دیگر را بگیرد براساس آییننامه بنده قبول خواهم کرد. ماده (190) اینگونه می گوید، قبل از تشکیل اولین جلسه بررسی برنامههای دولت و اخذ رای اعتماد هیات وزیران نمایندگان مخالف و موافق برنامه خط مشی و اصول کلی و ترکیب هیات وزیران و نیز نمایندگان مخالف و موافق هریک از وزیران به تفکیک برنامه به هر وزیر در برگههای جداگانهای ثبت نام مینمایند. هر یک از نمایندگان حق دارند تمام یا قسمتی از وقت خود را در اختیار نماینده دیگر قرار دهد در شروع بحث در مورد هیات وزیران رییس جمهور برنامه دولت را ... دیگر ادامه نمی دهم بخاطر ضیق وقت اما خواهشم این است جناب عالی بفرمایید. بنده که وقتی دیگری را براساس این آییننامه گرفتم، ایشان هم در موعد مقرر ثبت نام کرده مثل دیگر همکاران عزیز که از دیروز، پریروز دایم وقت دیگران را گرفته اند کجای آییننامه من را منع کرده، شما اجازه نمی دهید من به صحبتم ادامه دهم؟ والسلام
رییس ـ خیلی متشکرم. اجازه بدهید آقای محبی نیا یک توضیحی خدمتتان بدهند، بفرمایید.
منشی (محبی نیا)ـ بسم الله الرحمن الرحیم
من خـدمت نمـایندگان محترم و اعضای هیات رییسه و ریاست محترم عرض کنم که تقریبا (2) روزی است ما درگیر این مساله که جناب آقای مقنیان فرمودند هستیم ، براساس ماده (190) و برداشت همه دوستان،گفتیم اینجا ماده صراحت دارد که قبل از تشکیل اولین جلسه باید مخالفین و موافقین محترم ثبت نام کنند و همه بر این توافق کردیم و اجماعی حاصل آمد. برادر عزیزم جناب آقای مقنیان (2) روز است اصرار میکنند، ایشان که بعد از ثبت نام نهایی آمده اند بزرگواری فرموده اند، اسم خود را وارد لیست کنند، نامشان بعنوان مخالف خوانده شود. ما خیلی خواهش و تمنا کردیم، بعضی از عزیزان مثل جناب آقای انصاری آمدند از ما، هم قول اخلاقی گرفتند و هم قرآن مبارک جلو ماست بنوعی قسم یاددادند که شما به ما اطمینان بدهید که این روال را تا آخر خواهید رفت. نمی دانم جناب آقای انصاری اینجا هستند یا نه؟ گفتند حتی یک مورد هم پیش بیاید، من مجلس را بهم می زنم، ترک می کنم، گفتیم مطمین باشید تا جاییکه از دستمان برآید خلافی نخواهیم کرد. اینجا من نام ایشان را که خواندم سریع از آقای شاملو سوال کردم جناب آقای مقنیان قبل از تشکیل جلسه ثبت نام کرده یا آمده اند اینجا التفات کرده اند؟ آقای شاملو نمی دانم متوجه بودند یا نه، به من فرمودند که دقیق برایشان مشخص نیست، علی ای حال خدمت آقای دکتر حداد مراجعه کردیم که از خود آقای مقنیان سوال کنند که شما قبل از تشکیل جلسه ثبت نام کردید یا بعدا... که حضرت ایشان هم جواب دادند بعد از شروع جلسه و بعد از ورود بدستور نامشان را اینجا نوشته و ثبت نام کرده اند.
اما در رابطه با اینکه اسم بعضی از عزیزان در لیست نیست و عزیزانی که میخواهند وقت خود را به نمایندگان بدهند، آقای دکتر! روال براین بوده، ما از بعضی از اعضای هیات رییسه سابق هم سوال کردیم و اینجا هم خدمت حضرت عالی من توضیح دادم، از بعضی از دوستان هیات رییسه هم سوال کردم، گفتم در آییننامه صراحتی بر این مساله نیست که این نمایندگان وقت خود را به عزیزانی که اسم آنها در لیست هست نمی توانند بدهند اما یک بحثی است، صبح اول وقت یا (2) ساعت قبل، (10)، (15)، (20) نفر آمداند ثبت نام کرده اند، طبیعتا اگر عزیزی منصرف شود یا بخواهد وقت خود را بدهد، براساس روال سابق و براساس کارکرد مجالس قبلی، طبیعتا عزیزانی که اسامی آنها هست اولویت دارند. ما براین اساس عمل کردیم اگر اشتباه کردیم، حضرت عالی تذکر بدهید قطعا ما قبول می کنیم یا نظرتان باز بر ادامه این روال است، والامر الیکم جمیعا.
رییس ـ آقای مقنیان! اگر آنجاییکه در ماده (190) در فقره اول، چند سطر اول گفته که « نمایندگان مخالف و موافق هریک از وزیران به تفکیک برنامه و هر وزیر در برنامههای جداگانه،ثبت نام مینمایند» این را بمعنای این بگیریم که هرکس می خواهد موافق یا مخالف باشد باید از قبل ثبت نام کرده باشد در آنصورت حق با آقای محبی نیا است یعنی این بیان درست است. اما اگر گفته شده باشد که آن نماینده دیگری که در دو سطر پایین آمده، لازم نیست که قبلا اسم خود را بعنوان موافق یا مخالف ثبت نام کرده باشد، حق با شماست. برداشت ما این بود که این نماینده دیگر درصورتی میتواند صحبت کند که قبلا اسم خود را بعنوان موافق و مخالف ثبت نام کرده باشد، منتها بعلت کمی وقت نوبت به او نرسد، مثلا نفر چهارم باشد چون دو نفر بیشتر صحبت نمی کنند به نفر چهارم نوبت نرسد، حالا او میتواند صحبت کند ولی اگر کسی نبود، اسمش اصلا نوشته نشده بود، در آنصورت اگرکس دیگری هم بخواهد به او وقت بدهد نمی تواند بدهد. برداشت ما از آییننامه این بوده، حالا اگر اشتباه هم کردیم دیگر این روالی بوده که عمل کرده ایم. از جناب عالی و آقای الیاسی سنقر هم که می خواستند صحبت کنند، عذرخواهی می کنم اگر اختلاف نظری هم هست، بهرحال برداشت متفاوت است والا قصد اینکه خدای ناکرده حقی از جناب عالی یا دوست دیگری ضایع شود، نبوده. صحبت هم می کردید حالا (5) دقیقه ای صحبت می کردید، استفاده می کردیم. ان شا الله درآینده هم استفاده می کنیم. بسیار خوب، اگر موافق دیگری می خواهد صحبت... مخالفی که نیست.
منشی (محبی نیا)ـ جناب آقای ابطحی میخواهند صحبت کنند.
عسکری ـ تذکر دارم.
رییس ـ ببینید دوستان! اگر می خواهید تذکر بدهید حرفی نیست ولی ما یکساعت و نیم وقت را با خواهش و تمنا از شما گرفته ایم. آسمان به زمین نمی آید کسی صحبت بکند یا نکند، من نمی دانم چه اصراری است به تذکرات پی در پی. آقای عبداللهی صحبت کنند. آقای عسکری صحبت کنند. می خواهید همه وقت را بتذکر بگذرانیم، بنده اینجا راحت می نشینم (10) نفر تذکر بدهند، به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنند. آقای عسکری بفرمایند. امروز دومین تذکر ایشان است.
علی عسکری ـ آقای دکتر! عذرخواه هستم. همانطور که خدمتتان حضوری عرض کردم، ذیل ماده (190) اطلاق دارد «هریک از نمایندگان، حق دارند تمام یا قسمتی از وقت خود را در اختیار نماینده دیگر قرار دهد» همانطور که دولت حق دارد بخشی از وقت خود را در اختیار کسانی قرار بدهد که بعنوان موافق صحبت بکنند. ماده (111) را دوستان هیات رییسه، اختلاف نظر داشتند و آقای حاجی بابایی با آنچه که من عرض می کنم موافق بودند و یکی، دونفر از دوستان دیگر موافق نبودند و نظر حضرت عالی را تایید میکردند.
در این ماده (111) آمده که، اولویت با کسانی است که ثبت نام کرده اند. حق تقدم نطق با کسانی است که ثبت نام کرده باشند که در اینصورت یک مخالف یا یک موافق به ترتیب نطق خواهند کرد در صورتیکه حتی مخالف یا موافقی ثبت نام نکرده باشد، نمایندگان مخالف و موافق در مجلس، میتوانند کتبا نوبت بگیرند و بتناوب براساس همان حدنصاب دو موافق و دو مخالف صبحت کنند. تذکر است، اگر ثبت نام هم نکرده باشند اینجا دارد که میتوانند بصورت کتبی تقاضا کنند و بتناوب هم صحبت و نطق کنند. من برداشتم این است که حق قانونی نمایندگان محترم است و تفسیر به رای هم از آییننامه زیاد برای هیات رییسه مستحسن نیست. اگر هیچ موافقی وجود نداشته باشد، مخالفان میتوانند به نوبت صحبت کنند و اگر مخالفی موجود نباشد غیراز نماینده دولت یا مخبر بعنوان موافق کسی صحبت نخواهد کرد. من فکر می کنم که ماده (111) خیلی صراحت دارد و اگر مصلحت بدانید بگذارید از حق قانونی نمایندگان استفاده شود.
رییس ـ عرض کنم که من از دیروز تا حالا، یکی، دو بار درباره همین تذکر شما توضیح دادم. ماده (111) مربوط به یک مبحث دیگری است. تصور ما این است که آیین و شیوه بحث درباره معرفی وزرا و رای اعتماد وزرا در یک فصل مستقلی آمده، بنابراین ما چون در این فصل، استقلال این فصل را برسمیت شناختیم این فصل را در قیاس با فصلهای دیگر تفسیر نکردیم. این فصل را براساس خودش فهم کردیم، این توضیحی بود که دیروز دادم، امروز هم خدمتتان عرض می کنم. آقای عبداللهی بفرمایید. آقای وزیری قبل از شما هستند. بفرمایید
مختار وزیری ـ جناب آقای رییس ! عذرخواهی می کنم، ما حق داریم که با تذکرات وقت مجلس را نگیریم ولی از طرفی حق و حقوق ما که ضایع میشود، حساسیت داریم. ماده (190) را من خدمت شما رسیدم، ما بعد از ساعت (3) بعد از نیمه شب، موفق نشدیم ثبت نام کنیم، تن ها حقی که برای ما نماینده ها باقی مانده این است که سوالات کتبی خود را تقدیم رییس محترم نماییم و از آن طریق به وزرا ارایه شود که آنها جواب ابهامات و سوالات ما را بدهند. ما سوالات را نوشته و کتبی تقدیم می کنیم، ولی خبری از جواب نیست. من خواهش می کنم که این مورد را هم باز به آنها تذکر بدهید و بهرحال حق ما اینجا ضایع نشود و من از این باب می خواهم کمکی به وزرای عزیز کنم که نمایندگان تن ها رای کسانی ندارند که آنجا چه موافق یا مخالف صحبت میکنند، کسانی هم که نوبت آنها نرسیده موافق یا مخالف ثبت نام کنند، حق رای دادن دارند، این کلاه سرشان نرود، جواب سوالات ما را بدهند. متشکرم.
رییس ـ خیلی ممنون، وظیفه ما این است که سوالات شما را به رییس جمهور و وزرا تحویل بدهیم اینکار را کردیم، حالا اگر آنها در ضمن مطالب خود به نحو ضمنی جواب داده اند یا فرصت نکرده اند جواب بدهند، آن دیگر به وزرا مربوط است. هیات رییسه وظیفه خود را انجام داده و سوالات شما را هم، همانطور که خدمتتان عرض کرده بودم، تحویل داده اند. آقای عبداللهی بفرمایید.
رضا عبداللهی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض خسته نباشید و عرض ارادت خدمت حضرت عالی و جناب آقای محبی نیا، تذکر بنده، جناب آقای دکتر! طبق مواد (182)، (190)، (111) و (99) در ماده (182) اشاره میکند که چنانچه نمایندگان تخلفی را که نسبت به آییننامه است مشاهده کنند اگر تذکر داده شده رییس تذکر را وارد دانست، انتهای ماده می گوید:« موظف است به آن ترتیب اثر دهد». اولا تخلفی که بنظر من اتفاق افتاد، وقتی بود که حضرت عالی جناب آقای محبی، دوست و همکار قدیمی و عزیز بنده دادید که ایشان پاسخ بدهند، تذکر حضرت عالی را وارد می دانید یا نمی دانید؟ این نکته ای است که باید به آن توجه شود، ماده (190) اشاره میکند که هریک از نمایندگان حق دارند تمام یا قسمتی از وقت خود را در اختیار نماینده دیگر قرار دهد، اینجا تقریبا بایک متن یکسان دو نوع عمل میشود، در بخشهایی ما مشاهده کردیم که این اجازه داده شد که نمایندگان وقت خود را به دیگری بدهند و الان مشاهده می کنیم که نمی شود و این تبعیض را مشاهده می کنیم و میبینیم. هیچ کجا هم آقای دکتر حداد، هیات رییسه محترم! نگفته که باید در برگه مخصوص کسانیکه وقت خود را به آنها میدهند باید ثبت نام کرده باشند، یعنی مشمول افرادی میشود که در آن برگه ثبت نام کرده باشند و در اینجا مشخصا این را ذکر نکرده. به اعتقاد بنده اینجا میتوانست، آقای مقنیان صحبت کنند، من با صحبت ایشان نه موافقم نه مخالفم، نظری ندارم، ولیکن ما باید اینجا اقامه حق کنیم، اقامه عدل کنیم و قانون باید اجرا شود. یکساعت دیرتر، یکساعت زودتر بنظر من اتفاق خاصی نمی افتد حالا ما یکساعت دیرتر از بحث رای اعتماد به کابینه می رسیم. قانونگرایی بنظر من خیلی مهم تر است، اینجا مرکز قانونگذاری است و بنظر من حقی از نمایندگان نباید در این مرکز تضییع شود. حضرت عالی در پاسخی که به جناب آقای کلهر دادید، دررابطه با تذکری که نسبت به ماده (189) دادند، شما از آنجا وارد ماده (99) شدید، فرمودید که در ماده دیگری اشاره کرده که ساعت جلسات نمی تواند (+ ساعت بیشتر باشد، اولا فکر می کنم که ما ادامه جلسه صبح را داریم، تنفس داده شد، یک جلسه است یعنی از صبح که قاری محترم قرآن را قرایت کرد و جلسه را شما شروع کردید، ظهر تنفس داده شد، ادامه جلسه قبل است. باز به استناد همان دلیلی که حضرت عالی فرمودید که در اینجا ماده مشخصی برای این بخش گفته شده، برای فصول دیگر و بخشهای دیگر برنگشتید. اینجا را هم بنظر من نمی شود برگشت به مادهای که ماده (99) است. اگر بخواهیم برگردیم بنظر من نکته ای که آقایان اشاره کردند ماده (111) که آقای عسکری فرمودند آنهم میتواند مورد استناد قرار بگیرد، یا نباید به فصول و بخش ها و مواد دیگر برگردیم یا اگر برمی گردیم برای هردو مورد باید این مورد استناد قرار بگیرد. من فکر می کنم اجازه بفرمایید به استناد ماده (190)، آقای مقنیان صحبت خود را انجام بدهند و همانطور که اشاره شد با نیم ساعت تاخیر یا تسریع اتفاق خاصی نمی افتد. قانون اگر در ابتدای شروع کار دولت جدید اجرا شود، میتواند مثبت تلقی شود و حقی از نمایندگان محترم تضییع نشود. استدعا می کنم که اجازه بفرمایید ایشان با بزرگواری و سعه صدری که ما از شما ، از هیات رییسه محترم سراغ داریم، ایشان صحبت خود را بفرمایند و شما به قانونی که در ماده (17) سوگند یادکردید، عمل کنید فکر کنم جهات مثبت و منافع آن ،هم برای مجلس و هم برای کشور بیشتر است.
رییس ـ خیلی ممنون، بهرحال آقای مقنیان هم تقاضای من را پذیرفتند. من گفتم دونوع برداشت است، عذرخواهی هم کردم اگر که اختلاف برداشت باشد. حالا با حضرت عالی هم اختلاف برداشت داریم. اجازه بفرمایید که ما بحث خود را شروع کنیم، آقای مقنیان چون راضی شدند ما بحث را ادامه بدهیم. آقای ابطحی بفرمایید.
سیدمحمود ابطحی ـ بسم الله الرحمن الرحیم
«و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد»
با درود و سلام به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم، آقا امام زمان ـ روحی له الفدا ـ و با درود به روح میمون و ملکوتی حضرت امام و شهدای گلگون کفن انقلاب و سلام به پیشگاه مقام معظم رهبری، خدا را شاکر هستم که امروز در موافقت وزیری صحبت می کنم که در (8) سال گذشته وزارتخانه پیشنهادی ایشان مرکز دغدغه آفرینی برای همه دوستداران و علاقه مندان به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. وزارتخانه ای که قسمت اعظم تفکرات مخرب از درون آن به جامعه تزریق شد و تمامی هم و غم آن زنده کردن مردگان تاریخی و اشاعه تفکرات باطل و مرده و طرد شده بود و خوشحالم که امروز توفیق سخن موافق از این تریبون مقدس را برای یکی از سربازان اصول ارزش ها دارم. برنامه پیشنهادی برادر فرهیخته، دانشمند که سالیان سال با قلم خود به مانند دژ مستحکم در برابر تهاجم فرهنگی قد علم نمود و در برابر نفاق جدید با شهامت خاص به مبارزه پرداخت.
نمایندگان محترم! اینجانب به غیر از احترام به شخصیت ممتاز و قابل احترام برادرمان جناب آقای صفارهرندی، ابتدا لازم می دانم از ایشان بخاطر ارایه برنامهای جامع و مانع تشکر و قدردانی نمایم.
طی روزهای گذشته برادران حزب اللهی و انقلابی از اقصی نقاط کشور از اینکه برادری قرار است سکان فرهنگ را بعهده بگیرد که دلسوزی های او را دیده اند، رضایت خود را اعلام داشتند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متولی مدیریت فرهنگ عمومی است و طی سالهای گذشته آنگونه که در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است به آن پرداخته نشده است. ایشان هم دربرنامه پیشنهادی خود نگاه جامع و کلی را ارایه داده است و هم برنامه بخشهای مختلف وزارت را.
یکی از موارد مهم در سیاستهای کلی ایشان توجه به توسعه صحیح شاخصهای فرهنگی کشور در حوزههای مطبوعات، کتاب، فیلم، نمایش، موسیقی و هنرهای تجسمی است. درقانون برنامه سوم توسعه قرار بود براساس مواد (155) و (162) به این شاخص ها توجه شود. بعبارتی طراحی و تولید اطلاعات صورت پذیرد که متاسفانه آنگونه که قانون می خواست انجام نگرفت و نمی توانیم رفتار فرهنگ عمومی را با شاخصهایی که مورد قبول فرهنگ اسلامی باشد تحلیل و بررسی کنیم.
از برنامههای ارزشمند دیگر آقای صفارهرندی، زنده نگاه داشتن اندیشههای حضرت امام(ره) است. جای بسی خوشحالی است که مدیرعالی فرهنگ کشور، تصمیم دارد که این مهم را وارد برنامههای این دستگاه مهم فرهنگ عمومی کند و تلاش کند که سیره حضرت امام(ره) را در رفتارهای اجتماعی جاری سازد و در برنامههای گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هیچگاه جایگاهی برای تولید محصولات فرهنگی مورد نیاز کودکان، نوجوانان و جوانان نداشته ایم. بعلت عدم توجه ویژه به تولید برنامههای فرهنگی و هنری مورد نیاز این مقطع، ناچاریم که روزانه فرهنگ غرب را برای پرکردن اوقات کودکان خود استفاده کنیم و طی سالهای گذشته بدست خودمان فرزندانمان را بسمت فرهنگ غرب فرستادیم و این هوشمندی این برادر عزیز است که دقیقا میداند که راه مقابله با تهاجم فرهنگی از کجا باید آغاز شود. ایشان برای تمام وظایف محوله به این وزارتخانه دارای برنامه میباشد. برای 1ـ فرهنگ عمومی، 2ـ مطبوعات، 3ـ حوزههای تخصصی شامل هنرهای تجسمی، موسیقی، هنرهای نمایشی، سینما، ادبیات، کتاب و سرانجام پژوهش و تحقیق.
دربخش فرهنگ عمومی، برنامههای ایشان بصورت جامع، بسمت همبستگی ملی طراحی شده است. قانونپذیری، تقویت روحیه، مشارکت سازنده، اشاعه روحیه خوش بینی در میان مردم، تبلیغ فضیلت ها، تقویت مظاهر وحدت و همبستگی عمومی از شاخصهای برنامه ارایه شده ایشان است.
طی سالیان گذشته مدیریت مطبوعات در کشور بجای هدایت این وسیله در خدمت افزایش آگاهی ملی، آن را بعنوان نقطه بحران در رفتار ملی تبدیل نمود. امروز شخصیتی برای این مسوولیت معرفی شده است که نقطه قوت او فعالیت حرفهای و موثر در این حوزه فرهنگی است. در برنامههای ایشان دقیقا رهنمودهای مقام معظم رهبری که طی سالهای گذشته برای نقش ارزنده مطبوعات داشته اند در جهت تبیین نقش ارزنده مطبوعات را مشاهده می کنیم. امنیت شغلی و حمایتهای قانونی برای کلیه دست اندر کاران مطبوعات درنظرگرفته و برنامه جامعی برای تحول در این حوزه را ارایه داده ام. تبلیغاتی که طی سالهای گذشته توسط بنگاههای تبلیغی صرفا بصورت روش تخریبی در رفتار اجتماعی، تاثیرگذاری داشته است، جناب آقای صفارهرندی بصورت جامع و هدایت شده به آن نگاه داشته اند، از حراست از فرهنگ و زبان و ادب فارسی گرفته تا نظارت بر نامگذاری خیابان ها و جلوگیری از استفاده ابزاری از زنان و کودکان در تبلیغات محصولات.
سینما که طی سالهای گذشته بعنوان پایگاه تبلیغی سکولاریسم و فمینیسم درآمده بود و باعث شده بود که خانواده ها از رفتن به سینما پرهیز کنند، با برنامه جامع نگر، مورد توجه ایشان قرار گرفته و از بخش فنی سینما، احداث و نوسازی تا محتوای فیلم را در برنامه پرمحتوای خود دیده اند.
جناب آقای صفارهرندی به بخش موسیقی نیز در برنامه خود توجه کرده و برنامه جالبی را در این ارتباط ارایه داده اند. ترویج موسیقی اصیل و سازنده، حمایت از موسیقی محلی، ساخت قطعات موسیقی ایران و کلاسیک، حمایت از ساخت موسیقی با موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و حمایت از تامین نیازهای اولیه زندگی موسیقیدانان و دست اندرکاران موسیقی.
از ویژگیهای مدیریتی ایشان توجه ویژه به استفاده از نظرات اهل فن است که در برنامههای پژوهشی ایشان این روحیه کاری را میبینیم و ارزیابی می کنیم. دریکی از جلسات مقام معظم رهبری با دولتمردان، گله ای از سوی مسوولان فرهنگی داشته اند و مطالبی را به این مضمون فرمودند که بعضی تهاجم فرهنگی را باورنکرده اند، اصلا پدیده ای بنام تهاجم فرهنگی را توهم تهاجم میدانند، اکنون باید این نعمت را سپاس بگزاریم. کسی بعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شده است که خود از کسانی است که پیش از دیگران، استراتژی دشمن در تهاجم فرهنگی را شناخته و به مقابله با آن برخاسته است. دغدغه ای که بسیاری از همکاران ارجمند و نمایندگان محترم و دلسوز انقلاب اسلامـی در این زمینه دارند، ایشان در حد اعلی و همراه با شفافیت، راههای نفوذ تهاجم و راههای پیشگیری و مقابله و اینکه یکی از ویژگیهای ممتازی است که جناب آقای صفارهرندی در برنامه خود دارند. مهار جریان اباحی گری و سکولاریسم از جمله افرادی که برای اینکار بسیار موثر بوده، ایشان میباشند که تا کنون صدها مقاله و سخنرانی در دانشگاهها و مراکز علمی، محصول حرکت علمی و تلاش فرهنگی و مقدس آقای صفارهرندی است. ایشان در ضمن این حرکت فرهنگی به اکثر استانهای کشور سفر کرده و از استانهای شمالغرب کشور تا سیستان و بلوچستان، با استعدادهای فرهنگی و هنری استانها آشنا هستند و عناصر فعال در این زمینه را می شناسند و با نیروهای فعال فرهنگی متعهد آشنا هستند.
داشتن سعه صدر در مقابل منتقدین و مخالفین یکی از ویژگیهای بارز ایشان است. ایشان در کیهان با همه طیف های مختلف که قبل از حضور وی در کیهان بوده اند با سعه صدر و با صمیمیت کار کرده اند. مشی وی مبتنی بر تفاهم و گفتگو بوده و رضایت خاطر زیردستان را همواره در رفتارهای خود مدنظر دارند، مدیریت فراگیر متناسب با سلایق و علایق مخاطبان و برنامه ریزی داشتن در امور خود یکی از مهمترین شاخصهای ایشان است. ایشان به نسل جوان و نسل سوم انقلاب همواره توجه داشته و در برنامه ریزی های فرهنگی خود، جایگاه ویژهای را برای این قشر درنظر گرفته اند. ده ها مقاله فرهنگی و سیاسی آقای صفارهرندی بعنوان متون درسی در دانشگاههای علوم سیاسی و علوم اجتماعی در سطح فوق لیسانس و دکترا تدریس میشود که حاکی از جایگاه علمی این عزیز بزرگوار است. ایشان نسبت به رشد نیرو و کارسازی خیلی اهمیت میدهند و طرح همکاری بین وزارتخانه ها را خصوصا درمورد وزارت علوم و تحقیقات، آموزش و پرورش و فرهنگ ارشاد اسلامی تهیه کرده اند. از هنرآموزان و فارغالتحصیلان دانشگاهها مستقیما نظر دارند که استفاده شود و در بازار کار و هنر این عزیزان را بکار گمارند.
در پایان خدا را شاکر هستم که در مجلس شورای اسلامی، در محضر مردم، در تریبونی که هموطنان محترم صدای بنده را می شنوند، فردی این سخنان را می گوید که در مجلس پنجم از پایه گذاران استیضاح وزیر آنچنانی بود و امروز چشم ما به جمال آقای صفارهرندی روشن شده است و امیدوارم نمایندگان معزز و محترم مجلس که اصولگرایی جزو اصول پایه و اصول مورد عنایت آنهاست، همگی با رای محکم و قاطع نشان دهند که تحولات فرهنگی که آقای صفارهرندی در برنامههای خود پیش بینی کرده اند را صحه می گذارند و ایشان مقدم برای انجام اینکار بزرگ هستند.
در پایان سخنم میبایستی از برادران بزرگوار جناب آقای بلوکیان و حضرت حجتالاسلام آقای تاج الدین و خانم آجورلو تشکر کنم که به بنده این فرصت را دادند که در خدمت نمایندگان معزز باشم.
رییس ـ خیلی متشکر، ظاهرا بعنوان مخالف و موافق کسی ثبت نام نکرده است. آقای صفارهرندی یادداشتی به من داده اند، ایشان میگویند من ترجیح می دهم آقای مقنیان اگر مایلند بعنوان مخالف بیایند و صحبت کنند. آقای مقنیان اگر صحبت من را می شنوند و مایل هستند چون بحث فرهنگ و ارشاد هم هست، برای اینکه این شبهه حاصل نشود که ما در بحث فرهنگ، جلوی صحبت مخالف را گرفتیم، آقای مقنیان اگر مایلند تشریف بیاورند و صحبت کنند. خود ایشان مایل نیستند بهرحال وزیر پیشنهادی مایلند صحبت مخالف را هم بشنوند. ما دعوت می کنیم از آقای صفارهرندی برای صحبت تشریف بیاورند. مجددا از آقای مقنیان هم تشکر می کنم، بهرحال چون بحث فرهنگ است، جای تضارب آرا هم هست. آقای صفارهرندی بفرمایید.
محمدحسین صفارهرندی (وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی) ـ سلام علیکم و رحمه الله
«رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب ان یحضرون رب یسر ولا تعسر سهل علینا یا رب العالمین»
بسم الله الرحمن الرحیم
مزاحی از باب ادخال سرور در قلب مومن، اهل کسب در گذشته های دور، حرفی داشتند می گفتند «مشتری آخر شب خونش پای خودش است» نمی دانم سخنران آخر مجلس هم همین حکم را دارد یا نه؟ علی ایحال از اینکه با سماحت حرفهای بنده را تحمل میفرمایید ، پیشاپیش سپاسگزاری می کنم، همچنین از عزیزانی که می خواستند در مخالفت سخن بگویند که با استقبال شخصی بنده برای یافتن نایافته ها همراه بود ولی تسلیم امر رییس محترم جلسه هستیم.
درباب فرهنگ، تعاریف متنوعی صورت گرفته ولی آن تعریفی که بکار من میآید برای طرح بحث من یک تعریف خیلی ساده ای است که فرهنگ را مجموعه باورها، اعتقادات، اخلاقیات، عادات، آداب، تاریخ و همه آنچه که به هستی یک قوم، یک ملت و همه پیشینه آن مربوط میشود، این مجموعه را فرهنگ میگویند.
با عنایت به این تعریف، ما پیشروی خودمان چالشهایمتنوعی را در ارتباط با این حوزه بسیار گسترده و فراگیر داریم. این چالشها اگر چه فراوانند، ولی من به دو، سه مورد آنها اشاره می کنـم.
نخست نگاه دوگانه ای است که به فرهنگ میشود که از یکطرف کسانی معتقد هستند که مسایلی از قبیل تفریح، تفنن، سرگرمی درقالب سینما، نمایش، موسیقی و امثالهم، این ها ابتدا به ساکن دارای هیچ ارزش ذاتی نیستند، بلکه ما ناگزیر و از باب «اکل میت عندالاضطرار» تن می دهیم و تحمل می کنیم. این نگاهی است که البته تا پیش از تشکیل حکومت درمیان بسیاری از متدینان و دینداران و سرآمدان در عرصه کلام دینی مطرح بوده و من گمان می کنم که با مطرح شدن حکومت دینی و به اجرا درآمدن احکام دینی تعدیلی در این نگاه صورت گرفته، حتی درمیان سخت ترین عناصر وفادار به این نظریه.
درمقابل یک نگاه شبه روشنفکرانه ای هم به عرصه هنر و فرهنگ و مقولاتی که ذکر آن رفت ما داریم. در اینجا یک آزادی بدون هرگونه قید و بندی را روا میدارند که تحت عنوان اباحه گری توسط عزیزانم هم به آن اشاره شد. نگاه اینگونه که هر مرز و هر قیدی را در راه آزادی، منجمله آزادیهای فرهنگی و هنری مجاز نمی داند، کارش بجایی میرسد که ترویج میکند و مجاز میداند برگزاری مراسمی را که بعد از اجرای آن میبینیم یک غایله ای در کل کشور برانگیخته میشود که نمونه آن را شما در ماجرای تیاتر ایران زمین در خوزستان شاهد بودید.
بنده معتقد هستم که اگر ماجرایی که در آن صحنه اتفاق افتاد، اگر آسیبشناسی دقیق شود بازگشت به یک نگاه میکند، نگاهی که خود آن آسیب دیده است و دچار خلل است. همان نگاه بود که پیش از ماجرای تیاتر ایران زمین هم این قصه را یکبار دیگر تجربه کرده بود. تیاتری که در همین تهران به نمایش درآمد، اگر اشتباه نکنم دو سال قبل از آن و در آن تیاتر هم بازیگر مردی که خارجی بود (تیاتر خارجی بود) هنرپیشه های مرد نیمه عریان روی صحنه ظاهر شدند که خوب مخالفت هایی را هم برانگیخت، ولی بعد بدون اینکه علت اصلی ماجرا دیده شود، همه حملات متوجه معلول شد و بالطبع هم نتیجه ای گرفته نشد تا آنکه دو سال بعد، ماجرا در قصه اهواز سر باز کرد.
ما گمان می کنیم که بین این دو حتما راهی است که عرض کردم خوشبختانه درمیان بسیاری از آن کسانیکه آن نگاه بسته را نسبت به هنر تا پیش از انقلاب داشتند، یک تعدیلی حاصل شد و درمیان کسانی هم که دم از آزادی می زدند، تعدیل حاصل شد و در میانه راه این ها در نقطه درستی بهم رسیدند. آنجا که بقول حافظ بزرگ:
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجـات
نکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
با نگاه فقهی حضرت امام(ره) ما ورود کردیم به عرصههایی که پیش از آن برای ما درنوردیدنی نبود و طبعا همه پذیرفتند که آن نگاهی که باید در عرصههای گوناگون حکومتی جاری باشد، منجمله در عرصه فرهنگ و هنر نگاه فقیه جامع الشرایط مبسوط الید حاکم است. با احترام به همه فق ها و رجال بزرگ فقهی و دینی که قایل هستیم، اما گمان می کنیم و بر این باور استوار هستیم که آن نگاهی که نافذ است و باید در حکومت جاری شود، نگاه ولی امر و حاکم است.
اما چالش دیگر؛ این چالش درحقیقت حول میزان اختیارات دولت در عرصه مدیریت و اداره کانونهای مختلف منجمله فرهنگی اشاره دارد که آیا دولت باید، هم سیاستگذار، هم مجری، هم ناظر و هم همه کاره عرصه فرهنگ باشد یا اینکه ما برای دولت صرفا یک جایگاه نظارتی آنهم از نوع نظارتی که بقول بعضی دوستان استطلاعی است نه استصوابی؟! اینهم یک نگاه و لابد که این هر دو نگاه باز نگاه افراط و تفریط به عرصه هنر است.
درعرصه مدیریت هنری ما برای دولت یک شان میانه ای را باید قایل باشیم که در جایی حقیقتا ضرورت پیدا میکند که دولت دخالت کند، مستقیما وارد عمل شود و خودش اجرا را بدست بگیرد، سیاستگذاری و نظارت کند، اما نه اینکه همیشه اینکار را بکند، بلکه در بسیاری از موارد این عرصه را باید واگذار کند.
آنهاییکه دخالت دولت را برنمی تابند، از قضا در موارد دیگر خیلی سختگیر هم هستند. شما اگر اجازه دادید که کسی خوراکی را تهیه کند، مسموم و یا نه مسموم هم نیست، خوراکی که تاریخ مصرف آن گذشته باشد و بخواهد در بازار عرضه کند، مدعیانی وجود دارند که میروند یقه آن متولی امر را میگیرند و به او میگویند تو چه حقی داری که چنین کالایی را در سوق المسلمین داری به معرض می گذاری. ولی درمورد کالای فرهنگی این حساسیت وجود ندارد، از نگاه آن کسانیکه دولت را صرفا درحد یک ناظری که فقط نشسته نظاره میکند، نه اینکه از باب نظاره بخواهد بعد هم وارد عمل و اقدام شود. اینهم دو نگاه در این میان.
یک چالش دیگر هم در اصل بحثی است که خیلی راجع به آن حرف زده میشود، بحث تهاجم و تعامل میان فرهنگ خودی و فرهنگ بیرونی و لااقل حدود (15)، (16) سال است تقریبا عمر این بحث تهاجم فرهنگی یا تعامل فرهنگی بصورت دو نقطه متقابل از پس از جنگ است که حالا بنده نمی خواهم اشاره به پیشینه فعالیتهای خودم کنم از باب اینکه ندیدم کسی هم معارضه ای با آن داشته باشد، گرچه در بیرون خیلی از این حرف ها مطرح شد. آنهایی که برای بیرون، بیرون بود ما به هیچ گرفتیم، به آنها گفتیم که:
برتر ز آنم که خواهی گفت آنی
ولیکن عیب من چون من ندانی
اگر این چیزها را تو عیب می دانی، این ها پیش ما اشکالی ندارد. اگر سابقه جهاد و حضور در عرصههای دفاع از هویت ملی و از مرزهای میهنی و اعتقادی، اگر این ها جرم است، ما به این جرم ها افتخار می کنیم. اما آنکسی که به او تهاجم می کنید آنقدر ایراد و عیب دارد، شما کشف نکردید. مصداق آنکه:
از برون طعنه زند بر بایزید
از درونش شرم میدارد یزید
اگر بدانید که آنچه که در درون ما می گذرد و ایرادهای اساسی ما چیست، عرض کردم مخاطب این پیام همان بیرونی ها هستند، بیرونی های خیلی دور که یک حرفهایی راجع به ما زدند که حقیقتا خنده دار و مضحک بود، گاهی با دوستان مرور می کردیم می گفتیم به این بیچاره ها باید برویم اطلاعات بدهیم، بگوییم آقا ما را بشناسید، بنده با این مشخصات، از این به بعد اینطوری بگویید که رسوا نشوید.
اما بعضی از دوستان خودی باکمال محبت و از سر مهرورزی آنها هم تیرهایی به سمت ما انداختند، من آنها را تیر محبت دیدم و گفتم که:
تو کمان کشیده و در کمین
که زنی به تیـرم و من غمیـن
همـه غمـم بــود از همیـن
کـه خـدا نکـرده خطـا کـنی
(تعدادی از نمایندگان ـ احسنت، احسنت)
خوب، از این مقال که بگذریم، بحث تهاجم و تعامل، آنهم از مقولاتی است که متاسفانه حق آن ضایع شده. کسانی با تاکید بر تعامل چشمان خودشان را بر تهاجم بستند و کار بجایی رسید که یکروزی آمدند اعتراف کردند چیزی را که باید (16) سال پیش می فهمیدند، (16) سال بعد فهمیدند و گناه آن کسانیکه آنروز و در راس آن رهبری معظم بود که آنروز مطرح کردند شبیخونی آمده است و باید مراقب باشیم، ملامت میکردند آنها را که شما چرا اینقدر بدبین هستید، یکروزی فرمودند و من از آنها سپاسگزارم که این حریت را داشتند که فرمودند گاهی از اردوگاه ما صدای دشمن به گوش می رسید و ما قبلا همین را می گفتیم. تهاجم واقعیت داشت، هر ارتباط فرهنگی که تهاجم نبود و نیست. به فرموده آقا یک وقتی راجع یک مساله ای در نیروهای مسلح قصه رژه و سان دیدن و داشتن درجه نیروهای مسلح و مسایلی از این قبیل بعضی ها مخالفت میکردند، آقا فرمودند که چه میگویند این هایی که میگویند این مسایل طاغوتی است. طاغوت حقیرتر از آن است که بخواهد یک چیزهایی به این بزرگی داشته باشد. این ها محصول چند هزار سال اندیشه نظامی بشریت است و ما باید از آن استقبال کنیم و ما به استقبال این چیزها می رویم.
در عرصه فرهنگ هم مقولات کثیری از این قبیل است که ما باید به استقبال آن برویم، اما برای آنکه مصداق تهاجم نباشد، این ما باید باشیم که انتخاب کنیم، نه اینکه آنها در غفلت شبانه ما از گذرگاههای پنهانی وارد شوند و آنها را به خورد ما بدهند، این تهاجم فرهنگی است. ولی ما با خارج ارتباط خواهیم داشت، ما با فرهنگ های دیگر ارتباط خواهیم داشت.
کسانیکه آنگونه قصه را می دیدند و به آن واقعیات چشم بسته بودند، مدتی خودشان را مشغول به چیزهایی کردند و حرفهای تکراری و دیگرانی هم آمدند آنها را در همان حرفهای تکراری خود باز تایید کردند. بقول آن شاعر: «یار دستنبو به دستش بود و دستم داد و دستم بوی دستنبوی بوی او گرفت». یک عده هم آمدند گفتند: «من به قربان همان دستی که دستنبو به دستش بود و دستم داد و دستم بوی دستنبوی بوی او گرفت» و مدتی کار ما به همین تایید روشهای غلط گذشت و بسیاری از بزنگاه ها را محل ورود رخنه هایی که به ساحت فرهنگ ملی و به فرهنگ اعتقادی ما شد، آنها را نفهمیدیم. در آن سالهایی که فرمودند ما رصد می کردیم، جزو رصدهای ما این بود، کسانی به اسم روشنفکری آمدند گفتند که مشکل ما همین حافظ و سعدی و مولوی هستند، نه فقط آیت الله ها و بزرگان دینی. همین ها، این ها ما را معطل کردند.
یکوقتی من از یکی از مشاوران فرهنگی طاغوت که معمولا مقالات یا کتاب های شاه را او می نوشت (اسمش را نمی خواهم ببرم، کوچکتر از آن است که لازم باشد اسمش از این تریبون مقدس برده شود) از او خواندم که گفته بود ما درارتباط با ایران (این ماجرا برای اوایل دهه هفتاد است) از این پس کار سیاسی نمی کنیم. تمرکز فعالیتهای ما روی کار فرهنگی است. اگر بینش فرهنگی مردم ایران را تغییر بدهید، کاری را که ما برای براندازی می خواهیم بکنیم، آنها خودشان انجام خواهند داد و با این نگاه کسانیکه دیروز اسلحه دستشان بود و از کشور فراری شدند، مثل چریک های فدایی و کذا و کذا، این ها بعدا قلم به دستشان گرفتند و بازگشتند. این ها را باتوجه عرض می کنم، اگر لازم شد بعدا اسم می گویم که کسانیکه دیروز در کسوت چریک در مبارزه با مردم کم آورده بودند، بعد از دهه 70 اسلحه قلم به دستشان گرفتند و یا با هنرشان آمدند و اینجا ما دلمان می سوخت برای اهالی هنر و فرهنگ خودمان که چرا ساحت آنها را دارند به اغیار آلوده می کننـد.
اکثر اهالی فرهنگ و هنر ما عناصر سالم و صالح هستند. بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخش وسیعی از مدیران آن دغدغه مشابه همه ما را دارند و من خدا را شکر می کنم که اگر خداوند فرصت خدمتگزاری در این موضع را عنایت کند، من با خیل کثیری از همکاران مهیا و آماده خدمت با همین نگاه روبرو هستم و درکنار آنها قرار خواهم گرفت و برخلاف آنچه که گفتم این دوره، دوره قلع و قمع است، من می گویم دوره، دوره آزادی اسـت.
توسعه آزادی ها؛ آزادی ها را بصورت معقول و منطقی پاس داشتن. گفته اند که: «دشمن آزادی خود آزادی است» و وقتی از او بد استفاده کنی، آنوقت نگاه هایی از شما انتظار خواهند داشت که ببندید، دایم محصور کنید. وقتی آزادی پاس داشته نمی شود، بعدا گریبان آن را خودش میگیرد و آنجا میرسد که یکنفر بر میگردد می گوید اگر می خواهید آزادی واقعی در این مملکت پیاده شود اجازه بدهید که محرمانه ترین نقاط زندگی آدم ها که به مسایل شخصی آنها مربوط میشود و در پستوی خانههای آنها اتفاق می افتد، این ها در فیلمهای سینمایی به نمایش گذاشته شود. این حرف را داخل کشور زدند.
من گمان نمی کنم کسی از همه عزیزان ما... ساحت شما که مبراست، کسان دیگری از دوستان هنرمند ما، آنهاییکه حتی دغدغه های دینی وسیعی هم ندارند، آنهاییکه به اخلاقیات ایرانی معتقد هستند، کسی باشد که چنین تقاضایی را بخواهد بکند که ما ساحت فرهنگی خودمان را به این جاها برسانیم. لذا بنده می گویم سینما را ما گسترش خواهیم داد، اما گسترش برمبنای آنچه که گفتم فرهنگ، معنای آن چه بود. اعتقادات و باورهـای این مـردم.
تیاتر باید برمبنای اعتقادات این مردم گسترش پیدا کند. من متاسفم که گاهی تیاترهای ما خریدار ندارد، این جزو حسرت های ماست. من متاسف هستم که گاهی مطبوعات ما آنطور که شایسته است از آن استقبال نمی شود. بنده همین دیروز، پریروز یک صحبتی را با اهالی مطبوعات داشتم، یعنی همین مصاحبه های درحال گذر و عبور. عرض کردم که پلورالیسم و چندصدایی در مطبوعات آن نیست که یکنفر پشت صحنه (20) نشریه باشد. یکطور دیگر هم البته جلوه گر شد، اما آنهایی که جلوه دادند گناهی نکردند، این سهو لسان یا قصور در کلام من بود.
در همین ماجراهای اخیر معلوم شد که بعضی از نشریات اجاره شده بودند برای یک هدف سیاسی و همه آنها یک چیز را می گفتند، درحالیکه من می دانم اگر قرار بود به اعتقادات خودشان عمل میکردند، اینطور نباید عمل میکردند، این خوب نیست، این برازنده مطبوعات ما نیست، ما می خواهیم که مطبوعات خود را احیا کنیم. تا وقتی از مردم سوال میشود که چقدر طرفدار مطبوعات هستند، برای من مطبوعاتی این سرشکستگی است که بشنوم بین (5/1) تا (3) درصد. برای مردمی که دغدغه معیشت برای آنها (80) درصد است، دغدغه خوراک فکری از طریق مطبوعات وقتی حداکثر (3) درصد باشد، این مایه سرشکستگی من مسوول و مدیر فرهنگی است. من این مجرا و مسیر را خوب نتوانستم هدایت کنم. ما برای سربلندی اهالی مطبوعات باید بگونهای قدم برداریم که آن پلورالیسم فرهنگی و چندصدایی مطبوعاتی در شکل واقعی خودش ظاهر شود. آنوقت بنده می گویم چه باک از اینکه هر گروه سیاسی ما با تابلوی خودش یک نشریه داشته باشد، چرا نباید داشته باشد؟ آنوقت می گویم که هیچ نشریه ای نباید تعطیل شود و بهر بهانه ای زود ما سراغ تعطیلی مطبوعات و توقیف آنها نباید برویم. اگر ساز و کارهای قبلی آن را درست فراهم کرده باشیم، کار به آنجاها نمی رسد. ما می گوییم با مطبوعات کاسبکاری نشود، گرچه ممکن است این وسیله امرار معاش عدهای باشد، اما چطور میشود که یکنفر بیاید مجوز چند نشریه را بگیرد، اما خودش یک کلمه کار فرهنگی نکرده باشد و بعد هم میرود اجاره میدهد و سرماه پولش را میگیرد. هیچ مسوولیتی هم درقبال آن نمی پذیرد، آنوقت آن خبرنگار بیچاره وقتی یک کاری را برحسب یک خبط معمولی کند گریبانش گیر است و یا آن مدیرمسوول و غیره. در صحنه سینما هم همینطور.
من چون دیدم در صحبت های موافقین محترم بخصوص بحث مبنایی که برادر عزیزم جناب آقای ابوطالب مطرح کردند اشاره به یک نکات بسیار لطیف و ظریفی درمورد مباحث تیوریک عرصه فرهنگ و هنر و سینما و غیره شده بود، از خیلی جزییات می گذرم. مخصوصا این بحث که ما آماری خیلی با فرهنگ برخورد کردیم. می آییم می گوییم که... گویی بعضی از آن آمار هم مایه سرشکستگی است. سینماهای ما الان گزارش میدهند که (300) عدد است، تا (20) سال پیش (400) تا بوده. البته اینجا حقی ضایع نشود، ما یکسری فرهنگسراها را راه انداختیم که اگر آمار آن را به این اضافه کنیم رقم بالاتر میرود، ولی یک حالت رهاشدگی داریـم.
کتابخانههای ما نسبت به آنچه که باید باشد خیلی کم است، یعنی ضریب نفوذ این ماجرای فرهنگی در اعماق ایران عزیز ما خیلی پایین است. (1600) کتابخانه، درحالیکه باید (14) هزار تای دیگر هم داشته باشیم، خیلی پایین است. بعد تازه بقول یکی از این دوستان رفته بود یکی از این کتابخانههایی که در یک بخش کوچکی از کشور دیده بود و اینرا نوشته بود، (حرف آن عزیز برای من موثق است، کلام آن برای من کاملا مورد قبول است) میگفت که رفتم دیدم کتابخانه ای است و کتابداری، هیچ کتابخوانی هم نیست، پرسیدم پس چه کسانی باید اینجا کتاب بخوانند، گفتند بچه های مدرسه. گفتیم خوب آنها کجا هستند، گفت مدرسه هستند. گفتیم خوب از مدرسه آمدند، میآیند، گفت نه ما ظهر می بندیم، آنموقعی که آنها تعطیل میشوند ما می بندیم. یعنی اصلا کتابی خوانده نمی شود. رفتم قفسه ها را نگاه کردم، چندتا کتاب درآوردم، دیدم کتاب ها شرح حال بعضی از کسانی است که در دادگاههایی محکوم شده بودند و ماجرای آنها تبدیل به کتاب شد و بعد در تیراژ وسیع در کتابخانههای کشور، در یک روستای ما... چه فایده دارد که آن جوانک روستایی بخواند که عالیجناب سرخ پوش بوده یا سبز پوش یا آبی پوش. ولی این کتاب ها کتابخانههای ما را پر کرده.
یکی از عزیزان نماینده (آقای ندیمی عزیز) امروز به من فرمودند که بیایید برای کتابخانه ها یک اقدام و همتی کنید، کتاب درسی بچه ها را آنجا بیاورید. همان متن فرهنگ، من حالا تمی گویم... بنده خودم مدافع کتاب، اول رمان هستم، همان چیزی که ما در جامعه کمبود داریم و غفلت کردیم از اینکه رمان نویس در تراز این دوره خودمان که بسیار استعداد در آن متراکم است، اما وقتی می خواهیم حمایت کنیم، همیشه چشممان متوجه چند تا از رجال میشود، این جوان های به قول امروزی ها جویای نام، این ها را نمی بینیـم.
در تیاتر هم همینطور است. تیاتر شهرستانی از چشم ما افتاده. ما اگر کاری کنیم باید تیاتر شهرستان را احیا کنیم. ما بجای سینماهای بزرگ که در جای خودش لازم است، سینماهای کوچک را در سراسر کشور بوجود بیاوریم، آنهم چند منظوره، هم سینما باشد، هم کتابخانه باشد، هم حتی بتواند سرویسهای دیگر بدهد. البته خوشبختانه در برنامههای وزارت ارشاد در گذشته هم پیش بینی شده، در برنامه چهارم هم هست و ما ان شاالله پیگیر این خواهیم بود.
حتی در همین تهران خودمان ما بی عدالتی فرهنگی را شاهد هستیم. شما فکر کنید که سینماهایی که در تهران ساخته شده اند، این ها برای چه زمانی هستند، غالبا برای گذشته های دور هستند و هر سینمایی که تعطیل شده، جای آن چیزی پر نشده و بعد می روید در اطراف و حاشیه شهر، این شهری است که ظرف (25) سال گذشته خیلی بزرگ شده، هر گوشه ای از آن تبدیل به یک شهر شده، شما در یک نقطهای که یک میلیون جمعیت است، یک سینما ندارید، آن حاشیه نشین ها چه گناهی کرده اند؟ اگر باید اقدامی شود، باید اول به سراغ آنها برویم. در همین تهران هم این بی عدالتی جریان دارد. (رییس ـ آقای صفار! سه دقیقه فرصت دارید) تشکر می کنم.
بگذارید کامتان را با این نیم غزل از حافظ عزیز شیرین کنم:
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالی است
که شمه ای ز بیانش به صد رساله برآید
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود
خیال باشد که اینکار بی حواله برآید
گرت چون نوح نبی صبر است در غم طوفان
بلا بگـردد و کـام هزارسـاله بـرآید
نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
ز خاک کالبدش صدهزار لاله برآید
ما امیدواریم همه آن غمنامه ای که درمورد گذشته ها و حسرت های خود برشمردیم، با امید به اینکه میشود خیلی کارها کرد و من بعنوان بزرگترین استراتژی دولت آقای احمدی نژاد عرض می کنم، جوانگرایی نه یک تاکتیک برای قبل از انتخابات که استراتژی برای پس از انتخابات است و با تکیه بر این، جوانان که من چند مورد از این اقدامات را خدمت شما سریع می خوانـم.
قاعدتا وقت را یکمقدار خوب تنظیم نکردم، حق اصحاب موسیقی را بجا بیاوریم. باید بگوییم که دستگاه ها و وسایل و ابزار و آلاتی که موسیقی دان های ما نیازمند آن هستند یا اماکنی که برای اینکار لازم است باید فراهم شود و دنبال آن خواهیم بود.
باید برای سینماگران ما ملزوماتی را تعبیه کنیم و اقداماتی درجهت نوسازی تجهیزات آنها فراهم کنیم و برای اهالی تیاترمان باید سالنهایی درخور آنها بسازیم. این ها بجای خود، برای فرهنگ عمومی باید آستین بالا بزنیم و فرهنگ عمومی یعنی بازشناساندن ایرانی که بسیاری از آداب و عادات خوبش در زیر پای چرخ های مدرنیته و ظاهرا توسعه له شده و از بین رفته. آداب خوب زیستن ما، محبت، مهرورزی بهم دیگر، تحمل دیگران، دیگری را بر خود ارجح دانستن، قناعت ورزی و چشم به دست دیگران نداشتن، بر روی پای خود استوار ماندن.
این ها جزو فرهنگ عمومی ماست، باید احیا و بازسازی کنیم و برای اینکه اینهمه فقط به مدد آن نیم درصد بودجهای که شما برای فرهنگ تصویب کردید نمی شود که من هنوز نیامده نمی توانم مدعی باشم، اما می دانم که با نیم درصد نمی شود این انتظارات را برآورد. به شما عرض می کنم، ما راهکار به شما پیشنهاد می کنیم. شما می توانید اجازه بدهید، با ما همراهی و همکاری داشته باشید، با آن کسی که قرار است مقدرات بخش فرهنگ و هنر را بعهده بگیرد، این تعامل را داشته باشید که من مطمین هستم خواهید داشت که ما آن نقاطی که میشود صرفه جویی کرد را به شما نشان بدهیم.
من یک مورد آن را اینجا خدمت شما می گویم، بقیه آن بعدا. وزارتخانههای ما، دستگاههای دولتی، شرکت ها، سازمانهای پولدار درون سیستم برای معرفی خودشان اقدام به توزیع بولتن ها و نشریات نفیسی میکنند که گاه برای هر یک نسخه آن چند هزار تومان پرداخت میشود و من به شما بعنوان یک عضو جامعه رسانهای می گویم که ارزش حقیقی آنها نزدیک به صفر است. هیچ تحریکی در مخاطب خودش نمی کند، اگر شما آن بودجه را درجای خودش بریزید، تحویل اهل فرهنگ بدهید و تحویل اهالی هنر بدهید، آنها یک فیلم درست میکنند که هم کام مخاطب عام را شیرین خواهد کرد و ذایقه او را آنطور که شایسته است متمایل به شما خواهد کرد و هم اینکه نشانی از شما بعنوان تبلیغات در درون آن فیلم میتواند گنجانده شود، اینکار شدنی است.
آن پولی را که شما درجای دیگری حرام کرده بودید (خطاب به شما عرض نمی کنم، به اهلش دارم می گویم، به آن کسانیکه بانی و عامل و مباشر اینکارها هستند) آن پول را اگر در محل خودش هزینه کنید، خواهید دید که ما خیلی توقعی هم نداریم که شما آن رقم نیم درصد ما را بصورت مستقیم و رسمی بخواهید جابه جا کنید و تغییر بدهید.
در آخر هم عرض می کنم که کاری که می کردم برای اینکه حسن شهرتی پیدا کنم کافی بود و اکثر عزیزان، محبتی که به بنده دارند از روی آن آثار است که یا این پرگویی های من را پیش از این مستمع بودند و یا مکتوبات من را به چشمان زیبای خودشان مرور کرده اند. بنابراین خیلی نیازی به کسب شهرت جدید نداشتم.
آنروز که آقای دکتر فرمودند که بیا و اینکار را بعهده بگیر، به ایشان عرض کردم که مرا از این جهت معاف بدارید که گمان می کنم بعضی ها (که آن بعضی ها در میانه ما نیستند، بیرون ما هستند) به بهانه اینکه کسی با مشخصات من می خواهد وارد این عرصه شود، به دوجا حمله کنند و من این حمله ها را جفا می دانم. یکی به سپاه که من افتخار می کنم یک دورهای را در سپاه گذراندم، البته کارم سیاسی و فرهنگی بود. آنموقع هم همین کارها را داشتم می کردم و یکی به کیهان که حق او نباید در این دورهای که گذشت ضایع شود.
من البته همان موقعی که در کیهان بودم و هم الان گمان می کنم کیهان و روزنامههای مشابه آن میتوانند هر روز در کار تازهای باشند که «کل یوم هو فی شان». دلیلی ندارد که اگر یک راهی را رفتی، به بن بست خوردی باز تکرار کنی و به همین دلیل بود که درهمان کیهان ما صفحه نسل سوم و صفحه مدرسه و صفحات امثال آن را راه انداختیم و مخاطب جوانی را سمت کیهان کشاندیم و من جفا می دانم که به آن کیهان که پای ارزشهای مبنایی انقلاب ایستاده بود، بخواهد به بهانه اینکه من آمدم و می خواهم وزیر فرهنگ و ارشاد شوم، جفا شود. لذا استدعا کردم، گفتم بنده را معرفی نکنید و ایشان بزرگوارانه فرمودند نه، اگر قرار باشد، همه ما همین هستیم، همه ما پای انقلاب ایستاده بودیم. کدام یک از ما میتواند افتخار کند به اینکه در جنگ شرکت نکرده، اگر کسی هم شرکت نکرده حتما سرش را پایین می گیـرد. (رییس ـ آقـای صفـار می خـواهیـم قبـل از اذان تمـام کنیـم) من متوجه هستم که شما بزرگوارانه دارید بنده را تحمل می کنید، اضافه گفتم.
لذا عرض می کنم که از این باب نیست و از اهل معرفت کمک می گیرم که نگاه آنها به دنیا این است که:
این جهان بر مثال مرداری است
کـرکسـان گـرد او هـزار هـزار
این مـران را همـی زنـد مخلب
وان مریـن را همی زنـد منقـار
آخــرالامــــر بـپـرنـد هـمـه
وز همـه بـاز مـاند این مــردار
والسلام
(عدهای از نمایندگان ـ احسنت ـ احسنت)
رییس ـ منظم ترین جلسه ما در ساعتی برگزار شد که قایدتا از همه ساعات دیگر خسته تر هستیم و ذکر علت نمی کنم که: آنجا که عیان است، چه حاجت به بیان است.
4 ـ اسامی غایبین و تاخیرکنندگان
تاخیرکنندگان جلسه امروز صبح عبارتند از آقایان: احمد بلوکیان (33 دقیقه) ـ احمد توکلی (43 دقیقه) ـ سلیمان جعفرزاده (40 دقیقه) ـ بهرام حبیبی (31 دقیقه) ـ کمال دانشیار (26 دقیقه) ـ علیرضا زاکـانی (چهـار ساعت و 15 دقیقـه) ـ سیدحسن شجاعی کیاسری (27 دقیقه) ـ بیژن شهبازخانی (دو سـاعت و 24 دقیقه) ـ قیصر صـالحـی (یکسـاعت و 7 دقیقه) ـ شکرالله عطارزاده (55 دقیقه) ـ سیدمحمود مدنی بجستانی (31 دقیقه) ـ سیدحاجی محمد موحد (39 دقیقه) ـ سیدنظام مولاهویزه (یکساعت و 2 دقیقه) ـ مجید ناصری شاوردی (21 دقیقه) ـ محمدحسین نژادفلاح (22 دقیقه) ـ ناصر نصیری (22 دقیقه) ـ سیدمحمدصادق نیرومند (34 دقیقه) و خانم مهرانگیز مروتی (چهار ساعت و 15 دقیقه).
تاخیرکنندگان جلسه عصر عبارتند از آقایان: حسین آفریده (21 دقیقه) ـ احمد احمدی (یکساعت و 32 دقیقه) ـ عبدالرضا ترابـی (27 دقیقه) ـ احمد توکـلـی (پنـج ساعـت و 30 دقیقه) ـ سیـدحشمـت الله جـاسـمی (22 دقـیقـه) ـ سیـدحسـن آقـا حسینی طباطبایـی (36 دقیقه) ـ عطاالله حکیمی (20 دقیقه) ـ محمدعلی حیاتـی (25 دقیقه) ـ محمدتقی رهبــر (50 دقیقه) ـ علیرضا زاکانی (پنج ساعت و30 دقیقه) ـ حسن سیدآبادی (48 دقیقه) ـ حشمت الله فلاحت پیشه (21دقیقه) ـ داریوش قمری (22 دقیقه)ـ سیدمحمدتقی محصل همدانی (36 دقیقه) ـ بهمن محمدی (دوساعت و4 دقیقه)ـ سیدقباد مرتضوی فارسانی (یکساعت و 9 دقیقه) ـ سیدیونس موسوی سرچشمه (44 دقیقه) ـ سیدنظام مولاهویزه (دو ساعت و 5 دقیقه) و فریدون همتی (27 دقیقه).
5 ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده
رییس ـ ختم جلسه امروز را اعلام می کنم با ذکر اینکه جلسه بعدی ما صبح چهارشنبه دوم شهریور ساعت (8) صبح خواهد بود و دستور جلسه ما ادامه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی است، ختم جلسه را اعلام می کنم.
(جلسه ساعت 02/20 پایان یافت)
رییس مجلس شورای اسلامی
غلامعلی حدادعادل
معاون اول رییس جمهور ـ پرویز داودی