مرجع تصویب : هیات عمومی دیوان عدالت اداری | سه شنبه 6 مهر 1400 | ||
شماره ویژه نامه : 1456 | سال هفتاد و هفت شماره 22291 | ||
شماره 9901456 1400/05/05 بسمه تعالی جناب آقای اکبرپور رییس محترم هیات مدیره و مدیرعامل محترم روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران با سلام یک نسخه از رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 140009970905811064 مورخ 1400/03/25 با موضوع: «عبارت «با سررسید حداکثر تا پایان سال 1399» از بند 8 ماده 3 تصویبنامه شماره 11363/ت57622هـ مورخ 1399/02/10 هیات وزیران ابطال شد.» جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ارسال میگردد. مدیرکل هیات عمومی و هیاتهای تخصصی دیوان عدالت اداری ـ یدالله اسمعیلی فرد تاریخ دادنامه: 1400/03/25 شماره دادنامه: 1064 شماره پرونده: 9901456 مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری شاکی: آقای بهمن زبردست موضوع شکایت و خواسته: ابطال عبارت «با سررسید حداکثر تا پایان سال 1399» از بند (8) ماده (3) تصویبنامه 11363/ت57622هـ ـ 1399/02/10 هیات وزیران گردش کار: شاکی به موجب دادخواستی ابطال عبارت «با سررسید حداکثر تا پایان سال 1399» از بند (8) ماده (3) تصویبنامه 11363/ت57622هـ ـ 1399/02/10 هیات وزیران را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که: "ریاست محترم دیوان عدالت اداری با سلام و احترام، به استحضار میرساند، در بند (م) تبصره 6 ماده واحده قانون بودجه سال 1399 کل کشور، مقرر شده، «در معاملات پیمانکاری که کارفرما یکی از دستگاههای اجرایی موضوع ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه است، کارفرما موظف است همزمان با هر پرداخت، مالیات بر ارزش افزوده متناسب با آن را به پیمانکار پرداخت کند. تا زمانی که کارفرما مالیات برارزش افزوده را به پیمانکار پرداخت نکرده باشد، سازمان امور مالیاتی کشور حق مطالبه آن از پیمانکار یا اخذ جریمه دیرکرد از وی را ندارد. در مـواردی که بدهی کارفرما به پیمانکار به صورت اسناد خزانه اسلامی پرداخت میشود در صورت درخواست پیمانکار، کارفرما موظف است این اوراق را عینا به سازمان امور مالیاتی کشور تحویل دهد. سازمان امور مالیاتی کشور معادل مبلغ اسمی اوراق تحویلی را از بدهی مالیاتی پیمانکار کسر و اسناد مذکور را به خزانه داری کل کشور ارایه میکند. خزانه داری کل کشور موظف است معادل مبلغ اسمی اسناد خزانه تحویلی را به عنوان وصولی مالیات منظور کنند.» چنانکه میبینیم، مقنن با این استدلال که اگر دولت بدهی خود به پیمانکاران را با صدور اسناد خزانه بلند مدت تسویه کرده، پیمانکاران نیز میتوانند بدهی مالیات بر ارزش افزوده خود را با همین اسناد تسویه کنند. مجوز قانونی چنین تسویه ای را بدون تعیین شرطی در خصوص سر رسید اوراق خزانه مذکور صادر نموده. در واقع هر چه سر رسید اوراق بلند مدت تر باشد، پیمانکار دریافت کننده اوراق، جهت تسویه بدهی مالیات بر ارزش افزوده با آن ذیحق تر است، چرا که فلسفه این تبصره در قانون بودجه این است که در ازای تسویه طلب پیمانکار از دولت با اوراق خزانه به سر رسید بلند مدت، متقابلا بدهی مالیات بر ارزش افزودهای که وجهی هم بابت آن دریافت نشده، با همین اوراق تسویه گردد. با این همه در بند 8 ماده 3 تصویبنامه هیات وزیران، این تسویه منحصر به «اسناد خزانه اسلامی دولت با سر رسید حداکثر تا پایان سال 1399» شده، که مصداق نقض غرض و مغایر با بند (م) تبصره 6 ماده واحده قانون بودجه سال 1399 کل کشور است. اگرهم مبنای چنین شرطی، سالانه بودن قوانین بودجه بوده، باید توجه داشت که صدور اوراق خزانه با سر رسید بیش از یک سال نیز بر مبنای همین قانون بودجه صورت گرفته، پس از این حیث نیز تعیین چنین شرطی درست نیست. لذا با توجه به این مغایرت قانونی و از آنجا که توسیع و تضییق حدود و ثغور قانون، از شیون و منحصر به مقنن است و لذا چنین تضییقی خارج از حدود اختیارات هیات وزیران نیز میباشد درخواست ابطال عبارت «با سر رسید حداکثر تا پایان سال 1399» از بند 8 ماده 3 تصویبنامه 11363/ت57622هـ ـ 1399/02/10 هیات وزیران را دارم." متن مقرره مورد شکایت به شرح زیر است: "8 ـ سازمان امور مالیاتی کشور، سازمان خصوصی سازی و گمرک جمهوری اسلامی ایران، با لحاظ نمودن مشوقهای مناسب، حداکثر دو ماه پس از تصـویب این آییننامه، تمهیدات لازم برای پذیرش اسـناد خـزانه اسـلامی دولت با سررسید حداکثر تا پایان سال 1399 را در قبال مطالبات معوق خود از دارندگان اسناد مذکور اتخاذ و مراتب را به نحو مقتضی اطلاع رسانی نمایند. مبلغ اسمی اسناد فوقالذکر در سررسیدهای مقرر، به حسابهای درآمدی دستگاههای مذکور نزد خزانه داری کل کشور واریز میشود." در پاسخ به شکایت مذکـور، معاون امور حقوقی دولت (حوزه معاونت حقوقی رییس جمهور) به موجب لایحه شماره 125227/43781ـ 1399/11/01 توضیح داده است که: "حسب اصل پنجاه و دوم (52) قانون اساسی و مواد 1 و 6 قانون محاسبات عمومی کشور، قوانین بودجه مصوب مجلس به صورت سالیانه به تصویب میرسد و اعتبار احکام آن نیز اصولا ناظر به همان سال مالی مورد تصویب است. بنا بر بند (هـ) تبصره 21 قانون بودجه سال 1399 کل کشور نیز مقرر شده است: «هـ: اجرای احکام مندرج در این قانون مربوط به سال 1399 است.» بنابراین و از آنجایی که لازم است پیشبینیهای درآمدی و هزینهای مندرج در قانون بودجه سالیانه در همان سال محقق گردد، مفاد بند (8) ماده(3) تصویبنامه مورد شکایت نیز که در مقام تبیین احکام قانون بودجه سال 1399 کل کشور تصویب گردیده، صرفا اسناد خزانه اسلامی دولت با سر رسید تا پایان سال 1399 را از سوی دستگاههای ذیربط در قبال مطالبات معوق شان قابل پذیرش دانسته است. به بیان دیگر، اوراقی که تا پایان سال بودجهای (سال 1399) قابل وصول باشند، قابل پذیرش در قبال مطالبات دستگاههای دولتی ذیربط بوده و تن ها چنین اوراقی قابلیت محاسبه به عنوان درآمدهای وصولی آن سال در بودجه کل کشور را خواهند داشت. نظر به مراتب فوق و با توجه به اینکه تصویبنامه مورد شکایت هیچگونه مغایرتی با قوانین جاری کشور نداشته و در حدود صلاحیتهای عام هیات وزیران در وضع مقررات نیز وضع گردیده است، لذا اتخاذ تصمیم شایسته دایر بر رد شکایت مطروحه مورد تقاضاست." هیات عمومی دیـوان عدالت اداری در تاریخ 1400/03/25 با حضور رییس و معاونین دیوان عدالت اداری و روسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثـریت آرا به شرح زیر به صـدور رای مبادرت کرده است. رای هیات عمومی براساس بند (م) تبصره 6 قانون بودجه سال 1399 کل کشور: «در معاملات پیمانکاری که کارفرما یکی از دستگاههای اجرایی موضوع ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه است، کارفرما موظف است همزمان با هر پرداخت، مالیات بر ارزش افزوده متناسب با آن را به پیمانکار پرداخت کند. تا زمانی که کارفرما مالیات بر ارزش افزوده را به پیمانکار پرداخت نکرده باشد، سازمان امور مالیاتی کشور حق مطالبه آن از پیمانکار یا اخذ جریمه دیرکرد از وی را ندارد. در مواردی که بدهی کارفرما به پیمانکار به صورت اسناد خزانه اسلامی پرداخت میشود در صورت درخواست پیمانکار، کارفرما موظف است این اوراق را عینا به سازمان امور مالیاتی کشور تحویل دهد. سازمان امور مالیاتی کشور معادل مبلغ اسمی اوراق تحویلی را از بدهی مالیاتی پیمانکار کسر و اسناد مذکور را به خزانه داری کل کشور ارایه میکند. خزانه داری کل کشور موظف است معادل مبلغ اسمی اسناد خزانه تحویلی را به عنوان وصولی مالیات منظور کند.» نظر به اینکه برمبنای اطلاق ماده فوقالذکر اسناد خزانه اسلامی که به عنوان بدهی کارفرما به پیمانکار پرداخت میشود، باید به عنوان بدهی مالیاتی پیمانکار کسر و در خزانه داری کل کشور به عنوان وصولی مالیات منظور گردد، بنابراین حکم مقرر در مقرره مورد اعتراض از آن جهت که پذیرش این اسناد را صرفا محدود به اسناد با سررسید حداکثر تا پایان سال 1399 نموده، خلاف قانون و خارج از حدود اختیار بوده و مستند به بند 1 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 ابطال میشود. رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمد مصدق |